دبیرکل حزبالله لبنان در مصاحبه تفصیلی خود با روزنامه السفیر اظهار داشت که این حزب برای تصدی پست ریاست جمهوری از یک نامزد مشخص حمایتمیکند اما هنوز زمان معرفی وی نرسیده است.
روزنامه السفیر لبنان پس از انتشار بخش اول مصاحبه تفصیلی با سید حسننصرالله دبیرکل حزبالله لبنان، در شماره امروز خود بخش دوم مصاحبه تفصیلی خود با نصرالله را منتشر کرده است :
حزب الله از یک نامزد مشخص برای تصدی ریاست جمهوری حمایت میکند
به نظر می آید "سید" ( سید حسن نصرالله ) با وجود درگیر بودنش و حزب الله در نبردی سرنوشت ساز که حتما چهره منطقه را دگرگون خواهد کرد، آرام است. او اوضاع را به دقت تحت نظر دارد وبدون بزرگ نمایی و بدون کوچک شماردن خطرهای پیش رو در حال هدایت مساله است، او براساس خبره ای که دارد و شناختی که از آن برخوردار است با ایمان کامل به راهی که برگزیده حضور دارد.
او اطمینان دارد و با این اطمینان و آرامش بسیاری که دارد این حس را به راحتی منتقل می کند، او گزینه هایی را مطرح می کند و برای پیش برد اهداف در عمل به این گزینه ها کوچک ترین تردیدی ندارد.
مساله موضوع مرگ یا زندگی است، سوء تدبیر در این مساله مطرح نیست، یا این طرف باید پیروز میدان باشد یا طرف مقابل، جنگ بسیار جدی است بخصوص این نزاع در خاک سوریه جدی است، بهتر است بگوییم این نزاع بیشتر بر سر جایگاه منطقه ای سوریه است و گزینه های پیش روی آن "سید" اکنون اوضاع کل منطقه را زیر نظر دارد، او حتی دور تر از اوضاع منطقه وضع آمریکا را هم زیر نظر دارد، او می داند در آشپزخانه های سیاستمداران آمریکا برای منطقه چه چیزی در حال تهیه است، عراق، عربستان سعودی، قطر، بحرین، یمن، فلسطین، اردن، مصر و دیگر کشورهای عربی ، ایران و پاکستان و ترکیه را خوب می شناسد و می داند چه خطرهایی در حال تدارک دیده شدن است اما اکنون این کشورها از اوضاع منطقه به خوبی آگاهند و ملت های منطقه با وجود تمام قومیت ها و مذاهبی که دارند می دانند منافعشان در کجاست، آنها حتی به خوبی می دانند کشورهای سلطه گر در منطقه به دنبال چه مطامعی هستند، این همان اتوبوس آمریکایی است که در منطقه ما به حرکت در آمده است به خصوص بعد از اشغال عراق در سال 2003 این تحرکات امریکا گسترش یافته است، حتی برخی هم دیده شده که سوار بر این اتوبوس شده اند و برای خاورمیانه جدید تبلیغات خود را به راه انداخته اند. اما هنوز هستند کسانی که ترجیح دادند سوار بر این اتوبوس نشوند، حتی تصمیم گرفتند در برابر این پروژه بایستند و با ان مخالفت کنند، این افکار باعث شکل گیری مقاومت در برابر اشغالگران در عراق شد، بعد از آن مقاومت در لبنان، سوریه و فلسطین شکل گرفت.
این اتوبوس و راننده ان اگر چه ادعای خبره بودن و مهارت داشته باشد وهرچند ادعا می شود این اتوبوس مجهز به ترمز های بسیار قوی است و حتی مجهز به کمربند ایمنی است اما با این وجود زمانی که راننده آن تصمیم بگیرد در جایی که با سرعت در حرکت است توقف کند باید بداند واقعا این توقف او پیامدها و نتایجی را برای خودش و اتوبوسش در پی خواهد داشت، حال بگذریم اگر تصمیم بر این باشد که به صورت دنده عقب باز گردد یا تغییر مسیر دهد.
