شب بیست و سوم ماه رمضان و آخرین شب قدر امسال فرارسیده است. شبی که اگر دست به دعا برداریم شامل لطف و بخشش خدای مهربان خواهیم شد... پرونده شب قدر به عاشقان بندگی و امیدواران به رحمت الهی تقدیم می شود.

خدا ما را مایوس و رد نمی کند / در شب قدر از خدا چه بخواهیم؟ / اگر برخی حاجت ها به یادمان نیامد چه می شود؟

فایلی که در ابتدای مطلب می شنوید سخنان آیت الله آقا مجتبی تهرانی (که روانش غرق رحمت الهی باد) در بیست و سوم سال 91 است. ایشان در این سخنرانی درباره آخرین شب قدر و ویژگی های آن و لزوم دعا می گوید: «انسان هیچوقت نباید به خودش تردیدی راه بدهد، خدا این طور نیست که ما را مأیوس و رد کند. این جزء آیات و معارف حتمی ماست. این را بدانید! یأس از رحمت حق از گناهان کبیره است. این طور نیست که نتوان در نوشته بیست و یکم تصرف نكرد. قبول داریم كه شب بیست و سوم شب امضا است اما مي شود در آن تغييراتي ايجاد كرد. «يَمْحُوا اللَّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ»؛ در اینجا هیچ اشکالی ندارد و تقدير را عوض می‌کنند. اگر شب بیست و یکم، آنچنان که دلمان می خواست، از لحاظ تمام ابعاد دنیوی و اخروی، آن‌طور كه بايد نوشته نشده بود؛ امشب مي تواني در خانه خدا بروی و دعا کنی كه: خدايا! تقديرم را بر‌گردان و برای من همه را خوب کن؛ او قبول می کند. لذا بزرگان ما بر روی شب بیست و سوم بیشتر تکیه می‌کردند.

امیرمومنان به فرزندش امام حسین در وصیتی می گوید: «پسرم هیچوقت گناهکاران را مایوس نکن!» در روایت دیگر هست که خداوند فرموده: "گناهکاران را هیچ وقت مایوس نمی کنم و اگر توبه کنند من حبیب و دوست آنها می شوم و اگر درخواست بکنند من جواب آنها را می دهم، و اگر بیمار شوند من درمانشان می کنم." »

 

 

چه کسی ارزش عشق ورزیدن دارد؟

آیت الله سید رضی شیرازی، در یکی از درس های اخلاق خود درباره این که چه کسی ارزش دوست داشته شدن را دارد سخن می گوید. فایل سخنان ایشان را می توانید اینجا بشنوید.

 

چه زمانی خدا ما را می بخشد؟/ تندی به خانواده، موجب دوری از خداست/ از زبان حاج اسماعیل دولابی

بعضی وقت ها که خیلی گناه کرده ایم نگرانیم و می گوییم آیا خدا ما را م یبخشد؟ در حالی که وقتی این طور گریه می کند و این حرف را می زند یعنی خدا او را بخشیده است. گلچین درس اخلاق عارف واصل مرحوم حاج اسماعیل دولابی در ماه مبارک رمضان را اینجا بشنوید.


اگر کوله بار خودبینی را زمین بگذارید هم معنای شب قدر را می فهمید هم یک شبه ره صد ساله را می روید

آیت الله جوادی آملی در سخنانی درباره شب قدر چنین گفته است: « در شب قدر، سخن از «لَيلَهُ القَدرِ خِير مِنْ ألفِ شَهر است» که انسان یک شبه ره هشتاد ساله می رود، اين راه دشوار نيست. اگر دشوار بود ما را امر نمي کردند، دعوت نمي کردند. دشواري مال کسي است که کوله بار خود را بر دوش دارد. اگر بار خودبيني را به زمين بگذارد، سبک مي شود. وقتي سبک شد، پروازش آسان است! اين پرکشيدن با سنگين بال و سنگين بار بودن ممکن نيست.

