سلطانی و طباطبایی،دو ستاره از دو نسل/بازوبند کاپیتانی شده نقل و نبات!

بهروز سلطانی و هادی طباطبایی، 2 نسل متفاوت از دروازه‌بان‌های پرسپولیس و استقلال بودند که با یکدیگر به دفتر خبرآمدند.

محمد حسین زرندی:سلطانی، سال‌ها از دروازه پرسپولیس حراست می‌کرد و همزمان در تیم ملی هم حضور داشت و طباطبایی هم که چندین سال دروازه‌بان استقلال و تیم ملی بود و لقب شیر کپنهاگ را به دوش می‌کشد. با این دو پیشکسوت فوتبال ایران از زاویه‌‌ای متفاوت در مورد دربی صحبت کردیم و سعی کردیم در خصوص پست دروازه‌بانی بیشتر به گپ و گفت بپردازیم که صحبت‌های این دو را در ادامه می‌خوانید: 

مصاحبه امروز را از آقای سلطانی آغاز می‌کنم و از شما می‌پرسم چرا دربی‌های این نسل، دربی‌های چند سال اخیر، با دربی‌های زمان شما از نظر هیجان، اثرگذاری، درگیر کردن مردم و به خصوص زیبایی، قابل مقایسه نیست؟

یکی از دلایل اصلی این مسئله به کل فوتبال ایران برمی‌گردد. همه فوتبال دنیا روی مسائل مادی می‌چرخد و فوتبال ایران هم همین‌طور اما مسائل مالی فوتبال ایران با سایر کشورهای دنیا قابل مقایسه نیست. دلال‌بازی، فوتبال ایران را فراگرفته و خیلی از بازیکنان به خاطر دلالی و دلال‌بازی در جایگاهی قرار می‌گیرند که سطح واقعی‌شان نیست، وقتی هم در این جایگاه قرار می‌گیرند و قرارداد بالا می‌بندند، از جایگاه خودشان خارج می‌شوند و فکر می‌کنند واقعاً یک میلیارد تومان می‌ارزند.

این پول و این دلال‌بازی، فوتبال ایران را به جایی می‌کشاند که هم‌قد و قواره قطر و بحرین شویم. من به عنوان یک دروازه‌بان، می‌خواهم در مورد دروازه‌بانی در تیم‌های پایه بگویم. بسیاری از مربیان، در عرصه دروازه‌بانی تخصص ندارند و شناخته شده نیستند. من حدود 10 سال در پرسپولیس بازی کردم و هرگز تماشاگر کمتر از 50 هزار نفر ندیدم و برای بازی‌های ما همیشه 60، 70 هزار نفر به ورزشگاه می‌آمدند. حالا چرا فوتبال ما به جایی رسیده که برای بازی ایران و کره حدود 30 هزار نفر به ورزشگاه می‌روند، در عرصه باشگاهی هم شرایط به همین ترتیب است و 10، 15 هزار نفر برای بازی‌هایشان به ورزشگاه می‌روند.

این اشکال به فدراسیون فوتبال هم برمی‌گردد و الان کسانی برای فوتبال تصمیم می‌گیرند که فوتبالی نیستند و فوتبال را نمی‌شناسند. موضوع بعدی، بحث کاپیتانی است. من نفر سوم پرسپولیس بودم و 10 سال برای این تیم بازی کردم اما خواب کاپیتانی را هم نمی‌دیدم. اما الان بازوبند کاپیتانی مثل نقل و نبات هر چند ماه یک بار عوض می‌شود، خب ارزش و اعتبار پیراهن پایین می‌آید. نکته مهم دیگری که وجود دارد، این است که تیم‌هایی مثل سپاهان و فولاد به این دلیل موفق می‌شوند که برای سال‌ها، اسکلت اصلی خود را حفظ می‌کنند اما پرسپولیس هر سال از نظر بازیکن دگرگون می‌شود.

