داستان کریمه تمام شد/ پوتین، قدم در راه بی بازگشت گذاشت

کریمه‌ای که در لوای داس و چکش خروشچف در اوکراین در سال 1954 ملحق شد، با پوتین امروز دوباره به روسیه باز می گردد.

بهرام قاسمی

سر انجام روز موعود پس از هفته ها هشدار، اولتیماتوم، تهدید و لفاظی های خصمانه میان امریکا و اروپا و روسیه فرا رسید و یک اتفاق تاریخی و ماندگار و یکی از نقاط عطف دوران معاصر و حتی غیر قابل و پیش بینی به ثبت رسید؛ برگزاری رفراندم در شبه جزیره خودمختار کریمه و اهدائی رفیق! نیکیتا خروشچف به اوکرائین یک اتفاق ساده نیست. 

می گویند 97 درصد واجدین شرائط به جدائی از اوکرائین و پیوستن به روسیه رأی مثبت داده اند. پس از اعلام رسمی نتایج آراء، پوتین با به رسمیت شتاختن کریمه و امضای فرمانهای لازم دستور فراهم شدن زمینه الحاق کامل کریمه به روسیه را صادر نمود و سپس سخنرانی مهم تاریخی خود را در برابر نمایندگان دو مجلس روسیه ایراد کرد. او واگذاری کریمه به اوکراین را یک اشتباه تاریخی خواند. او گفت در 1954 این تصمیم در کریدور ها گرفته شد و حتی مغایر با قانون اساسی اتحاد جماهیر شوروی بود. پوتین، رفراندم کریمه را مشروع - دمکراتیک و مطابق با قوانین بین المللی خواند.
او همچنین اوکراین را کشور دوست و برادر خواند و گفت روسیه با تجزیه اوکراین مخالف است. او ملت اوکراین را برای روسیه ملتی مهم و ارجمند دانست که همین گونه باقی خواهد ماند. او تاکید کرد به دنبال تجزیه اوکراین نیست اما کریمه اهمیت استراتژیک بسیاری برای منطقه دارد. او با حمله به سیاستهای امریکا گفت از نظر این کشور حق تنها از آن کسی است که قدرت داشته باشد. او به بمباران بلگراد، موضوع کوزوو و وقایع لیبی اشاره کرد که بدون هیچ گونه مجوز بین المللی صورت پذیرفت.
از سخنان پوتین اینگونه به نظر می رسد که روس‌ها با فرض از دست دادن حکومت دلخواه و متمایل به خود در اوکراین، (حداقل در کوتاه مدت) و با توجه به اهمیت بسیار استراتژیک سرزمین اوکراین از دیر باز برای روس‌های تزاری تا دوران اتحاد شوروی و فدراسیون روسیه امروزین، و به خصوص با فروپاشی اتحاد شوروی و از دست رفتن و مرگ ناخواسته همه یاران و تمامی هم پیمانان سابق در پیمان ورشو و پیمان کومکن و عقب نشینی های پی در پی، از تمامی سنگر های پیشین از امریکای لاتین، تا شرق اروپا و خاورمیانه، و تحمل حقارت های پر شمار از پی هر شکست و واگذاری تمامی داشته های بجا مانده از اتحاد شوروی، دیگر در این برهه از زمان و حداقل روسیۀ پوتین صبر و قراری برای تحمل از کف نهادن اوکراین ندارد و بی جا نیست که پوتین در برابر مجالس روسیه سخن از ناکامی در بلگراد و دیگر نقاط جهان به میان می آورد.
او در بخش دیگری از سخنرانی خود از تمثیل و کلمه "فنر" و بازگشت نیروی متراکم آن به خود فشارنده سخن به میان می آورد. او می خواهد بگوید که رفتار روسیه در کریمه ناشی از فشار های بی حد و حصر آمریکا و هم پیمانان آن می باشد. از دست رفتن اوکراین به مثابه همجواری و همسایگی مستقیم فدراسیون روسیه با ناتو و کشورهای عضو اتحادیه اروپا و جهان غرب خواهد بود. یعنی در صورت تحقق چنین فرضی فاصله زمینی ناتو و غرب با شهر مسکو در بعضی نقاط چیزی در حدود 300 کیلومتر خواهد بود. اتفاقی که تحت فراهم شدن شرایطی خاص می‌تواند تأثیرات و تغییرات عمیق و تاریخی و جبران ناپذیری را در روسیۀ پوتین دار یا روسیه بی پوتین به جای گذارد؛ اثراتی حتی در حد فروپاشی خود روسیه.
و چنین است که در تصمیمی تاریخی، پوتین باید علیرغم تمامی تهدیدها و خطرات قدم در راهی بی بازگشت بگذارد.
علیرغم وجود مناطق وسیعی در حوزه کشورهای CIS که دارای مردمی روس تبار هستند و علی‌رغم زبان مشترک روسی و تمامی اتصالات و شبکه‌های ساختاری به هم پیوسته و تنیدگی‌های بی شمار اقتصادی و فرهنگی که تمامی و به ناچار هنوز و هنوز اکثر راهها را به مسکو ختم می نماید و آنان را هنوز از ارتباط با مسکو گریزی نیست، اما واقعیت های دیگری نیز به وضوح مشهود است و آن تلاش برای دوری و گریز از مسکو. از دست رفتن اوکراین در برابر چشمان حیرت زده مسکو و نداشتن واکنش در خور توجه است که می توانست سرآغاز جدایی های پر شمار دیگری باشد. با فرض توسعه و رشد اقتصادی آتی در اوکراینِ به غرب پیوسته، این مسئله خود منشأ بحران های داخلی دیگری برای روسیه خواهد بود.
