از شهرداری نازی آباد تا زلزله نگاری طبس ، گفتگو با مهندس معین فر

شهریوری که گذشت، فاجعه زمین‌لرزه 25 شهریور 1357 طبس 36ساله شد. علاوه بر این امسال چهلمین سالگرد تاسیس شبکه شتاب‌نگاری زلزله کشور است. زلزله و شتاب‌نگاری برای همیشه با نام مهندس«علی‌اکبر معین‌فر» گره خورده است. به همین مناسبت، مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی، در سالروز زلزله طبس مراسمی برگزار کرد و در آن، ضمن پرداختن به جنبه‌های مختلف فعالیت شبکه شتاب‌نگاری و زمین‌لرزه طبس، از زحمات مهندس«علی‌اکبر معین‌فر»، موسس شبکه شتاب‌نگاری ایران نیز تقدیر کرد. گروه علم روزنامه «شرق» در شماره 17-7-93 خود در صفخات 8 و 9 گفتگویی که نگارنده به همین مناسبت با آقای مهندس معین فر انجام داد منتشر نمود که اینجا بازنشر می یابد.


‌آقای‌مهندس، با تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید، اصلا چه شد که به موضوع زلزله علاقه‌مند شدید؟
مرحوم‌دکترمصدق وقتی که به مشکل مسکن مردم برخورد کرد، راه‌حلی به ذهنش رسید. راه‌حلش این بود که بانک ساختمانی (با بانک مسکن کنونی و بانک رهنی سابق اشتباه نکنید)، تاسیس کند تا این مشکل حل شود. سرمایه این بانک را هم از 17فقره اراضی متعلق به دولت (در نارمک، نازی‌آباد و جاهای دیگر) تامین کرد. این بانک سها‌مدارانی مثل دولت، شرکت بیمه و... داشت شرکت بیمه مالک ده نازی‌آباد بود و به این ترتیب ده نازی‌آباد هم جزو سرمایه‌های بانک شد. اراضی یوسف‌آباد را هم تقسیم کردند و به کارمندان دولت دادند. بانک ساختمانی نارمک و نازی‌آباد و بقیه جاها را قطعه‌بندی کرد و به مردم فروخت. اراضی نارمک را مترمربعی 40ریال به متقاضیان فروختند که 10ریال آن نقد بود و 30ریال بقیه را طی سه‌سال می‌پرداختند. اراضی نازی‌آباد را هم 30ریال فروختند که 10ریال نقد بود و 20ریال دیگر را به اقساط می‌پرداختند. من مهندس ناظر آن ساختمان‌ها بودم. قرار بود تا زمانی که آنجا شهر نشد، وظایف شهرداری هم برعهده بانک ساختمانی باشد. یکی از پست‌های من در آن زمان، ریاست بانک ساختمانی نازی‌آباد بود. در آن زمان تهران، شهرداری به نام «مهام» داشت که چون تعداد زیادی فواره در شهر ساخت، مردم به او شهردار فواره‌ساز می‌گفتند! «مهام» گفت آنجاها جزو شهر تهران است و مرا به همراه سایر روسای بانک ساختمانی در هر منطقه به ‌عنوان شهردار همان منطقه انتخاب کرد. پس من ضمن اینکه رییس‌بانک ساختمانی بودم، شهردار نازی‌‌آباد هم شدم. (آن‌موقع به دوشغله‌ها کاری نداشتند!) بعد هم قرار شد دولت در مکان کوره‌های آجرپزی نازی‌آباد، آپارتمان‌سازی کند که مسوولیتش با من بود. در 12 تیر1336 در سنگچال مازندران زلزله‌ای با بزرگای 6.7 ریشتر آمد. کارشناسانی از ژاپن آمدند تا از آن مناطق زلزله‌زده دیدار کنند. دکتر«هاگی‌وارا» (استاد دانشگاه توکیو و از زلزله‌شناسان برجسته)، در این گروه بود. دکتر«تاچی نایتو» شخصیت برجسته علمی و استاد دانشگاه واسدای ژاپن، از دیگر اعضای این گروه بود. اینها از سنگچال دیدار کردند. آنها هم از این بازدید گزارش تهیه کردند و هم از ساختمان‌های نوساز و مدرن تهران، از جمله همان‌جایی که ما می‌ساختیم، یعنی نازی‌آباد. بعدها دعوتنامه‌ای از ژاپن آمد که دونفر از ایران به ژاپن بروند و دوره زلزله‌شناسی را بگذرانند که من و یک‌نفر دیگر از موسسه ژئوفیزیک را برای این دوره انتخاب کردند. من باوجود آنکه ازدواج کرده بودم و دوفرزند داشتم، به توکیو رفتم. پس از آنکه به توکیو رسیدیم، ما را به «نایتو سن‌سی» (استاد نایتو) معرفی کردند و من دیدم او همان کسی است که پیش از این، از ایران
(در نازی‌آباد تهران) دیدار کرده بود. او در همان برخورد اول، کلی به ما تعظیم کرد و ما فهمیدم تعظیم در ژاپن به معنای سلام است. این استاد «نایتو» همان شخصی است که دانشجویانش پس از بازنشستگی او، آزمایشگاهی به نامش ساختند. من در این آزمایشگاه زیر نظر مستقیم دکتر«نایتو» کار می‌کردم.


