اقتصاد ایران اکنون بیش از آنکه نیازمند چهره باشد، نیازمند ثبات است.

آرش پورابراهیمی:  نظرسنجی های خبرگزاری خبرآنلاین و روزنامه هفت صبح  نشان دادند که سردار قاسم سلیمانی و محمد جواد ظریف مهمترین چهره های سال ۱۳۹۳ بوده اند. البته در سالی که یک چشم ایرانی ها اخبار مربوط به مذاکرات هسته ای را دنبال می کرد و چشم دیگر نگران تحولات عراق بود، قرار گرفتن وزیر امور خارجه و فرمانده سپاه قدس در میان چهره های اصلی سال قابل انتظار بود. اما در سالی که اقتصاد ایران بار دیگر به مسیر رشد بازگشت و تورم نیز به میزان قابل توجهی مهار شد، از چه کسی می توان به عنوان چهره اقتصادی سال نام برد؟ در میان ده چهره برگزیده روزنامه هفت صبح، نام هیچ چهره اقتصادی به چشم نمی خورد و در نظرسنجی خبرگزاری خبرآنلاین برای چهره اقتصادی سال نیز دو شخصیت پیشتاز بودند: علی طیب نیا (وزیر اقتصاد) و محمود احمدی نژاد. همین که رییس جمهور سابق ایران در میان چهره های سال اقتصاد ایران در سال ۱۳۹۳ قرار گرفته به اندازه کافی نشان می دهد که اقتصاد ایران امسال چهره شاخصی به خود ندیده است به خصوص که در نهایت تعداد آرای دکتر طیب نیا هم حتی از تعداد آرای محسن چاووشی کمتر بود. یعنی مخاطبان احتمالا احساس کرده اند که طی یک سال اخیر تاثیر آلبوم پاروی بی قایق بر زندگی آن ها در بیشتر از تاثیر فعالیت های وزارت اقتصاد بوده است.

 در واقع اقتصاد ایران امسال چهره نداشت، که البته از این ویژگی نه کاستی بلکه مزیت آن محسوب می شود. بازارها و اقتصاد بیش از آنکه نیازمند چهره باشند، نیازمند ثبات هستند. به خصوص پس از چندین سال تلاطم و اوج گیری بی اطمینانی، اقتصاد ایران امروز بیش از هر زمانی به آرامش و اطمینان خاطر نیاز دارد. به همین خاطر یک چهره اقتصادی که بخواهد در رسانه ها حضور پررنگ داشته باشد و هر روز با اظهارنظرهایش پرسش های تازه ای را برای فعالان اقتصادی ایجاد کند نه تنها کمی به بهبود شرایط اقتصادی نخواهد کرد بلکه می تواند مشکل زا هم باشد. هرچه قدر که چهره اطمینان بخش قاسم سلیمانی و چهره کاربلد جواد ظریف در سال ۱۳۹۳ به کمک سیاست خارجی ایران آمدند، چهره های خنثی و چه بسا خالی از احساس بازیگران اقتصادی کابینه مانند علی طیب نیا و مسعود نیلی نیز برای اقتصاد ایران مفید بودند، چهره هایی که کمتر اظهارنظر می کردند و به فعالان اقتصادی این پیام را مخابره می کردند که قرار نیست اقتصاد ایران ناگهان زیر و رو شود بلکه تنها قرار است اقتصاد کمی رشد کند و تورم کمی کاهش بیابد و در سایه همین ثبات است که فعالان اقتصادی می توانند فعالیت خود را پی بگیرند.

البته تردیدی نیست که اقتصاد ایران بالاخره در آینده ای نه چندان دور نیازمند چهره ای خواهد بود که در مقابل فساد اداری ایستادگی کند، قوانین و مقررات ناکارآمد و فرسوده را اصلاح کند و به بخش های مختلف از جمله ورزش  و فرهنگ را مجبور کند که به قوانین بازار تن بدهند و به آن ها بفهماند که دیگر قرار نیست از بودجه های کلان دولتی نفع ببرند. اما در حال حاضر و در شرایطی که قطعات شکسته اطمینان در اقتصاد تازه به آرامی در حال قرار گرفتن روی یکدیگرند، همین بی چهرگی بهترین چهره ای که اقتصاد ایران به آن نیاز دارد.

دانشجوی دکترای اقتصاد سیاسی در دانشگاه لیدن هلند

3535

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 404761

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 2 =