دو اثر تازه انتشار یافته در حوزه تاریخ اندیشگی در ایران

فکر می کنم اگر چشم امیدی به پیشرفت در زمینه های علمی باشد، کارهایی است که به عنوان پایان نامه انتشار می یابد. بنابرین هر مقدار در این زمینه توسط استاد و شاگرد و دانشگاه و وزارتخانه علوم بیشتر دقت شود شایسته خواهد بود.

نگاه ما در کتابفروشی ها یا نمایشگاه کتاب به آثاری است که به کار و رشته مان بر می گردد، بنابرین نمی دانم در بقیه رشته ها چه می گذرد؛ اما این قدر می دانم که در این حوزه، گاه گاه آثار خوبی نوشته و منتشر می شود، آثاری که ارزش نگاه کردن و مرور دارد. در این باره چشم داشتن از جشنواره ها برای گزینش این آثار بیهوده است، چرا که اساسا توجه جدی به آثار جدی ندارند، شاید منصفانه تر این باشد که بگویم اغلب ندارند، هرچند گاه خلاف قاعده هم اتفاق می افتد. بنده چند سالی در جایزه جلال به همراه دیگران حضور داشتم (و اغلب هم در جلسات شرکت نمی کردم). سال قبل هم در کتاب سال بودم... و اما امسال از هر دو استعفا دادم. دلیلش هم بجز این که محل این تصمیم گیری ها غالبا به محل بازی و سرگرمی تبدیل شده، اصولا برای این است که رویه کلی از نظر انتخاب و معیارها از نظرم قابل قبول نیست. در این امور ما به دنبال علم نو و پژوهش جدید نیستیم، بیشتر دنبال عناوین و ... مسائل دیگریم. سال گذشته که اولین و آخرین سالی بود که در هیئت علمی کتاب سال شرکت کردم، بحث های زیادی در باره شاخص ها شد. همانجا به روشنی با روش های موجود مخالفت کردم و گفتم که گاه یک مقاله به یک کتاب ترجیح دارد. ما باید به دیدگاه های نوین که علم را جلو می برد اهمیت بدهیم نه به کتابها. جالب است که در بسیاری از رشته ها هیچ کار جدی انتخاب نشده بود. حتی در پزشکی که آدم حدس می زند با این وضع خوب پزشکی ایران باید کارهای قابلی نشر شود یکی دو ترجمه فقط آمده بود. بگذریم.
در حوزه تاریخ دو اثر که به تازگی نشر شده توجهم را جلب کرد. یکی کتاب حکمت، معرفت و سیاست در ایران به همراه عنوان فرعی: اندیشه سیاسی عرفانی در ایران از مکتب اصفهان تا حکمای الهی معاصر اثر مهدی فدایی مهربانی بود که نشر نی در سال 93 آن را منتشر کرده است. البته این اثر که زاویه دید عرفانی در حوزه سیاست دارد، یعنی سیاست را در اندیشه های عرفانی دنبال کرده و به درستی آن باور دارد و تقابل آن را با اندیشه های پوزیتویستی محل تامل قرار داده و از سیاست عرفانی جانبداری کرده، از دید فکری چندان برایم مهم و ارزشمند نیست، بلکه از دو سمت دیگر برایم قابل توجه است: نخست نفس توجهش به عرفان سیاسی یا به عبارت روشن تر تصوف سیاسی از این نظر که موضوعی قابل بحث در این دوره است. داستان از نظر من از این قرار است که تصوف که همیشه منادی انزوا بود، کمتر از دیگر دنیاخواهان علاقه مند به سیاست نبود، بلکه اگر امکانش را داشت و زمانی که شرایطش فراهم بود، وارد میدان می شد و روی تخت هم می نشست. این که توجیهاتش برای این کار چه بود، یا بر اساس دیدگاه های معرفت شناسی اش سیاست را چطور تفسیر می کرد و این که در عمل، عارفان سیاستمدار مانند شاه اسماعیل و دستگاه صوفیانه خانقاه چگونه رفتار می کردند و آیا با بقیه فرقی داشت یا نه، مورد بحث من نیست. دوم این که نویسنده این پایان نامه، منهای این اندیشه هایش، به سراغ متون رفته است، این چیزی است که جای آن خالی بود. اگر امثال سید جواد طباطبائی هم به جز آن مباحث کلی و فکری و دیدگاه های ویژه خود، یک دوری بر نسخ خطی می زد و افکار و اندیشه هایش را مستند به آنها می کرد مسلم می توانست کارهای جدی تری داشته باشد و حتی برخی از دیدگاه هایش عوض شود. اثر حاضر تفاوتش منهای تفاوت نگاه ها از نظر معرفت شناسی و ورود و خروج به بحث ها، این است که مبنا را روی شناسایی متون گذاشته و بسیاری از آثاری که در اصفهان دوره صفوی و تا دوره اخیر در ارتباط با سیاست و عرفان به طور مستقیم و غیر مستقیم نوشته شده، مرور کرده است. گوی این که برخی از بخش ها مکرر مطالب سابق است، یعنی پیش از ایشان هم (چنان چه خودش ارجاع داده) مورد توجه بوده، اما به دلیل تتبع بیشتر در منابع خطی قابل ستایش است. کار در این زمینه همچنان ادامه دارد و این ادامه یعنی تتبع بیشتر در نسخه ها و استخراج نکاتی که به حوزه سیاست و اجتماع و اندیشه های علمای شیعی صوفی و عارف و فقیه دوره های اخیر ایران باز می گردد.
عناوین فصلهای کتاب: روش شناسی سه لایه. روح اندیشگی ایران عصر صفوی. اندیشه سیاسی عرفانی در ایران از مکتب اصفهان تا پایان صفویان. عصر فترت و زمانه عسرت. استقرا اندیشه سیاسی حکمای الهی. بخش آخر تا دوره مرحوم شاه آبادی امام خمینی و ولایت الهی آمده است.

