محمدعلی اینانلو نتیجه حمله های اخیر شکارچیان به حیوانات و محیط بانان را نتیجه سیاست های اشتباه مسوولان می داند که آنها را به این کارها وامی دارد.

طهورا شهبازی: به گوش دو محیط بان مستقر در پاسگاه قلعه یاور پارک ملی قمیشلو می رسانند که شکارچیان متخلف به پارک وارد شده اند. دو محیط بان عازم منطقه می شوند و شب را در تعقیب و ردزنی متخلفین در کوه سپری می کنند.

نیمه های شب و در غیبت محیط بانان داخل پاسگاه گروهی از شکارچیان غیرمجاز وارد محیط بانی می شوند و پس از سرقت دو دستگاه موتورسیکلت تریل متعلق به دولت، با پرتاب کوکتل مولتوف و مواد منفجره دست ساز به درون پاسگاه، ساختمان محیط بانی قلعه یاور را به آتش می کشند.

یک سال قبل از این اتفاق شکارچی دیگری تفنگ به دست گرفته از اتوبان همت گوزن زردی را نشانه گرفت. گوزنی که در داخل محوطه فنس کشی شده و بیخ گوش مسوولان سازمان محیط زیست مشغول گردش بود. ناگهان شکارچی تیر اول را به سمت گوزن زرد شکلیک کرد. از کسی خبری نشد. تیر دوم شلیک شد از کسی خبری نشد تا اینکه تیر سوم هم به بدن گوزن برخورد کرد و از پا درآمد. شکارچی هم فرار کرد.

کینه شکارچیان روز به روز نسبت به طبیعت و محیط بانان افزایش یافت و برخوردهای فیزیکی و هجومی با حامیان طبیعت بیشتر شد. اوایل برخورد فیزیکی با محیط بان بعد شلیک به محیط بان بعد از آن پرتاب کوکتل مولتوف و از بین بردن حیوانات فقط با نیت لجبازانه.

محمدعلی اینانلو، کارشناس محیط زیست یکی از مخالفان ممنوع کردن شکار و اعلان جنگ دادن به شکارچیان است. او بارها به این مساله تاکید کرده بود که دشمنی میان محیط بانان و شکارچیان و بیابانگردان طبیعت نتیجه ای جز پاشیدن بذر کینه و دشمنی در میان آنها نخواهد داشت که این کینه ها در نهایت بلای جانسوزی خواهد شد که به جان طبیعت و حیوانات آن خواهد افتاد که تا ریشه آن را خواهد سوزاند.


خبر اخیر در مورد حمله شکارچیان با کوکتل مولتوف به پاسگاه محیط بانان را شنیده اید؟ شما قبلا در یادداشت هایتان اتفاقاتی مشابه این را پیش بینی می کردید ریشه این اتفاقات را در چه می دانید؟

من مساله لجبازی و شکارکشی را پیش بینی کرده بودم، ولی واقعا کوکتل مولتوف را پیش بینی نکرده بودم چون واقعا پیشرفته است! این اتفاقاتی که در بیابان می افتد همه معلول است، علت نیست و ما به دنبال علت نباید در بیابان بگردیم. کشته شدن محیط بان معلول است، کشته شدن خرس بالای آهار معلول است، کشته شدن گوزن زرد پارک پردیسان معلول است، پرتاب کوکتل مولتوف به پاسگاه معلول است. متاسفانه جامعه خبرنگاران محیط زیستی ما زمانی که می خواهند دنبال علت بگردند به سراغ معلول می روند همانطور مسوولین هم هر وقت می خواهند به دنبال علت بگردند به سراغ معلول ها می روند در صورتی که علت جای دیگری است.

