منافع مشترک ترکیه و اسرائیل در این است که سوریه بعد از بشار اسد توسط ایران، حزب الله لبنان یا گروه القاعده سوریه اداره نشود. هر دو کشور می‌خواهند دولتی در دمشق بر سر کار باشد که در عرصه بین المللی مانند ترکیه عمل ‌کند و رابطه قابل قبولی با غرب داشته باشد.

زمزمه های از سرگیری روابط میان اسراییل و ترکیه طی روزهای اخیر قوت بیشتری گرفته است. اخباری که از سوی رسانه ها منعکس می شود، شاید نتواند به خوبی بیانگر ماهیت و پیشینه روابط میان اسراییل و ترکیه باشد. یادداشت حاضر قصد دارد ضمن بررسی زمینه های تاریخی روابط دو طرفه، دلایل و ماهیت از سرگیری روابط میان ترکیه و اسراییل را مورد بررسی قرار دهد.

پیشینه روابط ترکیه- اسراییل

ترکیه نخستین کشور در جهان اسلام بود که رژیم تازه‌ تاسیس اسرائیل را در تاریخ ۲۸ مارس ۱۹۴۹میلادی، به رسمیت شناخت. در طول ۶۵ سال گذشته، روابط گسترده‌ی سیاسی، علمی، نظامی، اطلاعاتی و تجاری بین دو کشور برقرار بوده است. ترکیه در زمان خلافت عثمانی طرف مسئول مستقیم در خصوص مسایل فلسطین و بیت المقدس بود. از زمان برقراری مناسبات دوکشور، روابط ترکیه و اسرائیل شاهد دو مرحله‌ بوده است؛

مرحله نخست قبل از روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه که به حد نزدیک شدن همکاری اقتصادی و امنیتی رسیدو با امضای توافقنامه امنیتی میان دو طرف این روابط به حد ائتلاف امنیتی و همکاری اطلاعاتی و تجاری رسید و این مرحله‌ ائتلاف بود بطوریکه از این مناسبات در دهه ۱۹۹۰بعنوان اتحاد استراتژیک یادمیشود. تغییر در این روابط و در واقع مرحله‌ی دوم روابط، با روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه در ۱۲ سال پیش آغاز شد. سیاست ترکیه در این مرحله با رویکردی اسلامی از نوع سنی آن نمود عینی یافت.در دوره حزب حاکم عدالت و توسعه صحبت‌هایی از ایفای نقش قوی ترکیه وعثمانی گرایی با رهیافت به صفر رساندن مشکلات با همسایگان در منطقه مطرح شد. در این مرحله به رغم برخی تنش‌ها ترکیه واسراییل به ادامه روابط اصرار داشتند.

آغار تنش در روابط ترکیه واسراییل

از ائتلاف تا اختلاف: مهمترین تنش در روابط دو طرف، بعداز حمله اسرائیل به نوار غزه اغاز شد. این جنگ خشم و انزجار دولت ترکیه را برانگیخت. ترکیه آن را اهانتی به خود توصیف کرد. رجب طیب اردوغان، نخست‌وزیر ترکیه، در آن مقطع گفت آنچه که اسرائیل صورت داد تروریسم دولتی بود. شکی نیست که این جنگ یک نقطه‌ی تحول و امری مهم در روابط دو طرف بود. در پی آن، رجب طیب اردوغان شدیدا در همایش ماقبل آخر داووس در سویس از اسرائیل انتقاد کرد و در حالیکه شیمون پرز، رئیس رژیم اسرائیل نیز در آن کنفرانس حضور داشت، گفت که پرز دست به کشتار کودکان فلسطین زد و با اعتراض و عصبانیت از جلسه خارج شد و اعلام کردتا زمانیکه اسراییلیها با فلسطتینیها اینگونه رفتار میکنند دیگر دراین نشستها شرکت نخواهد کرد.
از آن پس، نوعی بی‌اعتمادی در روابط دو طرف ایجاد شد و این روابط دستخوش تنش‌های متعددی شد و به مرحله‌ اختلاف رسید و آن زمانی بود که دنی ایالون، معاون وزیر امور خارجه اسرائیل، سفیر ترکیه در وزارت امور خارجه‌ اسرائیل را در پایین‌ترین مکان نشاند و خود را بالاتر از او قرارداد و پرچم ترکیه را روی میز خود ننشاند و ترکیه آن را اهانتی توصیف کرد. این تنش عذرخواهی اسرائیل را به همراه داشت و ایهود باراک وزیر جنگ اسرائیل به ترکیه سفر کرد تا به این تنش پایان دهد.

