سیاست منطقه ای واشنگتن و امنیت خلیج فارس

با توجه به انتظارتحول در اجتماع عربی(صرف نظر ازنوع و زمان آن) ونیز ریزش ساختار قدرت سنتی عربی ناشی از فقدان رهبرانی چون پرنس عبدالله ، سلطان قابوس و شیخ الصباح،آیا ایالات متحده برای کنار آمدن با شراطی که معلوم نیست در شکل گیری آنها چقدر نقش داشته باشد، آمادگی لازم را دارد؟".علائم توفان خلیج فارس در حال نمایان شدن است.

رهبران محافظه کار عرب خلیج فارس ادعا می کنند ترس از ايران هسته اي ، آنها را وادار به ايجاد ساختار دفاعي جديدي موسوم به "سپر جزيره "كرده است. همانگونه كه مدعی شدند انقلاب 1979 ايران توجيه گر تشكيل شوراي همكاري خليج فارس در سال 1981شد. آنگونه كه يك مسئول ارشد نظامي كويتي كه داراي سمت مشاور در وزارت دفاع اين كشور است مي گويد "سپر جزيره" مرحله ارتقاء يافته  ساختار نظامي شوراي همكاري است و هدف اصلی آن دفاع ازمنافع اعضا، تردد كشتيراني امن وحفاظت از منطقه حساس تنگه هرمز است". از جنبه تئوری با نظر اين مقام كويتي در خصوص ارتقاء سطح نظامي شوراي همكاري تا حدي مي توان موافق بود ،اما اينكه چنين الگوي نظامي بتواند هدفي را كه براي آن طراحي شده تامين كند جاي ترديد وجود دارد.به  یک دلیل روشن،به لحاظ فنی و ظرفیت  ساختاری کشور های جنوبی خلیج فارس ،آنها فاقد توانائی مدیریتی و فنی  تعریف ،طراحی ،پیاده سازی  و اجرائی یرنامه ای تا بدین حد حساس و استراتژیک که دارای تاثیرات بلند مدت بین المللی ست هستند. ضمن آنکه ایران دلیلی برای تهدید همسایگان خود ندارد. آنهم در شرایطی که تهران به داشتن روابط خوب با آنها نیازمند است.تا آنجا که به دولت ایران و خود پرزیدنت روحانی هم مربوط می شود از هنگام به قدرت  رسیدن او در جولای 2013 ،موضوع اصلاح و تحول رابطه با اعراب به عنوان یک اولویت استراتژیکی همواره مطرح بوده  است.با توجه به اينكه شورا ی همکاری طي 34 سال گذشته كارنامه خوبي از خود ارائه نداده ،بلكه بر دامنه اختلافات عربي نيز افزوده ، اکنون  هیچ دلیل محكمي در دست نداریم  بپذیریم سر نوشت بهتری در انتظارپروژه "سپر دفاع جزیره" است.یک دیپلمات عرب مقیم امان که کشورش عضو شورای همکاری خلیج فارس است اما مایل به افشای نام خود نیست می گوید "ما با تزلزلی در بنیان ها روبرو هستیم.در حالی که مخاطرات افزایش یافته اند ،به همان میزان سطح اختلافات ، انتظارات و توقع اعضای شورا از یکدیگر و متحدان بین المللی هم افزایش یافته .سالها ست نتوانسته ایم دورهم جمع شویم.فقط در اختلاف ،اتحاد داريم". روزنامه نيويورك تايمز نیز در شماره روزشنبه 21 دسامبر خود به نقل از یک مقام ارشد دولت مصر پس از ديدار از منطقه خليج فارس مي نويسد "هیچ چیزی عوض نشده و هنوز تغییری ميان دوستان شوراي همكاري به وجود نیامده است".نیویورک تایمزدر همين شماره تاکید کرده" تنش بین اعضای کشورهای شورای همکاری خلیج فارس تردید هایی بسيار جدي در باره توانایی آنها در واکنش نشان دادن به بحران های منطقه ای ایجاد کرده است".