‌هزینه تحصیل شما را ایران پرداخت می‌کرد یا ژاپن؟
زمانی که ما در ژاپن بودیم کمک‌هزینه‌ای هم به ما می‌دادند که برای گذران یک زندگی معمولی کافی بود. دکتر«نایتو» چندباری هم از من پرسیده بود آیا این کمک‌هزینه‌های تحصیل کافی است یا باید بیشتر شود که من گفتم کافی است. من در ابتدای کار نمی‌دانستم اما پس از مدت‌ها فهمیدم که این اسکالرشیب یا هزینه‌های تحصیل ما را در ظاهر دانشگاه پرداخت می‌کند اما فی‌الواقع این هزینه‌ها را خود دکتر«نایتو» می‌پردازد.


‌انگیزه‌اش از پرداخت این هزینه‌ها چه بود؟
دکتر«نایتو» بعدها در مصاحبه‌ای با یک روزنامه گفت وقتی من به ایران رفتم، دیدم ساختمان‌های ایران در برابر زلزله چندان مقاوم نیست. گفتم انسانیت حکم می‌کند من افرادی از ایران و ترکیه به ژاپن بیاورم و آنها را با علوم جدید زلزله‌شناسی و مهندسی آشنا کنم. (البته از ترکیه فقط دکتر«مظفر ایپک» آمده بود که او هم در زمینه زلزله صاحبنظر است.) این را هم بگویم که دکتر«نایتو»، انسان بسیار بامحبتی بود و بسیار به ما علاقه داشت و من می‌توانم بگویم روابط ما، روابط پدر و فرزندی بود. او به من می‌گفت «معین‌سان» یعنی «آقای‌معین». بعد هم برایم یک کارت ویزیت طراحی کرد که در آن مرا انسانی آرام توصیف کرده بود که در زیر درخت باطراوتی نشسته است.


‌یادگیری زبان و خط ژاپنی برای شما دشوار نبود؟
چرا، اتفاقا خط ژاپنی بسیار دشوار است. من از دکتر«نایتو» پرسیدم شما چندکاراکتر ژاپنی را می‌دانید؟ او گفت حدود چهارهزارو500 تا پنج‌هزارتا. البته افراد عادی اگر حدود هزارو500کاراکتر را بلد باشند، می‌توانند روزنامه‌ها را بخوانند اما افراد ادیب تعداد بیشتری کاراکتر را بلد هستند. دکتر«نایتو» علاوه بر آنکه دانشمند و ادیب بود، هنرمند برجسته‌ای هم بود و در سال1979 درگذشت. من تا آخر عمر دکتر«نایتو» با او در ارتباط بودم.


‌دکتر«نایتو» چگونه انسانی بود؟
من بسیار تحت تاثیر رفتار و منش انسانی او قرار گرفتم. او انسان بسیار بااخلاقی بود، از جمله اینکه در مورد هیچ‌کس قضاوت بد نمی‌کرد و من هم این نکته را از او یاد گرفتم. دیگر اینکه او با وجود اینکه مقام علمی و دانشگاهی بالایی داشت، از گفتن اینکه با برخی دستاوردهای جدید علمی آشنا نیست، ابایی نداشت. او به من گفت در کیوتو استادی هست به نام «تاناباشی» که با علم دینامیک آشناست و خوب است که تو هم این علم را از او بیاموزی و خودش هم معرف من به استاد «تاناباشی» بود.


‌ آقای‌مهندس، شما بنیانگذار شبکه شتاب‌نگاری در کشور هستید. اصلا شبکه شتاب‌نگاری ایران چگونه شکل گرفت؟
قبل از اینکه ما به سمت پایه‌گذاری شبکه شتاب‌نگاری ایران برویم، یا پیش از ساخت دستگاه‌های اندازی‌گیری، تنها راه برای ارزیابی میزان و شدت زلزله، دیدار حضوری از مکان زلزله‌زده بود. گزارش از منطقه هم بیشتر جنبه توصیفی داشت که این گزارش‌های توصیفی هم نمی‌توانست مبنای یک مقیاس علمی تکرارپذیر باشد. در آن زمان با بررسی حضوری از مکان و ارزیابی اجسام جابه‌جاشده، مقدار نیروی لازم برای به حرکت‌درآوردن آنها را برآورد می‌کردند.
یادم هست تا سال1959م (1338ش) عددی برای بیان شدت زلزله وجود نداشت و بعدها معیاری مانند شتاب زلزله مطرح شد. البته از مقیاس مرکالی برای بررسی میزان ویرانی‌های زلزله هم استفاده می‌شود اما مقیاس شتاب (که بر حسب متر بر مجذور ثانیه بیان می‌شود)، مبنای دیگری دارد. یادم هست آقای «هاسنر» در سال1965 در مقاله‌ای، حدی را برای شتاب تعیین کرد. به باور آن روز وی، زلزله شدیدتر از 0.5g (شتاب جاذبه زمین) امکان نداشت. بر اساس همان باور همانطور که سرعت نوری حدی دارد، شتاب زلزله هم حدی دارد. پس از زلزله‌های بزرگ مانند زلزله سال1971 سان‌فرنادو و ثبت رکورد شتاب‌نگاری وحشت‌آور سد پاکوما، همه دریافتند این حد درست نیست چون شتاب ثبت‌شده در این محل بیشتر از یک g بود. زلزله 1357طبس هم همه را وحشت‌زده کرد چون اینجا هم شتاب در حدود یک g بود. البته تحقیقاتی که بعدها انجام شد، مکانیسم وقوع زلزله‌ها را تا حدودی مشخص کرد و بر مبنای آن راهکارهایی برای استحکام بخشیدن به ساختمان‌ها ارایه می‌کردند از جمله اینکه استاد «نایتو» (استاد من)، طی یک سفر پژوهشی به آمریکا، موضوع دیوارهای برشی به ذهنش رسید و برای استحکام بیشتر ساختمان‌ها پیشنهاد کرد از دیوار برشی استفاده کنند.