پس از ماجراهای مذکور حمله به کشتی مرمره آبی (ماوی مرمره ) درسال ۲۰۱۰ آغاز شد که ۹ تبعه ترکیه در آن جان باختند و روابط ترکیه و اسرائیل پس ازاین ماجراجویی اسراییل به سردی گرایید.کشتی ماوی مرمره گروهی از فعالان صلح طلب را به نوار غزه می برد تا به شکل نمادین محاصره این منطقه شکسته شود. سازمان اسلامگرای حامی دولت اردوغان، "اینسانی یاردیم وقفی"، ( وقف کمکهای انسانی ) برنامه اعزام کشتی مرمره آبی"را از استانبول با هدف تلاش برای رفع حصر غزه و امدادرسانی به فلسطینی‌ها ترتیب داده بود. تکاوران ارتش اسرائیل در روز سی و یکم ماه مه ۲۰۱۰ در بخش آب‌های آزاد دریای مدیترانه به کشتی حمله کرد و مانع از رسیدن آن به ساحل غزه شد. در پی حادثه ناوگان آزادی غزه،آنکارا سفیر خود را از تل‌آویو فراخواند و همکاری نظامی خود با اسرائیل را به حالت تعلیق در آورد. این امر نشان میدهد که موضع تند ترکیه در قبال اسرائیل همواره به خاطر اقدامات اسرائیل بوده است.

چرا روابط ترکیه -اسراییل قطع نمی شود؟

به رغم مواضع تند ترکیه در قبال اسراییل به دلایل مذکور ، بنا بر عللی نیز می توان گفت هرگز روابط طرفین به مرحله قطع نخواهدرسید .زیرا انقطاع روابط این دو، پیامدهای منفی بر روابط ترکیه با آمریکا و اروپا دارد واین نیارهای متقابل و منافع مشترک است که در واقع ،عامل تعیین کننده در روابط ترکیه -اسراییل در مرحله کنونی است. البته احتمالا بعد داخلی، انتخابات محلی و موضع گیری احزاب اسلامی و معارض نیز بر این امر تاثیر می‌گذارد. همچنین هدف استراتژیک ترکیه و تاکید این کشور بر نقش منطقه‌ای‌اش را نمی‌توان نادیده گرفت. این امر احتمالا ترکیه را بر آن می‌دارد تا در چارچوب روابطش با اسرائیل، براساس معیارهای جدید عمل کند. عملیات بازنگری در روابط ترکیه و اسرائیل به نقش معین آمریکا در روابط دو طرف بستگی دارد.

بنابراین بدون تردید روابط ترکیه و‌ آمریکا حفظ خواهد شد و اگر طناب روابط به نخ هم مبدل شود، پاره نخواهد شد و به دلایل فوق الذکر، از یک سو ترکیه ناگزیراست موقعیت اسرائیل را در سیاست آمریکا، نقش لابی صهیونیستی و نقش آن در کنگره را ملحوظ نظر داشته باشد زیرا که ازیک طرف مساله کشتار مورد ادعای ارمنی‌ها توسط دولت عثمانی در ۲۴ آوریل ۱۹۱۵ و شناسایی آن به عنوان نسل کشی در دستور کار کنگره آمریکا همواره مطرح است.

ازطرف دیگر ترکیه به توانمندی اسرائیل به ساخت و تولید سلاح‌های نظامی نیاز دارد. این کشور هم‌چنین به نقش سرمایه‌داران یهودی و حمایت اقتصادی بین‌المللی نیاز دارد و حفظ روابط ترکیه با اسرائیل برای پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا نیز بسیار حائز اهمیت است. روشن است که منافع مشترک بر روابط ترکیه واسراییل مسلط است و با نقش آمریکا نیز بصورت جدی مرتبط است.

