فرهاد تجویدی می‌گوید با نمایش خود سعی کرده منیت آدم‌ها را به چالش بکشد.

مهری سادات صفوی: فرهاد تجویدی امسال در جشنواره سی و سوم تئاتر فجر، با نمایش «من» حضور داشت. نمایشی با گروهی پرشمار از بازیگران. این نمایش با واکنش‌های مختلفی نیز روبرو شد که درباره‌اش با این کارگردان گفت‌وگو کرده‌ایم.

 

آقای تجویدی منظور شما از «من» در نمایشی که امسال در جشنواره سی و سوم اجرا کردید چیست؟

منظورم منیت‌هاست. شما هیچ وقت نمی‌توانید کسی را رد کنید یا بپذیرید مگر این که از نقش من خود در اجتماع آگاه باشید. اما وقتی کسی بدون توجه به جمع فقط دنبال خواسته‌های خودش می‌رود باید منیت آن فرد را نفی کرد. ذات تئاتر حاصل جمع‌گرایی است و درست از جایی شکل گرفت که آدم‌ها برای حل معضلی طبیعی یا غیرطبیعی دور هم جمع می‌شدند. من این جمع‌گرایی را ذات و جوهره اصلا تئاتر می‌دانم اما متاسفانه بعضی از منتقدین متوجه این موضوع نشدند و در مورد نمایشم نوشتند که این من به ما تبدیل نمی‌شود. به نظرم آن منتقد محترم هنوز در منیت خودش غرق است و دایره آگاهی و دانشش را محدود به همان چند نمایشنامه کلاسیکی کرده که خوانده و چشمش را به روی دنیای جدید نمایش بسته است. به خاطر همین فکر می‌کند همه چیز را درست می‌بیند. 

چرا تصمیم گرفتید با بیش از پنجاه جوان هنرآموز این نمایش را به روی صحنه ببرید؟

گروه من عاشقان تئاتر هستند و برای ویترین شدن به این عرصه پا نگذاشته‌اند. البته خاص بودن هیچ اشکالی ندارد ولی این خاص بودن باید در خدمت جمع بیاید چون در تئاتر عشق با هم بودن نکته بسیار مهمی است. مثل کاری که گروتفسکی می‌کرد. او آدم‌های مختلفی را از کشورهای متفاوت در یک پروژه دو ساله جمع می‌کرد و شرایطی را مهیا می‌ساخت که آن‌ها با هم زندگی کنند. من البته خودم را با او مقایسه نمی‌کنم و یکی از افتخارات بزرگان دنیا در رابطه با اجرای نمایش صحنه‌ای این است که مردم عادی یا همان صفر کیلومترها را برای تئاتر می‌پذیرند و خروجی آنان انسان‌هایی هستند با یک دستاورد معنوی درست. بله، صفرکیلومترها در کار من بودند اما کسی که آنها را نظارت می‌کرد صفر کیلومتر نبود. من سعی کردم از عشق و علاقه بازیگران استفاده کنم و اصلا به همین دلیل گروه را تشکیل دادم. به همین خاطر شرکت‌کنندگان خارجی جشنواره بعد از دیدن نمایش به من می‌گفتند آیا واقعا بازیگران این نمایش کسانی هستند که فقط در یک ورک شاپ کرده‌اند یا دانشجویان سال های بالای رشته تئاترند؟ این کار دو وجه داشت: نخست این که هر فرد در خدمت جمع بود و دیگر این که دردها و شادمانی‌های آدم‌های این نمایش مشترک بود. درد آدمی که پدر و مادرش کشته می‌شوند تنها درد او نیست، درد ماست. پس من در این نمایش به غیر از با هم بودن دردها و شادمانی‌های مشترک را فریاد کرده‌ام چون معتقدم اگر کسی در یک گوشه از این مملکت دچار دردی شود آن رنج به من هم ربط دارد. می‌خواستم با این نمایش به تماشاگر بگویم قدرت و فردیتش را بشناسد ولی در خدمت جمع باشد. 

چرا برای این کار از فضای خالی استفاده کردید؟ 

در فضای خالی هر اتفاقی برای شما جذاب به نظر می‌آید. یعنی شما در روی صحنه فقط و فقط خود انسان را می‌بیند و این «انسان» برای من جذاب بود. هر اثری روی صحنه یک اتفاق را به ذهن متبادر می‌کند و من در این فضای خالی فهمیدم که چقدر حضور انسان پررنگ‌تر به نظر خواهد رسید. در فضای خالی بازیگر دیگر نمی‌تواند برای فریب تماشاگر از دکور یا لباس یا گریم استفاده کند. اینجا باید حضور او حرف اول و آخر را بزند. در صحنه خالی هر صدا و هر حرکت به صورت هر کنش بسیار تاثیرگذار است و تماشاگر را مجبور می‌کند بیشتر وقتش را صرف تماشا کند مثل خود زندگی. متاسفانه بعضی از منتقدین ما هنوز تماشاچی را نمی‌شناسند و البته امیدوارم این حرف‌ها را دال بر بی‌احترامی نگذارند.  

