۰ نفر
۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۴:۳۳

من بارها نوشته ام که سیاست خارجی آمریکا بدلیل ساختاری، از عدم انسجام رنج میبرد و رویکرد این کشور نسبت به منطقه خاورمیانه شفاف نیست. و یکی از مهمترین نقاط کدر آن رانتی است که بی دلیل آمریکا به عربستان میدهد.



 و اما چرا بی دلیل؟
1- همه کارشناسان و ناظران سیاسی مستقل و منصف منطقه در این نکته متفق القول هستند که جهت گیری فکری و سیاسی دولتمردان و هیئت حاکمه اینکشوربه گونه ائی است که قدرت تخریبی عربستان زیاد و خیلی بیش از سازندگی آن است.
2- بدلیل دگمهای مذهبی و طائفی حاکم بر سیاست و حکومت در خاندان سعودی، قدرت مصالحه این رژیم بسیار ناچیز است. و این امر در کنار اشتباهات دولت سعودی در دهسال اخیر، تشدید اختلافات درونی حکام نسل جوان در آینده، این رژیم را در سالهای آتی با مشکلات ساختاری و عوارضی گوناگونی روبرو خواهد کرد.
3- توان مالی عربستان و وجود ذخیره نزدیک به یکهزار میلیارد دلاری آن با توجه به دو بند بالا خطراتی را برای اینده منطقه بدنبال دارد.
4- سعودیها زیر نظر و با چشم پوشی آمریکا با استفاده از دو بند اخیر الذکر یعنی پول و تروریسم و خشونت گرائی برای تداوم زمین گیر کردن سیاست خارجی ایران در منطقه استفاده میکنند. این امر به اشوب بیشتر منطقه منجر میشود که تا قسمتی میزان کنترل شده آن و تا اندازه ائی که امنیت رژیم صهیونیستی و جریان ازاد انرژی تامین شود مورد موافقت آمریکا نیز هست.
در یک جمعبندی نهائی گرایش به اعمال خشونت در صحنه خارجی و حمله به یمن در شرایطی که عربستان بدلیل مشکلات داخلی و خارجی با آنها روبرو بود دور از انتظار نبود. زیرا هیئت حاکمه جدید بعد از مرگ ملک عبدالله باید به این اقدام دست میزد تا با انحراف افکار عمومی و نیز ایجاد انسجام در میان شاهزادگان و مدعیان خاندان سعودی و هیئت حاکمه، در داخل کشور بحران جانشینی را از سر بگذراند و یا به تاخیر بیاندازد و در خارج شکست خود در سوریه را نیز جبران کند.
مهمترین اقدام خودکشی گونه سعودی در سیاست خارجی نه فقط اشتباه براورد ژئوپلیتیکی اش در بسیج نیروهای رقیب منطقه ائی ایران نظیر ترکیه ، پاکستان و مصر در پشت سر خود بلکه پیوند دومین شکستش از ایران به شکست اول در سوریه است که باعث زیر سئوال رفتن توانمندی این کشور در پیش بینی و مدیریت تحولات منطقه است. که هم قدرت مانور این کشور در منطقه را کاهش خواهد داد و هم وجهه مذهبی این رژیم را در میان مسلمانان تا حدی خدشه دار خواهد کرد. و این امر به نوبه خود موجی از تبعات تنشهای قومی و طائفی و در نتیجه تشنجهای سیاسی ، اجتماعی و امنیتی را برای این کشور رقم خواهد زد.
عربستان راه نظامی و جنگ علیه انصارالله پیروز بیرون نمی اید و ناچارا" باید مصالحه سیاسی را در پیش بگیرد. اما شکست عربستان در راهی که آغاز کرده نه فقط یک یک ناکامی نظامی و یا سیاسی بلکه لطمه خوردن میزان اقتدار این کشور در انظار عمومی و در میان دولتها و تشدید رقابتهای منطقه ائی خواهد شد. اگر چه سیاست خارجی ایران به خوبی توانسته است هم زمینه های تخریبی و نقاط آسب پذیر سیاستهای سعودی در منطقه را کاهش دهد و هم از میزان قدرت تخریب سیاستهای اینکشور در خاورمیانه بکاهد، اما متاسفانه در فقدان یک دیالوگ منطقی، صریح، انتقادی، روان، هوشیارانه و همه جانبه بین ایران و غرب ، دست اندرکاران سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نتوانسته اند خطرات عربستان را برای جامعه جهانی و اثرات سیاستهای تخریبی آنها در منطقه و پیامدهای آن برای جهان را به وضوح نشان دهند.
این کوتاهی در سیاست خارجی همچنین باعث شده ما نتوانیم به جامعه جهانی بقبولانیم که سعودی ها لیاقت رانت سیاسی که غرب به آنها میدهد و انباشت پولی که برای خرید تسلیحات از غرب به خزانه مالی اینکشور سرازیر کرده اند را ندارند و باید هر چه زودتر حساب خود را جدا و از میزان اعتمادی که به خاندان سعودی دارند، بکاهند تا اینچنین در کشورهای منطقه جولان ندهند. زیرا تمامی تحرکات اینچنینی سعودی به پای غرب نوشته میشود. با تحولاتی که در این دو سه هفته اخیر صورت پذیرفته و عدم موفقیت سعودیها در جنگ علیه یمن، دور از انتظار نیست اگر سعودیها پنجره ائی و یا روزنه ائی از تفاهم و تعامل با ایران در مسائل یمن و منطقه با ایران در روزهای اینده باز کنند ولی مسئولین سیاست خارجی باید با احتمال وقوع چنین حالتی هوشیارانه برخورد کنند.

منبع: هفته نامه پایتخت کهن، سرمقاله شماره 23، شنبه 5 اریبهشت ماه، صفحه 5

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 413380

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 2 =