 

معلول چه چیزی است؟

من در سال 71 مطلبی نوشتم با عنوان امکان اجرای قانون. آن موقع تازه زمانی بود که قوانین خلق الساعه برای ممنوعیت شکار و محدودیت در این باره که یکی از علت های همین معلول هاست توسط غیر متخصصین به صورت قانون در می آمد. این قانون شکارچی و محیط‌بان را مقابل هم قرار می داد. خلاصه مطلب من این بود، قانونی که نمی توانید اجرا کنید وضع نکنید. به دلیل اینکه اگر بنا به اجرا باشد نیرویش را ندارید و اگر نخواهید اجرا کنید قانون را بی اعتبار کرده اید. دوم اینکه هنگامی که این قوانین را وضع می کنید چه کسی باید این قوانین را اجرا کند؟ محیط بان در بیابان در شرایط سختی مثل سرمای بیش از حد یا گرمای بیش از حد. یا اینکه از نظر پزشکی افت قند خون پیدا کرده این قوانین را باید اجرا کند، طرف مقابل هم یک انسان کم سوادی است که او هم همین حالت ها را دارد و مسلح هم هست، عرصه هم عرصه خشنی است این دو طرف به هم تیراندازی می کنند. زمانی من این را گفتم که حتی یک محیط بان هم شهید نشده بود و یک شکارچی هم کشته نشده بود.


ریشه شکل گیری این کینه ورزی و لجبازی را از کجا می دانید؟

آخرین مقاله ای که بنده دراین باره نوشتم با عنوان «بوی خون می آید» بعد از زمانی بود که شکارچی گوزن زرد را در پارک پردیسان هدف قرار داد (که سرگذشت نامعلومی هم داشت). در آن زمان مدیر کل محیط زیست سخنرانی احساساتی کرد که خلاصه سخنرانی اعلان جنگ دادن به یک گروه بود. گفتند که شکار را کلا ممنوع می کنند. من در آن زمان اعلام کردم که شما با چه نیرویی اعلان جنگ می کنید. به پنج، شش میلیون آدمی اعلان جنگ می دهید که همه مسلح هستند، لباسشان، ماشینشان معلوم نیست و اکثرا تفنگ های غیرمجاز پنهان کرده در کوه دارند. من از همان زمان اعلام کردم که این اعلان جنگ تبعات دارد. این اعلان جنگ باعث زنده شدن فرهنگی می شود که سال هاست به فراموشی سپرده شده بود. این فرهنگ، فرهنگ شکارهای لجبازانه بود. در دهه 30 که سازمان شکاربانی و نظارت بر صید تاسیس شد یک عده آدم قلچماق از ژاندارمری آوردند به عنوان نیروهای سازمان شکاربانی و نظارت بر صید، اینها با همان فرهنگ وکیل باشی خودشان شروع کردند به قلع و قمع و کتک زدن که نتیجه آن هم شکارهای لجبازانه شد. تقریبا شبی نبود که برای نشان دادن لجبازی شان سرو کله و دست و پای 10-20 آهو در گونی پر نشود و به داخل ساختمان های شکاربانی پرت نشود اتفاقا یکی از دلایلی که نسل آهو رو به انقراض رفت همین کارهای لجبازانه بود که دلیل آن هم مقررات و رفتارهای غلط بود. این روش مدت ها بود با آمدن محیط بان های تحصیلکرده و با تجربه ای مانند بیژن دره شوری و هوشنگ ضیایی اصلاح شد و رفتارها محترمانه شد. در نتیجه فرهنگ شکارهای لجبازانه به تدریج از بین رفت. اما با قوانین غلطی که در این مدت از 20 سال پیش همینطور به تدریج وضع شده و بیرون آمده و بین محیط بان و کسانی که به شکار می روند ایجاد دشمنی کرده باعث این اتفاقات شده است.


پس علت را سیاستگذاری های غلط در دوره های قبل می دانید؟

صد در صد. این حس لجبازی باعث تیراندازی به طرف محیط بان، حمله با کوکتل مولتوف و آتش زدن جنگل ها می شود. اینها تماما لجبازی هایی است که شکارچیان می کنند. مسوولان محیط زیست به کسانی اعلان جنگ دادند که این کارها را قادر هستند انجام دهند. علت را در بیابان نباید جست و جو کرد علت را در جای دیگری باید جست و جو کرد که تصمیم گیری های محیط زیستی انجام می شود. تصمیم هایی که غیر کارشناسانه است. کسانی راجع به بیابان تصمیم گیری می کنند که تا به حال یک شب در بیابان نخوابیده اند. برای کسانی که 2ماه پوتین از پایشان در نمی آید کسانی تصمیم می گیرند که تا به حال پوتین به پا نکرده اند. کسی که برای بیابان اندیشه می کند باید از جنس خود بیابان باشد.


