آغاز:آنگونه که در خبرها آمده است, چند تن از چهره های شناخته شده عرصه موسیقی و آواز گرد هم آمدند و در همراهی با جشن خانه موسیقی جشنواره موسیقی تهران را در 12 تا 18 شهریور در تهران برگزار خواهند کرد.

آقایان سهراب و تهمورث پورناظری,همایون شجریان و علیرضا قربانی از جمله اعضای این شورا هستند که در چند گفت وگویی که از آنها منتشر شده است قصدشان را کمک به خانه موسیقی و رساندن صدای منتقدان به هیئت مدیره و ... عنوان کرده اند و البته جابه جا از مسئله کپی رایت و حقوق مصنفان موسیقی صحبت کرده اند

آقای علیرضا قربانی نیز در گفت وگویی با سایت خانه موسیقی اعلام کرده است:درآمد حاصل از فروش بلیت کنسرت های یادشده برای کمک به خانه موسیقی داده خواهد شد.

در این یادداشت کوتاه قصد طرح این پرسش را دارم که شورای یادشده چرا این کمک را می کند و اصولا این کمک چه دردی از خانه موسیقی دوا خواهد کرد؟ و در آخر نیز پیشنهادی را مطرح خواهم کرد که به گمان من در صورت جدی گرفتن می تواند راهی و روزنه ای باشد برای برون رفت خانه موسیقی از وضعیت برزخی که به آن دچار است.

میانه:وضعیت برزخی خانه موسیقی چیست؟ آونگ شدن میان کار صنفی و کار هنری و البته چربش بیش از اندازه کار هنری بر کار صنفی. شاید دوستان بگویند که خانه موسیقی برای بیمه و برخی مسائل معیشتی هنرمندان هم تلاش هایی صورت می دهد که باید در مورد موضوع اول گفت که این کار را ادارات کل ارشاد هر شهر و استان هم می توانند انجام دهند, حتی بهتر و کارشناسانه تر از خانه موسیقی و در مورد دوم هم که خانه موسیقی مدام به ماهی گرفتن و ماهی دادن ( یک ضرب المثل معروف) مشغول است و کسی به یاد ندارد که آنها در مسائل صنفی کارگاهی دو روزه برگزار کنندو اهل موسیقی را با برخی از حقوق ابتدایی خودشان آشنا سازند در حالی که کارگاه‌های هنری آنها الاء ماشاء‌الله در حال برگزاری است.

وقتی یک کانون 700نفری, مثل کانون سازسازن را غیر قانونی تعطیل می کنند و سه سال از زمان تعطیلی گذشته ،هیچ انتخاباتی برگزار نمی کنند, آن زمان نباید در عقل صنفی آنها تردید های جدی روا داشت؟ وقتی در اساسنامه تصریح شده است که مدت زمانی اعضای هئیت مدیره دو سال است و الان نزدیک به 4 سال است که هیئت مدیره در مخالفت با این اصل بدیهی و به صورت غیرقانونی ادامه مسیر داده است و می دهد , آنگاه نباید در درک و دریافت صنفی آنها دچار شک و تردید شد؟
وقتی از یکی از مدیران میانی سازمان فرهنگی و هنری دعوت می کنند که به نشست هیئت مدیره بیاید و او هم درباره تعطیلی آموزشگا های موسیقی قول می دهد بعد از ایام ماه مبارک رمضان این کلاس ها بازگشایی خواهد شد و خبر آن هم به عنوان یک کار صنفی مهم از سوی خانه موسیقی انعکاس می یابد و الان ماه شوال هم تمام شده و احدی از خانه موسیقی به اعضاء و مردم و علاقه مندان موسیقی توضیح نمی دهد که ماجرا چیست و چرا بعد از رمضان پی گیر کار نشدید؟ چه باید گفت؟ نباید دچار ابهامات فراوان شد؟
نگارنده در سال هایی که در خانه موسیقی فعال بود(به خصوص زمانی که بازرس خانه موسیقی بود و این امکان را داشت که مکاتبات و نیز گردش مالی و هزینه کرد خانه موسیقی را ببیند و بر همان اساس گزارش تهیه کند),تقریبا به این جمع بندی رسید که خانه موسیقی حتی برنامه سالانه ندارد , چه برسد به برنامه دو ساله و چهار ساله و .... و در مسائل صنفی نیز دانش هیئت مدیره و اعضاء بسیار پایین است و یا اینکه به دلیل ترجیح منافع فردی بر منافع جمعی علاقه ای به بهره گیری از این دانش برای ارتقای دانش صنفی اعضا ندارند. البته شاید یکی دو تن از اعضای هیئت مدیره که اتفاقا حقوقدان هستند بر این نوشته خرده بگیرند اما نگارنده مشاهده نکرد که برای مسائل مهم صنفی قدمی بردارند. نمونه اش بسته کپی رایت بود که نگارنده به کانون پژوهشگران پیشنهاد داد و بعد از کناره گرفتن از فعالیت در خانه موسیقی کلا به بوته فراموشی سپرده شد.
انجام:به نظر می رسد شورای مشاوران خانه موسیقی بهتر است از چهره هایی چون کامبیز روشن روان,داریوش طلایی,محمدرضا درویشی,ساسان فاطمی,محمدعلی کیانی نژاد,رامین جزایری،و ده ها موزیسین شناخته شده دیگر بپرسند که چرا عطای خانه موسیقی را به لقایش بخشیدند.

