کارشناس مسائل بین الملل می گوید: سفر سعود الفیصل به وین در حاشیه آخرین روزهای مذاکرات هسته ای ایران و1+5 بیشتر شبیه به یک نمایش، ابراز دشمنی و اخلال گری در بهبود روابط ایران و غرب بوده است.


پیروز مجتهد زاده، کارشناس مسائل بین الملل و استاد ژئوپولتیک دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران و مشاور پژوهشی دانشگاه سازمان ملل متحد و مدیر عامل پیشین بنیاد پژوهشی یوروسویک لندن است که از وی تا کنون سی و پنج عنوان کتاب و صدها مقاله و هزاران مصاحبه به زبان‌های انگلیسی و فارسی و عربی منتشر شده‌است.
بعد از تمدید مذاکرات ایران و غرب در اوایل آذرماه جاری در وین شاهد اتفاقی تاحدودی نادر در عرصه دیپلماسی بودیم و آن هم سفر وزیر خارجه عربستان به محل مذاکرات بود در حالیکه کشورش در هیچ طرف میز مذاکره قرار ندارد. سفر شتابزده و غیر منتظره سعود الفیصل به وین آن هم در روز آخر مذاکره ایران با گروه 1+5 از سویی موجب تعجب محافل سیاسی شده و از سوی دیگر برخی تحلیل گران و رسانه های منطقه ای، یکی از دلایل تمدید مذاکرات را دیدار سعود الفیصل و جان کری برای متقاعد کردن وی در زمینه عدم توافق سریع با ایران می دانند. در همین رابطه روزنامه ترکیه ای"دیلی صباح" در تحلیلی نوشت که سفر نابه هنگام وزیر خارجه عربستان به وین نمایانگر سطح ناامیدی ریاض از حصول توافق بین ایران و ۱+۵ بوده زیرا این کشور از افزایش نفوذ ایران در منطقه نگران است.
در این زمینه و پاسخ به چرایی این سفر و نقش عربستان سعودی در تحولات بین المللی و همچنین چشم انداز رابطه ریاض و تهران با پیروز مجتهد زاده به گفتگو پرداختیم که متن گفتگوی وی با خبرآنلاین به شرح زیر است:

