۰ نفر
۲۴ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۳:۲۴

برای سفر رئیس جمهور به آسیای میانه، دو کشور تاجیکستان و قزاقستان انتخاب شدند که به نظر من، ارتباط با این کشورها اهمیت زیادی داشته و این سفر به درستی برنامه ریزی شده بود.

ما با کشور تاجیکستان پیوند فرهنگی داشته و دارای سابقه تمدنی مشترک هستیم. تاجیکستان، فقیرترین کشور آسیای مرکزی است و کمتر کشوری حاضر می شود در آنجا سرمایه گذاری کند. زمینه های خوبی برای سرمایه گذاری ایران در تاجیکستان وجود دارد. ایران دو پروژه مهم در تاجیکستان انجام داده است، یکی سد و نیروگاه سنگ توده 2 بر روی رودخانه وخش است که هر کسی از این پروژه بازدید کرده و ببیند که مهندسان ایرانی چگونه یک سد به این بزرگی را در این نقطه محروم ساخته اند، به خودش می بالد.
آقای دکتر روحانی در سفر خود، بخش دیگری از این نیروگاه را راه اندازی کردند. تعدادی از مهندسان ایرانی بر روی این پروژه عظیم کار می کنند و علاقمند هستند که این تکنولوژی را به برادران تاجیک منتقل کنند. از آغاز به کار ساخت سد و نیروگاه، مهندسان ایرانی به مهندسان جوان و کارمندان تاجیکی آموزشهای لازم را یاد دادند تا پس از تحویل آن، تاجیکها بتوانند نسبت به نگهداری آن اقدام کنند. این انتقال تکنولوژی و خدمات مهندسی کار بسیار اساسی است.
بخش دیگر سرمایه گذاری ایران در تونل نقب استقلال است که 5 کیلومتر بوده و بخش شمالی تاجیکستان را به جنوب وصل می کند، جایی که گردنه های بسیار برفگیر داشته و در زمستان با مشکلات زیادی مواجه بوده و حتی امنیت و تمامیت ارضی تاجیکستان را به خطر می اندازد. ساخت این تونل هم بسیار مهم و اساسی است، هر چند به خوبی نگهداری نشده و آقای احمدی نژاد در افتتاح آن عجله کرد و متأسفانه زمانی که بتن ها و تأسیسات روشنایی آن آماده نشده بود، آن را افتتاح کرده و ضرر و زیان بسیار زیادی از نظر حیثیتی به ایران وارد شد. حتما آقای روحانی در سفر به این کشور درباره چگونگی انجام این تعهدات مذاکره کرده است.
افتتاح ناقص این تونل، بازتاب خیلی منفی داشته و با این که ایران در تاجیکستان حدود 65 میلیون دلار سرمایه گذاری کرده ولی نتوانسته ایم بهره خوبی ببریم.
ما در تاجیکستان می توانیم در بخش صنعت بویژه صنعت آلومینیوم سرمایه گذاری کنیم. تاجیکستان ظرفیت تولید حدود300 هزار تن شمش آلومینیوم در سال را دارد، ولی متأسفانه صنایع آلومینیومی نداشته و آلومینیوم خام صادر می کند. ایران می تواند در آنجا کارخانه های وابسته و زیردستی در حوزه نورد و مصالح مصرفی بسازد که متاسفانه تاکنون در این زمینه کار اساسی انجام نشده اما باید کار اساسی شود.
به نظرم هر نوع سرمایه گذاری در تاجیکستان باعث ایجاد رفاه و اشتغال در این کشور شده و حوزه نفوذ ایران را در این کشور بالا می برد. سرمایه گذاری در بخش کشاورزی، صنایع تبدیلی و بسته بندی نیز بسیار می تواند موثر باشد، چون در تاجیکستان، به هیچ عنوان چنین صنایعی پیشرفت نکرده و ایران می تواند در آنجا سرمایه گذاری کند.