به نظر می رسد این مساله از نظر "سید" مساله ای به هم پیوسته است صحنه ای که "سید" به آن می نگرد در برگیرند، گذشته ، حال و آینده است، او منطقه "عیتا الشعب" در لبنان را با منطقه "میدان التحریر" در قاهره به هم مرتبط می داند، وهر دو را از مسجد الاقصی به دور نمی داند.
سید حسن نصر الله دبیرکل حزب الله لبنان زمانی که به ماجراهای داخلی لبنان نزدیک می شود، او عملا خود را در جزئیات امور لبنانی دخیل می داند، او برای هر کلمه ای که بر زبان می راند هزار حساب و کتاب و معنی را دنبال می کند، حتی مکث و سکوت و ارتباط کلامش با معنی است او به دنبال بررسی مواضع در قبال هم پیمانان و دشمنان است.
در عرصه لبنان "سید حسن" همچون شخصی است که از میدان مین عبور میکند، این امر علی رغم همه تیزبینیها و دقت نظر ها سخت است هر لحظه امکان دارد که با یک مورد پیشبینی نشده برخورد کند.
سید حسن نصر الله در "گفتگوی لبنانی" به فرصت تشکیل دولت اشاره کرده و تاکید کرد که نباید آن را از دست داد، وی دیگران را به گفتگو و آشتی دعوت میکند.
وی همچنین همه گروه ها را دعوت به پشت سر گذاشتن درگیریها در لبنان و در منطقه کرده و در این مسیر به صورت خاص از جریان المستقبل دعوت به عمل آورده است، سید حسن نصر الله حتی در مسیر گفتگوی ایران و عربستان جهت آرام سازی منطقه مانعی ندارد.
علی رغم فداکاریهای فراوان حزب الله و هوادارانش سید حسن نصر الله حجم خطر احتمالی گسترش تکفیریان در منطقه را درک میکند.
"طرح امنیتی" تمامی گروهها و جریانهای سیاسی را دربر میگیرد
اجازه دهید تا بخش اول سوالات را از طرح امنیتی مورد تصویب دولت که اجرای آن در طرابلس وبقاع آغاز شده است، شروع کنیم، آیا نیازی بود با شمال کشور شاهد 20 دوره درگیری با صدها کشته و زخمی باشد؟ و چه تضمینی وجود دارد که مصالحه کنونی مانند دورههای پیشین آن نباشد؟
به اعتقاد بنده این بار متفاوت از دورههای پیشین خواهد بود؛ در دورهای پیشین ما شاهد مشکلاتی در زمینه تصمیم گیری سیاسی بودیم؛ مهمترین عامل تصمیم گیری برسر این نقشههای امنیتی بازگشت گروه سیاسی مقابل به حکومت است. من معتقدم که اگر آنان خارج از دولت باقی میماندند با نقشه امنیتی موافقت نمیکردند حتی شاید آن را با مشکل مواجه میکردند.
این اتفاقی بود که در دورههای پیشین رخ میداد و بدون شک تغییر دولت سودمند بوده است. حتی در سایه مکلف شدن نجیب میقاتی ما در خصوص مشارکت گروه مقابل در دولت اصرار داشتیم، اما آنان تصمیم دیگری گرفتند.
اما امروز دولتی که همه گروهها در آن شرکت کردهاند مطمئنا میتواند علی رغم کندی حرکتش دستاوردهای فراوانی داشته باشد.
آیا فرمان پادشاه عربستان مبنی بر ممنوعیت فعالیت تعدادی از سازمانهای تروریستی در عربستان که دامنه فعالیتهای آنها به لبنان نیز کشیده شده است، میتواند عاملی کمک کننده در این زمینه باشد؟
به طور حتم این امر عاملی کمک کننده است؛ چرا که گروه سیاسی دیگری را به مشارکت جدی در برخورد با سازمانهای تروریستی و فعال کردن برخی از سازمانهای امنیتی رسمی یا موافقت با برخی از برنامههای امنیتی و یا پوشش مناسب برای ارتش لبنان تشویق کرده است.
ارزیابی اولیه شما نسبت به گامهایی که دولت «تمام سلام» برداشته است، چیست؟ چه در زمینه انتصابها یا پرونده های دیگر؟
به طور حتم ما در این تصمیمگیری ها شرکت داشتیم و حمایتهای لازم و تسهیلات مطلوب را به دولت جدید ارائه کردیم.