درست است که می گویند یکی از دلایل تمدید توافق ایران با 1+5 سفر وزیر خارجه عربستان سعودی به وین بوده است؟
خیر؛ من مطلقا این گمان را ندارم. چراکه برای ما از همان روز اول مذاکات در وین کاملا آشکار شده بود که غرب تصمیم به تاخیر در تصمیم گیری دارد و جان کری در همان روزها بر سر چند و چون این تصمیم با ناتانیاهوی اسرائیل از راه تلفن چانه می زد. چانه زدن هایی که به گمان من سرانجام می تواند اعتبار خود او را نزد رئیسش متزلزل مند. به گمان من سفر سعود الفیصل به وین در حاشیه آخرین روزهای مذاکرات هسته ای ایران و1+5 بیشتر شبیه به یک نمایش ابراز دشمنی و اخلال گری در بهبود روابط ایران و غرب بود. یک نمایش بی معنی و محتوا که بازهم به گمان من بیشتر از آن که بتواند برای ایران دردسری درست کند سعودی ها را سبک کرد. یعنی کاملا آشکار است که او با امریکائی ها و احیانا دیگران قرار گذشته بود که با این نمایش ماهی گیری در آبهای ماهی گیری شده اسرائیلی بتواند به دنیا بگوید عربستان هم قدرت نفوذ بر تصمیم گیرندگان غربی را دارد. این حرکت بیشتر جنبه نمایش داشت تا واقعیت های ژئوپولیتیکی مربوط به موازنه های جهانی و منطقه ای چون قصد اصلی آشکارا این بود که به این صورت نمایانده شود که عربستان سعودی هم در آن معادلات صیقه ای است و وزیر خارجه آن می تواند در چنین سطحی کارشکنی هایی را انجام دهد که اگر روزی واقعیت پیدا کند سخت به زیان صلح و امنیت جهانی خواهد بود.
همه می دانیم که کارشکنی های واقعی و اصلی در روند مذاکرات ایران و 1+5 از جانب رژیم اسرائیل صورت گرفته است و آن رژیم در حقیقت مشوق این اقدامات از طرف سعودی‌ها بوده و باز هم همه شاهد بودیم که اسرائیل توانسته است میزان بالای نفوذ خود در دنیای عرب و استفاده ابزاری از سران و سیاستمداران عرب به خصوص اردن و عربستان را به نمایش گذارد؛ بنابراین من صورت گرفتن یا نگرفتن مسافرت سعودالفیصل به وین را علی السویه می دانم.
ما در مباحث روابط خارجی مان باید بسیار دقت داشته باشیم که عوامل و عناصری هستند که سعی می کنند در اندیشه ایرانیان شبهه ای از قدرت بالای لابی عربی بر علیه ایران به وجود بیاورند. منظور از این تلاش که از طرف سعودی ها ، قطری ها و اماراتی ها حمایت می شود. منظور این است که ایران بتواند در رابطه با موازنه های ژئوپولیتیکی کنونیش با این کشورها یعنی عربستان، امارات و قطر تسلیم بشود و این وضعیتی است که می تواند برای سیاست خارجی ایران بسیار خطرناک باشد و می تواند برای حفظ تمامیت سرزمینی ایران گران تمام شود. این نکته دقت فراوانی را می طلبد به دلیل اینکه ما در روابط خودمان با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و دیگر کشورها به دنبال تسلیم شدن به کسی و یا تسلیم کردن دیگران نیستیم و چنین برخوردی اگر وجود داشته باشد برخوردی مستعمراتی، نژادپرستانه و خلاف همه اصول روابط بین الملل است.
برخورد کشورها با یکدیگر باید برای توسعه همکاری های سیاسی، اقتصادی و ژئوپولتیکی باشد نه برای تسلیم کردن و نابودکردن ملت ها؛ سال هاست که شاهدیم برخی کشورهای عربی منطقه خلیج فارس دست در دست اسرائیل گذاشته و با پیروی سنتی خودشان از ایالات متحده آمریکا به دنبال کسب امتیازات سرزمینی از ایران هستند. این ها از ما جزیره و امتیازات جغرافیایی- سیاسی دیگر می خواهند. این ها در روابط ایران و عراق همچنان به دنبال تصاحب کردن شط العرب هستند و بسیاری از انگیزه های توسعه طلبی سرزمینی را نسبت به ایران پیگیری می کنند که دیگر در عرصه روابط بین الملل محلی از اعراب ندارد.
به دلیل اینکه تاکنون نتوانستند موفقیتی کسب کنند امروز به شگردهای جدید اسرائیلی متوسل می شوند که آن هم به نمایش گذاشتن قدرت لابی گری شان است و ایجاد این استتباط میان ایرانیان که آن ها نیز مانند اسرائیل دارای لابی بسیار پرنفوذی در ایالات متحده امریکا هستند و از این طریق می توانند ایران را وادارند در برابر خواست های آنان تسلیم شود که اصلا چنین قدرت و نفوذ مستقل و موثری وجود ندارد.
ما آنچه که از لابی گری های عربی در غرب نزد آمریکا و اروپایی ها دیده ایم عبارت بوده است از پول خراج کردن های بی حساب و کتاب و بدون حتی یک تشکر واقعی در برابر غربی ها و پیروی گام به گام برخی سیاستمداران عربی از زیاده خواهی های رژیم اسرائیل. از این رو، سفر سعودالفیصل کوچکترین تاثیری بر تصمیم گیری مذاکره کنندگان ایران و 1+5 نداشته است چون در آن ساعات از روز تصمیم ها گرفته شده بود و حتی سبزی خوردن سر سفره مذاکره هم تمام شده بود و سفره ها تکانده و تا کرده در کناری نهفته شده بود. این یک سفر نمایشی مسخره بود که تنها برای ابراز وجود و برای اینکه مقامات عربستان بگویند ما هم دست اندر کار هستیم، صورت گرفت. در حالیکه جان کری به همه دنیا ثابت کرد که برای تصمیم گیری در این مذاکرات حتی به صورت گام به گام با نتانیاهو تلفنی صحبت می کرد و از او دستور می گرفت و در مقابل لابی اسرائیلی یا یهودی، آقای سعود الفیصل فقط در وین نقش یک عامل مجانی ولی بی مقدار برای اسرائیل را به نمایش گذاشت. بار دیگر تاکید و تکرار می کنم که چیزی به نام لابی عربی وجود ندارد هرچند ممکن است برخی سیاستمداران عرب افتخار داشته باشند که امروز به پادوهای لابی یهودی و فرمانبرداران اسرائیل تبدیل شده اند.