با این اوصاف چه تدبیری می توان اندیشید تا جلوی این لجبازی ها گرفته شود و محیط زیست بیشتر از این آسیب نبیند؟

چاره کار یک مطلب بسیار طولانی می طلبد و بحث کاملا فنی است که باید به صورت یک میزگرد بررسی شود. اما به صورت خلاصه چاره کار هر چیزی که هست ایجاد دشمنی میان محیط بان و بیابانگردهای مسلح نیست. این دشمنی از هرجا جلویش گرفته شود خوب است. برای تصمیم گیری در این حوزه باید در بیابان خوابیده باشید و با محیط بان گذرانده باشید. روانشناسی بیابان چیز دیگری است. تا به حال ما یک درگیری فیزیکی با محیط بان داشتیم بعد شد تیراندازی به طرف محیط بان حالا شده کوکتل مولتف این واقعا خطرناک است چون اگر جلوی این کارها گرفته نشود شاهد اتفاقات بدتر هم خواهیم بود.

در گذشته هم شاهد تصمیمات غلط اینچنینی بوده ایم. یکی از تصمیمات غلط سازمان محیط زیست آوردن دلبر و کوشکی به پارک پردیسان است. برای ازدیاد نسل یوزپلنگ تصمیم گرفته شده است که کوشکی و دلبر که سال ها در بیابان از هم جدا زندگی می کنند در پردیسان کنار هم قرار گیرند. به جای کنار هم قراردادن این دو در بیابان برای جفت گیری تصمیم گرفتند آنها را در هوای آلوده‌ای که ما قادر به تنفس نیستیم این دو حیوان جفت گیری انجام دهند. این پلنگ ها هم سرگذشت ببرهایی را پیدا خواهند کرد که مشمشه یکی یکی آنها را از پا درآورد. تصمیم نادرست دیگر سازمان ول کردن شیر در میانکاله است. این تصمیم به دلایلی اشتباه است. اولا که میانکاله دیگر از دست گاوداری ها و گوسفندداری ها جای سوزن انداختن ندارد بعد هم اگر مساله کمبود جا وجود نداشته باشد طبیعت آن طبیعت شیر نیست. شیر یک طبیعت دیگری دارد در صورتی که آنجا درخت انار وحشی قرار دارد که قاعدتا غذای شیر نیست.

 

چاره مقابله با این لجبازی ها چیست؟

چاره این کار، فعالیت های فرهنگی است. یعنی به جای بگیر وببند و زنجير و دشنه نشان دادن، مسوولان محیط زیست باید در رسانه ها با مردم حرف بزنند. همه را با یک چوب نرانند. اینهایی جنکل آتش می زنند، حیوانات را می زنند. کوکتل مولتوف می زنند، به چند دسته تقسیم می شوندو. انهایی که کاملا موجودات وحشی حیوان کش و وحشی که هیچ حرفی با انها نداری و با هیچ حرفی هم درست نمی شوند. نمونه اش آن کسی که شکم خرس را پاره می کنند. ما با اینها نه کاری داریم و نه به جایی می رسیم. یک دسته شکارچی های غیرمجازی هستند که در حاشیه شهرهای کوچک زندگی می کنند و برای خودشان شکار می کنند. می شود با اینها کار فرهنگی کرد و به آنها گفت با شما کاری نداریم. این طبیعت برای شماست. البته به این معنا نیست که اینها را اعمال قانون نکنیم.