دولت برآمده از حزب عدالت وتوسعه ترکیه در روابط با اسرائیل، همچنین منافع اقتصادی را به موازات منافع سیاسی، ایدیولوژیکی ، منطقه ای وبین المللی پی گیری میکند. اسرائیل در سال ۲۰۰۹در آب‌های عمیق دور از ساحل خود در مدیترانه، دو میدان بزرگ گاز طبیعی کشف کرد که گفته میشود علاوه بر تامین نیازهای داخلی، در آینده میتواند ظرفیت صادرات به بازارهای بین المللی را داشته باشند. ترکیه می‌خواهد که این منبع مهم انرژی به جای قبرس و یونان، از خاک ترکیه به اروپا صادر شود. دولت ترکیه در عین حال از همکاری‌های اخیر اسرائیل با قبرس برای گسترش میادین گاز طبیعی قبرس در دریای مدیترانه ناخشنوداست. از آنجا که در برنامه تا ۲۰۲۳ رجب طیب اردوغان احداث طرح‌های زیربنایی ازقبیل پروژه‌های ساخت یک فرودگاه جدید در استانبول که هشت میلیارد دلار هزینه دارد یا ساخت احتمالی سومین پل در استانبول و مانند آن در اولویت قرار دارد و پیشبرد این طرح‌ها به منابع مالی مستمر احتیاج دارد، اما فعلا بیشتر کشورها در اروپا آمادگی سرمایه گذاری در این طرح‌ها را ندارند بنابراین پروژه انتقال گاز اسرائیل، آذربایجان، ایران، ترکمنستان، اقلیم کردستان عراق و حتی روسیه در صورت چراغ سبز مسکو از ترکیه به اروپا می‌تواند نیازهای مالی ترکیه برای این طرح‌ها را برطرف کند.

نقش جامعه یهودیان ترکیه در روابط میان ترکیه و اسرائیل

ترکیه در برگیرنده‌ بسیاری از یهودیان بوده است و به آن‌ها اجازه‌ زندگی مسالمت‌آمیز را داده است، لذا هیچ‌گونه خشم و انزجار ترکیه ازیهود تا کنون احساس نشده است. انفجارهاى انجام شده درچندسال اخیر در کنیسه‌هاى استانبول را شاید بتوان به استثناى نقشى که یهودیان در عزل سلطان عبدالحمید عثمانی ایفا نمودند، مهم‌ترین حادثه معاصر براى یهودیان ترکیه توصیف نمود. چرا که این تنها واقعه در جامعه یهودیان ترکیه بود که توجه افکار عمومى و ناظران حوادث خاورمیانه را به این جامعه کوچک اقلیت جلب نمود.

رژیم صهیونیستى در نخستین واکنش به حادثه، سیلوان شالوم، وزیر خارجه وقت این رژیم را براى بررسى ابعاد مختلف حادثه و خسارات وارده به دو کنیسه و همچنین دیدار با عبدالله گل، همتاى ترک خود به ترکیه اعزام نمود. آریل شارون، نخست وزیر اسرائیل نیز جلسات هفتگى کابینه را با تسلیت به بازماندگان کشته‌شدگان این حادثه آغاز کرد و در سخنانى خاطرنشان ساخت: بار دیگر تروریسم، پیکره واحد ملت یهود را هدف قرار داد لذا بر هر یهودى واجب است طبق تعالیم تورات به کمک برادران یهودى خود بشتابد.

سایت ترکیه ای Ujafendy به نقل از رویتر از یک دیپلمات اسرائیلى که نام وى را آشکار نساخته است، آورده است که ترکیه مورد حمله تروریست‌هاى مسلمان که با اسرائیل خصومت دارند، واقع شده است. در تفاسیر دیگرى که از این حادثه و پیامدهاى آن ارائه شده ترکیه تنها کشور مسلمان دمکراتیک معرفى شده است که داراى روابط حسنه و نزدیک با اسرائیل مى‌باشد و به همین دلیل به آتش خشم تروریسم نسبت به یهودیان گرفتار شده است.

