بسیار دیده و یا شنیده ایم که در بعضی کشورها دانش آموزی، طغیان زده دست به کشتار می زند و یا معلمی حریم امانتداریش را رعایت نمی کند . اطلاع از این امور این ضرورت را ایجاب می کند تا همانگونه که فراگیرنده ی علم و دانش باید دارای صلاحیت یادگیری علم و محیط آموزشی را داشته باشد، فرادهنده ی علم، هم به مراتب صلاحیت بیشتری در امر امانتداری فرزندانمان را در مقاطع مختلف تحصیلی کسب کرده باشد و این محقق نمی شود مگر با بازنگری دقیق مسایل آموزشی و جذب بهترین ها در این امر مقدس.

 

وقتی سخن از تعلیم و تربیت به میان می آید، یک فرایند دو جانبه مورد بررسی قرار می گیرد . در مراکز تربیت معلم،  و در رشته های دبیری دانشگاهها،واحدی هایی به همین نام تدریس می شد تا به معلمین گوشزد کند که "تعلیم و تربیت" موضوعی دو سویه است و همان گونه که دانش آموز و دانشجو وظایفی را به عهده دارند و در مقابل استاد خشوع و خضوع می نمایند ،معلم و استاد نیز وظایفی دارند تا امر آموزش به درستی صورت گیرد.

سابقه ی شیوه های مکتب خانه ای که با سپردن فرزند، همه چیز را به معلم مکتب خانه می سپردند منسوخ و غیر علمی شده است . در آن شیوه سفارش موّکد به استاد این بود که "گوشتش از شما و استخوانش از ما" استاد مکتب دار حق داشت آنقدر بر جسم کودک ضربه وارد کند تا از او فردی مطیع و عالم به عمل اورد ،با این اطمینان که معلم امانتداری قابل است و هدفش جز آموزش همان که باید باشد ؛چیز دیگری نیست و زمزمه ی کاملأ آشنا هم این بود که:

" تا نباشد چوب تر / فرمان نیارد گاو و خر".

استدلال فوق سالهاست که غیر قانونی شمرده می شود و در شیوه های نوین آموزشی تنبیه بدنی جرم تلقی می شود و هرچند روش قدیم هنوز هم طرفداران خودش را دارد ولی  رسمأ چنین اعمالی قابلیت اجرایی ندارد.

قرار است در اینجا پا را فراتر گذاشته و بدون هیچ بی احترامی به مقام شامخ معلمین که خود نیز بالغ بر سی و اندی سال افتخار  پوشیدن این کسوت را داشته ام  و بدان عشق می ورزم،عرض کنم که ضرورت دارد مجاری قانونی به فکر مراکزی رسمی باشند تا در صورت لزوم دانش آموزان و دانشجویان و سایر متعلمین در دیگر مکانها، علاوه بر آگاهی به حقوق خود  به عنوان دانش پژوه ،در صورت مشاهده ی رفتار خلاف محیط آموزشی ،بی پروا به طرح دعوی پرداخته و نهاد رسیدگی کننده بتواند از این طریق قانون شکن را شناسایی و در صورت لزوم مجازات نماید.

خصوصی سازی آموزش و پرورش و بی توجهی به منزلت و معیشت معلّمین و استادان دوره دیده ،فضایی را ایجاد کرده است که آموزش و پرورش و حتی دانشگاههای ما فقط به علت وجود مدرک تحصیلی و براورد تفاوت هزینه های یک استاد رسمی با غیر رسمیش اجازه دهند کسانی بر محیط کلاس احاطه پیدا کنند که شاید شایستگی لازم را برای این امانتداری نداشته باشند.

این عرایض بدان معنی نیست که چرا مدارس غیر انتفاعی یا دانشکده های غیر انتفاعی از مدرّسینی استفاده می کنند که فقط مدرک تحصیلی دارند و لا غیر . نه ، بسیاری از همین دارندگان مدرک به علت علاقه ای که به امر تدریس دارند به صورت غیر رسمی خود را به فنون کلاسداری  و آراسته شدن به عزّت نفس و جذب مخاطب مزیّن کرده اند و در مواردی با استفاده از روانشناسی آموزشی گوی سبقت از دیگران ربوده اند و این احتمال هم وجود دارد تا در خیل بزرگ اساتید محترم اندک افرادی یافته شوند که تعهد لازم و علاقه ی خاص معلمی را نداشته و از سر اجبار به این امر اشتغال ورزیده اند. خطاب ما به همه است نه فقط به عده ای خاص. 

گرفتن تست های سلامت روحی و افزایش آموزشهای ضمن خدمت و مطالعات و کسب اطلاعات جدید برای اساتید و معلمین ، نه تنها ناخوشایند نیست که باعث به روز بودن و افزایش بازدهی علمی هم می شود.یاری گرفتن از خود اساتید و معلمین برای بهینه سازی فضاهای آموزشی مثمر ثمر است و مورد استقبال واقع خواهد شد.از طرفی مسوولین نیز برای انجام بهتر امر اموزش به فکر چاره باشند تا حد اقل امکانات رفاهی را برای این قشر زحمت کش که در حال حاضر فاقد آن هستند، فراهم کنند.

بررسی این موضوع و جدا کردن سره از ناسره زمانی محقق می شود که مرجعی برای آگاه کردن متعّلم و رسیدگی به حقوق او وجود داشته باشد.نکند مثل بسیاری از اتفاقات آنقدر دیر به فکر چاره اندیشی بیافتیم که دیگر کار از کار گذشته باشد . با اطمینان می توان گفت که معلمین و اساتید دلسوز خود راغب به چنین نظارتی هستند تا خدای نا کرده حرمت و جایگاه معنوی این گروه عاشق زیر سوال نرود.

 

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 391026

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 2 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • احمد EU ۲۱:۵۷ - ۱۳۹۳/۰۹/۲۹
    3 0
    افرين بر تعهد معلميني كه هنوز با گذشت ساليان زياد از زمان معلميشان رفتار وگفتار وتمام منششان هميشه فرا راه زندگيمان است بياييد اى مسءولان كه دست اندر كار انتخاب اين الگوهاي تمام نماي ما دانش اموزان امروزي است و باقلم ما تعيين ميشود دقتهاي لازم در انتخاب را بكنيم كه خداي نكرده به .....نرفته باشيم وراه عقبگرد هم نباشد
  • .... IR ۱۱:۳۹ - ۱۳۹۳/۰۹/۳۰
    3 0
    تدریس مهارت است. همرا با تخصص و سابقه و پیشینه خوب علمی.