آرمان نوشت:

دست دوستی اصلاح‌طلبان به سمت لاریجانی دراز خواهد شد؟ آیا این دست به گرمی فشرده می‌شود یا اینکه با نگاهی و تکان سری فدای مصلحت خواهد شد؛ مصلحتی که گویا ظرف چندین سال افراد زیادی از دو طیف میانه‌رو و اصلاحات کنار گذارده است.

چند وقتی است که اصلاح‌طلبان در ائتلافی نانوشته با اصولگرایان میانه‌رو هستند؛ ائتلافی که نه در سال 91 برای نیل به پیروزی در سال 92 بلکه از سال‌هایی آغاز شد که تیغ بی‌مهری گروهی از تندروهای اصولگرا خراش‌هایی بر پیکر طیف سنتی این جریان که کم‌کم میانسالان میانه‌رو را هم به دور خود فرا خوانده بودند، ایجاد کرد و از آن‌سو محدود کردن فضای فعالیت برای اصلاح‌طلبان به نوعی حس مشترکی ایجاد کرد و همین موضوع سبب شد تا از مدت‌ها قبل از انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم عقلای دو گروه خط قرمزی بر اختلافات گذشته که البته بهتر است اختلاف سلیقه سیاسی خوانده شوند، کشیدند و تصمیم گرفتند در اتحادی ناخوانده به موضعی مشترک برسند تا بتوانند خود را از تنگناهایی که حاصل تندروی‌هاست، برهانند.

در عصر خاموش اصولگرایان میانه‌رو و اصلاح‌طلبان آنچه این دو جریان را به هم وصل کرد بزرگانی بودند که خود سال‌های سال از تندروی‌ها آسیب دیده و ضرر کرده بودند اما این ضرر متوجه آنها نبود بلکه نگرانی امثال آیت‌ا...‌هاشمی، ناطق‌نوری و سیدمحمد خاتمی بیش از همه برای جلوگیری از برهم خوردن آرامش کشور بود.

از سوی دیگر برخی هم بودند که اگر در ردیف نخست بزرگان دو طیف جایی نداشتند اما بسیار در نهان و ظاهر برای همان هدف تلاش کردند که در اینجا مصلحتی که در ابتدای گزارش ذکر شد مانع مشخص شدن این فعالیت‌ها شد.
ازجمله این مردان میانه‌رو علی لاریجانی است که در برهه‌های مختلف کوشید تا جامعه در آرامش باشد. برای بررسی آنچه لاریجانی انجام می‌دهد باید نگاهی به سابقه خانوادگی او داشت که در نهایت چنین نتیجه‌ای حاصل می‌شود؛ از علی لاریجانی عملکردی غیر از این نباید انتظار داشت.
او که فرزند مرحوم حضرت آيت‌ا... ميرزا ‌هاشم آملي از مراجع عظام تقليد است و در کنار آن از شاگردان شهید دکتر مطهری و داماد ایشان است که نمی‌توان زیستن در خانواده شهید مطهری را در مشی اعتدالی او بی‌تاثیر دانست.
لاریجانی ازجمله شخصیت‌های کشور است که قدرت تاثیرگذاری خود را به رخ دیگران نمی‌کشد یعنی برای او نتیجه کار دارای اهمیت است نه در بوق و کرناشدن نقش او در تصمیم‌گیری‌ها و اتفاقات؛ چراکه به درک مخاطبان اعتقاد دارد و می‌داند زمان زیادی نخواهد گذشت که نقش و تاثیرگذاری او آشکار خواهد شد.
از دیگر ویژگی‌های لاریجانی صداقت و صراحت اوست که مانع رنگ عوض کردن او و کتمان نسبتش با جریان سیاسی که بدان تعلق دارد، می‌شود.