‌ماجرای سفر به آمریکا و دیوارهای برشی چه بود؟
دکتر«نایتو» تعریف می‌کرد که من پس از فارغ‌التحصیل‌شدن از دانشگاه، از ژاپن به آمریکا رفتم تا در جریان دستاوردهای جدید پژوهشی آنان قرار‌گیریم. من با کشتی به سفر رفتم. وی می‌گفت امواج دریا، کشتی را تکان داد. وقتی به مقصد رسیدم، دیدیم چمدان من در اثر تکان‌های کشتی به شدت آسیب دیده و دیگر قابل استفاده نیست ولی موقع برگشتن، پارتیشن‌ها یا دیواره‌های داخلی چمدان را که بخش‌های مختلف را از هم جدا می‌کند، از درون چمدان درنیاوردم. دور چمدان را هم با یک طناب، محکم بستم. وقتی به ژاپن رسیدم، دیدم چمدان سالم است و آسیب ندیده است. پروفسور نایتو می‌گفت من این چمدان را هنوز هم دارم. به‌نظرم رسید که برای استحکام ساختمان‌ها در برابر زلزله می‌توان از این دیواره‌های مقاوم ضدزلزله (دیواره‌های برشی) استفاده کرد. از آن پس شدت تخریب‌ها در ساختمان‌ها در اثر زلزله کمتر شد.
‌شتاب‌نگاشت‌ها از چه زمانی وارد پژوهش‌های زلزله‌شناسی شد؟
اولین‌بار آمریکایی‌ها در نیمه اول دهه1930 شتاب‌نگار را ساختند و پس از آن ژاپنی‌ها به این فکر افتادند که خودشان هم مشابه چنین چیزی را بسازند. آن زمان ژاپنی‌ها شتاب‌نگار بزرگی ساختند که اسمش را گذاشتند SMAC. که من بعدها نمونه‌ای از این دستگاه را برای اولین‌بار به ایران آوردم.


‌فکر تاسیس شبکه شتاب‌نگاری از چه زمانی در ذهن شما شکل گرفت؟
پس از ساخت این شتاب‌نگارها و آوردن آن به ایران، کم‌کم این فکر در ذهنم شکل گرفت که ما یک شبکه شتاب‌نگاری داشته باشیم ولی برای انجام این کار لازم بود مثلا در هزار نقطه از کشور، چنین شتاب‌نگارهایی را نصب کنیم که با توجه به امکانات آن زمان کشور، کار غیرممکنی به‌نظر می‌رسید. البته در این مدت هم‌طرز کار و مکانیسم دستگاه‌های شتاب‌نگار در سراسر جهان، چندین بار متحول شد تا اینکه در این سال‌های اخیر دستگاه‌های دیجیتال وارد بازار شد.


‌چطور شد شما این دستگاه را وارد کشور کردید؟
زنده‌یاد پروفسور«آمبرسیز» از استادان برجسته مهندسی زلزله برای تحقیق در دانشگاه امپریال کالج، چند دستگاه شتاب‌نگار آمریکایی خریده بود که دو تا از آنها را در آذر1353 به ما داد تا ما پس‌لرزه‌های زلزله پاتان پاکستان را بسنجیم. یکی از اولین رکوردهایی هم که ما تهیه کردیم، از پس‌لرزه‌های زلزله 1351 قیر بود.


