شاید نتوان به مالکی به دلیل نحوه اداره کشور وکنترل بحران نمره خوبی داد – که نباید داد- اما بی شک و به طور جدی باید به نقش بارزانی در بروز وضعیت کنونی نیز توجه ویژه ای مبذول داشت.البته نه صرفا به دلیل آنچه تا کنون رخ داده بلکه بیشتر به این علت که اشتباهات محاسباتی او ممکن است در آینده به فاجعه ی بدتری برای عراق، اقلیم و منطقه منتهی شود

فاجعه انساني در سنجار عراق تنها از زاويه اخلاقي مورد توجه و محكوميت جهاني و محافل حقوق بشري قرار نگرفته است. در سنجار آشكارا حقوق انساني صدها هزار نفر ايزدي و ديگر قوميت ها در حال نقض شدن است. يك جنايت جنگي تمام عيار عليه بشريت.صد ها هزار انسان، بي پناه ، گرسنه وتشنه در جريان يك پاكسازي قوميتي مجبورند دركنار آوارگي،شرايط تلخ تجاوز،ربودن دختران و زنان و بريده شدن سر مردان خود را مشاهده كنند. در اين ميان بايد پرسيد مسئوليت وقايع وآنچه در مناطق كرد نشين خصوصا سنجار رخ ميدهد به عهده كيست؟با اين پاسخ كه فقط داعش مسئول وقايع است، بسياري نيروهاي مطرح سياسي در عراق نمي توانند از زير بار مسئوليت هاي امنيتي و اخلاقي خود كه اجازه دادند شرايط اينگونه پيچيده و خونين شود شانه خالي كنند.حتي اگر شوراي امنيت صرفا داعش يا آنچه خود مي پندارد "دولت اسلامي عراق و شام" را مسئول فجايع معرفي و محكوم كرده باشد.اين نيروها در ابتدا و پيش از وقوع فاجعه داعش ميتوانستند كاري كنند شرايط براي عراق و منطقه اينگونه بحراني نشود.اما آگاهانه از فاجعه در مراحل جنيني چشم پوشاندند و هريك با تصور كوچك بودن سازمان داعش ،با اهداف سياسي،دست اين سازمان را در اقداماتش باز گذاشتند.از اواسط ماه ژوئن(خصوصا 25 ژوئن به بعد) همزمان با تشديد پيشروي هاي "ارتش اسلامي عراق و شام" به سمت غرب و شمال غربي  و مناطقي در مركز عراق و آشكار شدن خطر واقعي، نيروهاي سياسي درمركزبغداد و منطقه اقليم كردستان ، به جاي روياروئي با پيشروي هاي داعش هر يك به فكر تحقق اهداف خود از دل بحران برآمدند.مالكي به بهانه جنگ به دنبال دريافت اختيارات فوق العاده و تمديد دور سوم نخست وزيري خود بود و بارزاني به دنبال اعلام استقلال كردستان.
