سعیدجعفری پویا: انتخابات عراق به پایان رسید اما قصه تشکیل دولت و تجمیع گروهها و ائتلافها همچنان باقی است. روندی که در دموکراسی های پارلمانی همواره وجود داشته است. اما اتفاق جدیدی که در این عرصه در حال رخ دادن است، زمزمههای تشکیل ائتلاف میان جریانهای شیعه، سنی و کرد است. روندی که در دموکراسی های انجمنی سازگار نیست. دموکراسی انجمنی به سیستمی از تشکیل ائتلاف و اجماع اطلاق میشود که در آن گروهها نه از منظر باورهای سیاسی، تفکرات اقتصادی و یا همسانیهای اجتماعی و فرهنگی، که بر اساس قومیت، زبان، دین و یا مذهب یکسان با یکدیگر ائتلاف تشکیل میدهند. برای تحلیل بهتر شرایط عراق با حسین رویوران کارشناس مسائل خاورمیانه گفتگویی انجام دادیم که در پی میآید:
در خبرها آمده که جریان صدر، ایاد علاوی و ائتلاف کردستان قرار است با یکدیگر ائتلاف کنند. آیا تشکیل چنین اجتماعی امکانپذیر است؟
من چیزی در این زمینه نشنیدم ولی به نظرم چنین ائتلافی ممکن است شکل بگیرد ولی دوام چندانی نخواهد داشت. دلیل این مسئله هم این است که کردها راهبرد خاص خود را دنبال میکنند و در جهت افزایش اختیارات خود و رسیدن به خودمختاری بیشتر فعالیت میکنند، درحالیکه آقای علاوی و صدر اساساً با این روش مخالف و در پی وحدت کلی عراق و تقویت مجموعه عراق هستند. لذا ممکن است در شرایط فعلی بر اساس نیازهای کوتاه مدت ائتلافهایی شکل بگیرد، اما دوام آنها چندان محتمل نیست و نمیتوان انتظار داشت که ائتلافی متشکل از شیعه، سنی و کرد پایداری چندانی داشته باشد.
رفتارهای صدر چندان قابل هضم نیست. مقتدی یک شیعه نزدیک به جمهوری اسلامی ایران است، مدعی است که علیه نفوذ و حضور آمریکا میجنگد، چندین بار از سیاست کنار رفته و دوباره بازگشته،در مقطعی با مالکی علیه علاوی ائتلاف میکند، در مرحله بعد با علاوی علیه مالکی متحد میشود. تحلیل شما از رفتارهای این جوان چیست؟
از ابتدای سقوط رژیم صدام، جریان صدر رفتارهای متفاوتی از خود نشان داده و عدم انضباط سیاسی، تغییرات ناگهانی، ناپایداری در ائتلافها و مواردی از این دست در رفتار صدریها فراوان دیدهشده و نشان میدهد ناپایداری سیاسی جدی در این جریان وجود دارد. آقای صدر چند ماه پیش و قبل از انتخابات از نمایندگان خود در مجلس خواست که استعفا دهند و از پارلمان خارج شوند. حتی آنها را تهدید کرد که رد صورت سرپیچی از مجموعه اخراج میشوند. در ادامه مدعی شد با سیاست قهر کرده و دیگر به صحنه سیاسی باز نمیگردد. در زمان بسیار کوتاهی دوباره وارد انتخابات شد و به صورت جدی فعالیتهای خود را پی گرفت. رصد و تحلیل این موارد نشان میدهد که ناپایداری شدیدی در رفتار سیاسی صدریها دیده میشود. این ناپایداری به حدی است که متأسفانه حتی نمیتوان تحلیل نسبی نسبت به چگونگی و چرایی این رفتارها به عمل آورد. شاید یکی از علامت سؤالهای بزرگ عراق، رفتارهای مقتدی صدر است، رفتارهایی که هیچ توجیه منطقی برای آن پیدا نمیشود.