‌یکی از مهم‌ترین فعالیت‌های شما تنظیم مقررات فنی ساختمان‌ها بود. این مقررات از چه زمانی در ایران تدوین شد؟
حوالی سال‌های1340 زلزله ویرانگری در ایران روی داد و خسارت‌های زیادی به بار آورد و پس از آن بود که یک گروه تحقیقاتی از کشور فرانسه به ایران آمد تا از خرابی‌ها دیدار کند. آنها علاوه بر این دیدارها، در مورد وجود آیین‌نامه فنی ساختمان‌ها در ایران پرس‌وجو کردند که متاسفانه در آن زمان، هیچ سازمانی چنین مسوولیتی نداشت تا آنکه زنده‌یاد مهندس «بهنیا» رییس دفتر فنی سازمان برنامه از من دعوت کرد تا در نشستی با حضور اعضای این گروه تحقیقاتی شرکت کنم و درباره تنظیم مقررات ساختمانی تصمیم‌گیری کنیم. به این ترتیب بود که مقررات ساختمانی اولیه تنظیم شد و من هم به‌طورکامل و تمام وقت درگیر مباحث مربوط به زلزله شدم. اولین پیش‌نویس آئین‌نامه را در سال 1343 در همین دفتر تهیه کردم. حوالی سال49، تغییراتی در سازمان برنامه صورت گرفت و طی آن یک دفتر تحقیقات و استانداردهای فنی برای سازمان تعریف شد که به من پیشنهاد کردند مسوول این دفتر باشم که قبول نکردم. چون می‌خواستم به مبحث زلزله بیشتر بپردازم. اما تاکید کردند که اگر این مسوولیت را بپذیرم، دستم برای فعالیت در حوزه زلزله، بیشتر باز می‌شود که من هم پذیرفتم. یکی از کارهای این دفتر، پژوهش در حوزه زلزله‌ها بود. اینجا بود که ما برای اولین‌بار شش‌دستگاه از این شتاب‌نگارها را برای شبکه شتاب‌نگاری خریدیم که قیمت هرکدام حدود دو، سه‌هزاردلار بود. یکی از اولین دستگاه‌ها را نیز من و آمبرسیز در سال1354 در آرامگاه بوعلی‌سینا در همدان نصب کردیم. در نهایت هم تا قبل از انقلاب حدود 330دستگاه آنالوگ در بخش‌های مختلف کشور نصب شد. برای مطالعه زلزله‌های قدیمی ایران نیز قراردادی با امپریال‌کالج لندن تنظیم کردیم که بعدها از روی این پژوهش‌ها، کتاب زمین‌لرزه‌های ایران تنظیم و منتشر شد. من تا اوایل انقلاب با این دفتر همکاری می‌کردم. اگر یادتان باشد، زلزله طبس در 25شهریور 1357هم در بحبوحه انقلاب روی داد که دستگاهی که در بیمارستانی نصب کرده بودیم، اطلاعات زلزله و پس‌لرزه‌ها را ثبت کردند. بعدها هم دستگاهی آوردیم که این اطلاعات دیجیتالی شود.


سیاست و اشتغال به فعالیت‌های سیاسی، شما را از پژوهش در زمینه زلزله دور نکرد؟
نه، من همان‌موقع که نماینده مجلس بودم یا سمت‌های دیگری هم داشتم، به این فعالیت‌های علمی و اجرایی در حوزه زلزله‌شناسی هم می‌پرداختم. تا جایی که به یادم مانده است، ما رکوردی از زلزله 21خرداد 1360 گلباف نداشتیم. (البته اگر درست یادم مانده باشد، چون بعدا یک زلزله دیگر هم در 6مرداد 1360 در سیرچ کرمان آمد که رکورد دومی را داریم). بعدها هم تعداد دیگری دستگاه رسید و آنها را نصب کردیم و زلزله‌های بعدی را رکورد گرفتیم. خوشبختانه در اثر همه این فعالیت‌ها، شبکه شتاب‌نگاری کشور پا گرفت و کارش را شروع کرد.


‌در آن دوران معمولا چه مشکلاتی برایتان پیش می‌آمد؟
مشکلات عجیب‌وغریبی هم در کار بود که در کار ما اخلال ایجاد می‌کرد. برای مثال زمانی که برای نصب یک‌دستگاه شتاب‌سنج به ساختمانی مراجعه می‌کردیم، مسوولان یا صاحبان ساختمان، در مرتبه اول دیدار، بسیار خوشحال می‌شدند و از همکاری با ما استقبال می‌کردند اما کم‌کم این اشتیاق فروکش می‌کرد و در نتیجه در مراحل بعدی چندان استقبال نمی‌کردند، یا اینکه به هر دلیلی دستگاه را از برق می‌کشیدند و دیگر فراموش می‌کردند آن را به برق وصل کنند و اگر زلزله‌ای رخ می‌داد، علایم و شدت‌‌ها ثبت نمی‌شد. استفاده‌های نامناسب زیادی هم از آن دستگاه‌های شتاب‌نگار می‌کردند که در برخی موارد باعث کاهش کارایی سیستم می‌شد. بعد هم به دوران جنگ رسیدیم که کمبود منابع، وسایل و تجهیزات مشکل‌ساز شد. ما در آن‌زمان در مجموع حدود 330ایستگاه شتاب‌نگار داشتیم که به همین دلیل در کل منطقه خاورمیانه سرآمد بود. اما با این‌همه نتوانستیم در زلزله منجیل رکوردی را ثبت کنیم چرا که در رودبار (که بهترین مکان برای ثبت رکورد بود)، دستگاه شتاب‌نگار، باتری نداشت و علایمی هم ثبت نشد. در زمان جنگ مشکلات زیادی داشتیم و مثلا مشکلات زیادی برای تهیه تجهیزات از قبیل تامین باتری داشتیم که در برخی موارد، جوانان ما سعی کردند با چنگ و دندان، شرایط ادامه کار را فراهم کنند از جمله اینکه در برخی موارد از باتری موتوسیکلت، به‌جای باتری اصلی استفاده می‌کردند. یعنی همه کاری کمی کردند تا سیستم و کار تعطیل نشود.


