احتشامی: اوباما باید قبل از ژانویه با ایران به توافق برسد

انوشیروان احتشامی، مدیر مرکز مطالعات جهان عرب در دانشگاه دورهام انگلستان می‌گوید نفوذ لابی اسرائیل در کنگره زیاد بود، با پیروزی جمهوری‌خواهان در انتخابات میان دوره ای مجلس سنا بیشتر هم خوهد شد.

مجله صدا نوشت:

کمتر کسی انتظار دارد که روابط دشمنانی که حدود 35 سال یکدیگر را نواخته و حتی به هم تاخته اند، در مدتی کوتاه حل شود. باراک اوباما، رییس جمهور دموکرات ایالات متحده پس از روی کار آمدن تلاش کرد با تعدیل مواضع واشنگتن خود را به تهران نزدیک تر کند تا راهکاری برای پایان دادن به اختلافات هسته ای دو کشور پیدا شود. مذاکرات میان ایران که قدرتی منطقه ای است و ایالات متحده که قدرتی جهانی است از اواخر دوره در قدرت بودن محمود احمدی نژاد آغاز شد و با روی کار آمدن دولتی که شعارش آشکارا حل مسایل هسته ای و بهبود روابط با غرب بود امیدواری ها تشدید شود. دولت های اوباما و روحانی با توجه به سیاست های ساختارهای سیاسی کشورهای متبوع خود، مذاکرات را تا حدی جلو بردند که دیدار وزرای خارجه دو کشور بدل به امری عادی شد.

حالا اما مشکل تازه ای پیش آمده است؛ با برگزاری انتخابات میان دوره ای آمریکا معلوم شده که کنترل کنگره و سنای این کشور به زودی به دست جمهوری خواهان خواهد افتاد، جمهوری خواهانی که در تمام سال های گذشته منتقد سیاست خارجی اوباما در قبال ایران بوده اند. آینده مذاکرات و مناسبات ایران و ایالات متحده با این ترکیب سیاسی جدید در پایتخت آمریکا چه خواهد بود؟ این پرسش و سوالاتی پیرامون آن را با دکتر انوشیروان احتشامی مدیر «مرکز مطالعات پیشرفته جهان عرب» در دانشگاه دورهام انگلستان است در میان گذاشتیم که مشروح آن را در ادامه می خوانید:

پس از پایان جنگ سرد، استراتژیست های آمریکایی درباره نحوه برخورد با ایران دچار اختلاف نظرهای شدیدی بوده اند. این اختلافات در دوره ریاست جمهوری آقای اوباما نه تنها رفع نشد، بلکه شدت هم گرفت. سیاست خارجی این رییس جمهور دموکرات ایالات متحده را در قبال ایران چگونه ارزیابی می کنید؟

سیاست آقای اوباما در قبال ایران سیاستی است که دارای دو جنبه است. ایشان از یک طرف علاقه مند هستند که در نهایت با ایران روابط دیپلماتیک برقرار کنند  یا دست کم با ایران تنش زدایی بکنند. اما از طرف دیگر ایشان از موقعیت ژئوپلتیک ایران نگران هستند؛ مساله هسته ای دقیقا در قلب همین نکته است. فعالیت های هسته ای ایران به خصوص از دید آمریکا به ایران مزیت ژئوپلتیک خواهد داد که بقیه کشورهای منطقه که به ایران نزدیک هستند را ضعیف خواهد کرد. از این رو این دو جنبه سیاست خارجی در کنار هم جلو می روند.

این جوانب پیشتر هم مشکل ساز بوده اند. حالا با پیروزی جمهوری خواهان در انتخابات میان دوره ای آمریکا که کنترل مجالس نمایندگان و سنا را به دست آنها داده چه اتفاقی برای مذاکرات خواهد افتاد؟ معنای شکست دموکرات ها برای مناسبات دولت اوباما با مذاکره کنندگان ایرانی چیست؟

جمهوری خواهان از چند ماه آینده کنترل کرسی های کنگره و سنا را در دست خواهند داشت و این سیاست خارجی دولت ایالات متحده را به شدت تضعیف خواهد کرد. دولت اوباما در حال حاضر در منطقه خاورمیانه دو اولویت بیشتر ندارد: شکست «داعش» در منطقه به ویژه در عراق و سوریه و مذاکرات هسته ای با ایران.

جمهوری خواهان از یک طرف می خواهند که ایالات متحده در منطقه دخالت نظامی داشته باشد و از طرف دیگر معتقدند که اوباما نباید به ایران امتیاز بدهد. جمهوری خواهان ایران را یکی از جوانب مشکل می بینند نه طرفی که مشکل گشا است. بنابراین اگر اوباما نتواند قبل از ژانویه مساله هسته ای را حل کند، مشکلاتی پیش خواهد آمد. هر چه از ژانویه فاصله بگیریم احتمال مخالفت جمهوری خواهان بیشتر خواهد شد. جمهوری خواهان ممکن است توافقات را رد کنند یا به اوباما فشار بیاورند که مصالحه های انجام شده با ایران را ضعیف تر بکند.