اگر قرآن به سر مي گذاريم، هدف تنها اين نباشد که خدا گناهان ما را بيامرزد، ما را به جهنم نبرد، ما را به بهشت ببرد. اينها ريخت و پاش سفره شب قدر است. وقتي يک دوستي سفره اي پهن مي کند، مائده الهي و مَأدبة الهي مي چيند، مهمان هاي خود را به بهترين وجه پذيرايي مي کند. وقتي مهمان ها برخاستند، سفره برچيده مي شود، آن ريزه هاي سفره را مي ريزند؛ مرغ ها آن ريزه هاي سفره را مي چينند.

ريزه سفره شب قدر اين است که کسي نسوزد، به جهنم نرود. اينها شب قدر نيست. شب قدر آن است که انسان طيّار گونه دست هزارها نفر را بگيرد و به بهشت ببرد. در دنيا رفتار او، گفتار او، سيرت او، سريرت او، سنّت او آموزنده باشد. هزارها نفر را زنده کند و در آخرت هم هزارها نفر را به همراه خود به بهشت ببرد. اگر ما بتوانيم در کنار سفره الهي و دولت قرآن بنشينيم، چرا در ته صفوف و صَفُّ النِعال قرار بگيريم به دنبال آن ريزه هاي سفره تکان ها باشيم که از سفره تکانده شده چيزي به ما برسد؟!

به ما گفتند: هر کسي به اندازه قدر خود شب قدر را درک مي کند و قدر هر کسي هم به اندازه قدر همت اوست. اگر ما به اندازه همت مان دولت قرآن را و دولت قدر را مي توانيم ادراک کنيم، چرا همت نطلبيم ما قبل از اينکه از خدا مظروف بخواهيم، ظرف و ظرفيت هم طلب بکنيم. هرگز نمي توان گفت: چون ما ظرفيت مان اينقدر بود، خدا به ما اينقدر داد. اين سخن نيمي از ثواب است، نه هر ثوابي و همه ثواب.

سخن صائب، ثواب، منزه از خطا، مبرّاي از اشتباه آن است که هم ظرف بخواهيم ، هم مظروف، يعني خدا دو فيض دارد: با يک فيض ظرفيت مي دهد با فيض ديگر اين ظرف را پُرِ از مظروف مي کند و به تعبير اهل معرفت اگر هر فيضي به اندازه ظرفيت باشد که ما اِبداع نخواهيم داشت. ما هم از خدا قابليت طلب بکنيم، هم مقبول را بخواهيم. هم ظرف طلب بکنيم، هم مظروف طلب بکنيم. اين همت اگر در ما زنده شد؛ هرگز نمي گوييم لياقت ما همين مقدار بود. از ما خواستن و از ذات أقدس إله اِجابت کردن!

بنابراين دولت قرآن دولتي است که لِيلهُ القَدرِ خِير مِنْ ألفِ شَهر است. ريزه هاي اين سفره، ريخت و پاش اين مائده همان است که کسي نسوزد، حوائج اش برطرف بشود، بيماران شِفا پيدا کنند، دُيون تَاديه بشود، مشکلات معيشت و تورّم و مسکن و ازدواج حلّ بشود شب قدر يعني شبي که خِير مِنْ ألفِ شَهر. اگر وَ مَا أدراکَ مَا لِيلَهُ القَدر، اگر فهميدن او مشکل است، پيدا کردن اش هم مشکل تر. منتها اگر کسي با مفهوم انس گرفت، درک اين معاني براي او مشکل است. اگر کوله بار خودبيني و خودخواهي و دنيا طلبي بر دوش او بسته است، طي اين راه براي او مشکل است. اينها را که بگذارد کنار، هم فهميدنش آسان است، هم پرکشيدنش.