در موضوع طرابلس، حزب الله احیانا به در نظر گرفتن رعایت حال برخی از اشخاص یا گروهها و فراهم کردن پوشش سیاسی برای آنها متهم میشود. تا این لحظه چه کارهایی انجام شده است و این کارها تا چه حدی مفید خواهد بود؟
کارهایی که انجام شده برای شهر طرابلس و شمال و تمام مناطق لبنان مفید است؛ چرا که آنچه در طرابلس در جریان داشت، به بحرانی شدن فضای سیاسی و رسانهای و مردمی و روانی در کل کشور میانجامید. تمام اقداماتی که میتواند از خونریزی جلوگیری کند و به آرامش مردم و فراهم شدن مقدمات برای آشتیها منجر شود، ممکن است در آینده انجام شود و باید انجام شود. این اقدامات میتواند به مثابه مقدماتی برای گامهایی وسیعتر در زمینههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، و معیشتی باشد. این گامها گامهایی بسیار مهم به شمار میروند.
در مورد موضوع شمال یا طرابلس تاکید ما بر این است که اقدامات امنیتی و قضایی به تنهایی کافی نیست، بلکه ما خواهان اقدامات و همکاریهای گسترده سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، توسعهای، و آشتی حقیقی بین جریانها و گرایشات مختلف هستیم.
ارزیابی شما از احکام قضایی که تاکنون صادر شده است چیست؟
ما در این مورد نظر خودمان را بیان میکنیم. همانطور که ما انتظار داشتیم و انتظار داریم، این احکام، احکام متوازن و برابری نبود.
این دغدغه ها موجب مشکل نخواهد شد؟
به طور عملی در حال حاضر همه به منظور تسهیل گامها و اقدامات در همه ابعاد آن همکاری میکنند. اگر دغدغهها یا اشکالاتی وجود داشته باشد، به مرور زمان حل خواهد شد.
آیا باز شدن باب گفتگوهای سیاسی بویژه بین حزب الله و جریان المستقبل به تقویت و تحکیم برنامههای امنیتی نخواهد انجامید؟
ما همیشه برای گفتگو آماده بودیم. در حال حاضر گفتگوها بین تمام گروههای سیاسی در دولت، بر روی میز نخستوزیری انجام میشود. دولت فعلی تلاش میکند که مشکل پروندههای بزرگ و اساسی را حل کند. در مورد از سرگیری فعالیتهای پارلمان و کار پارلمانی نیز وضعیت به همین منوال است. باز شدن باب گفتگو و همکاری در برابر جبهههای پارلمانی مختلف برای بحث و بررسی مسائل مهم و بزرگ، طبیعتا عامل کمک کنندهای است. بسیاری از مسائل به تعویق افتاده شده که قابل به تعویق افتادن نبود. مسائلی از جمله حقوق و درجهها که در زندگی شهروندان خلل ایجاد کرده است.
در عمل شما تصمیم گرفتید که مذاکرات باید در سطح نمایندگان و وزرا باشد و به دب=نبال بالا بردن سطح مذاکرات با چریان المستقبل به سطوح عالی سیاسی نبودید.
چه در مورد گفتگوی سیاسی، چه در مورد ایجاد کانالهای ارتباطی جدید در هر سطحی با جریان المستقبل مشکلی وجود ندارد.
چه کسی مسؤول قطع شدن مذاکرات در مرحله گذشته بود؟
توقف مذاکرات و گفتوگوها نتیجه اختلافات است که بر سر ئدولت سعد حریری رخ داد. شرایط و فضای حاصل از آن دوران موجب شد که مذاکراتنیز بالطبع قطع شود. ما نمی خواهیم که هیچ یک از طرفهای (سیاسی) را به عنوان مسؤول قطع گفتگوها معرفی کنیم.
نیروهای داخلی بیش از هر زمان دیگری در ریاست جمهوری مؤثر هستند
آیا این گفته شما با ترک تحریم گفتگوهای اخیر ملی از سوی حزبالله در تناقض نیست؟ و آیا این موضعگیری پیش از نشست اتی گفتگوهای ملی کنار گذاشته نمیشود.