همچنین در تفسیرى که در سایت خبرى جویش جوانان در خصوص حادثه انفجار کنیسه استانبول منتشر شده بود، نویسنده مدعى است که حمله به ترکیه و بمب‌گذارى در دو کنیسه معروف شهر استانبول تنها به دلیل اعمال فشار بر ترکیه در جهت تجدیدنظر در مناسباتش با اسرائیل و آمریکا صورت پذیرفته است. در این میان سامى کوهن، تحلیلگر سیاسى روزنامه ترک زبان ملیت، با اشاره به روابط پیشین ترکیه و اسرائیل، در تحلیل سیاسى خود از واقعه می‌نویسد: "حملاتى از این دست به پیکره جامعه یهودیان ترکیه، تنها منجر به نزدیک‌تر شدن و همکارى بیشتر ترکیه، ایالات متحده و اسرائیل در جنگ علیه تروریسم خواهد شد". در جمیع این تفاسیر نویسندگان به گونه‌اى محسوس تلاش نموده‌اند با پیوند زدن جامعه یهودیان ترکیه به جامعه یهودیان سراسر دنیا و به ویژه اسرائیل که خود را متولى امنیت و آسایش تمام یهودیان جهان می‌انگارد، مسائل امنیتى ترکیه و اسرائیل را به یکدیگر پیوند زنند.

جامعه یهودیان ترکیه گذشته از مسایل امنیتى، با حضور فعال در عرصه سیاست و مطبوعات و همچنین صنعت و تجارت در برقرارى ارتباط میان ترکیه و اسرائیل نقش به‌سزایى را ایفا می‌نمایند. به عنوان مثال جفى کامهى مدیر کارخانجات زنجیره‌اى پروفیلو و آقاى اوزیر گاریح مدیر شرکت آلارکو، داراى روابط بسیار نزدیک با حلقه‌هاى سیاسى رده بالا در ترکیه هستند. همچنین می‌توان از سامی کوهن مذکور اخیرنام برد. دنیل پایپس در مقاله‌اى که در روزنامه ترکیش تایمز به تاریخ اول سپتامبر ۱۹۹۴ منتشر شد، بدون ذکر نام، از وجود افراد یهودى رده بالا در وزارت امورخارجه و همچنین دفتر ریاست جمهورى ترکیه خبر مى‌دهد که جهت برقرارى روابط سیاسى، اقتصادى و امنیتى هر چه نزدیک‌تر با اسرائیل تلاش مى‌کنند. به عقیده پایپس اسرائیل در نظر این افراد نه تنها شریک تجارى مناسب بلکه همکار امنیتى کارآمدى محسوب می‌گردد.

دنیل پایپس در مقاله‌اى که در روزنامه ترکیش تایمز به تاریخ اول سپتامبر ۱۹۹۴ منتشر شد، بدون ذکر نام، از وجود افراد یهودى رده بالا در وزارت امورخارجه و همچنین دفتر ریاست جمهورى ترکیه خبر مى‌دهد که جهت برقرارى روابط سیاسى، اقتصادى و امنیتى هر چه نزدیک‌تر با اسرائیل تلاش مى‌کنند. به عقیده پایپس اسرائیل در نظر این افراد نه تنها شریک تجارى مناسب بلکه همکار امنیتى کارآمدى محسوب می‌گردد. شاید عاری از عیب باشد دراینجا در رابطه با اشتراک منافع یهودیان و دولت ترکیه به نمونه ای از این مراودات اشاره شود که به افشای رفتن روابط تجاری پسر‌ اردوغان(بیلال) با اسرائیل مربوط میشود.

ماجرا از این قراراست که چندی پیش روزنامه صهیونیستی "یدیعوت احرونوت" اعلام کرد فرزند "رجب طیب اردوغان" طی ۳سال اخیر چندین قرارداد تجاری با طرفهای صهیونیستی در اراضی اشغالی بسته است. منابع مخالف ترک به یدیعوت احارونت تأکید کردند، طی ۳‌ سال اخیر با وجود روابط تیره ترکیه و رژیم صهیونیستی، دو کشتی تجاری شرکت "ام بی" که "احمد براق اردوغان" از سهام داران آن است، بین بنادر ترکیه و رژیم صهیونیستی در تردد بوده و در حال نقل و انتقال کالا بوده‌اند. این منابع همچنین به نقل از طرفهایی در بنادر ترکیه خاطرنشان کردند، کشتی ۹۵ متری "سفران ۱″ نخستین بار در ژانویه ۲۰۱۳ یعنی ۳ ماه قبل از بهبود روابط ترکیه و رژیم صهیونیستی در بندر "اسدود" پهلو گرفت.