سفر آقای روحانی به تاجیکستان از جهات دیگر نیز دارای اهمیت بود. تاجیکستان از لحاظ نظامی به دلیل احداث سد راگون از سوی کشور ازبکستان تهدید می شود، احداث این سد می تواند به شکوفایی منطقه کمک کرده و تاجیکستان را به بزرگترین صادر کننده برق در منطقه تبدیل کند. تاجیکستان علاقمند است که ایران پشتیبانی خود را از این کشور اعلام کند. چند سال گذشته در یک برنامه نوروزی که نظامیان ایران در آنجا رژه رفتند، بازتاب وسیعی در بین مردم داشت و تاجیکها می گفتند که در صورت حمله کشورهای دیگر، ایران، متحد و هوادار ما خواهد بود.
سرمایه های ایرانیان به جای این که به کشورهای عربی و حاشیه خلیج فارس برود، بهتر است در تاجیکستان سرمایه گذاری شود تا به حوزه نفوذ ایران در منطقه کمک کند.
اهمیت دیگر سفر دکتر روحانی به تاجیکستان درباره تأمین آب است. وزیر محترم نیرو اعلام کرده است که احتمالا از کشورهای دیگر آب وارد کنیم، یکی از کشورهایی که می تواند آب برای ایران تأمین کند و آب مازاد هم دارد، تاجیکستان است که از طریق افغانستان یا ترکمنستان می شود لوله های انتقال آب را ساماندهی کرد. بنابراین هم از لحاظ استراتژیک و هم از لحاظ فنی، علمی و فرهنگی، تاجیکستان برای ما اهمیت خاصی دارد که سفر اقای روحانی در این زمینه مثبت ارزیابی می شود.

ارزیابی سفر رئیس جمهور به قزاقستان

سفر دکتر روحانی به کشور قزاقستان نیز حائز اهمیت است. قزاقستان، ثروتمندترین کشور آسیای مرکزی است. برای مثال در شرایطی که تولید ناخالص داخلی تاجیکستان در سال گذشته 8 میلیارد و 500 میلیون دلار و بسیار ناچیز بوده، ولی تولید ناخالص داخلی قزاقستان 224 میلیارد دلار بوده که رقم شگفت انگیزی است. درآمد سرانه قزاقستان حدود 13 هزار دلار است.
به کمک راه آهنی که در حاشیه دریای خزر و بین کشورهای ایران، ترکمنستان و قزاقستان ساخته می شود، ایران می تواند به راحتی با قزاقستان و از آن طریق با روسیه ارتباطات ریلی داشته باشد. یعنی راه آهن ایران به ترکمنستان وصل شده و تا قزاقستان ادامه پیدا می کند. احداث این راه آهن باعث می شود ما بتوانیم از تنگنایی که ازبکستان در ارتباطات ما با کشورهای آسیای میانه ایجاد می کند، عبور کنیم.
قزاقستان، کشور بزرگی است و دو برابر ایران مساحت دارد اما جمعیت آن، 17 میلیون نفر است. تولید کننده مواد خام بوده و بسیاری از مواد معدنی و به ویژه اورانیوم در این کشور فراوان بوده و نفت و انرژی زیادی دارد. کشور صنعتی هم هست. اگر بتوانیم در قزاقستان سرمایه گذاری کنیم یا مازاد سرمایه قزاقستان را به سوی خودمان جلب کنیم، کار بزرگی کرده ایم و دکتر روحانی هم به این دلیل به قزاقستان سفر کردند.
می دانیم که کشور قدرتمندی هم در آسیای مرکزی وجود دارد به نام ازبکستان که علاقمند نیست با ایران رابطه داشته باشد و بیشتر به عنوان یک قدرتِ بازی خراب کن است تا بازیگر. به همین سبب ارتباطات درون آسیای مرکزی به گونه ای است که باید از ازبکستان بگذرد و برای این که این انحصار شکسته شود، کشورها باید مسیرهای دیگری را دنبال کنند از جمله مسیر ایران - افغانستان - آسیای مرکزی که دولت آقای روحانی در این زمینه تلاش می کند.
