سرپرست وزارت علوم دغدغه ها و نقطه نظراتش را درباره توسعه آموزشی و برقراری عدالت در آموزش، بیان کرد. او با انتقاد از طرح تحول در آموزش و پرورش، این طرح را دارای ضعفهای زیادی دانست. به گفته او تحقق عدالت آموزشی با دو برنامه 5 ساله قوی تا سال 1404 امکان دارد.

امید سلیمی بنی: دکتر محمدعلی نجفی، وزیر اسبق آموزش و پرورش و سرپرست فعلی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، در گفتگو با خبرآنلاین، به تشریح نظراتش درباره توسعه و عدالت آموزشی پرداخت. او در این گفتگو که به بهانه برگزاری همایش "توسعه و عدالت آموزشی" در روزهای 26 و 27 مهرماه جاری در دانشگاه شریف انجام شد، به سیاستگذاران آموزش و پرورش توصیه کرد منابع جدید مالی برای تامین نیازهای آموزشی کشور پیدا کنند. 

نجفی که عضو شورای سیاستگذاری برگزاری این همایش است، در اتاق کنفرانس طبقه شانزدهم وزارت علوم، از تجربیات خود در زمان تصدی وزارت آموزش و پرورش سخن گفت و با اشاره به اینکه طرح تحول بنیادین در آموزش و پرورش، ضعفهایی دارد و بیشتر به مباحث کلان ایدئولوژیک می پردازد، از سیاست گذاران و برنامه ریزان خواست به نظرات کارشناسی و تجربیات بین المللی در زمینه توسعه آموزش و برقراری عدالت آموزشی توجه بیشتری کنند.

او همچنین با اشاره به اهمیت اقتصاد در توسعه و عدالت آموزشی به این توضیح بسنده کرد که در آموزش عالی نیز باید به این مبحث پرداخته شود و رشته های اقتصاد آموزش در مقاطع فوق لیسانس و دکترا در دانشکده های اقتصادی تدریس شود.

نجفی همچنین در این مصاحبه گفت در صورتی که یک کودک محروم از تحصیل در کشور وجود داشته باشد، عدالت آموزشی محقق نشده ولی می توان در افق ایران 1404 به توسعه و عدالت آموزشی دسترسی پیدا کرد.


توصیف شما از وضعیت فعلی عدالت آموزشی در کشور چیست؟

اگر بخواهیم مسئله عدالت آموزشی را به صورت ساده تعریف کنیم، این است که کودکان کشور امکان کمابیش برابری برای رشد استعدادهای خود و کسب تواتمندی های لازم بری ایفای نقش در جامعه را داشته باشند. اگر این تعریف ساده را بپذیریم می بینیم که متاسفانه علی رغم همه تلاشها و زحماتی که تا به امروز کشیده شده؛، از نظر عدالت آموزشی در شرایط مناسبی قرار نداریم. یعنی چه از نظر جغرافیایی و جنبه های اقتصادی، کودکان ما در شرایط برابری برای به دست آوردن آموزش و رشد استعدادهای خود قرار ندارند. نکته این است که نباید امروز قانع باشیم درباره آنچه در رابطه با عدالت اجتماعی در کشور ما به وجود آمده است.


نقطه ایده آل برای برقراری عدالت آموزشی چیست که هنوز به آن نرسیده ایم؟

به خصوص در دوره ها و سطوح پایین تحصیلی مانند دوره ابتدایی که از جهات متعددی تاثیرگذار است مانند جنبه فردی که در شکل گیری هویت و شخصیت افراد بسیار تاثیرگذار است و جنبه های اجتماعی که می تواند در اعتلای فرهنگ جامعه موثر باشد و حتی از جنبه های عمومی توسعه و پیشرفت کشور، این دوره می تواند خیلی موثر باشد، شرایط زمانی ایده آل است که بتوانیم بگوییم چ از نظر جغرافیایی و چه از نظر طبقات و گروه های مختلف اقتصادی در کشور، بچه ها بتوانند به حداقل کیفی از آموزش دسترسی پیدا کنند. یعنی هر دانش آموز در هر جای کشور صرف نظر از اینکه از نظر اقتصادی دارا یا نادار است، یا در کدام نقطه از کشور زندگی می کنند، از آموزشی برخوردار باشد که حداقل کیفیت لازم را داشته باشد.


