نعمت زاده می گوید: عربستان باید بپذیرد که این آخرین فرصت های این کشور برای فاصله گرفتن از سیاست های غلط پیشین است.

سعید جعفری پویا:  دولت عربستان سعودی جریان داعش را در لیست گروه های تروریستی قرار داد. این خبری بود که تعجب بسیاری از تحلیلگران منطقه را برانگیخت. چراکه داعش یا حکومت اسلامی عراق و شام همواره از حمایت های مادی و معنوی دولت عربستان و همچنین نهادهای مذهبی و غیر دولتی سعودی برخوردار بوده است. اقدام جدید ریاض این سوال مهم را به ذهن متبادر می سازد که آیا عربستان در حال تعدیل سیاست های افراط گرایانه خود است؟ مرتضی نعمت زاده، معتقد است »عربستان ناگزیر است سیاست خارجی امنیتی شده خود را تعدیل نماید.» برای فهم بهتر آنچه در ریاض می گذرد گفتگویی با مرتضی نعمت زاده، کارشناس مسائل خاورمیانه عربی انجام دادیم که در پی می آید:

دولت عربستان سعودی داعش را در لیست گروه های تروریستی قرار داده است. این در حالیست که این کشور همواره از این جریان و بسیاری دیگر از گروه های تروریستی حاضر در منطقه حمایت کرده است. تصمیم جدید ریاض، چگونه قابل تحلیل است؟
باید توجه داشت، تغییری که در سطح منطقه و بین الملل رخ داده بدین قرار است که کاهش گرایش به بحران های منطقه ای و بین المللی در دستور کار قرار گرفته و کشورهایی که از گروه های تروریستی حمایت می کردند، تا حد بسیار زیادی تحت فشار قرار گرفته اند. بر این اساس به نظر می رسد، عقب نشینی هایی که از سوی عربستان صورت گرفته، متاثر از همین روند باشد. اما در عین حال نباید تصور کنیم قرار گرفتن داعش در لیست گروه های تروریستی عربستان، به معنای این است که ریاض حمایت خود را از این جریان قطع خواهد کرد. چراکه بیشتر کمک هایی که به جریان هایی از این دست صورت می گیرد از طرف نهادهایی است که تحت عنوان موسسات خیریه فعالیت می کنند. بر این اساس به باور من، قطعا این روند همچنان ادامه خواهد یافت تا به تدریج، فشارها به تضعیف و قطع شدن کانال های کمک رسانی و حمایتی از جریانات تروریستی منتهی گردد. در حال حاضر هم تندروی در سطح منطقه فقط رویکرد امنیت محور دارد چراکه شرایط اجتماعی و پایگاه های مردمی این گروه ها به تدریج تضعیف شده است. علت هم این است که اصولا ذات تندروی اینگونه است و بازه زمانی مشخصی دارد؛ پس از اوج گیری در یک بازه زمانی، رو به افول نهاده و در نهایت تضعیف می شود. امروز این رادیکالیسم در مرحله افت و نزول است و تنها بعد حمایتی این جریانات اقداماتی است که عربستان صورت می دهد.

بر این اساس شما معتقدید همچنان کمک ها و حمایت های جریانات غیردولتی و مذهبی به این گروه های تروریستی ادامه خواهد داشت؟
بله همینطور است.این حمایت ها مادامی که فشارهای منطقه ای و بین المللی به بار ننشیند ادامه خواهد داشت. اما افزایش فشارها به تدریج سبب کاستن حجم حمایت ها خواهد شد. به عبارت دیگر مجموعه فشارها سبب می شود که کشورهای حامی هم از حمایت های خود دست بردارند. باید عنایت داشت که در شرایط فعلی، مردم در هیچ منطقه ای از جهان تندروی را تاب نمی آورند. هرچند طبیعی است که افراط در هر بازه زمانی طرفدارانی پیدا کند، اما پیامدهای اجتماعی آن باعث می شود که به تدریج از حجم رادیکالیسم کاسته شده و جریانات اینچنینی منزوی تر شوند.