اگر روابط ایران و عربستان بهبود پیدا کرده و بازسازی شود، این اتفاق به نفع عربستان نیست؟ پس چرا آن ها برای بهبود رابطه تلاشی نمی کنند؟
قطعا بهبود رابطه با ایران به نفع خودشان است و من همواره گسترش روابط ایران و عربستان را به عنوان کلید بازسازی موازنه ها برای سازندگی توصیه کرده و به این نکته اشاره کرده ام که ایجاد موازنه های قدرت بین ایران و عربستان در خلیج فارس نه تنها صلح و امنیت منطقه را تامین می کند بلکه صلح و امنیت مناطق وابسته به این منطقه مثل اروپا و آمریکا را که نیازمند صادرات صلح امیز نفت از این منطقه هستند را نیز تضمین خواهد کرد. این نظر حاصل مطالعات چندین ساله من درباره روابط سیاسی در منطقه خلیج فارس است. در این یم قرن مطالعات خلیج فارس به تجربه آموخته ام که بهترین دوران صلح،امنیت و پیشرفت در منطقه خلیج فارس دوران همکاری های نزدیک و ایجاد موازنه بین ایران و عربستان بوده است.پس از انقلاب دوره ای که ما این شرایط مسالمت آمیز را با عربستان تکرا رکرده ایم، دوره ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی بود که تا حدودی به همان صورت در دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی ادامه پیدا کرداما با بالا گرفتن بحران هسته ای ایران شرایط ژئوپولتیکی منطقه بکلی تغییر کرد.
با کمال تاسف باید گفت صهیونیست ها در امریکا و اسرائیل موفق شدند طی سال های اخیر سعودی ها را دچار ترس شدیدی نسبت به توهم هلال شیعی و ژئوپولیتیک شیعه کنند و با اغواگری، برتری خواهی تشیع بر تسنن در دنیای عرب را القاء کنند و از این راه عربستان سعودی را به اسارت توطئه ژئوپولیتیکی خود برای ایجاد شکاف در میان مسلمانان در آورند و اندکی دفت نکردند که ایران از ابتدای انقلاب اسلامی خود را درگیر شعبه گرایی های این چنینی نکرده بود. متاسفانه آنها دقت نکردند که در جهت گیری های ژئوپولیتیکی و ژئو - استراتژیکی جمهوری اسلامی ایران در خاورمیانه نسبت به شیعه و سنی به یک اندازه توجه داشته است. عربستان به دلایل آشکاری فریب این اغواگری ها و فریبکاری های اسرائیلی را خورده و خود را درگیر سلسله اقدامات وحشتناکی کرد که امروز نتیجه اقداماتی که به صورت حرکت های تکفیری، داعشی، طالبانی و القاعده گری در سراسر منطقه آسیای باختری، و اطراف ایران را پوشانده است و در حقیقت با این اقدامات ناشی از اغواگری های اسرائیلی به کمک هاشمی های اردن در حقیت عربستان سعود تبدیل شده است به ماشیت تامین کننده هزینه های تریلیارد دلار مربوط به اجرای استراتژی امریکالیی - اسرائیلی نفاق افکننده میا ن مسلمانان شده است.
حال باید دید در این شرایط، چگونه می شود به بهبود روابط رسید که البته باید گفت ایده آل است چراکه وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران در دو نوبت در سال گذشته تلاش کرد که با دیدار، گفتگو و رفت و آمد به مناطق عربی خلیج فارس بتواند که بهبودی در این شرایط ایجاد کند اما من از همان ابتدا به این قضیه خوشبین نبودم به این دلیل که اغواگری های اسرائیل و نفوذش در اندیشه های سیاسی و دیپلماتیکو امنیتی آل سعود بسیار عمیق ترو ریشه دارتر از آن شده است که بشود با این دید و بازدیدها حل کرد.ما باید شرایطی را به وجود بیاوریم که در عمل به عربستان ثابت شود که ایران به دنبال هیچ گونه ژئوپولتیک شیعه گرا نبوده و نیست و در مصلحت خودش نمی بیند که دنبال چنین استراتژی های نفاق افکنانه در عالم اسلام را بگیرد.