در اين ميان شايد نتوان به مالكي به دليل نحوه اداره كشور وكنترل بحران نمره خوبي داد - كه نبايد داد- اما بي شك و به طور جدي بايد به نقش بارزاني در بروز وضعيت كنوني توجه ويژه اي مبذول داشت.البته نه صرفا به دليل آنچه تا كنون رخ داده بلكه بيشتر به اين علت كه اشتباهات محاسباتي او ممكن است در آينده به فاجعه ي بدتري براي آينده عراق، اقليم و منطقه منتهي شود.شايد كه نه قطعا نوري مالكي در آنچه مربوط عراق كنوني ست مسئوليت مستقيم دارد ،اما شخص بارزاني با تكيه بر 2 محاسبه اشتباه  واستراتژيكي، شرايط را بدتر آن چيزي كرد كه دولت مالكي به عنوان يك نهاد حاكميتي مي توانست مرتكب آنها شود. اول، اعلام اينكه اين نبرد جنگ كردها نيست.دوم،"ارتش اسلامي عراق و شام" حتما به سمت مناطق كرد نشين حركت نخواهند كرد. در حالي كه از همان ابتدا او و دفتر سیاسی حزب دمکرات که حکم نهاد مشورتی دولت اقلیم را ایفا میکند بايد متوجه مي شدند يكي از شعار هاي اصلي داعش براي جذب جنگجو هاي محلي شعارحفظ اتحاد جغرافيائي عراق و جلو گيري از تجزيه كشور بود و اكنون نيز هست. طي 2 ماه گذشته بر اساس پاره اخبار و اطلاعات در يادداشت هاي خود كه مورد انتقادات فراواني قرار گرفت ياد آور شدم تحليل اشتباه بارزاني از شرايط منطقه و كينه او از مالكي، اگرنه رهبر اقليم را به سمت همكاري با داعش براي سرنگوني مالكي و در نهايت استقلال كردستان عراق سوق داد، اما دستكم او را به اين نتيجه رساند كه اقدامات داعش را براي اهداف بلند مدت خود ناديده بگيرند و با اغماض  فاجعه باراز كنار آنها بگذرند. بارزاني و مشاوران او تنها زماني فهميد ندتا چه ميزان دچارخطاي محاسباتي شده اند كه ارتش سازمان داعش ،منطقه شنگال را اشغال كرد،به 45 كيلومتري اربيل رسيد واكنون منطقه عمومي و كوهستاني سنجاررا به تصرف درآورده. گزارش هاي خبري متعددي از منطقه و به نقل از ايزدي ها منتشر شده كه دولت اقليم را مسئول وضع فاجعه آميز خود اعلام كرده اند.آنها مدعي اند از مدتها قبل نگراني هايشان را به پيشمرگه ها و دولت اقليم منتقل كرده بودند اما با بي تفاوتي آشكار و تعمدي آنها روبرو شدند.
فکر میکنم  فاجعه كنوني لازم است از دو زاويه مورد ارزيابي قرار گيرد. اول، درآنچه مربوط به سازمان تروريستي داعش و ارتش منتسب به آن است که عزمي منطقه اي و بين المللي به صورت مشترك براي نابودي آن ضروري ست. خصوصا با همكاري قدرت هاي جهاني که چند روز است آغاز شده. دوم توجه خاص به نقش نه چندان مثبت پاره اي نيروهاي سياسي در مركزعراق و نيز در منطقه اقليم كردستان و شخص بارزاني كه ممكن است در آينده نزديك با هدفي مشترك يكديگر را پيدا كنند،كه خواهند كرد. اين توجه و ارزيابي میتواند مبتني بر اين فرض مسلم باشد كه از حالا به بعد برخي جناح های قدرتمنددر بغداد و نيز در دولت اقليم با تكيه برناپايداري سياسي در پايتخت وداشتن سلاح هاي پيشرفته كه در حال دريافت آنها براي سركوب داعش هستند،براي آينده عراق مشغول برنامه ريزي ويژه اي هستند. شايد آنچه من پيش بيني ميكنم دقيق و يا درست نباشد،نمي دانم! اما تصور ميكنم با به كنترل در آمدن محدود داعش،مسئله اصلي براي عراق در شمال و مركز اين كشور سر بر خواهد آورد و فدراليزمي متزلزل بر اين كشور حاكم خواهد شد.matinmos@gmail.com

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 370511

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 11
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • ایرانی IR ۱۷:۵۶ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۶
    24 5
    جناب مسلم شما در مقاله قبلی هم همین اتهمات را ضد بارزانی و کردها مطرح کردید. کردها در ابتدا وارد نبرد با داعش نشدند، چون به آنها حمله ای نشد و دولت مالکی هم پیشمرگها را به عنوان نیروی نظامی قبول نداشت، چرا که حقوق آنها را قطع کرد و به آنها تجهیزات نداد. در این شرایط انتظار اینکه کردها از مناطقی که ارتش عراق از آنها فرار کرده، دفاع کنند، بیجا بود. هرچند که کردها با خروج یا بهتر بگوییم فرار ارتش از مناطقی مانند کرکوک و خانقین عملا این کار را انجام دادند. درحالیکه این مناطق رسما جز افلیم نیستند و سنجار هم جز همین مناطق بود که ارتش عراق باید از آنها دفاع میکرد و نه کردها. ضمنا شما در تفسیرتان شرایط اقلیم مثل نداشتن سلاح کافی و وجود یک و نیم میلیون آواره و فشار ناشی از آنها را در نظر نگرفته اید.