یک توصیه دیگر هم به شورای مشاوران دارم که قطعا با حسن نیت در این کار قدم گذاشتند. دوستان و همصنفان گرامی شما قرار است بخشی از درآمدهای کنسرت را به خانه موسیقی بدهید؟ آیا برای این پول بی زبانی که قرار است به خانه موسیقی بدهید، فکر کرده اید و می دانید که قرار است این پول صرف چه کاری شود؟
در کشورهای توسعه یافته وقتی به نهادی مدنی پول و هزینه ای داده می شود, اولا این پول بابت یک طرح و ایده که تمامی جوانب آن کارشناسی شده اعطاء می شود و ثانیا ناظری بر آن پروژه گمارده می شود که مرحله به مرحله هزینه کردن پول را با برنامه پیشنهادی تطبیق می دهد؟ در ضمن کار هم اگر آموزش هایی لازم باشد به آنها داده می شود تا هزینه های اضافی صورت نگیرد. وگرنه این پول بی زبان صرف هزینه های جاری خانه موسیقی شده و یک سال بعد همین گروه از شورای مشاوران دست حسرت بر دندان می گزند و همانند نگارنده و خیلی از اهل موسیقی که نام برخی از بزرگانشان را آورده ام ، عطای همکاری و معاضدت با هیئت مدیره مادام العمر خانه موسیقی را به لقایش می بخشند.
دوستان مشاور!بهتر است به خانه موسیقی ماهیگیری را یاد دهید و نه ماهی خوردن و ...

توضیح: این یادداشت هفته گذشته در روزنامه فرصت امروز منتشر شد.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 375601

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 4 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 3
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • رضا US ۱۹:۱۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۲۶
    3 1
    قای مختاباد عزیز ممنون از یادداشتتون مطابق معمول تون روی واقعیت های گزین شده ی درستی انگشت گذاشتید و افسوس که گوش شنوایی نیست و کسی هم در این برزخ آباد پی گیر این همه کارهای خطای اقایان نیست.
  • بی نام US ۱۷:۴۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۲۸
    6 1
    واقعا خواندن اینگونه نقد ها درد ناک است . چرا که باید ابتدایی ترین مسایل را دروباره و صدباره گفت و دریغ از گوش شنوایی. چرا مسولان خانه جوابی به این نقدها نمی دهند . حتما خود را تافته جدا بافته ای از جامعه موسیقی می دانند و فکر می کنند با دعوت از شجریان ها دیگر نظر باقی مردم اصلا مهم نیست. خداوند اعصاب ما را به خیر کند و انتظارات ما را بسیار کم.
  • بی نام US ۱۷:۵۳ - ۱۳۹۳/۰۶/۲۸
    5 1
    باتشکر از دلسوزی و دقت نظر شما برای مشکلات صنف موسیقی . بهتر است زیل عناوین اهمال ها به عدم رای گیری جدید به شورای عالی خانه موسیقی که وقت آن چهار ماه قبل تمام شده هم بیندازید. اما اصلا فرقی نمی کند چون نه برای کسی مهم است و نه برای حتی اعضای آن . وقتی استاد شجریان که چهار ماه است تاریخ مسولیتش تمام شده و یاد آوری هم نمی کند که دوباره صوری رای گیری شود چه انتظار از بقیه.