در استقلال و پرسپولیس قدیم، سالی یکي، دو بازیکن عوض می‌شد اما در این سال‌ها چطور؟ سالانه 7، 8 نفر می‌روند و 7، 8 بازیکن جدید می‌آیند. من خودم در ورزشگاه درفشي‌فر می‌بینم که یک پیرمرد از شهرستان‌ با پسرش می‌آید تا با یک دروازه‌بان 20 ساله عکس بگیرد اما این دروازه‌بان محل نمی‌گذارد و می‌رود. چرا؟ چون باشگاه پرسپولیس این بازیکن را بیش از اندازه بزرگ کرده و خرابش کرده است. مدیران استقلال و پرسپولیس در بالا رفتن دستمزدها و این قیمت‌های کاذب مقصرند و کار را به جایی رسانده‌اند که یک بازیکن به طور علنی مصاحبه می‌کند و می‌گوید ماهانه 15 میلیون تومان پول لباس و ادکلن می‌دهم! همین‌هاست که فوتبال را خراب می‌کند و در نهایت فوتبال ایران جذابیت خود را از دست می‌دهد، دربی کم‌جمعیت می‌شود و مردم از فوتبال روی برمی‌گردانند.

آقای طباطبایی! شما در مورد کم‌فروغ شدن فوتبال ایران، دربی و روی برگرداندن مردم صحبت کنید.
به طور کلی می‌گویم، فوتبال ایران خیلی مشکلات دارد. ما باید اولویت‌ها را تشخیص دهیم، برنامه داشته باشیم و حداقل‌ها را درست کنیم تا در کوتاه‌مدت به نتیجه برسیم، برای بلند‌مدت هم برنامه داشته باشیم. یکی از عوامل نیامدن مردم به ورزشگاه، بی‌کیفیت بودن دربی است. بارها دیده‌ایم تماشاگران برای تماشای دربی از 48 ساعت قبل درگیر هستند. خیلی از تماشاگران شهرستانی برای دربی از روز قبل از مسابقه راه می‌افتند، شب کنار ورزشگاه می‌خوابند، از صبح زود به ورزشگاه می‌روند، مشکل امکانات و تغذیه و استراحت و... دارند، وقت می‌گذارند اما وقتی دربی جذابی نمي‌بینند و به خانه برمی‌گردند، از فوتبال دلزده می‌شوند و این دلزدگی به کل لیگ سرایت می‌کند و باعث ریزش تماشاگر می‌شود.

این یکی از دلایل مهم است و در کنار این، خیلی اتفاقات دیگر هم افتاده. بی‌کیفیتی لیگ هم یک دلیل اصلی است. با لیگ بی‌کیفیت، سطح دربی هم پایین می‌آید. در زمان ما و آقای سلطانی برای برد و باخت به زمین می‌رفتیم و تا 3، 4 هفته قبل از بازی درگیر دربی بودیم و این به توان ما بستگی داشت که چطور این فشار را تحمل و مدیریت کنیم و با خودمان به زمین نبریم. هم چند هفته قبل از دربی درگیر بودیم و هم چند هفته بعد از دربی زیرا اگر می‌بردیم یا می‌باختیم، در هر دو صورت درگیر بودیم اما الان اصلاً این‌طور نیست و می‌گویند یک مساوی می‌گیریم و خلاص!

به گزارش خبرورزشی؛اصلاً به نارضایتی مردم اهمیتی نمی‌دهند و به فکر امنیت و زیر فشار نبودن خودشان هستند. الان صحبت‌ها در مورد دربی تکراری است و همه مصاحبه‌ها شبیه یکدیگر است. الان شرایط دو تیم نسبت به چند سال قبل متفاوت است. طی چند سال اخیر، یا استقلال خوب بوده و پرسپولیس بد یا استقلال بد و پرسپولیس خوب. در نتیجه تیمی که شرایط بدی داشت، می‌گفت من ریسک نمی‌کنم و برای اینکه وضعیت بدتر نشود، یک مساوی می‌گیرم تا اوضاع آرام شود. تیمی که شرایط خوبی داشت، می‌گفت من خطر نمی‌کنم و برای حفظ روند خوب‌ ریسک نمی‌كنم و یک مساوی هم خوب است اما الان هر دو تیم شرایط نامناسبی دارند و شاید همین مسئله کمک کند بازی خوبی ببینیم.