در توصیفی که شما از عدالت آموزشی داشتید به این نکته اشاره کردید که وضعیت امروز ما مناسب نیست. چقدر با وضعیت ایده آل در این زمینه فاصله داریم؟

به نظر من رسیدن به وضعیت مطلوب چندان مشکل نیس. یک عزم واقعی و جدی برای دسترسی به این نقطه می خواهد چون ما از نظر نیروی انسانی که بتواند آموزش ابتدایی کشور را متحول کند، خیلی در تنگنا قرار نداریم. یعنی اگر سرمایه گذاری خوبی در این بخش بشود و به معلمان دوره ابتدایی جدی پرداخته شود، خیلی زود می توانیم شرایط مناسبی را برای دوره ابتدایی کشور فراهم کنیم. در مجموع فکر می کنم اگر تصمیم گیری درستی شود در برنامه کلانی که چشم انداز جمهوری اسلامی تعیین کرده یعنی تا سال 1404 می توانیم به نقطه مطلوبی از لحا برنامه آموزش به خصوص در سطح آموزش ابتدایی دسترسی پیدا کنیم.


به نظر می رسد نقش تصمیم گیران و نخبه گان برای رسیدن به این نقطه مطلوب، خیلی تاثیرگذار باشد. وظیفه سیاستگذاران برای رسیدن به نقطه مطلوب توسعه و عدالت آموزشی چیست؟

اول اینکه مهم است قبول کنیم مسئله آموزش در پیشرفت و توسعه کشور نقش اساسی دارد. سالهاست از آموزش و پرورش در توسعه به عنوان "گنج درون" یاد می کنند. این تعبیر به دو معنی است. یکی اینکه گنج درون در درون هر انسانی نهفته است. یعنی اینکه اگر بخواهیم به همه توان مهارتی، خلاقیت و نوآوری یک انسان دسترسی پیدا کنیم، باید این گنج درون را به حرکت واداریم یعنی آموزش را به صورت درستی به کار بگیریم تا تمام استعدادها شکوفا شود.

معنی دوم هم این است که گنج در درون جامعه است. یعنی اگر بخواهیم از تمام منابع انسانی که در جامعه قرار دارد کمک بگیریم و این استعدادها را با یک فرآیند به سرمایه انسانی تبدیل کنیم، تنها راهی که وجود دارد و تنها فرآیندی که این منابع را به سرمایه تبدیل می کند، همین آموزش انسانها است. لذا باید در گام اول این مطلب را قبول کنیم که "آموزش" مهم است و در توسعه کشور شاید تاثیرگذارترین عامل است. اگر این پذیرفته شود، در گام بعدی، دولت و سیاستگذاران دولتی و در گام بعدی عموم مردم باید جریان مشارکتی را فراهم کنند تا اینکه واقعا ما به سمت نقطه ایده آل حرکت کنیم.


شما به امکان دسترسی به عدالت آموزشی در افق 1404 اشاره کردید. چقدر نیاز است تا در برنامه ریزی های مالی کشور به مسئله عدالت آموزشی، بهای بیشتری داده شود؟

نباید دچار این اشتباه شویم که همه مسایل با اختصاص بودجه بیشتری به بخش آموزش قابل حل است. اگر بودجه بیشتری به این بخش بدهیم و آن بودجه تلف شود، نهایتا اتفاق مهمی در توسعه کشور نمی افتد. لذا تصمیم گیران و سیاستگذاران باید در وهله اول درنگ کنند و اجازه دهند متخصصان که می توانند تجربیات بین المللی را در این حوزه پیاده کنند و آنها را در چهارچوب و قالب طرحهای عملیاتی به سیاستگذاران پیشنهاد دهند، کار خودشان را انجام دهند و ما واقعا از جمیع جهات به موضوع آموزش، به خصوص آموزش ابتدایی نگاه کنیم. در همین جمع می شودعلی رغم همه کمبودها و مشکلات، گامهای مهمی در رابطه با تحول در آموزش ابتدایی برداشت. مثلا این مسئله که ملت ما و به تبع آن، دانش آموزان، عادت به کار دسته جمعی، همکاری و انجام پروژه های گروهی را ندارند، نقطه اصلی این اشکال را باید در شکل آموزش ابتدایی ما جستجو کرد.

می بینیم که خلاقیت، نوآوری، آزاد اندیشی و پرسشگری در بین بچه های ما از ابتدایی تا دانشگاه چندان دیده نمی شود، علت اصلی، نوع آموزش در ابتدایی است. منظورم این است که سوای آنکه دولت باید بودجه بیشتری را به این بخش اختصاص دهد و تعهد کند که از بخش غیر دولتی نیز به میزان بیشتری منابع وارد نظام آموزشی کشور کند، باید خیلی چیزهای دیگر تغییر کند. از جمله روشها و منابع آموزشی و بسیاری از نکات دیگر که باید در آموزش ابتدایی مورد تحول قرار گیرد. پس از این تحول باید از نظرات علمی و کارشناسی استفاده شود و همچنین تجربه ایرانی و بین المللی به کار گرفته شود. در این صورت است که می توانیم بگوییم از جهات مختلف به این مشکل حمله کرده ایم و مسئله را به اجزای کوچک تقسیم کنیم و برای هر جزء، راه حلی پیدا کنیم و این راه حل ها را به اجرا بگذاریم.