بدون شک مشکل اصلی را باید در همین جا باید حستجو کرد. البته تا آنجا كه واشنگتن مربوط مي شود سياستمدران در واشنگتن به خصوص حامیان اعراب سنت کرا  در کنگره  در شکل گیری اين وضعيت نامتعادل نقش مهمي داشته اند،زماني كه تلاش كردند با همكاري متحدان  عرب، رابطه مستقيمي ميان خريد هاي تسليحاتي وتامين امنيت برقرار كنند.اما چگونه میتوان میان این دو ارتباط منطقی برقرار کرد، زمانی که متوجه میشویم جدول تناوبی عناصرثبات و امنیت در خليج فارس ، فاقد اصلی ترین عنصر یعنی اتحاد و همگرائی عربی ست. تاثیر فقدان این فاکتور تنها در روابط دروني اعراب خود را نشان نداده ،آنگاه که می بینیم رهبران محافظه کار عرب حتی با سياستمداران و دوستان خود واشنگتن برخوردی صادقانه ندارند. بهتر است واقع بين باشيم،اين متحدان حداقل در 5 سال گذشته به عامل اصلي وسرمنشاء بسیاری از مخاطرات امنیتی و منافعی برای غرب به ويژه ايالات متحده تبديل شده اند،. آنها به خصوص از هنگام فعال شدن دیپلماسی پرزیدنت اوباما در رابطه با تهران  و حل مناقشه هسته ای  ایران  بیش از مخالفان به سوی کاخ سفید سنگ پرتاب کرده اند .اما در واشنگتن کسی خود را بدهکار این وضع نمیداند.تنها در يك مورد معاون آقای رئیس جمهور،جو بایدن در ماه جولای گذشته، صراحتا به اين مداخلات و مخاطرات اشاره كرد،اما در مجموع كاخ سفيد ترجيح ميدهد با چشم پوشي بر اين گروگانگيري سياسي، ضعف سياست هاي راهبردي خود در منطقه راپنهان نگه دارد. امیل خوری روزنامه نگار برجسته عرب معتقد است" ایالات متحده تا زمانی که نگاه سنتي و ناكارآمد خود در منطقه عربي را تغيير ندهد، خروجی بهتري را مشاهده نخواهيم كرد". او می افزاید"زمان به نفع ايالات متحده نيست.انجام جابجائی های بزرگ با حداقل ضایعات مستلزم تغییر نحوه محاسبه معادلات عربي ست. آیا ایالات متحده آمادگی و شهامت این کار را دارد؟". نمی دانم به سوال اين روزنامه نگار برجسته عرب چگونه می توان پاسخ داد.ولی بايد مطمئن بود تا زمان داشتن "واهمه برای انجام تغییرات مهندسي شده و ترس ازعواقب آن" ايالات متحده خود رابا مخاطرات و چالش هاي امنيتي و منافعي بزرگي روبروخواهدكرد.متقابلا جای طرح سوال بسیار مهمتری وجود دارد که باید سعی کردپاسخی برای آن پیدا نمود.با توجه به انتظاربروز تحول در اجتماع عربی(صرف نظر ازنوع و زمان وقوع آن که میتواند شامل طيف رفتاري وسيعي باشد.ازنمونه هاي لیبی و سوريه گرفته تا تجربه هاي مصر يا تونس) ونیز ریزش ساختار قدرت سنتي عربي ناشی از فقدان رهبرانی چون پرنس عبدالله ، سلطان قابوس و شیخ الصباح،که مرگ آنها مطمئنا اثر تحولات در جوامع عرب را به جلو خواهد انداخت،آیا ایالات متحده برای کنار آمدن با شراطی که معلوم نیست در شكل گيري آنها چقدرنقش داشته باشد، آمادگی لازم را دارد؟". علائم توفان در خلیج فارس  بدون شناخت از میزان آمادگی   ایالات متحده  در حال نمايان شدن است.شايدایجاد یک خط مستقیم میان دو سوال مطرح شده بتواند بسیاری از ابهامات  و سوالات را پاسخ دهد.matinmos@gmail.com

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 391740

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 15 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۲۱:۰۱ - ۱۳۹۳/۱۰/۰۵
    9 2
    پست تر از آمریکا اعراب خلیج فارس است