‌کار تنظیم آیین‌نامه 2800 از کی آغاز شد؟
در زمان مهندس‌موسوی (رئیس‌وقت مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن)هم ما کار تهیه آیین‌نامه2800 را آغاز کردیم. کار آیین‌نامه2800 حوالی سال60 و پیش از زلزله منجیل آغاز شد. البته در این زمان حرف‌وحدیث‌هایی هم به میان آمد و برخی خواستند کارشکنی کنند. آنها می‌گفتند که این دستگاه‌ها را عده‌ای آمریکایی تهیه کرده‌اند و می‌خواهند مملکت ما آباد نشود و از این قبیل حرف‌ها. البته پس از اینکه زلزله 1369منجیل روی داد، باعث شد که این حرف‌ها تمام شود و موثربودن این دستگاه‌ها و سیستم‌ها در این ماجرا روشن شد. این سیستم قبل از زلزله منجیل جنبه سیاسی به خودش گرفت ولی خوشبختانه پس از زلزله منجیل تمام این اعتراض‌ها فروکش کرد و آیین‌نامه2800جای خودش را باز کرد که بعدا هم ویرایش‌های مختلف آن هم تهیه شد. بعدها هم دست دولت بازتر شد، خرید دستگاه‌های جدید هم در دستورکار قرار گرفت و بیش از هزار دستگاه خریداری شد و تقریبا هر دو سیستم (آنالوگ و دیجیتال‌ها) همزمان با هم کار می‌کردند. که البته چون خواندن و تفسیر اطلاعات دستگاه‌های آنالوگ‌ کمی دشوار بود، کارشناسان نسبت به آن بی‌رغبت شدند و خلاصه آنکه به مصداق ضرب‌المثل «نو که آمد به بازار کنه شود دل‌آزار»، کم‌کم دستگاه‌های آنالوگ کنار گذاشته شدند. الان با احتساب آن دستگاه‌هایی که از سوییس خریدیم، در مجموع حدود هزاروصددستگاه موجود است که اینها بیش از 20سال مشغول کارند و به‌جز تعداد کمی که خراب شدند و نیاز به تعمیر دارند، بقیه هنوز هم کارشان را به درستی انجام می‌دهند. البته اگر امروزه لازم باشد برای نوسازی این سیستم باید اقدام کرد.


‌برخی در توجیه لزوم نوسازی این سیستم‌ها دلایل بسیاری ارایه می‌کنند از جمله اینکه می‌گویند فناوری نوینی به جامعه عرضه شده است و برخی هم از لزوم برقراری سیستم‌های اطلاع‌رسانی و هشدار و اعلام خطر همگانی به شهروندان در مواقع خطر می‌گویند. به‌نظر شما اگر هم‌اکنون قرار باشد، توسعه‌ای صورت گیرد، اولویت‌ها به نظر شما کدام است؟
هرچند که دستگاه‌هایی که نصب هستند، کارشان را خوب انجام می‌دهند اما شکی نیست که آپ‌دیت و روزآمد نیستند و دوستانی که امروز مسوول این کارها هستند، باید درموردش نظر بدهند. ولی در کل می‌توان گفت که هنوز هم تعداد این دستگاه‌ها کافی نیست، دیگر اینکه فناوری‌های این دستگاه‌ها تا حدودی قدیمی است، حال یا باید دستگاه‌های موجود را ارتقا داد یا اگر لازم باشد کل شبکه را نوسازی کرد و دستگاه‌های با فناوری جدید را جانشین قدیمی‌ترها کرد. در نظر داشته باشید که به هر حال این دستگاه‌ها که تا ابد کار نمی‌کنند و باید این شبکه را نوسازی کرد.