رسول جعفریان

اثر دیگری که توجهم را در این مدت جلب کرد کتاب نجات بخشی در ایران عصر صفوی بود که توسط خانم نسیم خلیلی نوشته و توسط انتشارات علمی و فرهنگی نشر شده است. این کتاب اواخر سال 92 چاپ شده و گویا در نمایشگاه کتاب برای اولین بار توزیع شده است. موضوع این کتاب در سالهای اخیر به طور جدی مورد توجه بوده و چنان که می دانم دست کم یکی دو پایان نامه دیگر هم که یکی دکتری و در دانشگاه خودمان و البته مربوط به دوره تیموری بود، کار شد. اهمیت یافتن بحث های موعودگرایی و منجی گرایی در سالهای اخیر به این دلیل اهمیت یافت که پیوند نزدیک تری با سیاست در دوره پس از انقلاب به خصوص دوره احمدی نژاد داشت. دوره ای که چند بار خبر نزدیکی ظهور انتشار یافت و صداها را بلند کرد و به هر حال اسباب گذران امور بود و حالا هم قدری فروکش کرده است. این کتاب ویژه بررسی دوره صفوی است که بنده هم در مهدیان دروغین فصلی را به آن اختصاص دادم. اما باید عرض کنم اثر حاضر، از لحاظ تتبع در منابع چاپی _ و نه خطی _ کار قابلی کرده و بحث را به طور جدی برای اولین بار در این موضوع دنبال کرده است. سابقا هم کار خوب «آرمانشهر دینی در پهنه ادب فارسی» از دکتر احمد احمدی توسط دانشگاه تهران در سال 1384 چاپ شده بود که در این حوزه اثری شایسته بود. در آنجا عمدتا همین بحث در ادب فارسی دنبال شده و صدها بلکه هزاران بیت شعر در این زمینه مورد بحث قرار گرفته بود. به هر حال ما ملت ویژه ای هستیم که به امید به آینده داریم و سعی می کنیم از مفاهیم رایج در ادبیات مذهبی این احساس خود را نشان دهیم. خانم خلیلی در این پایان نامه ارشد، بحث را از پیش از صفوی آغاز کرده بحثی را تحت عنوان ندیشه نجات بخشی در ایران عصر تیموری آورده. سپس ریشه های نجات بخشی در نهضت صفویه. سپس جستجوی اندیشه قهرمان جویی در ادبیات عامیانه عصر صفوی که بحث های ابومسلم نامه ها را دنبال کرده و همین طور مختار نامه ها را. فصل پنجم به روشنی بحث مهدویت در عصر صفوی را بحث کرده. و در نهایت جستجوی منجی از پس هزاره ها که در باره نقطویه است. به هر حال قدم مهمی است و همان طور که گفتم به دلیل تمرکز در دوره صفوی کار با ارزشی است. در این باره طی این چند دهه بارها توسط محققان اروپایی یا ایرانی ها مقیم آن سوی آب هم آثاری انتشار یافته که برخی هنوز به فارسی در نیامده است.

رسول جعفریان

 

رسول جعفریان

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 374917

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 1 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • منصور IR ۰۴:۲۷ - ۱۳۹۳/۰۶/۲۲
    1 0
    در کتاب خانم نسیم خلیلی علاوه بر حسن های زیاد ضعف بزرکی وجود دارد و آن وجود نداشتن بحث مستوفایی در باره ی ضرورت استفاده ار تحلیل گفتمانی و دلایل کاربرد آن در این مورد است.بعنی کتاب دچار ضعف چارچوب نظری است. شما اگر در سراسر کتاب واژه ی گفتمان را بردارید خللی بر متن نوشته وارد نمی شود.گویی استفاده از این واژه مد روز است و نه چارچوبی برای تحلیل عمیق برساخته های اندیشه و علل جذری آن. ارجاع به منابع مباحث گفنمانی به فارسی و به زبانهای فرنگی در حد صفر است و سرانجام خواننده دچار شک می شود که نویسنده اصلا شیرینی مباحث تحلیل گفتمانی را در نیافته و در نتیجه نتوانسته راهگشای استنباطی تاریخی و تحلیلی وکمک به خواننده باشد.