  • بی نام A1 ۱۸:۱۳ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۶
    1 5
    نفست از جاي گرم بلند ميشه اقا اگر امريكا نبود الان اربيل هم سقوط كرده بود اخه با كدوم سلاح بايد مبارزه ميكردن هنوز هم با پشتيباني هوايي امريكا ودولت عراق پيشرفت محسوسي در جنگ نشده انگار نميدوني جنگ از كجا هدايت ميشه وهدف از اون چيه
  • بی نام IR ۱۹:۵۴ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۶
    20 1
    مسئوليت وقايع وآنچه در مناطق كرد نشين خصوصا سنجار رخ ميدهد به عهده كيست؟ باید گفت که به دلیل اجرائی نشدن اصل 140 قانون اساسی عراق طی مدت 8 سال ضمام داری آقای مالکی و حزب الدعوه وخارج بودن این مناطق در طی این مدت از زیر فرمانداری اقلیم کردستان و فرار خفت بار ارتش عراق ازاین مناطق مسئولیت مستقیم این اتفاقات را دوباره متوجه قانون شکنی وقانون گریزی حکومت مرکزی دانست که از یکسو با عدم استقبال از طیفهای میانه رو سنس باعث قدرت گرفتن اداعش در مناطق سنی شد واز سوی دیگر با اجرا نشدن اصل 140 موجب روبه رو شدن مناطق کردنشین خارج از اقلیم با سرنوشتی شوم شد.
  • بی نام A1 ۲۰:۱۴ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۶
    27 6
    ... مسله داعش زماني اتفاق افتاد كه خطر ان شش ماه قبل به دولتي مركزي تذكر داده شده بود و دولت مركزي با خيره سري تمام حكومت اقيلم را از واكنش و اقدام برحذر داشته بود خلا نظامي در هنگام فرار نيروهاي دولتي در حوزه اقليم كردستان ٤٠درصد كل منطقه اقليم مي باشد كسانيكه اگاهي نظامي دارند مي دانند پر كردن چنين خلايي براي اقليم كه مورد تحريم حكومت مركزي است هم از نظر ساز و كار نظامي از زمان ازادي عراق و هم ازنظر قطع كليه حقوق ومزاياي حتي افراد عادي منطقه اقليم به چه معني مي تواند باشد كسي همه امكانات عراق در يد قدرتش بود طوري فراركرد كه تا دروازه هاي بغداد پشت سرش را نگاه نكرد الان بارزاني براي بعضيها مايه عقده گش
  • بی نام A1 ۰۱:۲۴ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۷
    4 1
    ۱.مسایل این اقلیتها در کل منطقه هست۲.طرفداران این گونه فدرالیسم باید پاسخ دهند حالا چه کسی جوابگوی این خسارات است
  • بی نام IR ۰۷:۰۹ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۷
    1 6
    اگر اقلیم کردستان و مردم کرد جدا شدن از دولت مرکزی را به نفع خود می پندارند بسیار در اشتباه هستند. به این ترتیب خود را از قدرتی که در مرکز برایشان امکان چانه زنی برای کسب منافع مردم ایجاد می کند محروم خواهند ساخت. مطمئنا هیچ کشوری قائل به جدایی کردستان از عراق نخواهد بود و مرزهای جغرافیایی امکان تغییر ندارند و این را آقای بارزانی باید بهتر از هر شخص دیگری درک کند و مردم کرد را نباید وارد جنگ فرسایشی بی حاصل نماید.