‌یکی از موضوعاتی که این‌روزها مطرح است اینکه می‌گویند اگر سازمانی یا هر دستگاه دولتی‌ای که بتواند درآمدزایی داشته باشد، می‌تواند برای توسعه و استخدام‌های جدید اعتبار بگیرد. حال با این رویکرد هم می‌توان سازمان‌های مرتبط با زلزله را گسترش داد؟
این موضوع چندین جنبه مختلف دارد اما در کل، مشکل به‌نظر می‌رسد بتوان این رویکرد را در سازمان‌های مرتبط با زلزله هم اعمال کرد، چون با جان و امنیت مردم و جامعه در ارتباط است. البته باز هم باید در نظر داشت که در برخی موارد خاص، امکان درآمدزایی از همین راه هم وجود دارد مثلا هنگام مکان‌یابی برای سدسازی یا ساخت سکوهای نفتی، به اطلاعات مربوط به زلزله بسیار نیاز دارند که در اینگونه موارد خاص می‌توان درآمدزایی کرد. برای مثال سدها با مراکز تحقیق زلزله قرارداد امضا می‌کردند که این دستگاه‌های زلزله‌سنج و شتاب‌نگار را نصب و اطلاعات آن را استخراج و تفسیر کنند. زمانی هم خود مرکز تحقیقات زلزله تصمیم گرفت به‌صورت رایگان و بدون دریافت وجه، در تمام سدها این دستگاه‌ها را نصب و از آنها بهره‌برداری کند.
البته زمانی هم اطلاعات مربوط به رکورد زلزله‌ها را می‌فروختند که با توجه به اینکه این اطلاعات، مشتری همگانی نداشتند و فقط افراد خاصی مانند دانشجویان و پژوهشگران از آن استفاده می‌کردند، پیشنهاد فروش اطلاعات زلزله‌سنجی و شتاب‌نگاری هم کنار گذاشته شد. اما جالب است که برای ساخت ساختمان‌های گوناگون، مهندسان طراح و مشاور، پول مربوط به کسب اطلاعات مختلف را از دولت می‌گیرند ولی در عمل باز هم خود دولت و دستگاه‌های دولتی، دوباره این اطلاعات را به صورت رایگان به آنها می‌دهد. امروزه همه مراکز زلزله‌سنجی و شتاب‌نگاری همه اطلاعات زلزله‌ها را چند ساعت پس از وقوع زلزله، داده‌ها را روی سایت می‌گذارند و در نتیجه اصلا فروش این اطلاعات چندان وجهی ندارد. برای مثال از سال77 به بعد که اینترنت به‌شدت گسترش پیدا کرد، اطلاعات زلزله، چند ساعت پس از وقوع روی سایت‌ها قابل دستیابی بود. اما در مجموع می‌توان گفت اطلاعات مربوط به زلزله‌سنجی و شتاب‌نگاری یکی از موارد زیرساختی برای پیشرفت کشور است، در نتیجه نمی‌توان گفت توسعه آن باید منوط به درآمدزایی باشد یعنی نباید برای عرضه اطلاعات مربوط به سازمان‌هایی مانند زلزله‌شناسی و شتاب‌نگاری یا اداره هواشناسی به مردم، مطالبه وجه کرد چون سود حاصل از این عرضه اطلاعات بسیار ارزشمندتر از پولی است که شاید بتوان مستقیم از مردم گرفت.


‌ماجرای چاپ مقاله از اطلاعات زلزله طبس چه بود؟
در سال1983مقاله‌ای سه‌صفحه‌ای درمورد زلزله طبس منتشر شد؛ داستانش هم این‌طور بود که زمانی‌که من به پاسادانای آمریکا رفتم، رکوردهای شتاب‌نگاری را بردم و در یک سخنرانی علمی به «هاوز»، «هادسون» و دیگران دادم. آنها هم بسیار به ما محبت کردند و برای تفسیر اطلاعات علمی جلسه‌ای تشکیل دادند و بعدها از روی این اطلاعات، مقاله‌ای هم نوشتند. تا آن موقع اطلاعات از حوزه نزدیک زلزله بسیار کم بود، البته هنوز هم بسیار کم است. این رویداد در فاصله پنج‌کیلومتری از گسل زمین‌لرزه‌ای ثبت شد. من معتقدم این زلزله، از لحاظ مدت‌زمان و شدت، هم دامنه و هم شدت در طول موج‌های مختلف، قوی‌ترین زلزله ایران و یکی از قوی‌ترین زلزله‌های جهان است و از این لحاظ کم‌نظیر است.


‌در آینده می‌توان در برخی از برج‌های بلند، از این شتاب‌نگارها قرار داد؟
البته پیش از این هم تعدادی شتاب‌نگار را در برج‌های بلند قرار داده بودند ولی یک قانون همگانی و الزام‌آور در این زمینه وجود ندارد که مثلا هرکسی خواست یک برج مثلا 10 یا 20طبقه بسازد، حتما یکی از اینها را در ساختمان نصب کند. زمانی چنین قانونی در آمریکا وجود داشت که شتاب‌نگار را در برج‌های بلند نصب می‌کردند، ولی الان چون تعداد این برج‌ها خیلی زیاد است، طبیعی است که لزومی ندارد همه آنها شتاب‌نگار داشته باشند.