یک دسته هم شکارچی های تحصیل کرده و فهمیده هستند. نه فقط آنهایی که دکتر و مهندس هستند. علاوه بر اینها فردی که در فلان دهات زندگی می کند اما محیط زیست را می فهمد. کسی است که قانون را می شناسد و دلش می خواهد با قانون همکاری کنند. به شرطی که سازمان محیط زیست هم انها را به حساب بیاورد. اینها حافظان بالقوه محیط زیست هستند. هرچند که شکارچی هستند. (لطفا دوستان جوان احساساتی به من حمله نکنند که از شکارچی ها دفاع می کنی) اگر آدمهایی از جنس خودشان با اینها حرف بزنند، گوش می دهد. لزوما لفظ قلم حرف زدن و لباس شیک پوشیدن،‌ اینها را تحت تاثیر قرار نمی دهد. با اینها باید امیرخان آهنی حرف بزند. آقای کاوه از اصفهان صحبت کند. بیژن دره شوری و هوشنگ ضیایی و خسرو سریری حرف بزنند. این جماعت به آدم های اتوکشیده اطمینان نمی کنند. اگر با اینها به زبان خودشان حرف زده شود، در درجه اول خودشان شکار نمی روند. در درجه دوم خودشان حافظ محیط زیست می شوند. ما فراموش نکنیم مناطق چهارگانه ای که اکنون باقی مانده مثل پارک ملی گلستان، خوش ییلاق، میانکاله، توران، بمو، قمشلو، کلاه قاضی و ده‌ها منطقه دیگر، یادگار شکارچی هاست. شکارچی هایی نظیر اسکندر فیروز، گل سرخی، مرحوم منوچهر ریاحی و ... لطفا دوستان پارک پردیسان و جوانان احساساتی همه شکارچی ها را به یک چوب نرانند. 

الان منهای آن ۵ میلیون نفری که اسلحه در دست دارند، چیزی در حدود یک میلیون نفر شکارچی مجاز داریم. یک دهم اینها را هم بتوانیم جذب این پیشنهاد کنیم، می شوند ۱۰۰هزار نفر. این عدد را تقسیم کنید به کل نیروی محیط زیست که ۳ هزار نفر است. ببینید چند نفر محیط بان علاقمند به طبیعت خواهیم داشت. دلسوز و طبیعت شناس که حاضرند از جیب خودشان هزینه بکنند، با ماشین شخصی خودشان با بنزین خودشان، بدون چشم‌داشت، مناطق را حفاظت کنند. در زمستان های سنگین، به حیوانات علوفه و دانه بدهند، کمااینکه همین الان هم می کنند. بنابراین لطفا کاری نکنید که بیش از این بوی خون بیاید. الان به کوکتل مولتوف رسیده ایم. به کشته شن گوزن زرد پردیسان رسیده ایم، خداوند آخر و عاقبت را بخیر کند

 

قرق اختصاصی کمک نمی کند؟

یکی از اصولی ترین راه های چاره، اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی است. سالهاست درمورد محیط زیست من فریاد می زنم که این کار را بکنید. خوشبختانه خانم دکتر ابتکار، به تازگی به این نتیجه رسیده و آن را عنوان کرده است؛ قرق اختصاصی. اما این کار شرط و شروط دارد. اولا باید دور از هرگونه رانت و رانت‌خواری باشد. به دور از هرگونه فامیل بازی و پارتی بازی باشد. مناطق به کسانی واگذار شود که چه از نظر اخلاقی و چه از نظر عشق و علاقه و چه از نظر مالی از پس این کار برآیند. تازه اگر این اتفاق هم بیفتد، سازمان حفاظت محیط زیست شق القمر نکرده است. و حق ندارد منتی بگذارد. چراکه طبق نص صریح قانون، یکی از وظایف عمده سازمان محیط زیست، تکثیر و رهاسازی گونه های جانوری است. اگر سازمان محیط زیست از ۲۰ سال پیش به این وظیفه قانونی خود عمل می کردُ اکنون بجای ۱۱۶ هزار چهارپای قابل شکار که خود سازمان آمار می دهد، یک میلیون ۱۶۰ هزار شکار داشتیم که در آن صورت، به دور از احساسات، و سانتینانتالیزم می توانستیم به رتحتی اجازه شکار بدهیم، برای مردم و جوامع محلی ایجاد درآمد و شکل بکنیم، برای مملکت ارز بیاوریم و اطمینان کامل داشته باشیم که این لجبازی های احمقانه بروز نخواهد کرد. کوکتل مولتوف که هیچ، ترقه ای هم در قمیش‌‌‌لو منفجر نمی شود.