به لزوم تحول در آموزش ابتدایی اشاره کردید. طرحی که به عنوان "تحول در آموزش و پرورش" اجرا می شود، چقدر می تواند توسعه و عدالت آموزشی را به دنبال داشته باشد؟

این طرح که هنوز به آن صورت به اجرا در نیامده و هنوز مقدمات اجرایی این کار فراهم شده، ولی در حقیقت معتقدم این طرح، یک طرح کامل نیست. بلکه بیشتر در سطح مسایل کلان فرهنگی و مسایل ایدئولوژیک دور می زند. در آن بخشی که این طرح وارد مسایلی تخصصی و بنیادین می شود، این طرح ضعفهای زیادی دارد. نه تنها ضعف، بلکه نقصهای زیادی دارد. یعنی مطالبی هست که اصلا به آن توجه نشده و مورد لحاظ قرار نگرفته است.


مثل توسعه آموزشی و برقراری عدالت در آموزش؟

بله، و خیلی ضعفهای دیگر. مثلا نگاه کنید ماموریت و رسالت این طرح نبوده که مسایل آموزش ابتدایی را بحث کند، بلکه نکات کلی را مطرح کرده که در چهارچوب آن برنامه ریزان باید بنشینند برنامه بریزند و بعد هم آنها را عملیاتی کنند. به نظرم خیلی راه داریم تا به نقطه مطلوب برسیم. درباره این طرح تحول در نظام آموزش و پرورش می توان گفت این سند، کلیات را بیان کرده. نگوییم نقشه راه است که ما را به آن نقطه مطلوب می تواند به تنهایی برساند. حتما باید کارهای علمی، تحقیقاتی و دقیق تری روی این طرح تحول انجام شود.


از جمله این کارهای علمی، همایش توسعه و عدالت آموزشی است که در آن چهره های مختلف علمی فارغ از جهت گیری سیاسی شان، حضور دارند، چقدر به نظر شما این همایش می تواند طیفهای مختلف را همدل و همجهت کند تا این مسئله تبدیل به دغدغه اصلی سیاستگذاران آموزشی شود؟

این همایش، قطعا یک نقطه شروع است و می تواند دغدغه های ما را درباره مسایل آموزش، از جمله فقر آموزشی در کشور به یک دغدغه ملی تبدیل کند و ما را نسبت به این نکته هوشیار کند که اگر ما به آینده فرزندانمان و فرزندان فرزندانمان فکر می کنیم، راه اصلاح شرایط فعلی و دستیابی به یک آینده روشنتر و پرثمرتر برای نسلهای بعدی، شروعش از آموزش است. این همایش می تواند نقطه شروعی برای مطرح کردن دغدغه ها باشد. امیدوارم تصمیم گیران و سیاستگذاران و برنامه ریزان دولتی، این همایش را جدی بگیرند و آنچه به عنوان دستاورد و مجموعه گفتگوهایی که از این همایش به دست می آید، به صورت یک مجموعه ارزشمند که می تواند برای تهیه راه آینده کمک بگیرند، نگاه کند.

این همایش می تواند نقطه آغازین جلب توجه ملی به اهمیت آموزش به خصوص در سطوح پایین باشد. یعنی اگر این همایش مجموعه ای از گفتگوهای تخصصی را دامن بزند و نتیجه این گفتگوها به استحضار تصمیم گیران کشور برسد، این همایش کارش را خوب انجام داده. لذا باید تلاش کرد بعد از این همایش، آنچه که گفته می شود و به سیاستگذاران و تصمیم سازان توصیه شده است را زنده نگهدارد و دائما این مطلب را یادآوری کند که مسئله آموزش مهم است هم از نظر فردی و هم اجتماعی باید به آن پرداخت و نقطه آغازین آنچه می تواند ما را به عدالت اجتماعی برساند، عدالت آموزشی است.


در بحث عملیاتی کردن رسیدن به توسعه و عدالت آموزشی، توصیه شما به بودجه ریزان دولتی به خصوص در بازه بودجه بندی عمومی سال 94 و همچنین برنامه ششم توسعه چیست؟

یکی از مسایل مهمی و شاید مهمترین مسئله ای که آموزش و پرورش با آن مواجه است، مسئله تامین منابع برای اجرای برنامه های جدید است. برای تامین منابع، تا زمانی که آموزش و پرورش، صرفا متکی به منابع عمومی و در منابع عمومی هم صرفا متکی به بودجه دولتی باشد، خیلی نمی توانیم در این بخش موفقیت به دست بیاوریم. برای اینکه دولت ما متاسفانه مجموعه ای از مسئولیتهای مختلف اجرایی و غیر اجرایی را بر دوش می کشد و با منابع محدودی که در اختیارش است، هیچ یک از این مسئولیتها را نمی تواند به درستی انجام دهد. لذا به نظر می رسد باید به فکر تنوع در منابع آموزش و پرورش بود. یعنی باید به سراغ بودجه دولتی، خارج از بودجه عمومی برویم. یعنی ببینیم کجا می شود از منابع دولتی به نفع آموزش و پرورش استفاده کرد به نحوی که ما مستقیما از بودجه عمومی چیزی برنداریم. بعد هم منابع غیردولتی را ببینیم. به اعتقاد من راه های بسیاری در این باره وجود دارد.


