۰ نفر
۲۲ مرداد ۱۳۹۳ - ۰۶:۲۶

تسنیم نوشت:

با بازگشت نخست وزیر اسبق لبنان به بیروت بعد از گذراندن بیش از ۳ سال در اروپا و عربستان سعودی آیا بازگشت وی به بیروت می تواند باعث حل اختلافات یا گسترش دامنه آن شود؟.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از پایگاه خبری الاخبار؛ سعد حریری به لبنان بازگشت، اکنون همه دیگر وارد مرحله بازی های آزاد سیاسی شده اند، حال این سوال مطرح است چرا بازگشته است؟ چه کسی از وی خواسته تا به لبنان بازگردد؟ آیا قرار است برای مدت طولاتی بماند یا می خواهد تا خرج شدن تمام یک میلیارد دلار در بیروت بماند؟ آیا بازگشت وی به لبنان نشان دهنده احتمال حل اختلافات سیاسی در کشور خواهد بود؟ نظر او درباره احتمال خطر حضور و گسترش نفوذ جریان های سلفی وابسته به داعش به خاک لبنان چیست ؟ آیا زمام امور در جریان 14 مارس سرانجام توسط دشمنانی که در همین جریان دارد از دست او خارج خواهد شد؟ آیا از این پس باید گفت سرنوشت جریان 14 مارس تنها با حضور وی تعیین می شود؟ نظرش درباره علاقمندی برای تصدی سمت نخست وزیری لبنان چیست؟ آیا اکنون پرونده های قابل انفجاری ضد جریان 8 مارس در دست دارد ؟ آیا او وظیفه دارد اقدامی فتنه گرانه‌ای را ضد حزب الله در داخل لبنان انجام دهد؟ سوالات بسیاری از این دست نشان از این دارد که در این مرحله این بازگشت بسیار جای سوال و تعجب دارد.
تا این لحظه که زمانی از بازگشت سعد حریری به لبنان می گذرد پاسخ دادن به برخی از این پرسش ها ممکن است، به عنوان مثال می توان گفت:
_ عربستان سعودی بار دیگر سعد حریری را به صحنه باز گرداند، او قرار است نماینده آن در لبنان باشد، او همچنین قرار است تنها کسی باشد که زمام امور سنی های لبنان را به دست می گیرد، و وی قرار است کلید رابطه این گروه از جامعه لبنان با دیگر بازیگران سیاسی لبنان شد.
_ اداره پرونده های حساس در دولت از قبیل پرونده های امنیتی و نظامی است، پرونده هایی که نمی توان آنها را به تمام سلام نخست وزیر لبنان واگذار کرد، حتی نمی توان این پرونده ها را به جریان های داخلی لبنان واگذار کرد، با توجه به این موضوع که پرونده حمایت مالی عربستان سعودی با برنامه های سیاسی مربوط به ریاست جمهوری و نفوذ امنیتی و نظامی مرتبط است از این رو سعد حریری تنها کسی است که می تواند در این امر نقش ایفا کند.
هم اکنون جریان المستقبل در یک شرایط حسی ایده آل با بازگشت حریری به لبنان به سر می برد، این جریان تا پیش از بازگشت وی به لبنان با خطر نابودی کامل و حتی تعطیلی کامل این جریان رو به رو بود، هیچ نهادی نمی توانست فعالیت این جریان را به پیش ببرد، و خانواده سرنوشتش از این پس به تصمیم گیری های سعد حریری مرتبط است، حتی اگر این تصمیم ها قرار باشد از پاریس پایتخت فرانسه برای این جریان صادر شده باشد، فرقی نمی کند، در بخش مناطق و بخش ها جریان المستقبل با مشکلات واقعی رو به رو شده است حتی در بین هواداران این جریان هم هرج و مرجی واقعی حاکم شده است،‌ در صیدا و طرابلس و بقاع میانی اوضاع نابسامان است، نقدینگی در این مناطق بسیار کم شده است، از این رو بسیاری از پروژه ها در این شهرها متوقف شده است، و با فرا رسیدن ماه مبارک رمضان این جریان با رسوایی بزرگی رو به رو شد، چرا که برای همه فاش شد این جریان امورات خود را براساس صدقه اداره می‌کند.
پاسخ به این پرسش ها تاکنون واضح شده است اما پاسخ به دیگر پرسش ها نیازمند پیش بینی و پیشگویی است، هنوز هم از این مرد هیچ سخنی که گویای داشتن یک غافلگیری سیاسی یا غیر سیاسی باشد شنیده نشده است، بلکه برعکس حتی به نظر می رسد تا اطلاع ثانوی انتخابات پارلمانی لبنان هم برگزار نخواهد شد، و بحران حقوق و دستمزدها به قوت خود هنوز باقی است، و نبرد برای ریاست جمهوری به قوت خود باقی و ادامه دارد.
اما در خصوص بحران سوریه و پیامدهای ناشی از آن باید گفت این موضوع در خارج از چارچوب کلی دنبال نمی شود، یعنی هنوز هیچ راه حل لبنانی برای مشکل سوریه در نظر گرفته نشده است، اما بازهم باید گفت این جریان همان کلید سابق را برای این مساله به دست گرفته و مدعی است حزب الله لبنان مسئول تمام رویدادهای جاری در سوریه است.
