انتخابات 10 اوت رياست جمهوري تركيه بامعيار هايي ظاهرا دمكراتيك برگزار شد.آقاي نخست وزيراكنون مترصد است طي چند روز آينده (روز پنج شنبه 28 اوت) به عنوان رئيس جمهورجديد در پارلمان سوگند ياد كند. بايد منتظر ماند و طعم دمكراسي يك طرفه آقاي اردوغان را چشيد.دمكراسي نوظهوري كه مبناي آن افزايش حيرت آور قدرت رئيس جمهور و كاهش اختيارات نخست وزير و پارلمان و ساير نهاد هاي حكومتي است. اتحاديه اروپائي به همراه ايالات متحده ازروند انتخابات و نتيجه آن استقبال كرده اند. مواضع مشابهي نيز از سوي همسايگان و متحدان منطقه اي تركيه مشاهده شد.پس ظاهرا همه چيز بي عيب و نقص به نظر مي رسد . تغييرانتخاب رياست جمهوري تركيه از نظام پارلماني به نتايج مستقيم صندوق آراء، در كشوري كه با سنت هاي دمكراسي تا كمتر از 10 سال پيش چندان آشنائي نداشته،البته مي تواند يك گام ابتدائي مهم تلقي شود.اما اين همه چيز نيست و به تنهائي براي قضاوت نهائي در باره صحت فرآيند تضمين شده دمكراتيزاسيون يك نظام و در اين مورد تركيه كافي به نظر نميرسد. بر اساس معيار هاي مدرن و پذيرفته شده دمكراسي در دنياي آزاد، قضاوت در باره اينكه كدام نظام سياسي، نه براساس نيات بلكه منطبق با اقدامات واقعي،ساختاري ،دائمي والبته تضمين شده،مي تواند نظامي آزاد توصيف و محسوب شود؟ صرفا با مكانيزم كميت انتخاباتي صورت نمي گيرد و به صرف انجام يك يا چند انتخابات نمي توان به نتيجه اي روشن در اين زمينه دست يافت.
اردوغان در تناقضي آشكار با معيار هاي دمكراتيك ،تصور مي كند با افزايش اختيارات رياست جمهوري قدم بزرگي درراه دمكراتيزه كردن كشورش (همچون فرانسه) برداشته!بسيار خب!.اما با اين تفاوت كه او به اين نكته توجه ندارد دمكراسي يك مجموعه غير قابل تفكيك در ساختارهاست كه اجزاء آن ضرورتا مجبورند هماهنگ و يكپارچه عمل كنند تا باز توليد دمكراسي سياسي و اجتماعي دچار اختلال نشود.با شناختي كه از ساختار سياسي تركيه وجود دارد و به خصوص اقدامات اردوغان طي 10 سال گذشته ، بسيار بعيد به نظر مي رسد تركيه جديد بتواند به چنين هماهنگي دست يابد ودر آينده نمره قبولي خوبي بگيرد.آيا اردوغان طي 10 سال گذشته از قدرتي بلامنازع برخوردارنبود؟ چه چيزي مانع اقدامات او بود؟چرا و به چه دليل اكنون در صدد محدود كردن ساير نهاد هاي سياسي كشورش برآمده به نحوي كه حتي اورا با متحدان سابقش مانند گل و گولن به روياروئي كشانده است.اينكه آقاي اردوغان از 28 اوت به بعد دقيقا در صدد انجام چه اقداماتي ست؟ سابقه 10 ساله وي در پست نخست وزيري و رفتار عليه متحدانش(در داخل و خارج) جائي براي خوشبيني باقي نمي گذارد. در داخل از پشت كردن به نجم الدين اربكان درسال هاي گذشته گرفته تا دشمن خطاب كردن گولن وامروز كم محلي به عبدالله گل،و در خارج ابراز پاره اي نگراني ها از سوي همسايگاني مانند ايران و عراق و حتي مصر كه سياست خارجي تركيه اردوغان را تهديدي بالقوه براي خود مي دانند.
براي درك آنچه اردوغان در صدد انجام آنهاست نياز به گذشت زماني طولاني نيست،كافي ست تا روز 5 شنبه صبر كنيم. اردوغان ثابت كرده آدم كم تحملي است.درك امروز او از قدرت بي رقيب داخلي(همانند 10 سال گذشته) ايجاد تركيه اي براي هدايت سياسي منطقه خصوصا در منطقه عربي و غرب آسيا است .اردوغان شايد تصور ميكند با چنين نگاه فرد محوري كه احتمالا مورد حمايت ملي گرايان و آتاتوركيست ها(دشمنان سنتي وي)قرار بگيرد،قادر خواهد بود مشكلات ناشي از خلاء نبوديك قدرت منطقه اي را حل كند. فقداني كه پاره اي از تحليل گران معتقدند يكي از عوامل اصلي بحران هاي 5 سال گذشته در منطقه غرب آسيا و خاورميانه عربي بوده است. شايد چنين باشد !اما به فرض كه چنين تصور شود،اولا كانديدها ديگري وجود ندارند؟ثانيا واكنش تهران و قاهره به اين نوع نگاه چه خواهد بود؟ قاهره كه خود را صاحب اصلي و معنوي جهان عرب ميداند و تهران هم كه مشغول بازنگري و بازسازي اساسي نقش سنتي خود درمنطقه آنطور كه حسن روحاني رئيس جمهور نوگراي ايران ميگويد مي باشد.منطقه براي 3 بازيگر چندان فضاي گسترده اي ندارد.پس چه خواهد شد؟نمي دانم.البته تركيه دمكراتيك با معيار هاي جهان آزاد چيز خوبي ست اما در دمكرا سي از نوع اردوغان آن شك دارم.كارنامه تنش زاي5 سال گذشته او در منطقه را بايد با دقت مطالعه كرد. تا آنجا كه به ايران و تركيه مربوط مي شود اين را مطمئنم در آينده اي نه چندان دور ،هماورد دربي "تهران و آنكارا" بخش جذاب رقابت هاي منطقه اي خواهد بود.matinmos@gmail.com
نظر شما