‌الان ارتباط‌تان با شبکه به چه صورتی است؟
الان باز نشسته هستم و ارتباط سازمانی ندارم ولی به‌دلیل عشق و علاقه به آنجا سر می‌زنم و در جریان کارها هستم، مخصوصا هرگاه زلزله‌ای رخ می‌دهد بچه‌های شبکه، من را در جریان نحوه ثبت داده‌ها قرار می‌دهند و از نظر علمی در مورد محتوای داده‌های ثبت‌شده با آنها مشورت می‌کنیم


بخش دوم گفتگو با آقای مهندس معین فر-:


1- من زمانی که برای توسعه شتاب‌نگاری کشور فعالیت می‌کردم، یکی از اهدافم این بود که بتوانیم زلزله‌نگار و شتاب‌نگارهایی در کشور بسازیم. فعالیت‌های ما در آن موقع برای دستیابی به فناوری ساخت این شتاب‌نگارها، در نهایت به ساخت «آردتا» منجر شد. یادم هست هندی‌ها در سال‌های1970-1969 از لحاظ بودجه و تامین تجهیزات بسیار در مضیقه بودند. در آن زمان، آمریکایی‌ها دستگاهی به نام «سایزموسکوپ» ساختند که ما هم یک نمونه از آن را داشتیم. (اما اینکه الان کجا باشد، خبری ندارم.) این دستگاه در حقیقت شتاب‌نگار نبود. این دستگاه سوزنی داشت که روی یک شیشه دودی حر کت می‌کرد و ماکزیمم آن، نقطه‌ای از طیف سرعت بود. هرچند مکانیسم طرز کار این دستگاه ساده بود، اما مزیت‌های زیادی داشت، از جمله قیمت کم و کاربری آسان. معمولا شتاب‌نگارها را در فاصله مثلا صدکیلومتری از یکدیگر نصب می‌کنند و در فاصله بین آنها، می‌توان این دستگاه را که بسیار کم‌هزینه است، قرار داد. به هرجهت «کریشنا» در هندوستان مشابه چنین چیزی را ساخت که شش‌پاندول داشت. این دستگاه شش‌پاندول داشت که هرکدام از آنها معرف یک‌کمیتی بود و در مجموع، یک طیفی از آن حاصل می‌شد. زمانی که من به هندوستان رفتم، این دستگاه را دیدم که در جاهای مختلفی کار گذاشته بودند. در دانشگاه آریامهر (شریف کنونی)، آقایی به نام دکتر«ستاری» بود که مهندسی مکانیک تدریس می‌کرد. من نقشه و ساختار و کارکرد دستگاه را برای او شرح دادم و از او خواستم که مشابه آن را که نوعی شتاب‌نگار ساده بود، برای ما بسازد. در نهایت دستگاهی ساخت که دوپاندول داشت. یک پاندول پنج‌دهم‌سانتیمتر و یک پاندول هشت‌دهم سانتیمتر که معرف یک ساخت مثلا هشت‌طبقه باشد. هزینه تولید این دستگاه بسیار کم بود و ما چندتایی از آن را ساختیم. قیمت این دستگاه از نمونه آمریکایی بسیار کمتر بود. ما این دستگاه را «آردتا» نام‌گذاری کردیم. آر، اول نام دانشگاه آریامهر بود، دتا هم نام دفتر ما و خلاصه عبارت «دفتر تحقیقات استاندارد» بود. خلاصه اینکه نام این دستگاه «سایزموسکوپ»، «آردتا» شد. هنوز هم این دستگاه موجود است و اگر بخواهید می‌توانید آن را از نزدیک هم ببینید. در مجموع می‌توان گفت دستگاه ما نسخه‌ای از دستگاه ویلموت بود. به‌تازگی هم شنیدم که می‌خواهند موزه‌ای بسازند و این ابزارها را در آن موزه به نمایش بگذارند. البته ما بعدا خواستیم شتاب‌نگار هم بسازیم که انقلاب شد و جریانات دیگری روی داد. البته هم‌اکنون نیز ما هم پتانسیل فعالیت در این زمینه‌ها را داریم و هم خدا را شکر جوانان علاقه‌مندی داریم و شرط تحقق این آرزوها این است که دولت هم حمایت کند و مثلا تضمین دهد که تعداد مشخصی از این دستگاه‌ها را می‌خرد در این حالت، انگیزه برای فعالیت و نوآوری، بیشتر می‌شود. الان هم جوانان ما می‌توانند مشابه بهترین و پیشرفته‌ترین ابزارهای آمریکایی را در ایران بسازند. ولی شرطش این است که زمینه را برای تولید انبوه آماده کنند. البته تا جایی که من در جریان هستم، جوانان ما امروزه در زمینه‌های تخصصی مانند ساخت حسگر و سرعت‌سنج و شتاب‌سنج فعالیت می‌کنند. برخی در مقابل ساخت ابزارهای علمی در داخل کشور موضع‌گیری می‌کنند و می‌گویند ساخت آن در داخل کشور دشوار است و حتی اگر این دستگاه‌ها در داخل کشور ساخته شود، ممکن است برخی افراد از آن انتقاد کنند و مثلا بگویند دقیق نیست یا مثلا کارآیی خوبی ندارد. این مشکل هم راه چاره دارد. می‌توانیم با استفاده از دستگاه‌های دقیق خارجی، دستگاه‌های خودمان را کالیبره کنیم. می‌توان اطلاعات را با استفاده از دستگاه خارجی و داخلی استخراج کرد و نشان داد دستگاه‌های ما هم مانند دستگاه‌های خارجی کیفیت لازم را دارد.