برگردیم به آقای سلطانی؛‌خاطرتان هست چند دربی را تجربه کردید و بهترین حضورتان مقابل استقلال در کدام مسابقه بود؟
من در 5 دربی بازی کردم که 2 باخت داشتم، 2 برد و یک تساوی. من با حرف هادی طباطبایی موافقم که از 10، 15 روز قبل از دربی درگیر این بازی بودیم و الان هم که در پیشکسوتان بازی می‌کنیم، باخت را دوست نداریم. البته این را بگویم که ما با استقلالی‌ها دوست بودیم زیرا بیشتر بازیکنان تیم ملی، از استقلال و پرسپولیس بودند و همیشه در اردوهای تیم ملی با هم بودیم. یکی از باخت‌های بد من که هرگز فراموش نمي‌کنم، گلی بود که از پرویز مظلومی خوردم. در دقایق آخر بازی توپ سانتر شد و من سمت راست خودم را بسته بودم و دیدم مظلومی سر خودش را روی هوا چرخاند و ضربه زد که توپ بعد از برخورد به دست من، وارد دروازه شد. یک بار هم من در آلمان بودم و آقایان پروین و خوردبین در جریان بودند.

آنها مرا تحت فشار گذاشتند که زودتر به ایران بیايم و 2 هفته زودتر برگشتم. حتی در فرودگاه هم مرا بازرسی نکردند و گفتند زود برو خانه استراحت کن. من 12 شب رسیدم و ساعت 2 خانه بودم و صبح هم رفتم اردوی تیم. قرار بود بعد از 10 دقیقه من تعویض شوم و وارد زمین شوم. من گرمکن و کلاه پوشیدم و حتی خانواده‌ام نمی‌دانستند من ایران هستم. من خودم را استتار کردم و وارد ورزشگاه شدم، وحید قلیچ هم شیطان بود و می‌دانست دقیقه 10 قرار است تعویض شود، در یک درگیری خودش را زمین انداخت تا تعویض شود و همه وقتی مرا دیدند، تعجب کردند زیرا اصلاً نمی‌دانستند از آلمان آمده‌ام. ما آن بازی را صفر -3 بردیم و یک خاطره شیرین برای من بود. در آن بازی ناصر حجازی دروازه‌بان استقلال بود. خدا او را رحمت کند. او خیلی چیزها به من یاد داد. باید از او یاد ‌کنم زیرا با راهنمایی‌هایش باعث شد به تیم ملی برسم.

آقای طباطبایی! شما در مورد دربی‌هایی که بازی کردید صحبت کنید، گل بدي ‌خورده‌اید یا توپ سختی را از دروازه بیرون کشیده‌اید؟
یک بار در یک دربی بدون دروازه‌بان ذخیره بازی کردم که فشار بسیار زیادی برای یک دروازه‌بان است و بار منفی بالایی دارد و اگر برای من اتفاقی می‌افتاد، چه بر سر تیم و ورزشگاه می‌آمد؟

چرا دروازه‌بان ذخیره نداشتی؟ پرویز برومند گلر دوم بود؟
آره، پرویز برومند بود اما اتفاقاتی افتاد که در آن بازی حاضر نشد و نبود اما من خودم را حفظ کردم و با تمرکز بالا به زمین رفتم. حساسیت‌های بازی را با خودم به زمین نبردم و بازی هم بدون گل مساوی شد و یکی از روزهای خوب من بود. دربی، یک بازی به معنای واقعی خاص است. این درست که فقط 3 امتیاز دارد اما روی شرایط روحی و روانی تیم‌ها و ادامه کار آنها در لیگ اثر مستقیم دارد. من 5 یا 6 دربی بازی کردم توپ هم خیلی گرفتم. یادم می‌آید در بازی 5 اسفند 79 اگر اشتباه نکنم، ما صفر - یک بردیم و اگر اشتباه نکنم 2، 3 تا تک به تک از علی کریمی گرفتم. یک بازی دیگر هم که صفر - صفر شد و توپ‌های خوبی گرفتم. جوان بودم و یک کارهایی می‌کردم. (باخنده)