چند روز قبل نوری مالکی اظهارات تندی را علیه عربستان مطرح کرد و ریاض را متهم نمود که علیه عراق جنگ علنی به راه انداخته است. عربستان هم در مقابل واکنش تندی نشان داد و به شدت اظهارات مالکی را تکذیب نمود و مالکی را به ایجاد فتنه مذهبی متهم نمود. درگیری های میان ریاض و بغداد را چگونه تفسیر می کنید؟
فکر می کنم موضع نوری مالکی برخواسته از اتفاقات و واقعیت هایی است که در منطقه جریان دارد. ضمن اینکه مسئله جدیدی هم نیست و از بعد از سقوط صدام و روی کار آمدن دولتی شیعه در این کشور، عربستان و برخی دیگر از کشورهای منطقه تمام تلاش خود را برای ناکام گذاشتن نظام شیعی در عراق به کار بستند. در حالی که شیعیان عراق در تاریخ این کشور، به رغم اینکه به لحاظ جمعیتی همواره در اکثریت بودند، اما تحت سلطه، ستم و ظلم حکومتی سنی بوده اند. پس از سقوط صدام و برگزاری انتخابات آزاد، شیعیان توانستند قدرت را در دست بگیرند، اما چون این تغییر با منافع عربستان و برخی دیگر از کشورهای منطقه سازگار نبوده است، این کشورها تلاش کردند تا با شیوه های تروریستی و همچنین با ایجاد جنگ مذهبی، ساختار قدرت را تحت تاثیر قرار دهند و شیعیان را که به لحاظ تاریخی، با ایران هم پیمان هستند، در موقعیت ضیعف تری قرار دهند. به همین علت آنچه که مالکی بیان کرده برخواسته از واقعیت هایی است که در صحنه عراق در حال رخ دادن است. موضع گیری های سیاسی هم همین مسئله را تایید می کند. اگر عربستان با عراق مشکل نداشت، قطعا روابط دیپلماتیک قوی را با بغداد برقرار می کرد و سعی می کرد عراق جایگاه گذشته خود را در جهان عرب باز یابد. در حالیکه شاهد بودیم وقتی عراق ریاست جامعه عرب را عهده دار شد، برخی از کشورها حاضر نشدند در نشست های سران شرکت کنند و تلاش کردند، موقعیت عراق را تضعیف کنند. بنابراین رفتار سیاسی عربستان هم به خوبی اظهارات مالکی را تایید می کند.

به نظر می رسد رفتارهای عربستان از زمان روی کار آمدن دولت جدید در ایران حالت افراطی تری گرفته و پوشش نسبی که در رفتارهای رادیکال گونه عربستان وجود داشت، کنار گذاشته شده و ریاض خشن تر از قبل عمل می کند. دلیل تغییر رویکرد نسبی سعودی را چه می دانید؟
من معتقدم عربستان پس از روی کار آمدن دولت جدید در ایران و طرح گفتمان اعتدال در سطح منطقه و بین الملل از سوی دولت تدبیر و امید، تحت فشارهای جدیدی قرار گرفته و به نوعی منزوی هم شده است. ریاض در مقابل، نوعی مقاومت تند و افراطی از خود بروز داد و تغییر فضای ایجاد شده را بر نتابید. اما عربستان باید بپذیرد که این آخرین فرصت های این کشور برای فاصله گرفتن از سیاست های غلط پیشین است. در واقع عربستان در حال حاضر ناگزیر است سیستم امنیتی خود را رها کرده و تعدیلاتی در راهبردهای سیاست خارجی خود ایجاد کند. مسئله قرار دادن داعش در لیست گروه های تروریستی را هم می توان از این منظر بررسی کرد. من فکر می کنم عربستان ناگزیر است روند و رویکرد خود را تغییر دهد و تسلیم جریان اعتدالی شود که در منطقه به وجود آمده. اعتدالی که مورد نیاز همه کشورهای منطقه نیز هست. چراکه هم کشورهای منطقه و هم ملت ها به آرامش، صلح و ثبات نیاز دارند. متاسفانه سیستم امنیتی عربستان حاضر نیست این مسئله را بپذیرد و لذا می بینیم که این کشور از نظر امنیتی همچنان به رفتارهای خود ادامه می دهد، اما باید اذعان داشت که این کشور از حیث اجتماعی دیگر جایگاهی در میان دولت ها و ملت های منطقه ندارد.