لذا روسها باید هزینه‌های لازم و گزافی را برای مقابله و ایستادن در برابر این واقعیت سخت و تلخ بپردازند. آنها گریزی از بهره گیری از همه توان خود برای توقف یا کند کردن این روند، حرکت و حتی ایجاد سکویی مقاوم برای برداشتن گام‌های بعدی ندارند.
از دید روسها، کریمه، در این هنگام و در این روزها می تواند اهرم مقابله با غرب و نقطه قوت آنها در صیانت از منافع ملی روسیه باشد و در آینده نیز فرصت برای پرداختن به چگونه باید بودن در کی‌یف و دیگر نقاط را مورد بررسی قرار دهد.
الحاق کریمه به مسکو یا حداقل دریافت آراء اکثریت مردم کریمه برای الحاق به روسیه نخستین گام اساسی و مستحکم پوتین خواهد بود. اگر چه این روند می‌تواند در دراز مدت و حتی میان مدت، روندی نافرجام و قدم در راهی بی پایان نیز باشد.
الحاق کریمه به روسیه و انجام رفراندوم زودرس و سریع علی‌رغم تمامی هشدارهای دولتمردان اروپایی و آمریکایی و خیز مسکو برای تحقق رفراندم هم یک حرکت تهاجمی روسیه و هم یک سنگربندی جدید در خط مقدم جبهه اخیر تلقی می شود. اقدامی و داستانی که فرجام آن را شاید روس‌ها نیز هنوز به درستی نخوانده‌اند. حفظ پایگاه نظامی، بهره‌برداری از موقعیت استراتژیک کریمه و بنادر آن در دریای سیاه و تملک کامل کریمه به عنوان منطقه ای که حتی گفته می‌شود احتمالاً از ذخایر عظیم نفت و گاز نیز بی‌بهره نیست، قبلا شاید تصور می شد اما بحث رفراندم در کریمه و الحاق آن به روسیه، صرفاً مانوری است از جانب آنها برای زمینه سازی رایزنی‌ و چانه زدن های بعدی و رسیدن به راه حلی میانه با کی یف، آمریکا و اروپا. اما چگونگی این رفراندم و اقدام مسکو و سخنان پوتین و به رسمیت شناخته شدن این وصلت دوباره و اشتباه خواندن اقدام "تاواریش" خروشچف در 1954 نشان میدهد، پوتین جایی برای بازگشت از این "راه طی شده" در کریمه باقی نگذاشته است.
داستان کریمه، ظاهراً به انتها رسیده است. اگر هم حرف و سخنی هنوز باقی است، دیگر آن سخن، سخن از کریمه نیست. اما رفراندم در کریمه با 60 درصد مردم روس تبار نیز برای اهالی آن، راهی بی بازگشت می‌نماید. یعنی فردا روزی دیگر، مردم کریمه نمی توانند در رفراندمی دیگر، خود را از روسیه جدا و یا به اوکراین الحاق نمایند. پس به نظر میرسد از دید مسکو و مردم کریمه این داستان، داستانی تمام شده است و شاید برای غربی‌ها نیز همین گونه باشد.
به نظر میرسد اهالی کریمه نیز این رفراندم "غیر قابل پذیرش" را در خفا پذیرفته و بر آن تفاهم دارند. البته حتما می توانند تا مدت های مدید از "غیر قابل قبول بودن" آن سخن سر دهند. اما غرب نیز باید در پی رفراندم و وضعیت جدید و الحاق کریمه به روسیه بتواند اطمینان خود از وضعیت آتی اوکراین را به سنجش و محک بگذارد که به نظر میرسد این نیز اتفاق افتاده است. مگر پوتین از عدم علاقه اش به تجزیه اوکراین و نخواستن اراضی اوکراین سخن به میان نیاورد؟ او بارها بر این نکته تاکید داشت و شاید او نیز پذیرفته باشد که در این برهه از زمان در ازای دریافت کریمه، کی یف را به حال خود وانهد. در مقابل، غرب نیز مثل همیشه و در همه جا از اهرم‌های مشخص و شناخته شده ای برخوردار است که در بسیاری موارد شکل و فرمی سمبلیک دارد و اجرای آنها بی شک در کوتاه مدت و میان مدت نه براندازانه است و نه آنکه آن چنان است که حریف را از میان بدر نماید. لذا کاهش صدور روادید، انسداد بخشی از دارایی‌ها و حساب های بانکی، تعلیق برخی همکاری‌ها در حوزه‌های نظامی و علمی و ... هیچ کدام نمی‌تواند حتی در میان مدت روسیه را وادار نماید که چشم از اوکراین بر دارد. از این رو حداقل اکنون در اولین فرصت منطقه فوق استراتژیک کریمه را که حساس ترین و دردناک ترین نقطه مورد نظر اوکراین و جهان غرب است را در اولین گام می رباید و در زیر چکمه های خود می گیرد؛ حتی اگر لازم باشد که رفیق خروشچف اوکراینی را هم متهم و به محکمه تاریخ فرا خواند و به تعبیری برخی از تصمیمات اتحاد شوروی سابق را به عنوان یک ابر قدرت تصمیمات کریدوری اعلام نماید. به هر حال کریمه ای که در لوای داس و چکش خروشچف در اوکراین در سال 1954 ملحق شد، با پوتین امروز دوباره به روسیه باز می گردد.

مدیرکل پیشین اروپای وزارت خارجۀ ایران، کارشناس مسائل اروپا

5252

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 345436

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 3 =