ماجرا به گونهای دیگر است. تحریم و ترک گفتگوهای ملی به دلایل مختلی رخ داد. برای نمونه ما الان جدای از اینکه رئیس جمهوری و یا نخستوزیر ریاست نشست هیئت وزیارن را داشته باشد در نشستهای آن شرکت میکنیم.
اما موضوع نشست گفتگوهای ملی یک موضوع متفاوت است زیرا محورهای این گفتگوها اساسی و بنیانی است که شامل راهبرد دفاعی و مواضع رئیس جمهوری در ماههای اخیر و خصوا هفتههای گذشته است. من بر این باورم که وی جایگاه خود را به عنوان کسی که بتواند گفتگوهای ملی در این زمینه و با این میزان از اهمیت اداره کند، از دست داده است.
در این شرایط ترک کردن گفتگوهای ملی ارتباطی با مواضع در مورد مبنای آغازین مذاکرات ندارد. ما همیشه نسبت به مبانی گفتگوها، خود مذاکرات و حضور در آن پایبند و علاقمه مند بودیم، و ما پیشتر و در زمانی که برخی جریانهای دیگر برای ماهها این مذاکرات را تحریم کرده بودند، چنین اقدامی نکردیم.
به نوبه خود، علت اصلی که موجب شد ما چنین موضعگیری کنیم، موضعگیریهای شاذ رئیس جمهوری در مورد معادله سهگانه "ملت، ارتش و مقاومت" و توصیف وی از این ماجرا و موضعگیریهای سابق وی که شکل نامناسبی داشت، بود.
تفسیر شما از مواضع رئیس جمهوری چیست و آیا شما را غافلگیر کرد؟
تغییر مواضع صورت گرفته است بخصوص در ماه های اخیر شاهد این تغییر بودیم، من تفسیر واضحی برای این مساله ندارم، تحلیل های بسیاری برای این امر مطرح شده است، اما من نمی خواهم وارد این مسائل شوم،. نتیجه از نظر من مناسب نیست، اگر خطابه ها را بررسی کنیم وباهم مقایسه کنیم خواهیم دید این سخنان با سخنرانی که در مراسم سوگند ایراد شد، خواهیم دید اختلاف بین دو سخنرانی بسیار است، و دیدگاه ها هم باهم کلی متفاوت هستند، از این رو ما باید تنها به نتایج مساله توجه کنیم، اما انگیزه ها و مسائل پشت پرده را نمی خواهیم به آن بپردازیم، ما رئیس جمهور را مورد انتقاد قرار می دهیم نه سمت ریاست جمهور را.
برخی شما را به هدف قرار دادن مقام ریاست جمهوری متهم کرده است؟
ما در ابتدای امر در خصوص سخنانش موضعی اتخاذ نکردیم، از جمله سخنان معروفی که در وزارت دفاع ایراد شدند، نظری را منعکس نکردیم و از این مساله گذشت کردیم، و ارتباط خود را حفظ کردیم، به این امید که هرآن چه که گفته شده بود در حد یک گفته بود، یعنی موضعی بود که به صورت لحظه ای بیان شد، اما نمی دانستیم یک مساله وجریان جدید به راه افتاده است. اما بعدها متوجه شدیم این یک جریان جدید است که به راه افتاده است، موضع نخست حزب الله در این باره بسیار دقیق و واضح بود و معنیش این می شد: با احترام و ارزش بسیاری که برای مقام و سمت ریاست جمهوری داریم، ما در این مساله از رئیس جمهور انتقاد داریم، اما نسبت به مقام و سمت ریاست جمهوری انتقادی نداریم. البته این حق طبیعی ماست، همانگونه که بسیاری از گروه های سیاسی مختلف لبنانی در خصوص مسائل مختلف از رئیس جمهور انتقادهایی داشته اند، اگر 6 سال گذشته را به دقت مرور کنیم خواهیم یافت که گروه 14 مارس شدت انتقادهایش از رئیس جمهور در سال های نخست دوره اش بسیار بیشتر و تند تر بوده است.
