۰ نفر
۷ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۰۷:۳۲

از علی رهبری که برای پیشبرد برخی اهداف ارزشمند خود دائما مثال هایی از کشورهای مختلف جهان امروز می زند بپرسید که برای شهر تهران با این جمعیت چند ارکستر بزرگ و فعال لازم است ؟ بپرسید که آیا حضور ارکستر موسیقی ملی در کنار ارکستر سمفونیک ملی ضرری به حال ارکستر سمفونیک دارد یا خیر ؟

آخرالامربا نشست خبری مدیر و رهبر ارکستر سمفونیک، ماجراهای احیای ارکسترهای سمفونیک و ملی ظاهرا به سرانجام و پایان خودش رسید ... اما پرسش این است که آیا همه مثل جناب علی رهبری از این پایان خشنودند؟ وآیا اساسا این تصمیم و این سیاستگذاری، بهترین و این گزینه اصلح بوده یا نه؟

در خصوص سوال نخست طبیعی است که در سیاستگذاری ها و در یک تصمیم دولتی و حکومتی ، معمولا نباید انتظار داشت که آن تصمیم خشنودی همه را در پی داشته باشد، هرچند باید تلاش کردکه چنین شود اما اگر تصمیمی منجر به خشنودی همه نشود الزاما و ضرورتا نشان ازاتخاذ یک تصمیم غلط و نادرست نیست و چه بسا گاهی بهترین تصمیمات نیز منجر به نارضایتی بخشی از جامعه هدف شود .در این خصوص مثال های فراوانی در بخش های مختلف جامعه هست که فعلا موضوع ما نیست.

اما در مورد بخش دوم و اینکه مقرر شده به جای دو ارکستر سمفونیک و موسیقی ملی، یک ارکستر آن هم ارکستر سمفونیک ملی ایران راه اندازی شود،آیا بهترین سیاستگذاری و بهترین انتخاب صورت گرفته است یا نه، شک و تردید جدی وجوددارد.

در شرایطی که علی مرادخانی دولتمرد شماره یک موسیقی دو دهه اخیر در سمت معاونت هنری قرار دارد و در کنار ایشان مشاوران خبیر و مجربی حضور دارند این سوال اساسی رنگ جدی تری به خود می گیرد و پاسخ آن، نیاز اصلی و اساسی افکار عمومی است که چگونه حضرات صاحب امر در جمع بندی خود به حذف ارکستر موسیقی ملی(دست کم در این مقطع) رای داده و با اضافه کردن لغت "ملی"در کنار ارکستر سمفونیک سر و ته قضیه را به هم آورده و موضوع را حل و فصل شده پنداشته اند.

برای واکاوی و تحلیل این معضل و این ماجرا بهتر است کمی به عقب بازگردیم و یک بار دیگر اتفاقات گذشته را مرور کنیم.

1- پس از انتخابات دولت دهم و تعطیلی ارکسترموسیقی ملی و به فاصله چند سال بعد از آن، تعطیلی ارکستر سمفونیک تهران و با استقرار دولت یازدهم که دولت تدبیر و امید هم نام گرفت؛ هم ریاست جمهوری و هم وزیر ارشاد به صراحت قول بازگشایی این دو ارکستر را دادند نه یک ارکستر .

2-پس از کش و قوس های فراوان و بالا و پائین های زیادی که در این دو سال پیش آمد... بالاخره با تامین بخشی از بودجه،از علی رهبری که از چهره های جهانی رهبری ارکستر با توانایی های بالا برای احیای ارکستر سمفونیک است دعوت شد تا فقط سکان رهبری این ارکستر(ارکستر سمفونیک تهران) را به دست بگیرد.

3-پس از اعلام موجودیت دوباره ارکسترسمفونیک و بعد از برگزاری کنسرت این ارکستر که اواخر اسفند ماه در تالار وحدت برگزار شد علی مرادخانی با شور و شعف خاصی نوید داد که خوشبختانه با رفع مشکلات ارکستر موسیقی ملی هم بزودی تشکیل و در اواخر اردیبهشت ماه سال جاری به روی صحنه باز می گردد.

این سه نکته ، ضمن اینکه سیاستگذاری ها و چارچوب های کلی را مشخص می کند ، از عزم دولت و مجریان و عوامل آن برای احیای دو ارکستر خبر می دهد و نه یک ارکستر! اما چه شده است که اینک ورق چنین به سرعت برگشته و در نشست خبری با تمثیل خاویار و کله پاچه! به صراحت اعلام می شود که ارکستر سمفونیک هم می تواند همان نقش و وظایف ارکستر ملی را هم برعهده بگیرد!؟

هیچکس در نقش و جایگاه والای علی رهبری و لیاقت و توانایی های او برای احیای ارکستر سمفونیک شکی نداشته و ندارد ؛ به عبارتی او یکی از رهبرانی است که می تواند نظم و نسق خوبی به این ارکستر از خط خارج شده بدهد کما اینکه به عینه دیدیم که در یک ماه گذشته چقدر زود این ارکستر به نظم و انضباط خوبی رسید و اجراهای قابل قبولی هم ارائه داد.

اما با این اوصاف به نظر می رسد سیاستگذاری ها نه در مسیری کارشناسی و اصولی بلکه بیشتر در سیطره تبلیغاتی و نفوذ برخی عوامل، تغییر مسیر داده و با شتابزدگی به اینجا رسیده است در حالی که در این مقوله باید دقت نظر بیشتری صرف و از صاحبنظران و کارشناسان بیشتری مشورت گرفته می شد تا بنیاد رودکی و معاونت هنری  به تصمیم بهتری می رسیدند.