چه کارعملی باید انجام داد که به آن ها ثابت بشود؟
برای حل مسئله باید کار بسیاری صورت بگیرد وما باید کاری کنیم که ریشه های اغواگری های اسرائیل خشکانده شود. یعنی باید در عمل نشان بدهیم و این وظیفه سیاست گذاران است که اقداماتی انجام دهند که خلاف ایده های اسرائیلی ثابت شود. برای مثال دولت ایران نقش بسیار مخرب پادشاه اردن و عمویش شاهزاده حسن را در شکل گیری و ارائه طرح ژئوپولیتیکی اسرائیلی هلال شیعی را بکلی نادیده گرفته و تلاش نکرده است تا از راه های غیر خشم آلود، یعنی از راه استدلال ها و استنادهای علمی در سازمان ملل متحد و دیگر مراجع بین المللی و در روزنامه های معتبر بین المللی این نقش تزویر آمیز را برای جهان به خصوص جهان اسلام از جمله سعودی ها برملا نماید تا غربی‌ها نیز دریابند که به سود ایران نیست که بخواهد در اسلام تنها به دنبال شیعه گرایی باشد چراکه جمهوری اسلامی ایران از آغاز پیدایش و انقلاب هرگز به دنبال این حرف ها نبوده و تنها خواهان احیای ارزش های صدر اسلام و مکتب گرایی اسلامی برای واقعیت دادن به حدت جهان اسلام بوده است.آن‌چیزی که اسرائیلی ها برای ایجاد بدبینی و دشمنی وسیله قرار دادند، کمک ایران به مسلمانان شامات یعنی سوریه، لبنان و فلسطین در مبارزات شان برای احیای سرزمین های از دست رفته است در حالی که باید ثابت و علنی بشود که این کمک ها روی حساب و کتاب خاصی صورت می گیرد و در ارائه این کمک ها به شیعه یا سنی بودن آن مبارزان توجه نمی شود. این ها نکاتی است که ما باید برای حل آن قدم هایی را برداریم و سعی کنیم که زمینه هایی را به وجود آوریم که اسرائیلی ها هم دریابند که راه رهایی آنان از مصیبت های خود آفریده حل مسائل سرزمینی با عربان است نه عربان را به جان ایران انداختن.

آیا سفر احتمالی آیت الله هاشمی رفسنجانی به عربستان می تواند این رابطه را ترمیم کند؟ با توجه به شناختی که از طرف مقابل دارید، چقدر امیدوار هستید؟
من واقعا امیدوارم که این طور باشد. آنچه مسلم است این است که برای همه ما ثابت شده که بخش عمده هیات حاکمه سعودی‌ حداقل به یک نفر ایرانی اعتمادشان را حفظ کرده اند و آن یک نفر هم آقای هاشمی رفسنجانی است. ولی من نمی دانم که مناسبات شخصی آقای رفسنجانی با شاهزاده بندر بن سلطان سعودی عامل اصلی تحریکات امنیتی جدید در خاورمیانه عربی تا چه اندازه حسنه و مفید است. امیدوارم که سعودی ها به حرف های ایشان گوش بدهند و بر اساس اعتمادی که به وی دارند سعی کنند موقعیت و وضعیت واقعی جمهوری اسلامی ایران را در قبال مسائل مربوط به فلسطین و شامات درست تشخیص بدهند.
با همه این احوال،بازهم گمان می کنم در این روابطه با سعودی ها نیز تنها کسی که می تواند این سوء تفاهم ها را رفع کند آقای هاشمی رفسنجانی است و این امر عملی نیست مگر از راه تفهیم به طرف های روابط خارجی ما در به رسمیت شناختن حرمت جایگاه سیاسی وی در عالم سیاست های داخلی ایران تا گفته ها و توضیحات وی نزد سعودی ها و دیگران از باروری حدمت نزد ایرانیان برخوردار باشد. او در حال حاضر به نظر می رسد تنها کسی باشد که می تواند حقایق را آنچنان که هست، برای سعودی ها و یاران خلیج فارسی آنان ها بازگو کند.من مطمئن هستم که سعودی ها می دانند که شخصی مانند هاشمیی رفسنجانی با زیربناها و اعماق سیاست گذاری جمهوری اسلامی ایران آشناست و اعتماد به حرمت موقعیت او در نظام جمهوری اسلامی می تواند منشا اطمینان به هو باشد و او این گونه می تواند به آنان اطمینان دهد که هیچ طرح و برنامه ای در ایران برای احیای توفق و چیره شدن تشیع به تسنن، هلال شیعی و ژئوپولتیک شیعه و این گونه افسانه های ساخته و پرداخته شده از سوی محور تل آویو - امان وجود ندارد و در قاموس تفکر ایرانی چنین چیزی هایی نمی گنجد.