آیا اکنون گفت وگوی دو جانبه با رئیس جمهور ندارید؟
خیر خیر وجود ندارد، مگر گفت وگوی معمولی که در جریان جلسه شورای وزیران لبنانی صورت می گیرد، اما گفت و گوی دو جانبه وجود ندارد.
به نظر شما آیا موضع رئیس جمهوری لبنان به اشاره هایی که حزب الله در مخالفت با تمدید مدت ریاست جمهوری وی داشته مرتبط است؟
این جزو آن احتمال های مطرح شده است، من اشاره کردم که در این خصوص تحلیل های بسیاری وجود دارد، این مساله هم جزو آن دسته از تحلیل های مطرح شده است. اگر چه ما در خصوص مساله تمدید مدت ریاست جمهوری موضع رسمی و علنی را در رسانه ها اعلام نکردیم، اما در دوره ای که برای تشکیل کابینه مطرح بود، از چند ماه قبل، ما نظرمان را به صورت واضح و شفاف اعلام کردیم، وهرکس که در این باره به ما مراجعه کرده باشد این گفته را تایید خواهد کرد که بعضی از آنها از دوستان رئیس جمهور بودند که ما با مساله تمدید دوره ریاست جمهوری مخالف هستیم. شاید این موضع زود هنگام ما یکی از دلایل بروز مشکل باشد، یا این که در موضع رئیس جمهور تاثیر گذاشتند، اما من به شما می گویم من هیچ اطلاعات دقیقی در این رابطه ندارم، نمی خواهم در این باره قضاوت کنم، این ها همه از احتمالات و گمانه ها هستند، اما موضع اولیه ای در خصوص مساله تمدید مدت ما بیان نکریدم.
چرا موضع شما در تمدید مدت ریاست جمهوری الیاس هراوی و امیل لحود مثبت بود، اما این بار تصمیم گرفتید نظر منفی داشته باشید؟
ما در باره موضع واصل ثابت سخن نمی گوییم، حتی کسانی که به ما مراجعه کردند خواه از طرف رئیس جمهور بودند و خواه از طرف دیگران بودند، در گفت وگو ها به انها گفتیم و به دیگرانی که از دوستانمان در جریان ملی آزاد بودند و در باره موضوع تمدید برای مجلس لبنان سخن می گفتند به انها گفتم: ما در این باره موضع و اصل ثابتی نداریم، ما با اصل مساله مشکلی نداریم، از این رو در دوره ای برای الیاس هراوی فقید با مساله تمدید مدت ریاست جمهوریش موافقت کردیم، و در مدتی دیگر برای تمدید دوره ریاست جمهوری لحود هم موافقت خود را اعلام کردیم، از این رو ما با اصل مساله مشکلی نداریم چرا که در گذشته هم براین اساس مشکلی نداشتیم، در خصوص مجلس هم چنین کردیم، در ان زمان با توجه به تشخیصی که از مسائل منطقه ای و داخلی و دیدگاه های موجود در منطقه و با شناختی که از اوضاع سیاسی و امنیتی لبنان و پیرامون آن داشتیم تصمیم گرفتیم در ان دوره برای مجلس لبنان دوره اش را تمدید کنیم. از این رو ما با اصل مساله تمدید دوره ها مخالفتی نداریم، خواه برای نهادی باشد، یا برای شخصی باشد و خواه برای موقعیتی باشد. این مساله واضح است من نمی خواهم مسائل را باهم بیامیزم، بله اکنون می گویم زمانی که در گذشته با موضوع تمدید دوره ها موافقت می کردیم این موفقت به مسائل راهبردی مرتبط می شد و در این تصمیم ها مسائل استثنایی را هم لحاظ می کردیم از این رو با تمدید مدت ریاست جمهوری فلان رئیس جمهور یا فلان رئیس جمهور دیگر موافقت می کردیم. از این رو به نظرم نه شرایط اکنون به گونه ایست که لازم باشد با تمدید مدت ریاست جمهوری جناب آقای سلیمان رئیس جمهور موافقت کنیم ونه عملکرد سلیمان به گونه ای بوده که ما را به این امر تشویق کند. در انتخابات ریاست جمهوری ما موضع خود را مشخص کردیم.
49261
نظر شما