۰ نفر
۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۰۴:۱۹

با توجه به اینکه مرگ سرنوشت قطعی تمام انسانهاست اما باز با شنیدن درگذشت افراد و با عنبایت به دور یا نزدیک بودن رابطه آنها به درجات مختلف متاثر می شویم مخصوصا اگر متوفی جوان باشد حتی اگر او را نشناسیم.

با عنایت به دشورای مرگ جوان با آرزوهای رنگارنگ مختلف از دست رفتنش تاسف عمیق برشنونده ایجاد می کند. گاهی بعضی از مرگها که براثر تصادف یا سانحه به وجود می آیند علاوه بر تاثر یادشده تلنگری برافکار عمومی جامعه می زند تا شکل و مسیر مرگ باعث هشدار دیگران مخصوصا جوان شود. گاهی بعضی از درگذشتها نه تنها موجب غم نمی شود بلکه موجب خشم افکار عمومی می شود مخصوصا وقتی موضوع در شبکه های اجتماعی به طور گسترده منعکس و با شاخ و برگ راست یا دروغ بیان شود. مرگ بر اثر تصادف در کشور ما موضوع جدیدی نیست اما شکل و نحوه آن وسیله تصادف و اشخاص از دست رفته نکاتی هستند که علاوه بر ایجاد حساسیت در جامعه موجب بروز سوالات مختلف می شود. در این میان افکار عمومی با پرسشهای مختلف روبه رو می شوند و روح تشنه جوانان که به دنبال کشف حقیقت هستند در غیبت واقعیت اخبار غلط و بزرگنمایی شده شبکه های اجتماعی را می پذیرد و از اینجاست که مرگ یک یا چند نفر باعث ایجاد احساس تبعیض و سرخوردگی در بعضی از جوانان می شود درحالیکه توجه به ابعاد عبرت آموز این سانحه باید بیشتر جلب توجه کند برعکس اصلا وقوفی به آنها حاصل نمی شود و فقط شکل و ابزار سانحه باعث ایجاد سوال و احساس سرخوردگی می شود. در سکوت رسانه های داخلی و عدم پاسخگویی به نکات به مبهم، باز این جوانان هستند که با حیرت تمام و در سکوتی پرمعنا به دنبال کشف حقیقت می روند .
در روزهای گذشته دو تصادف در تهران اتفاق افتاد که ضمن تسلیت به خانواده های مصیبت دیده ابعاد فرهنگی ، رفتاری و اجتماعی آن موجب ایجاد امواج سوال و تعجب در جامعه شد. دو اتومبیل گران قیمت که بهای هر یک از آنها هزینه زندگی چندین خانواده در سالهای متفاوت است، موضوع حادثه بودند. سن درگذشتگان ،با عنیت به جنسیتشان و با توجه به وابستگی نسبی آنها موجب شد علاوه بر سوالات و شایعات مختلف، حساسیتهای عمیقی نسبت به آنها ایجاد شود. مردم از یکدیگر می پرسیدند در این ساعات نیمه شب این خودروها با چنین سرعت تعجب انگیز از کجا آومدند و به کجا می رفتند؟ آیا درست است که شرایط آنها طبیعی نبوده؟ با توجه به حساسیت دینی ما نسبت به درگذشتگان و خودداری از اظهارنظرهای نامناسب در مورد آنها این تصادفات آنچنان خارج از منطق بود که این مرزها را هم شکسته و بیان هرگونه اظهار نظری را مقدور ساخت. دسترسی یک جوان به چنین اتومبیلهایی گران قیمت در جامعه ای که بسیاری از خانواده ها زیر خط فقر مطلق هستند، هیچ گونه احساس هم دردی در اقشار ایجاد نکرده بلکه سوالات عجیبی را تولید می کرد. اگر وابستگی خانوادگی بعضی از درگذشتگان نبود آیا باز هم رسانه ها سکوت می کردند؟ کالبد شکافی حادثه بیان علل و عوامل روز آن در حد اقل فایده می توانست از حوادث تلخ بعدی جلوگیری کند.ضعف مدیریت رفتاری چند جوان دهها خانواده را داغدار کرد، درحالیکه بسیاری از جوانها به عواقب رفتارهای خود فکر نمی کنند و زجر و درد والدین و نزدیکان را اصلا نمی شناسند . ساعت تصادف، سرعت خودروها، وضعیت وقوع تصادف، بروز خسارتهای وارده از نظر جانی وفانی با وجود امکانات ایمنی بار دیگر این زنگ هشدار را به صدا درآورد که خیابانها نباید جولانگاه فرزندان تازه به دوران رسیده ها و نوکیسه ها شود و این الگوهای منفی رفتاری جوانان دیگر را به سوی ناهنجاریها وبزهکاری بکشاند. جوانان بین خود و رانندگان این خودروها هیچ تفاوتی قایل نیستند، مگر شرایط و موقعیت والدین آنها. در چنین شرایط و موقعیتی که شهر نمایشگاه خودرو تبدیل می شود حسرت جوانانی که حتی کرایه اتوبوس یا مترو را ندارند به چه نتایج شومی خواهد رسید؟ کدام سازمان باید از این یکه تازیها جلوگیری کند و کدام نهاد باید پاسخگوی احساس تبعیض جوان لایق ایرانی باشد.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 412982

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 14 =