 

2929

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 388534

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 2 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 9
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • محمد A1 ۰۸:۱۲ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۴
    29 19
    معلومه حضرت اقای مجتهد زاده ازپایین امدن قیمت نفت خبر نداره که عامل اصلی عربستانه ای ن حدف را میزنه
  • بی نام IR ۰۸:۳۴ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۴
    حالا چرا عربستان به حرف رفسنجانی گوش می کنند مگر ایران حکومت خانوادگی دارد یا به شخص وابسته است اسلام باکسی عقد مالکیت ندارد ایران پرازبهشتی است سیاست مدار شایشته از او درایران تادلت بخواهد فراوان پشت پرده انگشت گذاشتن روی یک نفر بوی نفاق ومعامله بد به مشام می رسد
  • جاوید IR ۰۸:۳۶ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۴
    44 81
    این آقای مجتهد زاده کجا زندگی میکنه؟ذات حاکمان عربستان خرابه و با میانجی گری هاشمی درست نمیشه .اونها نمیخوان ایران قدرت منطقه بشه .هاشمی 8سال رئیس دولت بود،چکار کرد؟عربها میخوان ایران انرژی هسته ای رو تعطیل کنه و کاری به سوریه و عراق نداشته باشه .هاشمی فقط روابطش در حد دوستی با این حکام فاسد هست و برای سیاست نمیتونه مؤثر باشه.
  • بی نام A1 ۰۸:۵۵ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۴
    11 8
    جناب مجتهدزاده فراموش نکنید که عربستان بیش از 700میلیارد دلارذخیره ارزی دارد .بااین پول می شود خیلی کارها کرد . میشود دولتها و رسانه های بین الملی را خرید. می شود کلی لابی موثر کرد.
  • ریزبین A1 ۰۹:۳۵ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۴
    7 7
    سیاست نه قهر می شناسد نه آشتی .نه دوستی می شناسد ونه دشمنی بلکه منافع را می شناسد .اساس برخی از مناسبات ودوستی ها بین دول از روابطه های فردی سیاست مداران دنیا شکل می گیرد .چه اشکالی دارد حالا که اسراییل وزنه دشمنی خود را علیه ما با یار گیری از کشورهای عربی که بطور سنتی باید طرف ما باشند به نفع خود سنگین کرده است .ما هم با تمام ابزارهایمان این برتری را از اسراییل بگیریم .نظام جمهوری اسلامی باید علاوه بر حفظ اصول خود در دنیای سیاست برای هر نوع شرایط ابزارهای مناسب را در آستین داشته باشد.آقای هاشمی اگر از چنین توانایی برخوردار است .باهماهنگی مقام معظم رهبری اقدام کند. اگر این مهم با موفقیت صورت گرفت علاوه براینکه مشکلات سیاسی برطرف می گردد منافع اقتصادی بیشماری نیز نصیب کشور خواهد شد.
  • صادق IR ۰۹:۵۲ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۴
    4 13
    تا کور شود هر انکه نتوان بیند
  • بی نام A1 ۱۱:۰۱ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۵
    5 8
    اگر عربستان در معادلات نقشی ندارند چرا اقای رفسنجانی میتواند به عربستان اطمینان دهند؟؟؟کارشناسهای مارو ببین
    • بی نام FI ۰۶:۵۱ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۶
      7 1
      در معادلات ژئوپولوتیک جهانی نقش ندارد.نه این که کلا نقش ندارد ژئوپولوتیک یعنی تاثیر جغرافیا بر سیاست
  • بی نام A1 ۱۶:۱۵ - ۱۳۹۳/۰۹/۲۷
    10 1
    عربستان در خفا علیه ایران برنامه مخرب دارد و هر طور بتواند به ایران ضربه میزند و در اخرین گام در مورد کاهش قیمت نفت و فشار اقتصادی به ایران با چند کشور عرب دیگر همکاری دارد