هنوز از سعد حریری یا از سعودی ها یا دیگران حتی انتظار هم نمی رود، سیاست های سابق خود را مورد بازنگری مجدد قرار دهند، همان گونه که ولید جنبلاط به درستی در سیاست های خود تغییراتی اساسی انجام داد، البته باید گفت وی ممکن است برای خود حساب های شخصی در این رابطه داشته باشد، مسائلی که باعث شدند از خطر داعش سخن بگوید و از نقش حزب الله در سوریه حرف بزند، اما اکنون سعد حریری دیگر به خوبی می داند بعد از درگیری های اخیر ارتش لبنان با نیروهای سلفی داعش در عرسال سخنانی از جریان المستقبل بیان شده که تاکنون سابقه مطرح شدنشان وجود نداشته است، تا دیروز محیط و پیرامون این جریان سعی داشت خود را جریانی مستقل توصیف کند، اما اکنون آنها مطالب سابق را با تغییری قابل ملاحظه در بیان مطرح می کنند که : چرا تاکنون حزب الله لبنان در کنار ارتش لبنان در عرسال برای حمایت وارد عمل نشده است ؟
البته می توان این موضوع را با فرماندهان ارتش لبنان بررسی کرد، چرا که خود آنها بودند که اعلام کردند به حمایت حزب الله در این نبرد نیازی ندارند، البته شماری از فرماندهان ارتش در آغاز هم گفتند که نیازی نیست و حزب الله هم گروهی نیست که خود را در هرجایی دخالت دهد، چرا که به طور کلی می داند وظایفش کدامند، اما باید گفت حزب الله حاضر و ناظر بود و مراقب بود ارتش در این نبرد از هم نپاشد، و در برابر گروه های مسلح تروریست کم نیاورد، از این رو با مشارکت نکردنش در نبرد عرسال حساب کار این جنگ را و پیامدهای بعدی را کرده بود، مثلا ممکن بود گفته شود مناطق سنی نشین لبنان از سوی گروهی از افراد وابسته به حزب الله شیعی مورد حمله قرار گرفته است، اما با تمام این اوصاف مساله ای وجود دارد که باید مطرح شود، و در این سخن جای هیچ انتقادی از ارتش و نیروهای امنیتی لبنان وجود ندارد، همانگونه که در خصوص اوضاع کنونی امروز سوریه هم صدق می کند، آن مساله این است: نقش حزب الله در مبارزه با داعش سرنوشت ساز است، در این سخن و موضع هیچ گزافه گویی و غلو صورت نگرفته است انسان واقع بین می داند منظور از این سخن چیست .
با توجه به این موضوع که هم اکنون این مساله بسیار برجسته است باید گفت این امر در باره لبنان و سوریه و عراق و مصر و لیبی سرنوشت ساز است، حتی در سطح شبه جزیره عربی هم صدق می کند، اکنون این پرسش را در خصوص وظیفه سعد حریری در لبنان مطرح می کنیم، آیا اکنون دیگر می توان گفت جریان المستقبل لبنان به وضعی در آمده است که می تواند نقشش را در لبنان برای دفاع از این کشور به دست بگیرد؟ آیا المستقبل اکنون تصمیم گرفته است در برابر این جریان ویرانگر داعش که پیش از هر گروهی جریان المستقبل را هدف قرار داده بایستد و با دلاوری از خود و لبنان دفاع کند؟‌ یا این که این جریان و افرادی که در پس آن قرار گرفته اند، هنوز اسیر رسیدگی به حساب های شخصی و تسویه بیهوده آن هستند؟ همان هایی که از زبان سخنگویان این جریان مطرح یا به قلم نویسندگانش نوشته می شوند، رسانه های این جریان گویی عقربه ها در آن هنوز در سال 2011 ایستاده اند.
‌اگر هر آنچه که دیپلمات های غربی و عربی بیان می کنند صحت داشته باشد، مبنی بر این که وحشت کاخ شاهانه و امارت های گمراهی و تباهی در جزیره العرب را فرا گرفته است و صدای فریادهای آنها گوش هم پیمانانشان را در منطقه بسته است که از آن جمله جریان المستقبل یکی از آنهاست باید به نحوه عقب گرد و میزان چرخش این جریان در لبنان توجه ها را معطوف داشت باید دید آیا این تغییر نگرش و موضع شامل رسانه های تحت فرمانشان و سیاستمدارانشان و روحانیون دینی وابسته به آنها را هم دربر خواهد گرفت.
اما تجربه ها و هر آن چه در عراق، فلسطین و مصر دیده ایم نشان از این دارد که باید بسیار هوشیارانه عمل کرد، باید واقعا ً محتاط باشیم، باید مراقب باشیم مبادا حریری وظیفه بحرانی کردن اوضاع را در لبنان بر عهده گرفته باشد، آن هم بعد از هر آن چه در سوریه شاهدش بودیم، شاید بخواهند دست به خودکشی سیاسی بزنند که خون بسیاری را بر زمین بریزد، این مایه نگرانی است.

5252

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 369780

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۰۶:۳۵ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۲
    0 0
    یادمان باشد که لبنان را بدون سعد حریری نمی توان به انسجام رساند همانطور که بی حزب الله نمی شود. اینها مقابل هم نیستند بلکه در کنار هم هستند و یکدیگر را باید تقویت کنند.