۴۷۲۳۳

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 376547

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 10 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 32
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۰۸:۳۰ - ۱۳۹۳/۰۶/۳۱
    126 1
    متاسفانه صدا و سيما هم هيچ برنامه اي براي حفظ محيط زيست و حفظ جانواران كمياب ارائه نمي دهد .
    • بی نام IR ۱۲:۱۲ - ۱۳۹۳/۰۶/۳۱
      64 1
      ياد اون جمله آن شاعر افتادم كه گفته بود ،سنگ ها را بسته اند و سگ ها را باز كرده اند شما براي محيط بان مجازات و جريمه سنگين در نظر ميگيريد ولي براي شكارچي متخلف كه حتي با ككتول مولوتوف به ساختمان ،اموال و مامور دولت حمله كرده مجازاتي در نظر نگرفته ايد
  • بی نام A1 ۰۸:۳۲ - ۱۳۹۳/۰۶/۳۱
    يعني ميگيد بهشون باج بديم،دارند كار خلاف مي كنند بايد مجازات بشند،اگر بهشون امتياز بي خودي بديم باز هم امتيازبيشتر مي خواند،چند نفر را حبس و جريمه سنگين بديد،حساب كار دست بقيه مياد
    • بی نام IR ۱۲:۱۳ - ۱۳۹۳/۰۶/۳۱
      49 2
      از لحاظ حقوقي مگر اين شكارچي ها داراي حقي بوده اند كه بخواهيم آن حق را بهشون برگردانيم،تا الانشم كار غير قانوني كرده اند
    • بی نام IR ۱۲:۱۵ - ۱۳۹۳/۰۶/۳۱
      64 5
      ايشان حامي محيط زيست هستند يا حامي شكارچيان غير مجاز خلافكار
  • علی سام A1 ۰۸:۳۶ - ۱۳۹۳/۰۶/۳۱
    چه لذتی داره که جانی را که خدا داده ما از یک حیوان بگیریم؟؟؟......مگه حیوانات وسیله لذت ما انسان ها هستن؟؟؟
  • رشید A1 ۰۸:۵۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۳۱
    22 77
    باسلام خدمت جناب آقای اینانلو مدتی بود ازشما مطلبی نخوانده بودم با ارزوی بهترینها برای شما متاسفانه در سازمان محیط زست هرساله تصمیم های غلط ونابجا باعث تخریب حیات وحش شده وتمام این مسائل به طبیعت دوستان وشکارچیان قانونمند منعکس میشود ای کاش ازافرادی کمک گرفته میشد که مانند شما کارشناس رشته خود باشند هر کشتار بیرحمانه ای در حیات وحش ایران بر میگردد به من وامثال من که چند ماه هم از فصل شکار آزادمیگذرد ولی به بهانه های مختلف از دیدن طبیعت ما رامنع میکنند ولی آن شکارکشها که تعدادشان بی شمار است درتمام فصول سال بدون هیچ مزاحمتی به کارشان میپردازند ای کاش درهر ارگانی مدیری باتدبیر وکاربلد بود و وضع ما از این که بسرمان آمده بهتر به امید موفقیت شما ودوستداران شما وطبیعت
  • بی نام IR ۰۸:۵۹ - ۱۳۹۳/۰۶/۳۱
    89 9
    ایشون باید رئیس سازمان حمایت از مصزف کنندگان شکارچی های محیط زیست بشه؟ نه مدافع محیط زیست
  • دوستدار محیط زیست RO ۰۹:۱۳ - ۱۳۹۳/۰۶/۳۱
    92 13
    شما شاید خودتان شکارچی باشید که به این شکل صحبت میکنید.... آیا واقعا دلتان به حال حیوانات و محیط زیست میسوزد . به نظر من ممنوعیت شکار کاملا درست و منطقی است.