نوری مالکی و دولت قانون شرایط بهتری را نسبت به دوره پیشین پیداکردهاند و آرایشان از 89 به 96 افزایش یافته است. وضعیت این جریان را چگونه ارزیابی میکنید؟
شرایط آقای مالکی خوب است و همان طور که شما اشاره کردید از 326 کرسی 96 صندلی به دست آورده است، اما مسئله این است که ائتلاف برای نخستوزیری، ریاست جمهوری و همچنین ریاست مجلس در یک پکیجی بین سه گروه اصلی یعنی شیعه و سنی و کرد باید صورت گیرد. به عبارت دقیق تر برای انتخاب رئیسجمهور دو سوم آرای مجلس نیازمند است، یعنی بالای 240 کرسی. اما برای نخستوزیری 50 +1 کافی است. بر این اساس آیا آقای مالکی با این رأیی که دارد میتواند نخستوزیری را تضمین کند؟ بدیهی است که پاسخ خیر است. ائتلافی از 165 کرسی و به عبارت صحیح تر 243 کرسی باید به وجود آید تا وضعیت این 3 پست مشخص شود. به همین دلیل آقای مالکی بزرگترین برنده انتخابات است اما زمانی به نخستوزیری میرسد که بزرگترین برنده در ائتلافسازی هم باشد. یعنی باید با شیعیان ائتلاف کند و از موضع قدرت وارد شود چرا که در شرایط فعلی مجلس اعلا یا المواطن و صدریها یا احرار با فرض اینکه با کردها یا سنیها ائتلاف کنند، میتوانند نخستوزیر تعیین کنند و دست مالکی خالی خواهد بود. آقای مالکی چنانچه کل شیعیان را داشته باشد و از این موضع وارد شود، میتواند شرایط را به دست بگیرد. لذا در شرایط فعلی هرچند بزرگترین فراکسیون پارلمان است اما نیاز به ائتلافسازی دقیق دارد تا بتواند در راس قدرت باقی بماند.
در شرایط فعلی با توجه به نفوذ جمهوری اسلامی آیا میتوان امیدوار بود که تهران با رایزنیهای خود زمینه حمایت و تشکیل ائتلاف میان جریان حکیم و مالکی را فراهم کند؟
آقای مالکی چنانچه با مواطن یعنی مجلس اعلا ائتلاف کند، دیگر نیازی به سنیها و یا مقتدی صدر ندارد. حتی در وضعیت فعلی اگر میان مجلس اعلا و سنیها و کردها هم ائتلافی تشکیل شود، آنها میتوانند دولت تشکیل دهند. لذا بحث ائتلافسازی در شرایط فعلی یک بحث اساسی است چرا که قانون اساسی عراق انتخاب رئیسجمهور را با دو سوم و نخستوزیر و رئیس مجلس را 50+1 تعیین کرده است و الزامی نیست که آقای مالکی حتماً با جریانات شیعی وارد ائتلاف شود. اما بهترین حالت این است که مالکی بتواند رضایت و همراهی جریانات شیعی را با خود داشته باشد تا در صورت تشکیل دولت، بعدها چالشها و مشکلات کمتری را در پیش داشته باشد.
پیشبینی شما از آینده تحولات در زمینه تشکیل دولت عراق چیست؟ چه چشماندازی پیرامون این روند متصور است؟
آقای نوری مالکی بعد از اعلام نتایج انتخابات اظهار داشت که ائتلاف ملی در برگیرنده تمام احزاب شیعی باید فعالتر باشد و تبدیل به یک تشکل سیاسی شود. اگر واقعاً ائتلاف ملی تبدیل به یک تشکل سیاسی شود و بیت شیعی سر و سامان پیدا کند، وضعیت برای مجموعه شیعیان بهتر خواهد شد. یعنی ائتلاف قانون آقای مالکی، احرار آقای صدر و المواطن مجلس اعلا و حزب فضیلت و اصلاح که زیرگروه شیعیان هستند در این ائتلاف سر و سامانی پیدا میکنند و از موضع واحدی با دیگر گروهها وارد گفتگو میشوند. طبیعتاً این مسئله میتواند جایگاه شیعیان را در ساختار قدرت تقویت کند. اینکه برنده انتخابات یعنی آقای نوری مالکی از همان آغاز میگوید این ائتلاف باید گسترش پیدا کند، اتفاق خوبی است و نشاندهنده یک نوع عقلانیت سیاسی است. اگر این عقلانیت در حوزه اجرا عینیت پیدا کند تصور میکنم میتواند روند ائتلافسازی را هم تسریع نماید.
49308
نظر شما