 

خداوند برای بندگانی که تن به تسلیم جمعی او داده باشند جز خیر، تقدیر نکرده است / رسیدن به مقام قَدَر، یعنی رسیدن به عنایت نفع و خیر فرد و جامعه

حجت الاسلام محمد علی زم، در دلنوشته ای درباره درک ماه قضا و معنای قدر، چنین نوشته است: « «اهل عقل» تن به قَدَر و «اهل قلب» تن به قضا می‌دهند. «اهل قرب» قضا‌اندیش و «اهل غُرب» قَدَر در پیشند.

مقدار قَدَر به عقلانیت و تلاش انسان و محاسبات او وابسته است و اندازه قضا رهین لطف و رحمت خدای تعالی است و اراده، کوشش، علم و عقل انسان، امکان راه‌یابی به آن را ندارد. انسان، عالِم به قَدَر و جاهل به قضاست و با تمکن عقلی‌اش می‌تواند مقدار عمر خود و کیفیت و کمیت آن را تغییر دهد. بندگان الهی در عرصه «قضا و قدر» به سه دسته تقسیم می‌شوند:

1- کسانی که رشد و زندگی را در عرصه عقلانیت خود جست‌و‌جو می‌کنند و تن به قَدَر محض می‌دهند.
2- کسانی که عقل و قَدَر را با قضای الهی همراه می‌کنند.
3- کسانی که همه قَدَر را جزوی از قضای الهی می‌دانند و به‌جای پای‌بندی به جزء، خود را به کل - قضا- متصل می‌کنند .

ارزش آدمی در این است که خود زود و با‌اختیار، تسلیم قضای الهی شود، در غیر این صورت سرنوشتِ محتومِ قَدَریون، «قضا»یی‌شدن آنها خواهد شد. کسانی می‌توانند به مقام قضا برسند که سلوک خداپیشگی را از راه خودسازی و تمرکز و تسلط بر خود گذرانده باشند. اینان کسانی هستند که به مقام «ثقه» می‌رسند .

مرز و تفاوت حاکمیت دینی و غیر دینی و جامعه اسلامی و غیر اسلامی را باید در فاصله بین قَدَر و قضای الهی جست‌و‌جو کرد. «حاکمیت کامل غیر دینی» در جست‌و‌جوی به‌کارگیری «عقلانیت محض» است و کمال خود را به‌کارگیری و بهره‌گیری از اکثریت عقل جمعی جست‌و‌جو می‌کند و حاکمیت دینی، اقتدار و منزلت و کمال خود را در دایره قضای الهی می‌جوید. چنین حاکمیتی ضمن بهره‌مندی از ظرفیت عقلانیت جمعی، خود را به وصف عظیم و کریم و کبیر و بی‌حدّ خدای خرد‌آفرین متصف می‌کند. گنجایش تحمل چنین حکومت و جامعه‌ای در برابر سختی‌ها و فتنه‌ها بالاست و عصبیّت، بی‌صبری و ناشکیبایی در جامعه اسلامی، غریبه‌ای نا‌آشناست. حاکمان و دستگاه‌های چنین حکومتی «فاعل بالاختیار» محض‌ هستند و از «مفعول بالاضطرار» شدن گریزان. حرکت چنین جامعه‌ای سراسر به سوی فعل ایجابی است و کار سلبی در چنین جامعه‌ای غریب و ناپیداست.

رمضان، ظرف دست‌یابی به قضای الهی است و بندگان باید در آن، عقلانیت فردی و جمعی خود را جزئی از حقیقت قضای الهی بدانند و از مرحمت‌ها و مکرمت‌های این ماه برای ورود به مدارج برتر قضای الهی بهره‌مند شوند. جریان‌های دینی «سنت‌گرا» و «غرب‌گرا» در دوران سلطه مدیریتی خود بر جامعه اسلامی در یک طریق و هر یک به سویی، حکومت و مردم را به قضا‌گریزی کشانده‌اند. «دین‌گرایان سنتی» اراده خود را بر فعل و ایمان مردم حاکم دانسته و شأن عقلانی و شکوه اختیار مردمان را نادیده می‌انگارند و در سوزند تا یک‌شبه همه را به زور، بهشتی سازند و «غرب‌گرایان دیندار» در پی آن هستند که حقیقت اندیشه و اعمال دینی مردمان را فردی بنمایانند و حاکمیت اجتماعی را فقط به دایره عقلانیت جمعی محدود کنند.