خانم "امینه لوکر طرحان" رئیس فراکسیون "حزب جمهوریخواه خلق در مجلس ترکیه" یکسال پیش ازاین در کنفرانسی مطبوعاتی در آنکارا، با انتقاد از تناقض‌های نخست وزیر ترکیه خطاب به وی گفته است: "آیا پسر شما از ممنوعیت تجارت با "اسرائیل" معاف است؟ آیا این کار اخلاقی است؟ حجم داد و ستد کشتی پسر شما با "اسرائیل" چه اندازه است؟".

فرزند او در حال مذاکره و بستن قراردادهای تجاری با "تل آویو" بود. روزنامه "یدیعوت احارونت" به نقل از منابع رسانه‌ای ترکیه خاطرنشان کرد: "اعضای پارلمان ترکیه به اشتباه اردوغان را متهم کردند. وی حتی در شدیدترین دوره بحران دیپلماتیک، روابط تجاری با اسرائیل را ممنوع اعلام نکرد و فقط تجارت امنیتی را به حالت تعلیق در آورد". این روزنامه اذعان کرد: در دوره بحران بین "اسرائیل" و ترکیه روابط تجاری دو طرف شکوفا شد و با افزایش ۳۰ درصدی به ۴ میلیارد دلار رسید. مخالفان دولت ترکیه تأکید کردند، رسوایی پسر اردوغان نقاب از چهره واقعی سیاستهای او در قبال رژیم صهیونیستی انداخته است و درحالیکه اردوغان پس از حوادث کشتی "مرمره" و کشته شدن چند شهروند ترک در رسانه‌ها ضد رژیم صهیونیستی سخنرانی می‌کرد.

علل عدم قطع روابط اسراییل -ترکیه

صد البته که اسرائیل هم به روابط با ترکیه باتوجه به نقش‌هایی که ترکیه به عنوان یک کشور اسلامی ایفا می‌کند، نیازمند است؛ چرا که اسرائیل می‌تواند از طریق آن به جهان اسلام و عرب نفوذ کند و حتی فراتر از آن نقش عامل دینی را در درگیری اعراب و اسرائیل تضعیف کند و موضع گیری خود را قوی کند.

مزید برآن اسراییل نیز بواسطه تاثیر وتاکید امریکا و اروپا ضرورتا می بایست در بهبودی روابط خود با ترکیه باشد. علت دیگری هم که درحال حاضر نمود عینی تری یافته و جبراً طرفین را به سوی برقراری روابط سوق میدهد. همانا همسویی آنها در ارتباط با تحولات سوریه است. زیرا حداقل در کوتاه مدت، اسرائیل و ترکیه بر سر موضوع سوریه هم مواضع مشترکی دارند. هر دو نگران سلاح‌های شیمیایی ارتش سوریه هستند و می‌گویند که بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه، باید از قدرت کناره گیری کند. بنظر میرسد منافع مشترک ترکیه و اسرائیل در این است که سوریه بعد از بشار اسد توسط ایران، حزب الله لبنان یا گروه القاعده سوریه اداره نشود.

هر دو کشور می‌خواهند دولتی در دمشق بر سر کار باشد که در عرصه بین المللی مانند ترکیه عمل ‌کند و رابطه قابل قبولی با غرب داشته باشد و یکی از دلایلی که واشنگتن مساعی خویش را مصروف عادی شدن سریع مناسبات ترکیه و اسرائیل میکند به همین رویکرد در قبال سوریه برمیگردد تا این رابطه به درجه گرمی روابط این دوکشور در دهه ۱۹۹۰ یعنی زمانی که ترکیه و اسرائیل تقریبا متحدان استراتژیک منطقه‌ای بودند، رجعت کنند.

منتشر شده در سایت مرکز بین المللی مطالعات صلح

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 354858

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 5 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • یحیی A1 ۱۹:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۴/۰۶
    0 1
    ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺘﺕ ﯾﺨﯽ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﯾﻪ ﺟﻨﮓ ﺯﺭﮔﺮﯼ بود