آقای سلطانی! در مورد دربی یک‌شنبه صحبت کنید. آیا دربی 79 هم یک دربی سرد و تماشاگرناپسند خواهد بود یا می‌توانیم امیدوار به تماشای فوتبالی زیبا باشیم؟
بیشترین استرس در دربی روی دروازه‌بان‌هاست. به این دلیل که اگر گلر در دربی 40 توپ هم بگیرد، شاید دیده نشود اما با یک اشتباه کوچک کار تمام است. اگر هم مهاجم گل بزند، اسم گلزن مطرح می‌شود اما کسی نمی‌گوید چه کسی درون دروازه زحمت کشیده و دروازه را محافظت کرده تا تیمش به گل برسد. در مورد سؤال شما باید بگویم در این سال‌ها خیلی از دربی‌ها مساوی شده، الان استقلال و پرسپولیس شرایط خوبی ندارند و فکر می‌کنم 70، 80 درصد این بازی هم مساوی باشد. تفکر هر دو تیم در دربی به خصوص از سال 1380 به بعد تفکر دفاعی بوده و اینکه اول گل نخورند و بعد گل بزنند و به‌اصطلاح بازی را دربیاورند. همین است که بازی، زیبا از کار درنمی‌آید و مردم لذت نمی‌برند اما زمان ما هم استقلال و پرسپولیس برای برد می‌آمدند. شاید الان در جدول با هم فاصله داشته باشند اما هر دو تیم اشکالاتی دارند. این درست که احتمال مساوی بیشتر است اما من آرزوی برد تیم محبوبم یعنی پرسپولیس را دارم.

پیش‌بینی هادی طباطبایی از بازی یک‌شنبه استقلال و پرسپولیس چیست؟
پیش‌بینی برای دربی سخت است. خود ما که فوتبالی و اهل فن هستیم و تیم‌ها را آنالیز می‌کنیم، نمی‌توانیم این بازی را پیش‌بینی کنیم زیرا دربی اصلاً بار فنی ندارد. حرف‌های قبل از مسابقه یک چیز است و آنچه در زمین می‌بینیم، یک چیز دیگر. کارهایی که دو تیم در هفته‌های قبل از دربی انجام می‌دهند، در روز دربی نمی‌بینیم. این بازی، بازی‌اي است که فقط 90 دقیقه آن باید تمام شود. شرایط دو تیم در جدول نامناسب است و امیدوارم برای خروج از شرایط نامناسب برای برد تلاش کنند. حداقل اگر قرار است بازی مساوی شود، یک مساوی جذاب و تماشایی شود و تماشاگران لذت ببرند.

صحبت‌ پایانی آقای سلطانی.
من برای فوتبال کشورم آرزوی موفقیت دارم و اینکه فوتبال دست فوتبالی‌ها بیفتد و از دلال‌بازی خلاص شود. یکی از انتقادات من از فدراسیون این است که چرا نباید از امثال هادی طباطبایی در کار مربیگری استفاده شود. الان هر سال این همه مدارک A، B و C می‌دهند اما فدراسیون از دروازه‌بان‌های نامدار ایران استفاده نمی‌کند. ما الان از نظر دروازه‌بانی، در فقر به سر می‌بریم و نیاز به پیشرفت داریم.

سؤال پایانی از هادی طباطبایی؛ آیا درست است که احتمال حضور شما در کادرفنی تیم ملی امید وجود دارد؟
حضور و خدمت در عرصه ملی برای هر بازیکنی افتخار است و من به این مسئله بسیار افتخار می‌کنم. آقای کاشانی هم از دوستان خوب من است و یک مدیر کاربلد محسوب می‌شود که خدمات خوبی به فوتبال ایران داشته و اگر این اتفاق بیفتد، خوشحال می‌شوم به تیم ملی امید کمک کنم.

 

251 41

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 386476

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 3 =