2- من زمانی نگران بودم اگر دستگاه‌های شتاب‌نگار جدید دیجیتال وارد کشور شود، آیا تکنیسین‌های ما از عهده کارهای مربوط به استخراج اطلاعات و به‌ویژه تعمیر و نگهداری دستگاه‌های دیجیتال برمی‌آیند یا خیر که بحمدالله دیدیم در این زمینه هم موفق بودند و امروزه این کارها برایشان تا حدود زیادی پیش‌پاافتاده محسوب می‌شود.

3- نسل اول و دوم کارشناسان زلزله نزد خود من آموزش دیدند و با من کار کردند. من هم همیشه اصرار داشتم هنگامی که دستگاهی می‌خریم، تکنیسین‌های ما دوره‌های آموزشی برای کار با دستگاه را در شرکت‌های سازنده آموزش دیده باشند. برای کار با این دستگاه و استفاده بهینه از آنها لازم بود که افراد تا حدود زیادی فنی و با مبانی برق و دیگر فنون آشنا باشند، به همین دلیل هم آنها را از بین فارغ‌التحصیلان هنرستان‌ها انتخاب می‌کردیم. ما افرادی را انتخاب می‌کردیم که به‌اصطلاح دست به آچارشان خوب باشد. اینها معمولا افرادی بودند که در چندزمینه فنی، سررشته داشتند.

4- من مشاور خرید دستگاه‌هایی بودم که بعد از زلزله سال1369 منجیل خریداری شد. در قرارداد هم نوشتیم چگونگی بهره‌برداری از دستگاه‌ها را به تعدادی از تکنیسین‌های ما آموزش دهند. حالا بماند که در عمل، در برخی مواقع در کنار این تکنیسین‌ها که آموزش می‌دیدند، برخی مدیران هم به اسم شرکت در دوره‌های آموزشی، به سیروسفر در کشورهای پیشرفته می‌رفتند.

5- در سال1976م (برابر 1355ش)، زلزله بزرگی در منطقه چالدران ترکیه روی داد اما ترک‌ها در آن زمان تجهیزاتی نداشتند که بتوانند مشخصات این زلزله را ثبت کنند. چندسال پیش شرکتی، یک دستگاه VR1 را به من هدیه کرده بود که یک زلزله‌سنج ساده بود و یک حسگر ساده داشت. من همیشه به این دستگاه سرکشی می‌کردم و معمولا وقتی که ساعت چهار می‌خواستم اداره را ترک کنم، اول می‌رفتم پیش این دستگاه تا ببینم چیزی ثبت کرده یا نه. یادم هست روزی بالای سر دستگاه بودم که همان‌جا جلو چشم من، دستگاه شروع به کار کرد. من همان‌جا یک نگاه اجمالی به آن کردم و فهمیدم که این زلزله در فاصله 800-700 کیلومتری ماست، یعنی اگر در خاک ایران باشد، مثلا در جنوب کشور است، شاید هم اصلا در ایران نباشد و در کشورهای همسایه باشد. البته بعدها معلوم شد این زلزله در شرق ترکیه رخ داده است. خلاصه این را می‌خواستم بگویم تنها رکوردی که از آن زلزله ثبت شد، رکورد ماکو بود. (آن موقع سیاه‌چشمه هنوز دستگاه نداشت.) ما بلافاصله یکی از افرادمان را به سیاه‌چشمه فرستادیم و یک دستگاه هم آنجا نصب کردیم و بسیاری از پس‌لرزه‌های آن را در سیاه‌چشمه ثبت کردیم. جالب آنکه ما از فاصله 50کیلومتری اطلاعات خوبی را ثبت کردیم که خود کشور ترکیه این اطلاعات را نداشت و این اطلاعات را ما به آنها دادیم. یعنی تا همین چنددهه پیش کشور ما از لحاظ شتاب‌نگاری از کشورهای همسایه بسیار پیشرفته‌تر بود و در همین سال اخیر است که آنها هم فعالیت‌هایشان را در این زمینه‌ آغاز کردند.

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 379732

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 2 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • حسین IR ۱۰:۰۸ - ۱۳۹۳/۰۷/۱۷
    7 1
    مهندس معین فر از مفاخر مهندسی راه و ساختمان در نیم قرن اخیر هستند و مواضع سیاسی شون در ابتدای انقلاب و در کنار شادروان مهندس بازرگان حقانیت ایشون رو در گذر تاریخ به اثبات رسونده. خداوند به ایشون طول عمر با عزت عنایت فرماید.
  • کامران A1 ۲۲:۴۲ - ۱۳۹۴/۰۱/۰۳
    3 0
    من در نشریه که با هم رشته ای هام در دانشگاه چاپ میکنیم، از او به عنوان مرد تمام ناشدنی زلزله ایران یاد کردم