لاریجانی از سیاسیونی است که زخم تندروها بر پیکره اعتدالی او هویداست اما موضع او باز هم سکوت است تا شاید اگر صحبتی کند، بهانه و سوژه جدیدی را تقدیم تندروها کرده تا بازی جدیدی را آغاز کنند.
یکشنبه معروف مجلس را کمتر کسی است که فراموش کرده باشد، همان جلسه‌ای که رئیس‌جمهور سابق فیلمی از برادر لاریجانی را در خانه ملت پخش کرد، آن هم در روزی که وزیر کار احمدی‌نژاد استیضاح شد اما علی لاریجانی هیچ نگفت و بعدها درمورد آن روز گفت: «آن کار خیلی قبیح بود. آن کار، با آن شکلی که انجام شد مورد قضاوت همه قرار گرفت، که چقدر از نظر دینی، عقلی، ملی و... درست بود. اگر موقعیت تکرار می‌شد من یک مقدار وسیع‌تر حرف می‌زدم، یعنی بعضی از مطالبی را که یادم رفته بود آن موقع بگویم، می‌گفتم تا احساس نشود در کشور با شانتاژ به این طرف و آن طرف می‌توان شرایط را تغییر داد. باید عقلانیت در کشور حاکم و رفتارها درست باشد.»
در اینجا هم اسلحه لاریجانی در برابر تندروها توصیه به عقلانیت بود و جالب اینکه رفتار حذفی یا تندی با آنها نداشت.
لاریجانی البته در موارد زیادی با این تندروی‌ها مواجه شده که یک نمونه آن هم آنچه بود که در قم رخ داد و تندروها که طاقت میانه‌روی لاریجانی را نداشتند به او توهین کردند.
آخرین نمونه این تندروی هم روز استیضاح نخستین وزیر کابینه یازدهم بود که برخی رای نیاوردن فرجی‌دانا را شکست لاریجانی تعبیر کردند درحالی‌ که رئیس مجلس مدت‌هاست با صدای بلند تاکید دارد مشی میانه را انتخاب کرده و به نفع هیچ گروهی قضاوت نمی‌کند.
پس از آن ماجرا هم در انتخاب نماینده مجلس در هیات نظارت بر مطبوعات تدبیر پیشه کرد که پاسخ این تدبیر، دیکتاتور خوانده شدنش از سوی تندروها بود. اما لاریجانی مرد مقاومی است که باز هم صبوری می‌کند.

با توجه به آنچه بر لاریجانی گذشت و می‌گذرد وهجمه‌های بی‌امان تندروها به نظر می‌رسد درد مشترک در آینده نزدیک جریان اصلاح‌طلبی را به لاریجانی نزدیک خواهد کرد چراکه هر دو می‌دانند ائتلاف قوی تنها راه مهار افراطی‌گری است.

اخیرا هم محمد عطریان‌فر از اعضای شورای مرکزی حزب کارگزاران به «صدا» گفته است: «به نظر من نه‌تنها لاریجانی و همفکرانش باید وارد مجلس شوند بلکه اصلاح‌طلبان باید تلاش کنند اگر وی در جایگاه ریاست مجلس هم قرار گرفت با او همراه باشند. نباید در این تردید کنیم که اندیشه معتدل و معقول آقای لاریجانی به مجلس راه پیدا نکند. به اعتقاد من آقای لاریجانی در جایگاه مدیریت مجلس، امروز تصویری مانند آقای روحانی در نظام اجرایی پیدا کرده است که می‌توانیم روی آن حساب کنیم. وی فعالیت‌های ملی انجام داده و مدیریت‌های هوشمندانه‌ای داشته است. باید در نظر بگیریم اگر ریشه ایشان اصولگرایی است، اما روند مدیریتی او در مجلس اصلاح‌طلبانه است.»

 

23231

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 372029

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 11 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 6
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • احمد A1 ۰۶:۱۹ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۴
    29 16
    100 درصد موافقم. من كاملا موافق آقاي لاريجان يهستم
  • محبت اله زارع A1 ۰۷:۰۵ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۴
    24 3
    پاسخ زيبا و منطقي و درعين حال كوبنده لاريجاني به زاكاني در باره استبداد و ديگتاتوري را بايد با آب طلا نوشت و قاب كرد و بر سردر محجلس زد "ديكتاتوري بد است. از آن بدتر ديكتاتوري اقليت بر اكثريت است
  • امین IR ۰۷:۴۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۴
    33 4
    الکی تلاش نکنند. با این کارهایی که مجلسی ها کردن مجلس بعدی واسه اصلاح طلب هاست و احتمالا دکتر عارف رییس مجلس و نیازی هم به کمک کسی ندارن کافیه خاتمی فقط یه بیانیه بده .بدترین دشمن اصولگرا ها خودشون هستن
  • بی نام IR ۰۸:۲۹ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۴
    15 3
    دکتر عارف عزيز رئيس مجلس آينده
  • بی نام A1 ۰۸:۵۳ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۴
    14 3
    كاش ائتلافي بين اصول گرايان معتدل و اصلاح طلبان معتدل جهت مقابله با تندروها و افراطيون شكل بگيرد كه مانع تسلط افراطي گري گردد
  • مجید مسلم آذراستقلالی 4444 IR ۱۴:۴۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۴
    6 0
    ایشالا عارف رئیس مجلس بعدی بشه و اصلاح طلبها اکثریت .