  • بی نام IR ۱۲:۱۷ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۷
    0 6
    با پیشرفت تکنولوزی مفهوم قدیمی مرزها از بین رفته و دهکده جهانی شده اگر مرزی فیزیکی در اطراف یک سرزمین کشیده شده و همه دنیا هم آنرا پذیرفته یعنی یک دولت در این محدوده جغرافیایی مسئول است. حالا توی این مرز می خوان فدرال باشن، پادشاهی باشن یا جمهوری باشن دیگه مسئولش حکومت آن ناحیه است. مرزها اگر دست بخورد دنیا بلبشو می شود.الکی که نیست. عوارض وحشتناک داره تو کل دنیا. این کشورهایی که شمالی و جنوبی دارند الان برای دنیا معضلی هستند برضد دستیابی جهانی به صلح. ولی پذیرفته شده اند و الان نمی شود کاریش کرد.
    • بی نام IR ۲۲:۳۳ - ۱۳۹۳/۰۵/۳۰
      0 0
      اشتباهی منفی دادم. حرف حساب.
  • بی نام IR ۱۸:۵۷ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۷
    3 3
    سلاح های کنونی که در اختیار کردها قرار می گیرد برای آنها مهم نیست بلکه آنها دنبال چیز بزرگتری هستند که به دست آورده اند و آن هم باز شدن مسیر های دسترسی به سلاح است جرا که کشورها از این به بعد با اعتباری که کردستان عراق کسب کرده به راحتی با آن قرارداد تسلیحاتی خواهند بست و تابوهای گذشته از میان رفته است و این یعنی قدمی بزرگ در راه استقلال از طرف دیگر این بحران می تواند بحران نفت را نیز حل نماید
  • متين مسلم A1 ۱۲:۰۷ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
    1 9
    برادر عزيز مطلب را با دقت بيشتري بخوانيد.من كه از ارادتمندان و عاشقان ملت سربلند كرد بوده و هستم.به اين عشقم افتخار ميكنم.اما موضوع كرد چه ربطي به بارزاني دارد؟ كشمكش ها و انتقادات سياسي را به حوزه هاي انساني و اجتماعي نكشانيم.مام جلال و جنبا زيباري همانقدر كرد هستند كه بارزاني است. لطفا يكديگر احساسي برخورد نكنيم . اميدوارم اطلاعات و دانش شما از تحولات منطقه و جمعيت شناسي سياسي اقوام و مليت ها بيش از اينچانب باشد ،آنگاه راحتر مي توان بحث كرد.دهها سال است پاره اي رهبران كرد و در صدر انها بارزاني ها و مرحوم ملامصطفي موضوع كرد و كردستان را اسير تحليل ها و محاسبات اشتباه خود كرده اند.با احترام متين مسلم
    • ایرانی IR ۱۵:۰۷ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۱
      6 0
      اتفاقا موضوع کرد کاملا به بارزانی ربط دارد. چون از زمان اجداد ما این خاندان در حال دفاع از حقوق کردها بوده اند. حداقل از زمان عبدالسلام بارزانی در صد سال پیش. بنابراین هر چه قدر هم که از این نوع تحلیلها به مردمان کرد تحویل دهید، به نظرم تاثیر چندانی نخواهد داشت. مسلما آنها هم مثل رهبران دیگر اشتباهاتی داشته اند، اما میزان رای بالای حزب دموکرات کردستان عراق به رهبری مسعود بارزانی که همواره بالاتر از حرب طالبانی بوده است، نشان از محبوبیت بالای این خاندان دارد که فقط محدود به کردستان عراق هم نیست. فکر میکنید اردوغان برای چه بارزانی را واسطه بین کردهای ترکیه و دولت قرار داد و او را همراه خود به دیاربکر برد؟ بنده خودم طالبانی را بیشتر میپسندم اما محبوبیت بارزانی در کردستان غیر قابل انکار است.