در این زمینه، احداث راه آهن چابهار بسیار مهم بوده که هندیها علاقمند به سرمایه گذاری در آن هستند و چند روز دیگر قراردادی که در سال 2003 قرار بوده به امضاء برسد، امضا خواهد شد. این راه آهن، از چابهار به افغانستان رفته و از طریق خاک افغانستان ما را به مرزهای آسیای مرکزی، یعنی کشورهای تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان متصل می کند.
بنابراین اهمیت منطقه ای سفر آقای روحانی به قزاقستان از این جهت که می تواند سرمایه گذاری ایران در آن کشور یا برعکس را تقویت کند، بسیار اساسی است.
قزاقستان توان و ظرفیت تولیدی بسیار زیادی در غلات دارد. ما میتوانیم گندم از قزاقستان وارد کنیم. ضمن این که راه آهنی که در حاشیه دریای خزر کشیده می شود، علاوه بر کشتیرانی در دریای خزر که بنادر ایران را به آکتائو وصل خواهد کرد، ایران را به قزاقستان متصل می کند.
قزاقستان به عنوان کشور باثبات و قدرتمند و بزرگ و دارای ظرفیتهای تولیدی، کشاورزی، امکان سرمایه گذاری زیادی را برای ما در این کشور فراهم می کند و این مساله، توجه آقای رئیس جمهور را برای سفر به این کشور جلب کرده است.
من فکر می کنم اقای روحانی و دولتش بیشتر در زمینه های اقتصادی قصد همکاری با کشورهای آسیای میانه را دارند تا روابط مذهبی، چون ما از نظر دینی نمی توانیم در آن کشورها جریانی را راه بیندازیم چرا که مذهب مردم این کشورها سنی است، بنابراین از طریق روابط اقتصادی و فرهنگی، ایران بیشتر می تواند حوزه نفوذ خود را بالا ببرد. به ویژه در زمینه ادبیات فارسی در دانشگاه های قزاقستان فعالیتهای زیادی صورت گرفته و کرسیهای زبان و ادبیات فارسی در آنجا وجود دارد که ما می توانیم با تقویت مراکز آموزش زبان فارسی، روابط اقتصادی را نیز تقویت کنیم.
کشورها اصولا باید متحدین و شرکای خود را در پیرامون خودشان پیدا کنند. چون که چسبندگی جغرافیایی دارند و همسایه را نمی شود نادیده گرفت. به همین سبب، باید با کشورهای همسایه تعامل مثبت داشته باشیم، این که در دولت پیشین، آقای احمدی نژاد به دنبال یافتن متحدانی در ماوراء بحار و آمریکای جنوبی بود، اصلا به درد ما نمی خورد.
به نظر من، در دیپلماسی جدید ایران، اگر ما بتوانیم با کشورهای همسایه در ارتباط باشیم و با اینها همکاری کنیم خیلی بهتر است، چرا که عقبه تمدنی ما در اینجاست. همیشه از طرف کارشناسان، سیاستمداران و روشنفکران انتقاد می شود که اگر ایران در زمینه اکو بتواند موفق باشد، می تواند در کشورها و سازمانهای دیگر هم از جمله شانگهای و سازمان همکاریهای اسلامی و دیگر سازمانهای منطقه ای موفق باشد. البته در درون اکو فقط 6 درصد تجارت کشورهای عضو با یکدیگر انجام می شود و 94 درصد آن با بقیه کشورهاست. اقتصاد کشورهای اکو، اکمالی نیست، یعنی همدیگر را تکمیل نمی کنند، همه این کشورها نیاز به واردات تکنولوژی دارند و عمدتا صادرکننده مواد خام و انرژی هستند به همین سبب توسعه پیدا نکرده اند. یا مثلا ترکیه به سمت اروپا گرایش دارد، اما پاکستان به سمت آمریکا. از سه کشور بزرگ منطقه، فقط ایران است که دارای سیاست خارجی مستقلی است.