اگر توافق نهایی شود چه اتفاقی خواهد افتاد؟ با توجه به آغاز به کار مجالس جمهوری خواه چه سناریوهایی بعد از توافق ممکن است؟

متاسفانه من نمی توانم آینده را پیش بینی کنم.

*اهمیت مذاکرات برای آقای اوباما و دموکرات ها آنقدر است که از تمام توان خود برای موفقیت مذاکرات پیش از ژانویه استفاده کند. آیا این اهمیت چنان است که اوباما حاضر به دادن هزینه مقابل جمهوری خواهان شود؟

اگر آمریکا و ایران بر سر مسایل هسته ای به توافق برسند و مذاکرات را نهایی کنند، این مهم ترین موفقیت سیاست خارجی دولت اوباما در تمام دنیا می شود. از این رو مذاکرات با ایران برای اوباما مساله بسیار حساس و مهمی است. این تنها موردی است که دموکرات ها می توانند بگویند که سیاست خارجی آنها موفق بوده است.

اگر ایران و ایالات متحده توافقی را به امضا برسانند و جمهوری خواهان و دموکرات ها هم تا حدی بر سر رابطه با ایران همراهی داشته باشند، روابط دو کشور با توجه به ساختار سیاسی واشنگتن و اختلاف نظرهای موجود در تهران تا چه میزان قابلیت پیشرفت دارد؟

به گمان من پیشرفت روابط بسیار آهسته خواهد بود. حتی اگر توافقی هم امضا شود دست کم 6 تا 9 ماه طول خواهد کشید که توافق اجرایی شود و در عمل پیاده شود. بنابراین من تصور نمی کنم که در این دوره فعالیت های دیپلماتیک زیادی بین دو کشور وجود داشته باشد. بعد از این 6 تا 9 ماه هم بیشتر توافق ها روی مساله هسته ای خواهد بود. آن موقع برداشتن تحریم ها از راه سازمان ملل و اتحادیه اروپا در دستور کار قرار خواهد گرفت که زمان بر خواهد بود. آمریکا نمی تواند خود را از این مسیر جدا کند و من چنین آینده ای را نمی بینم که دو کشور در آن به سرعت به هم نزدیک شوند و برای حل مسایل منطقه ای مانند چالش های سوریه، عراق، بحرین، یمن و ... هم سیاست موافق داشته باشند. به نظر من شکل گرفتن روابط بسیار بیشتر از این ها طول خواهد کشید.

همزمان با برگزاری مذاکرات طرفین در مسقط، پایتخت عمان، اخباری منتشر شد مبنی بر اینکه ایالات متحده ممکن است در تهران دفتری به عنوان نمایندگی بازرگانی بگشاید. این خبر البته از سوی مقامات آمریکایی تکذیب شد، اما اصلا چنین چیزی تا چه حد ممکن است؟ سوای روابط سیاسی، بهبود روابط تجاری و اقتصادی با توجه به منافع دو طرف چقدر محتمل است؟

البته که دو طرف مشتاق هستند که روابط بازرگانی تجدید و تعمیق شود. از مزایای مذاکرات در جریان این است که آمریکا در کنار کشورهای اروپایی و دیگر کشورهای مشارکت کننده در تحریم ها مانند ژاپن، چین و .... می تواند به اقتصاد ایران کمک کند. آمریکا بسیار مشتاق است که بتواند پیشاهنگ این فرآیند باشد. پس برای من جای شکی وجود ندارد که در صورت موفقیت مذاکرات امریکا روابط اقتصادی خود با ایران را عمیق تر بکند. البته نباید فراموش کرد که پس از اتمام مذاکرات هم کنگره جمهوری خواه وجود خواهد داشت که با این مساله مشکل دارد. همچنین برخی کشورهای منطقه و رژیم اسراییل با این روند مشکل خواهند داشت. قطعا کسانی هستند که از اوباما انتقاد کنند که میدان بازرگانی و دیپلماسی را به سادگی برای ایران باز گذاشته است

پس می توان پیش بینی کرد که در صورت نهایی شدن توافقی جامع میان تهران و واشنگتن، بهبود روابط اقتصای پیش از یا حتی مستقل از بهبود روابط سیاسی پی گرفته شود؟

به احتمال خیلی زیاد همین طور است. با توجه به توضیحاتی که دادم می توان گفت که در صورت توافق دو طرف بر سر موضوعات اساسی، احتمال بهبود روابط تجاری و اقتصادی هست.