به هماهنگی بازیگران چطور رسیدید؟ 

کاترین ون گوردن کسی که مسئول ورک شاپ کمدیا د لارته در ایران بود بعد از دیدن این نمایش گفت ما نوعی از مفهوم جمع را در این نمایش دیدیم بدین معنا که همه بازیگران تک تک روی شانه‌های خود غم و شادی را حمل می‌کردند. اولین چیزی که برای هماهنگی متوجه شدم این بود که باید همه از لحاظ روانی و اخلاقی آماده باشیم. اگر کسی آماده نباشد نمی‌تواند حسش را منتقل کند. پس با بچه‌ها درباره این مسائل صحبت کردم. به آنها گفتم باید اخلاق هنری را سرلوحه کاری خود قرار دهند. باید درست باشند تا درست بازی کنند. بعد اتود زدن شروع شد و رفته رفته بچه‌ها متوجه شدند که در حال انجام دادن یک کار بزرگ هستند. شروع به پیدا کردن بدن‌شان کردند. همین بدنی که ما در زندگی روزمره مدام از آن استفاده می‌کنیم و به سمت کشف این موضوع رفتند که آیا می‌توانند آن را در اختیار خود قرار دهند؟ با استفاده از حرکات تایچی و آماده‌سازی بچه‌ها از نظر روحی و معنوی این آمادگی را پیدا کردیم وگرنه ممکن نبود در عرض دو هفته به این هماهنگی رسید. کلاس‌های من هیچ وقت بازگویی خاطرات استاد به شاگرد نیست، یک نوع ارتباط جدید با خانواده و اجتماع در بطن خود دارد که وقتی روی صحنه اجرایی می‌شود بر تماشاگر هم تاثیر مستقیم می‌گذارد. همیشه به من این ایراد را می‌گیرند که فقط با جوان‌ها می‌توانم کار کنم ولی خیلی از دوستان حرفه‌ای هستند که بارها اظهار تمایل کرده‌اند با من کار کنند و این البته باعث افتخار است اما من به دنبال انرژی نهفته در این جوانان و خواست بکر آنها بودم. بدن و ذهن‌هایی که آماده هر نوع نرمش روحی و فکری هستند و به خاطر همین می‌گویم ژیمناست روی صحنه نیاوردم. 

 نظر منتقدین درباره کار شما چه بود؟ 

یکی از ویژگی‌های هنر این است که سلائق مختلف را پوشش می‌دهد و همین هنر را زیبا می‌کند. بعضی از منتقدین من را محکوم به شعار دادن کردند در حالی که من بر علیه شعار دادن اقدام کرده‌ام. اما با ید بدانید در یک اجرای این گونه که با یک ازدحام دسته جمعی شروع می‌شود لاجرم حرف هر فرد به مثابه شعار دیده خواهد شد و این در ذات اجرا نهفته است و چیزی به آن تحمیل نشده و جدا از کل کار نیست. اما من اگر تصویری نشان نمی‌دادم از این ازدحام و فقط بیان مطلب می‌کردم آن گاه شعار می‌بود. آنها متوجه نیستند که اثر من یک نوشته ـ اجرا نیست بلکه اجرایی است که لاجرم نوشته می‌شود. سبکی برگرفته از برشت که لایه‌هایی از پست مدرن را در خود جای داده است. کار من نوآوری است. در نمایش سنتی زبان به مثابه بخشی از سیستم در نظر گرفته می‌شود ولی در نمایش جدید زبان، ریشه است. به نظر من بعضی از منتقدان دست به قلم ما با اجرا آشنا نیستند. من نمی‌فهمم چرا یک منتقد به بازخوردهای یک نمایش لااقل توجه نمی‌کند. خانم گلاب آدینه بعد از دیدن نمایش من گفتند اگر این نمایش تا هشت ساعت هم ادامه پیدا می‌کرد باز مشتاق دیدنش بودم. ما لااقل به بازتاب‌های جشنواره‌ای اثر من هم نگاه کرد. بعضی از منتقدین ما با توجه به منیت‌های خودشان قلم می‌زنند برای همین هیچ کس با نقد یک منتقد نمی‌رود تئاتری را ببیند. فقط بین خودشان جنگ و جدل دارند و در جامعه تاثیرگذار نیستند. بین تماشاچای با روشنفکر و منتقد ما فاصله زیادی است و اینها آسییب‌هایی است که باید به آن پرداخته شود. از آن طرف می‌بینیم خبرنگاری که در نقش یک روزنامه‌نگار مصاحبه می‌کند، بعد هنگام پیاده کردن خودش به عنوان یک منتقد وارد صحنه می‌شود و این عجیب است. کار من همان طور که پیش‌بینی می‌کردم توسط تماشاچیان داوری شد و جایزه آن را گرفتم. 

۵۷۲۴۴

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 397574

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 0 =