به نظر می رسد عربستان با این رفتارها تا حد زیادی خود را منزوی کرده و تقریبا دوستی برای این کشور باقی نمانده است. در تازه ترین تحول، درگیری میان ریاض و دوحه هم اوج گرفته است. این روند جدید را چگونه تفسیر می کنید؟
این یک حقیقت است که تندروی سرانجامی جز انزوا نخواهد داشت. عربستان هم وقتی در چنین مسیری قرار گرفته، بدیهی بود که چنین فرجامی در انتظارش باشد. دست برداشتن عربستان از رادیکالیسم به معنای از دست دادن پایگاه های این کشور در سوریه، ترکیه، شمال آفریقا و همچنین لبنان است. در واقع استراتژی عربستان این است که با استمرار سیاست های رادیکالی، از رقبای خود امتیاز بگیرد. به عنوان مثال با کارشکنی هایی که در عراق و سوریه انجام می دهد، می خواهد رقبای خود را متقاعد کند که منافع این کشور را در نظر بگیرند. این روش در طبیعتِ رویکردِ ایدوئولوژیک عربستان ریشه دارد و در ذات ایدئولوژی حاکم بر عربستان نهادینه شده است. اما شاید مصلحت های سیاسی باعث شود که ریاض از این سیاست ها دست بردارد. ولی به هر ترتیب به دلیل اینکه عربستان تلاش دارد با امنیتی کردن مسائل سیاسی برای خود جایگاه و ارزش کسب نماید، طبیعی است که مشکلاتی که شما به آن اشاره کردید برای سعودی ها به وجود آید.

انتظارها بر این بود که با کنار رفتن بندر بن سلطان تغییری در سیاست خارجی و امنیتی عربستان ایجاد شود، اما ظاهرا این تغییر چندان مشاهده نمی شود و عربستان کماکان به امنیتی کردن امور سیاسی ادامه می دهد. آیا تغییر در راهبردهای سیاسی و امنیتی قابل انتظار است؟
به نظر می آید چنین مسئله ای اجبارا از سوی عربستان پذیرفته خواهد شد و این کشور بالاخره به آن تن خواهد داد. کنار رفتن بندر بن سلطان، نشانه شکست سیاست های امنیتی عربستان بود. سیاست هایی که تلاش می کرد حوزه های سیاسی را از طریق روش های امنیتی تعریف و تبیین نماید. بنابراین عربستان اجبارا به سمت تعدیل سیاست های افراطی خود خواهد رفت. ضمن اینکه نباید این نکته را هم فراموش کنیم که ریاض می تواند با پی گیری روابط خوب با ایران برخی از اشتباهات گذشته خود را اصلاح کند و برخی از موقعیت های از دست رفته خود را هم جبران کند.

4949

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 344334

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 3
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۰۸:۳۶ - ۱۳۹۲/۱۲/۲۴
    4 2
    عربستان وحشی و امریکای کثیف دو بازوی تروریسم و اشوب و کشتار مردم بیگناه جهان. چه طرفداترای امریکا خوششون بیاد چه نه حقیقت این هست که امریکا همون عربستان هست با یه پوشش نازک فریبنده که اگه کمی دقیق بشی خیلی راحت میبینی که امریکا همونه به شکلی دیگه
  • بی نام IR ۱۱:۳۳ - ۱۳۹۲/۱۲/۲۴
    1 3
    در حالی که بر اساس قانون نظام هماهنگ پرداخت کارکنان دولت مصوب سال 1370، مقرر شده بود حقوق و فوق‌العاده شغل دارندگان مدارک دکترا و فوق لیسانس که در مراکز آموزشی و تحقیقاتی اشتغال دارند، نباید از 80 درصد حقوق و فوق‌العاده‌های کارکنان مشابه مشمول قانون اعضای هیات علمی کمتر باشد اما در سال 1382 وزارت آموزش و پرورش قیدهایی را برای اجرای این دستور در وزارتخانه فوق ابلاغ کرده بود که با شکایت تعدادی از فرهنگیان، دستگاه قضایی طی روزهای اخیر این ابلاغیه را باطل و لغو آن را به وزارت مذکور اعلام کرده است.» مصوب سال 1370اما در سال 1382 طی روزهای اخیر این ابلاغیه را باطل و لغو کرده است.» ***** 23 سال حق فرهنگیان تضییع شده است ****
    • بی نام IR ۱۵:۳۷ - ۱۳۹۲/۱۲/۲۴
      3 0
      خودت فهمیدی چه نوشته ای اخه این بحث دراین صفحه ونگارش نادرست .