راه نرفته ما آن است که باید در کمال بهره‌مندی از عقلانیت جمعی در جست‌و‌جوی مقام قضای الهی باشیم و بدانیم که، خداوند در همه دوره‌های تاریخی برای بندگانی چون ما که تن به تسلیم جمعی او داده باشند، جز خیر، تقدیر نکرده است و رسیدن به مقام قَدَر، یعنی رسیدن به عنایت نفع و خیر فرد و جامعه. مقام قَدَر، نظیر صفحه شطرنجی است که بازیگرش با محاسبه فکری خود و مراقبه فکری حریف، مهره‌های آن را جا‌به‌جا می‌کند و «قضا» نظیر بازی منچ است که با انداختن تاس به بالا، نمی‌توان تشخیص داد که روی چه عددی می‌نشیند.

اندیشه سترگ جامعه اسلامی باید برحسب قضای الهی طراحی شود. ما از اندیشه انقلاب اسلامی و رفتار اسلام‌گرایی ناب که امام راحل خود را «مأمور به تکلیف می‌دانست و نه نتیجه» فاصله گرفته‌ایم و مأموریت خود را در مؤمن‌کردن آحاد و مجبور‌کردن اجتماع مسلمانان به انجام تکلیف که منتج به نتیجه دلخواه ماست، دانسته‌ایم و تفاوت رفتار با امام انقلاب اسلامی، چنین شد که او به نتیجه خدا‌خواهشْ رسید و ما اندر خم تکلیف خودخواه خویش، وامانده‌ایم.»

 

در آخرین شب قدر چه کنیم؟

شب بیست و سوم، از دو شب قبل در میان شب های قدر برتر است و بنا بر احادیث متعدد احتمال داده می‌شود که شب قدر همین شب باشد. در روایتی نقل شده است که رسول خدا(ص) در شب بیست و سوم ماه رمضان به سر و روی خانواده‌اش آب می‌پاشید تا به خواب نروند و از فضیلت این شب بهره بگیرند. علامه مجلسی نیز در کتاب "زادالمعاد" می‌گوید: «اکثر احادیث معتبر دلالت دارد که شب بیست و سوم، شب قدر است.» برای خواندن روایات بیشتر درباره آخرین شب قدر و نیز اعمال اوصیه شده برای آن اینجا را بخوانید.

با قرار گرفتن در آستانه آخرین شب قدر امسال، مهم ترین توصیه های علمای دین درباره فضیلت شب قدر و کارهایی که می توان در آن انجام داد را اینجا بخوانید.

 

آخرین احیاء شب قدر، در کجا خواهید بود؟

هر کجا که باشید زیر آسمان بلند الهی، و تنها او را بخوانید و از او بخشش و لطف و رحمتش را بخواهید کافی است. اما گاهی در کنار دیگران و یک صدا دعا کردن و خواستن لطف بیشتری دارد. برای حضور در برنامه مراسم احیاء در اماکن متبرکه و مساجد و هیات های تهران اینجا و اینجا بخوانید.

*****

نیایش هایتان مقبول درگاه پروردگار مهربان و بخشنده، دعا در حق دیگران و برای شفای مریضان و پایان یافتن کشتار ظالمانه انسان های بی گناه را فراموش نکنید.

/6262

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 365834

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 6 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • mozafar IR ۰۱:۰۶ - ۱۳۹۳/۰۴/۳۰
    4 1
    خدایا به بزرگی خودت گناهامون ببخش، خودت خوب میدونی بهتر از این بلد نیستم دعا کنم شرمندتم به مولا