  • بی نام EU ۰۹:۱۳ - ۱۳۹۳/۰۶/۳۱
    34 72
    هیچ جای دنیا شکار رو کلا ممنوع نمیکنن. در ایالت شمالی امریکا خصوصا آلاسکا شکارچی بودن و تفنگ داشتن اصلا یک ارزش اجتماعی هست که حتی برای تبلیغات انتخاباتی هم استفاده میکنن. ما باید یک حالت اعتدالی و پایدار ایجاد کنیم نه این ور بوم نه اون ور بوم.
    • بابک A1 ۱۰:۳۷ - ۱۳۹۳/۰۶/۳۱
      58 8
      در خارج بدلیل وجود تعادل در طبیعت خللی بوجود نمی آید اما در ایران هیچ تعادلی وجود ندارد ... یهو دیدی نسل یه حیوون بیچاره منقرض شد
    • بی نام IR ۰۶:۴۶ - ۱۳۹۳/۰۷/۰۲
      8 5
      براي اينكه در آمريكا حيات وحش به اين شدت در حال انقراض و نابودي نيست دوست عزيز. در ايران از حيوانات وحشي تعداد اندكي گاهي در حد انگشتان يك دست باقي مونده
  • بی نام IR ۰۹:۱۷ - ۱۳۹۳/۰۶/۳۱
    39 4
    شکارچی در تمام زمینه‌ها معلول است
  • سعید A1 ۰۹:۲۴ - ۱۳۹۳/۰۶/۳۱
    39 1
    ضعف قوانین در این مملکت باعث گردن کشی متخلفین می شود.
  • بی نام IR ۰۹:۲۹ - ۱۳۹۳/۰۶/۳۱
    36 3
    الاسكا رو با ايران يكي ميكني ديگه فكر ميكنم حداقل تو ايران اين رو ميدونن تعداد بعضي از حيوانات محدود است كه مامور ميگذارند و محدوديت ايجاد ميكنند.
  • بی نام IR ۰۹:۲۹ - ۱۳۹۳/۰۶/۳۱
    52 1
    مجازات ها سنگین نیستند تازه محیط بان بخت برگشته دستش بخوره به شکارچی بیفته باید کلی دیه بده
  • بی نام A1 ۰۹:۳۶ - ۱۳۹۳/۰۶/۳۱
    22 87
    خواهشا بچه سوسولهای بیا بون ندیده نظر ندن . کسی باید نظر بده که تا سرحد مرگ بیابونو دیده تو آغوشش خوابیده و از تشنگی حتی آب رادیاتور ماشیینشو خورده . شما چه میفهمید طلوع و غروب خورشید توی دنیایی که پای آدمیزاد بهش نرسیده تا الودش کنه یعنی چی . و شکار جزئی از این شیوه زندگیست . شکار معقول نه نسل کشی.
    • بی نام IR ۱۰:۲۷ - ۱۳۹۳/۰۶/۳۱
      52 1
      همه گونه های جانوری ما در خطر انقراض قرار دارند هرکسی هوس شکار داره زحمت بکشه بره افرررررریقا
    • بی نام IR ۱۰:۳۱ - ۱۳۹۳/۰۶/۳۱
      55 2
      شما هم فكر مي كنم شهر رونديدي كه اينجوري مردم رو خطاب مي كني.
    • بی نام IR ۱۰:۳۵ - ۱۳۹۳/۰۶/۳۱
      36 1
      برو بابا
    • بی نام A1 ۱۰:۴۳ - ۱۳۹۳/۰۶/۳۱
      31 1
      چه مغرور شما خوبی اینها واسه لج بازی ادم میکشن.... اونوقت شما نتظار شکار معقول ازشون دارید حال کنن و لذت ببرن فقط همین بقیه اش مهم نیست.
    • بی نام A1 ۱۱:۱۱ - ۱۳۹۳/۰۶/۳۱
      61 2
      من بچه سوسولی هستم که 56 ماه جبهه بودم آب رادیاتور نخوردم اما آب گل آلود و غذایی مونده تا دلت بخواد شکار حیوانات و شکارچی بودن اونهم در قرن بیست و یک زمانی که برای لذت باشه نه ارتزاق و یا دفع شر خوی گرگ صفتانه و مذموم است اگر قوانین ما درست بود و دست و پای محیطبانان عزیز را نمیبست خودم محیطبان میشدم تا روزی حداقل یک شکارچی گرگ صفت را شکار کنم...