مثلا چه راههایی را پیشنهاد می کنید؟

زمانی که در آموزش و پرورش مسئولیت داشتم، قانونی بود که 2 درصد از فروش خدمات، تولیدات و کالاهای کشور را باید می گرفتند و آن را به عنوان عوارض آموزشی در اختیار آموزش و پرورش قرار می دادند. آموزش و پرورش نیز این منابع را از طریق شوراهای استانی و شهرستانی آموزش و پرورش هزینه می کرد که به اعتقاد من بهترین نوع هزینه بود. هم از نظر بهینه کردن و هم از لحاظ شکل نظارتی و توجه به نیازهای منطقه ای و محلی برای هزینه کردن این منابع. متاسفانه این قانون در مقطعی لغو شد و آموزش و پرورش از داشتن این منابع محروم شد. الان هم باید راههای جدیدی جستجو کرد و مسئله اقتصاد آموزش و پرورش را باید جدی گرفت. در یکی از بحثهایی که در جلسات اخیر با دانشگاه هایی که دانشکده اقتصاد داشتم مطرح کردم که چرا شما روی اقتصاد آموزشی از آموزش و پرورش تا عالی کار نمی کنیم و پروژه ندارید؟ چرا اصلا دوره های کارشناسی ارشد و دکترا در زمینه اقتصاد آموزشی در دانشگاه های ما وجود ندارد؟ این یک غفلت تاریخی از موضوع اقتصاد آموزشی در کشور است. لذا باید درباره منابع اقتصادی در آموزش و پرورش باید طرحهای نو درانداخت. بر اساس اتکای صرف به بودجه دولتی، آن هم بودجه عمومی دولت، به نظرم آموزش و پرورش راه به جایی نمی برد.


در راستای همین منابع جدید مالی در آموزش و پرورش، روشهایی را اخیرا آقای دکتر فانی؛ وزیر مربوطه پیگیری کرده، از جمله تغییر کاربری فضاهای آموزشی به تجاری که منجر به تولید منابع مالی می شود. به نظر شما آموزش و پرورش در یکسال اخیر در زمینه فراهم کردن فرصتهای جدید مالی موفق بوده؟

در جریان برنامه ها و فعالیتهای آموزش و پرورش در یک سال اخیر نیستم و نمی توان ارزیابی و قضاوت درستی داشته باشم. به صورت کلی عرض می کنم که تنوع در تامین منابع مورد توجه قرار گیرد و از دل آموزش و پرورش هم می توان منابع جدید مالی را تامین و تولید کرد که بتواند آموزش و پرورش را از لحاظ کیفی متحول کند. در واقع کاری که تاکنون انجام شده نمی توانم قضاوت کنم.


برای آخرین سوال به عنوان یک معلم از شما می پرسم، اگر در کشور حتی یک کودک بازمانده از تحصیل داشته باشیم، آیا عدالت آموزشی محقق شده؟

تا زمانی که محرومیت هست، یعنی عدالت وجود ندارد. در ارتباط با عدالت آموزشی البته باید به صورت نسبی نگاه کرد و چیزی را نمی توان به صورت مطلق و صددرصد در مسایل اجتماعی امروز دید. درباره عدالت آموزشی نه، هنوز به آن چیزی که هدف ما بوده و در آرمانها و ارزشهای انقلاب دیده شده، نرسیده ایم و راه طولانی در پیش داریم. معتقدم اگر عزمی وجود داشته باشد ما طی دو برنامه پنج ساله، یعنی برنامه های ششم و هفتم تا سال 1404 می توانیم در نقطه ای بایستیم که بگوییم به صورت نسبی عدالت آموزشی را در کشور برقرار کرده ایم.

 

۴۷۲۳۱

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 378379

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 5 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • مهربان A1 ۰۸:۰۴ - ۱۳۹۳/۰۷/۱۱
    6 1
    احسنت
  • بی نام A1 ۰۸:۲۶ - ۱۳۹۳/۰۷/۱۱
    21 1
    شما مسئولین که بچه هاتون رو می فرستید مدارس غیر انتفاعی با شهریه خداتومان بچه های مردم هم که مجبورند تو کلاس های 40 نفره مدارس دولتی بمونند به این می گن عدالت آموزشی