۰ نفر
۶ شهریور ۱۳۹۳ - ۰۳:۱۷
 خط آخر قصه غزه

فرزاد جمشیدی

گریه کنید در سوگِ شناسنامه های تازه بهار!
گریه کنید در مصیبت مرگِ بی صدایِ مادرانی که با جنین نارسشان، یکجا، در گورهایِ بی کسی خُفته اند!
اشکواره اندوه است اینجا که روزهایش تاریک تر از شب های اضطراب است!
و ترس از مرگ، آشناترین لالایی کودکان!

شاید دیگر "بنی آدم" اعضای یکدگر نیستند که زخمی به اندازه "یک سرزمین" پای خواب رفته وجدانِ جهانیان را به سمتِ اعتراض، باز نمی کند و قطع هزاران عضوِ یک ملّت، دستِ سازمانِ ملّت ها را نوشتنِ یک قطعنامه، نمی بَرَد!

همه قابیل ها اسراییلی اند!

اینجا غزّه است؛ غمگین ترین ترانه مدیترانه؛ جایی که سگ های صهیون، از خوردنِ خونِ کودکان، سیر نمی شوند!
اینجا که مسیح (ع) را روزی هزاربار، از دستِ آزارِ یهود، به صلیب می کَشند، نام اش غزّه است و پُشت و پیشینه اش می رسد به صدها قریه فریاد... به قَرنِ پانزدهم پیش از میلاد!


اینجا بود توقفگاه کاروان های مصری و سوری... اینجا بود ردّ پایِ مِکابِسِ یهود و رواج تفسیرهای مذهبی میشناه و تِلمود.
"باتیس" سردار دلاورِ هخامنشی ایرانیان (که زیر شکنجه اسکندر، تا گاهِ مرگ دردناکِ خود، حتّی به اندازه یک "آه" باج به دشمن نداد) فرماندار غَزّه بود. اینجا هم سیمایِ ستمِ اسکندر را به خاطر دارد؛ هم قَدَم های سنگین قیمومیت بریتانیا را... هم عربده  ارّابه های مستِ ناپلئون را و هم، عصیانِ سپاهِ عُثمانی را.
اما انگار نسلِ همه " قابیل" های غزّه، به "اسراییل" می رسد؛ او که دشنه همه دشمنی هایش را در مُشتِ جنگِ شش روزه فشرد و با زوزه ی شومی از جنسِ شغال، نوارِ غزّه را اشغال کرد!

ردکارپتِ فیلم غزّه با بلیطِ نیم بهاء!
اما همتِ "حماس" خطِ اشغال تماس با غزّه را شکست و ریه های این شهر را بریا تنفّسِ کبوتران رهایی، گشود. از آنروز تا امروز، غزّه برای فرزندان "نصرالله" سوره های "نصر و فتح" تلاوت می کند تا مگر کُفرِ ابوسفیانی اسراییل، برای همیشه، خاموش شود.
اینجا غزّه است؛ جایی که امسال، چشم های ماه رمضان برای گلوی بُریده سحرگاه اش و سفره های خونینِ افطارهایش، بارها گریست!

معنی "کُلُّ ارض کربلا" یعنی همین غزّه؛ یعنی همین قطعه غریبِ اسلام که هر روز، سپاهِ نحسِ ابن سعد، رو به رویِ کاروانِ تشنه و ترسیده "علی اصغرهایش" هلهله می کُند و هر "شام" خیمه های خاکستری خانه هایش، در مصیبتِ مرگِ پدرها و برادرها، عمّه ها و عموها، تا صبح، می گریند... تا صبح، می سوزند.

موش های اسراییل (این باقیمانده های موشه دایان و پِرِز)، ساقه های مقاومت را می جَوَند. در منطقه "الشّجاعیه" جنایتِ اسراییل، با واحدِ "مرگ بر ثانیه" اندازه گیری می شود! و موسایِ کلیمِ خدا (ع)، از دستِ انها که تورات را در تابوتِ خون، به خانه ی نمرودی نتانیاهو می فرستند، به طورِ آشکار، به "طورِ" فریاد، پناه می بَرَد!
ماه رمضان؛ هفت سنگ، هفت گُل، بی نهایت اشک!

تلویزیون ها را روشن کنید! امشب در شبکه های بی خیالی، مردانِ مستطیل سبز، رَگِ خوابِ میلیون ها بیننده را با پای خود، به دست گرفته اند! البته که وقتی فوتبالِ "جامِ جهانی" هست، کسی به فکرِ قتلِ "جانِ جهانی" نیست!

ژِرمن ها، جام بیستم فوتبالِ جهانی را به خانه بُردند... اسراییلی ها از اتّحادِ نازیست و فاشیست، لذّت بُردند؛ آقای مسی، بُغض کرد؛ خانم مِرکُل، خندید؛ شبِ قَدر، از راه رسید و "صاحبِ اَمرِ" این شب، از حَرَمِ گریه تا قتلگاهِ غزّه، پای برهنه می دوید و بر مظلومیت روزه دارانی که در شبِ قَدر، حتی یک سقفِ قرآن نداشتند تا بر سَر بگیرند، می گریست.

خطِّ آخرِ قصه غزّه...
همقبله، هموطن، همدل!
کُشتگان غزّه، اهلِ قُبُور نیستند؛ نشانه های ظهور اند. امام زمان (عج) این شب ها برای آزادی غزّه است که دعای فَرَج، سَرگرفته اند. نمی دانم اهلِ سه شنبه های جمکرانی یا جمعه های انتظار؛ اما اگر برای رهایی غزّه و رسوایی اسراییل، یک "نُدبه" اعتراض نخوانی، بعید است از شیعیانِ امیر ِ صاحب ذوالفقار، به شُمار بیایی.
باید به مسلمانان گفت هر که امسال، مسافرِ قبله است، سنگ برائت آیینِ ابراهیمی (ع)، به سمتِ همین جنایتِ اسراییلی، پرتاب کند. من در آیینه تجربه خوانده ام که چاره سگ های صهیون، دهان بندِ "آتش بَس" نیست؛ این سرطان را باید "شیعی درمانی" کرد! یعنی همان درس نیمروز گُرگرفته روز عاشورا؛ یعنی پایان نامه امام صادقی (ع) فقهی که به ما آموخته:
-مسلمان نیست آنکه روزش را به اهتمامِ اُمورِ مُسلمین، نگذراند

و چه نامُسلمان است آنکه این روزها، دردِ بی اعتنایی اش را با خوردن غمِ غزّه، درمان نکند!
اینجا غزّه...... نه! اینجا ایران است
اینجا ایران است، ؛ صدای جمهوری جوانمردان
اینجا ایران است؛ سیمای سخاوتِ آزادگان
اینجا ایران است، صدا و سیمای مردمانی که هر بار، ضحّاکی از زمین برُوید، خیابان ها را پُر از فریادِ فریدون های عَهدِ انقلاب می کنند تا شُعار سال های دور، به خاطر، نزدیک شود که:
- سکوتِ هر مُسلمان، خیانت است به قرآن!

 

 

1760

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 372152

برچسب‌ها