ایران کشوری نفت خیز است و این صنعت تا چند دهه سود سرشاری در دل نهفته دارد. در کنار نفت، ایران بازار بزرگی دارد که برای بسیاری از شرکت های آمریکایی جذاب است. آیا منافع اقتصادی بالقوه برای ایالات متحده ممکن است به نرم شدن مواضع طیف های تندرو جمهوری خواهان کمک کند؟

من نسبت به این مساله تردید دارم، زیرا حجم روابط اقتصادی ایران درمقایسه با دیگر روابط آمریکا و به خصوص روابط در خاورمیانه به نسبت کوچک است. احتمال رشد مناسبات وجود دارد، اما بازسازی روابط قطعا طول خواهد کشید. گمان نمی کنم که نمایندگان کنگره پیگیر گسترش سریع روابط اقتصادی با ایران باشند. نمایندگان جمهوری خواه به ایران مشکوک هستند و از سوی دیگر کشورهایی مانند عربستان و ترکیه در آمریکا پایگاه ها و لابی هایی دارند و هیچ کدام از آنها مایل نیستند ببینند که دست ایران بدون مصالحه ای که در آن امتیازات بزرگی در مورد سوریه و عراق داده شده باشد، باز گذاشته شود. بنابراین من فکر نمی کنم که روابط سریع بهبود پیدا کند.

در روابط بین الملل گفته می شود که وقتی دو کشور متخاصم یا رقیب بر سر مساله ای به توافق برسند، احتمال توافق بر سر دیگر مسایل هم افزایش می یابد. مذاکرات در جریان میان ایران و ایالات متحده پیرامون مسایل هسته ای و در واقع امنیتی است. اگر دو کشور بر سر مسایلی با این درجه اهمیت به توافق برسند، آیا نباید انتظار داشت که موارد کوچک تر سیاسی و مسایل اقتصادی ساده تر و سریع تر حل شود؟

مسایل زیادی هست که بر تصمیم گیری های مقامات دو کشور تاثیرگذار است. در هر دو کشور ایران و ایالات متحده آمریکا اختلافات و ناهماهنگی هایی وجود دارد که پیشرفت جهش گونه را دشوار می کند. من چنین آینده ای را نمی بینیم که در آن روابط با راحتی از شرایط کنونی به دوستی و نزدیکی سیاسی یا دیپلماتیک برسد.

لابی اسراییلی در دوره ریاست جمهوری آقای اوباما بسیار از سیاست های او آزرده شده است. با توجه به پیروزی جمهوری خواهان در انتخابات میان دوره ای 3 نوامبر، آیا لابی های حامی تل آویو به ویژه آیپک که به طور سنتی در کنگره و سنا نفوذ دارد، در کارشکنی در مسیر مذاکرات و مناسبات و شاید در آینده روابط مسیر هموارتری پیش روی خود می بیند؟

به نظر من نفوذ اسراییل در کنگره بسیار بیشتر شده و طبیعی است که نفوذ آن بر سیاست گذاری های دولتی نیز بیشتر شود. کنگره آمریکا همیشه با وسواس زیاد از اسراییل حمایت می کند. حالا هم با پیروزی جمهوری خواهان در انتخابات میان دوره ای و افتادن کنترل کنگره به دست این حزب رقیب، دست جمهوری خواهان برای فشار روی سیاست خارجی اوباما بسیار بازتر شده است. آنها اگر جلوی اوباما را نگیرند، حداقل می توانند چرخ های سیاست او را پنچر کنند. من پیش بینی می کنم که اسراییل در آمریکا شرایط بسیار بهتری خواهد داشت و توانایی اش برای مداخله در سیاست خارجی دولت آمریکا بیشتر خواهد شد.

یعنی احتمال تغییر سیاست های آقای اوباما وجود دارد؟

خیر، احتمال تغییر سیاست خارجی اوباما وجود ندارد. پیروزی در مذاکرات هسته ای با ایران تنها موفقیتی است که اوباما و حزب دموکرات می توانند روی آن حساب باز کنند.

برای انتخابات 2016؟

بله این قضیه برای انتخابات آینده مهم است که می تواند در انتخابات ریاست جمهوری آینده به عنوان سرمایه مورد بهره برداری قرار بگیرد.

52308

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 385364

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 1 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • وحید US ۱۳:۳۸ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۴
    16 0
    اوباما نیاز به توافقه و اگه به توافق نرسه نهایتا ریسات جمهوری آینده میرسه به جمهوری خواهان...اما این طرف فقط اقای روحانی نیازمند توافق نیس بلکه کشور ایارن نیازمند توافقه فقط کافیه نگاهی به مشکلات اقتصادی فرهنگی و اجتماعی بندازین...