فکر می کنم آقای روحانی و تیم بسیار قدرتمندی که در وزارت خارجه حاکم شده، در سیاست خارجی موفق عمل کرده و اگر در داخل کشور، نیروهای داخلی رئیس جمهورمان را آرام گذاشته و برایش تنش ایجاد نکنند، ایران می تواند موفق باشد و به آن جایگاهی که در سند چشم انداز 1404 تعریف شده برسد.
برای پشتیبانی از سیاست خارجی، یک سیاست داخلی منسجم در داخل مورد نیاز است و باید همه نیروها از جمله قوای قضاییه و مقننه از قوه مجریه حمایت کنند. قوه مقننه باید قوانینی تصویب کند که مسیر را تسهیل کرده و امکانات دولت را بیشتر کند و دست دولت را در اعمال سیاستهای خارجی باز بگذارد تا دولت بتواند در منطقه موفق شود.
در شرایطی که کشور ما ممکن است از سوی جریانهایی مثل داعش تهدید شود در داخل نیاز به همدلی و یکدلی داریم و باید وحدت ملی خود را حفظ کنیم. آقای رئیس جمهور در این زمینه کارهای زیادی انجام داده اند و باید از ایشان حمایت کنیم تا ایشان بتوانند ثبات سیاسی را در داخل برقرار کنند تا بتوانیم سرمایه گذاری های خارجی را جذب کنیم به ویژه اکنون که روسیه با اروپا درگیر شده ما می توانیم در بازار انرژی اروپا نقش ایفا کنیم.
ایران باید بدون در نظر گرفتن نارضایتی روسیه، نسبت به انعقاد قرارداد برای صدور گاز به اروپا اقدام کند، چرا که خود روسیه نیز همیشه منافع ملی خود را در نظر می گیرد. البته وزارت نیرو اعلام کرده که دولت از سرمایه گذاری های مربوط به تأمین انرژی اروپا حمایت می کند و حاضر است برای طولانی مدت گاز اروپا را تأمین کند. این مساله می تواند جایگاه ایران را در منطقه و جهان افزایش دهد به شرطی که نیروهای ملی با هم وحدت و همدلی داشته باشند و برای تأمین سند چشم انداز توسعه، همکاری داشته باشند.
بخشی از این مطلب، پیش از این به شکل گفتگو در سایت دولت منتشر شده است.

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 375564

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 4 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۲۱:۲۵ - ۱۳۹۳/۰۶/۲۷
    3 3
    دوست بسیار گرانقدر مان تحلیل خوبی ارائه دادند و اذعان داشتند که ما بایستی با کشورهای همسایه تعامل بیشتری داشته باشیم.سرمایه گذاری و تامین منافع مالی سیاسی در این منطقه نیاز به همکاری مثبت استولی چرا ما اینقدر راهمان را دور میکنیم؟ اذربایجان که همسایه دیوار به دیوارمان است.اگر دنبال منافع خوبی باشیم میتوانیم از طریق این کشور نیز کسب منفعت کنیم. چرا این کشور از دیده ها پنهان است؟ تحلیل خوبی کردید اما در خصوص همسایه ها ما به بعضی از کشورهای بلوک شرق تنگ نظرانه نگاه کرده ایم.
  • ایرانی A1 ۰۰:۲۷ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۰
    2 0
    روابط ایران با کشورهای همسایه در حال تقویت است. برای مثال راه آهن ایران ارمنستان گرجستان و یا را آهن ایران افغانستان تاجیکستان از آغاز فصلی نو در روابط ایران و کشورهای منطقه حکایت می کنند. اگر اذربایجان نیز دست از حمایت تجزیه طلبان ایران بر می داشت می توانست یک شریک اقتصادی خوب برای ایران باشد.