خوب است که افکار عمومی بدانند که آیا در این باره با صاحبنظرانی چون فریدون شهبازیان که در اواخر دولت قبل هم حکم رهبری ارکستر موسیقی ملی را گرفته بود مشورتی صورت گرفته است؟ آیا اصلا خود آقای فخرالدینی که از بنیانگذارن ارکستر ملی نیز هستند نظری در این باره دارند یانه؟ضمن اینکه از آنجا که ایشان عضوی از اعضای شورای عالی خانه موسیقی نیز هستند آیا خانه موسیقی در این باره نظر و رای کارشناسی داده است یاخیر؟

اینکه ارکستر سمفونیک ملی ایران با رهبری علی رهبری می تواند آثار موسیقی ملی را اجرا کند یا نه در واقع یک سوال انحرافی و نا بجاست. قطعا این ارکستر با قابلیت های بالا و منعطفی که دارد می تواند هر اثری را در هر زمینه ای اجرا کند اما نباید غافل بود که این نکته نافی حضور و فعالیت رسمی ارکسترموسیقی ملی نیست .

از خود همین علی رهبری که برای پیشبرد برخی اهداف ارزشمند خود دائما مثال هایی از کشورهای مختلف جهان امروز می زند بپرسید که برای شهر تهران با چنین جمعیتی چند ارکستر بزرگ و فعال لازم است ؟بپرسید که آیا حضور ارکستر موسیقی ملی در کنار ارکستر سمفونیک ملی ضرری به حال ارکستر سمفونیک دارد ؟ پاسخ اش - دست کم در مقابل رسانه ها- مشخص و معلوم است!

آیا به صرف اینکه ارکستر سمفونیک می تواند چند قطعه ملی ایرانی را هم بنوازد باید از تشکیل ارکستر ملی منصرف شد؟ در صورتی که اساسا راه و مسیر ارکستر سمفونیک و ارکستر موسیقی ملی کاملا مجزا و متفاوت است و اصلا هم قرار نیست این دو ارکستر در یک مسیر مشترک قرار بگیرند.

ظرفیت هایی در ارکستر موسیقی ملی وجود دارد که به هیچوجه در ارکستر سمفونیک نیست چرا که اساسا قطعاتی برای این ارکستر نوشته شده که اجرای آن توسط ارکستر سمفونیک نه امری کارشناسانه واصلا نه موضوعی به صلاح است ؛ برای مثال آیا ما می توانیم ارکستر فیلارمونیک لندن را وادار کنیم که یکی از آثار تجویدی را اجرا کند. نا گفته پیداست که اجرا نشدن این اثر توسط آن ارکستر ناشی از ناتوانی و ضعف آن ارکستر نیست .

از سوی دیگر اصلا فرض کنیم این دو ارکستر می توانند در یک شاکله و یک ساختار واحد – یعنی همین که دیروز در رسانه ها اعلام شد- فعالیت خود را آغاز کنند آیا بخش بزرگی از مخاطبان و کارشناسان حق ندارند بپرسند چرا نخست ارکستر موسیقی ملی احیا نشد تا با تقویت آن این ارکستر وظیفه ارکستر سمفونیک را هم بر عهده بگیرد؟آیا این سوال پیش نخواهد آمد که چرا مسئولان محترم در این دو راهه انتخاب، راه اندازی و احیای ارکستر سمفونیک را که ساختاری غربی دارد به ارکستر موسیقی ملی ترجیح داده اند؟

قطعا در این خصوص جواب این خواهد بود که حضور علی رهبری در این میانه تعیین کننده بوده است ؛ باید اذعان داشت که هرچند حضور رهبری در این موقعیت یک فرصت به شمار رفته و باید هم مغتنم شمرده شود ولی چرا باید این فرصت را با این سیاستگذاری به تهدید مبدل کنیم؟

قطعا مسئولان پاسخ هایی برای این تصمیم شان دارند که از آن جمله کمبود بودجه می تواند یکی از مهمترین آنها باشد اما به نظر می رسد با همین امکانات موجود و با مداقه بیشتری می توان به راهکار بهتری دست یافت؛ در این باره سخن بسیار است و امید می رود با حضور کارشناسان و صاحبنظران و مشارکت آنها در ارائه طریق به مسئولان به وضعیت بهتری دست یابیم.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 411751

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 9 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • يك عضو كانون سازسازان US ۱۹:۱۳ - ۱۳۹۴/۰۲/۱۳
    6 1
    جناب عاطفي بهتر است كمي هم درباره كارهاي غير قانوني و خلاف اساسنامه خانه موسيقي بنويسند . ضمنا اقاي فخرالديني و شوراي عالي خانه موسيقي يك و نيم سالي است كه از مهلت دوره قبلي شان گذشته و غير قانوني اند
    • یک دوست A1 ۰۴:۱۴ - ۱۳۹۴/۰۲/۱۷
      5 1
      آقای عضو کانون سازسازان، سرت را درد نیار این جماعت 17 سال است که در خانه موسیقی خیمه زده‌اند و ول کن آن هم نیستند. البته مقصر خود اهالی موسیقی هستند که سرشان را مثل کبک زیر برف کرده اند و هیچ اعتراضی به کارهای غیر قانونی این جماعت نمی کنند. ..