۰ نفر
۳۰ مهر ۱۳۹۳ - ۰۸:۱۳

حمید ابراهیمی

سال‌ها پیش «ویلا کاتر»نویسنده سرشناس امریکایی که به‌خاطر نوشتن رمان‌های اجتماعی مورد توجه قرار گرفته بود در پاسخ به این سوال که یک رمان یا داستان خوب واجد کدام شرایط است گفت:«در این مورد می‌توان بنا به سلیقه یا تجربه اظهارنظر کرد ولی قبلِ هر موردی می‌خواهم بگویم داستان یا رمان خوب، اثری است که وقتی بخوانیمش با خودمان بگوییم هر تعداد داستانی که به‌خاطر این اثر خلق نشد و کنار ماند، بجا و درست بود.» ویلا کاتر به زبان ساده گفت که اثر خوب، وقتی ارزش دارد که دیده شود، یا خوانده شود و این فرصت در اختیار مخاطب قرار گیرد که درباره‌اش قضاوت کند، ولو قضاوت غلط. نیز باید این را هم اضافه کنیم که دیده‌شدن در قاموس آدم‌هایی مثل ویلاکاتر، فراتر از یک جمع خودمانی بود که اگر چنین می‌بود امروز اقتصاددان‌های بزرگ، آثارش را از منظر جریان‌های اقتصادی بررسی نمی‌کردند چون وی معتقد بود اثر باید مرزهای دیدن‌شدن را درنوردد و از هر حوزه‌ای کسی باشد که درباره‌اش حرف بزند. امثال وی کم نیستند که معتقدند دیده‌شدن باید اصل و مبنای هر کاری قلمداد شود و کسی که این اصل اقتصادی را نادیده بگیرد در دراز مدت محکوم به شکست است.

منظور نویسنده از این مقدمه اشاره به سنتی است که مدت‌هاست به هنجاری نانوشته تبدیل شده که اتفاقا ناهنجاری بیش نیست؛ منظور به صورت اخص، رویه موسسات و مراکزی هستند که آثارشان را گویی برای اکران در یک جمع خصوصی می‌سازند و فلان جشنواره خارجی و داخلی و دیگر هیچ.

جالب اینجاست اگر کارخانه ای دولتی با هزینه بیت المال محصولی را تولید کند، آن محصول را در انبار چند سال نگه دارد تا تاریخ مصرف آن به اتمام برسد یا محصولات جدیدی به بازار بیاید که کسی حاضر به خرید آن نباشد، حتما مدیران کارخانه مواخذه می‌شوند و باید جوابگوِ عملشان باشند . اما سال هاست که مثلا در مرکز گسترش سینمای تجربی و همچنین حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی و انجمن سینمای جوان و غیره، فیلم های مستندی تولید می شوند که خوشبینانه می توان گفت 150 نفر در یک جشنواره آن را می بینند و بعد از آن در آرشیو این مراکز نگهداری می شود ، گویی محصولات فرهنگی که میلیاردها تومان از بودجه بیت‌المال صرف آن شده برای 150 نفر تولید می شوند و قرار نیست تاثیر فرهنگی هم داشته باشند. حتما کسانی که در این سال ها فیلم هایی مستند تولید شده در ایران را رصد کرده‌اند تصدیق می‌کنند که بخش عمده این آثار بعد از گذشت چند سال تازگی و تاثیرگذاری خود را از دست می دهند. ظاهرا این مراکز فقط فیلم مستند تولید می کنند تا در آخر سال آمار کاری خود را منتشر کنند یا جشنواره ای پر بار داشته باشند.کاش حساسیت روزگارمان حداقل برای مدیران فرهنگی توضیح داده می شد که بدانند اگر قرار باشد با تهاجم فرهنگی مقابله کنیم این آثار باید در جایی مانند رسانه ملی پخش شود تا هم از بیت‌المال استفاده بهینه شود و هم تاثیر این آثار در جامعه مشهود باشد. البته حقوق مادی و معنوی اثر مهم و قابل توجه است که باید رسانه ملی برای پخش این آثار مد نظر داشته باشد.ولی پخش یک فیلم در یک شبکه تلویزیونی باید متناسب با هزینه کپی رایت جهانی باشد.یعنی 5% تا 10% هزینه تولید فیلم مستند نه هزینه کل تولید فیلم. در خاتمه امیدوارم این موضوع مهم مورد توجه مراکز فرهنگی ایران قرار گیرد تا شاهد تاثیر فرهنگی این آثار در کشور اسلامی‌مان باشیم.

5757

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 381627

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 6 =