    • بی نام A1 ۱۷:۵۴ - ۱۳۹۳/۰۶/۳۱
      17 2
      شکار جزئی از زندگی برابره، تویی که داری با آب رادیاتور زنده میمونی داری تقلب می کنی، تعادل طبیعت مالِ زمانی هستش که شکار و شکارچی از امکانات برابر استفاده کنن... تو بدون ماشینت تا اونجا نمی رسیدی که بخوای شکار کنی و بدون آب رادیاتورش باید از تشنگی هلاک می شدی و خوراک جونورای اونجا می شدی سرخوش، سرخوش، با ماشین گرونقیمتت پاشدی برا تفریح داری رفتی کشتار و حالا اینقدر بی ادبانه، درنده خویی ات رو به رخ می کشی؟
  • مهدیه A1 ۱۰:۳۷ - ۱۳۹۳/۰۶/۳۱
    48 1
    یعنی چی.... یعنی شکارچیا لج می کنن ادم میکشن اینها اینقدر حیوان کشتن انگار خوشون عوض شده والا اخر لج کردنمون اینه که جند ساعت چیزی نخوریم، حرف نزنیم قهر کنیم یا کاری را انجام ندیم... اگر واقعا از سر لج بازی محیط بان می کشن بگیرن این ادم ها را همشون بندازن زندان چون اینها برای جامعه هم خطرناکن... فردا روزی دیدی از یک چیز دیگه خوششون نیومد لج کردن... نمیشه اینطور که
  • تقاضا IR ۱۰:۵۰ - ۱۳۹۳/۰۶/۳۱
    38 0
    به محیط‌بانان اختیارات بیشتری بدهید...
  • بی نام A1 ۱۰:۵۱ - ۱۳۹۳/۰۶/۳۱
    14 3
    گل گفتی: قانونی نزارید که نتونید اجراش کنید اعتبار قانون بره.
  • امید A1 ۱۰:۵۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۳۱
    48 2
    جناب اینانلو شما قبل از آنکه طرفدار محیط زیست شناخته بشید . شکارچی هستید این رو اکثر کسانی که شما رو از دور یا نزدیک میشناسند خبر دارند .
  • بی نام A1 ۱۰:۵۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۳۱
    32 2
    شكار بايد كلا ممنوع بشه و وظيفه محيط باني رو نيروي انتظامي بر عهده بگيره،
  • بی نام A1 ۱۱:۵۳ - ۱۳۹۳/۰۶/۳۱
    24 1
    شکار را بگدارید وقتی طبیعت خودرا ترمیم کرد ودر ضمن شکارچی از کشتن حیوان در قفس سیراب شد ویا از صدمه زدن به یک محیط بان .اقا این حزفها دیگه از شما بعید بود
  • بی نام IR ۱۱:۵۴ - ۱۳۹۳/۰۶/۳۱
    37 2
    شكار بايد ممنوع بشه
  • گیاه خوار A1 ۰۷:۴۴ - ۱۳۹۳/۰۷/۰۲
    11 3
    پس ازین به بعد دزدی رو هم آزاد کنیم ، چون ممنوعه دزدان لج می کنند و دزدی می کنند قتل و غارت و تجاوز رو آزاد کنیم ، چون ممنوعه قاتلان و غارتگران لج می کنند و انجام می دهند درضمن آقای اینانلو شکارچیه، کارشناس محیط زیست که شکارچی نمی شه عزیز من.
  • بی نام A1 ۱۰:۲۶ - ۱۳۹۳/۰۷/۰۶
    4 3
    تقدیس اینانلو چرا؟ چون خوش تیپ است؟‌ چون چهره رسانه‌ای است؟ چون خوش صداست؟‌ چون به طبیعت مرد مشهور است؟ چون حرف حساب می‌زند؟ چون شکارچی است؟ دوستان عزیز خبرآنلاین ما به شما دلبسته‌ایم. به طبیعت این سرزمین دلبسته‌ایم؟‌ عبدالجواد تو آنجایی و این طور می‌شود؟ کثیریان تو فقط دلت به حال سینما می سوزد؟‌