رییس اتحادیه زنان کارگر، در روز جهانی زن، از وضعیت زنان کارگر و شاغل می‌گوید.

فهیمه حسن‌میری: هشتم مارس که به نام روز جهانی زن شناخته می‌شود، ریشه در تظاهرات زنان کارگر صنعت نساجی نیویورک در ۸ مارس سال ۱۸۵۷ دارد. این تظاهرات در‌ اعتراض به‌ دستمزد کم در‌ قبال کار طاقت‌فرسا انجام گرفت و در سال‌های بعد و در کشورهای دیگر با تشکیل اتحادیه‌ها، همچنان این اعتراض‌ها و بیان مطالبات ادامه داشته است. به مناسبت این روز جهانی، درباره وضعیت کار زنان بویژه زنان کارگر در ایران، با سهیلا جلودارزاده، رییس اتحادیه زنان کارگر گفت‌وگو کردیم و وضعیت زنان کارگر ایرانی را پرسیدیم. جلودارزاده که سابقه نمایندگی مجلس را هم دارد، اکنون مشاور وزیر صنعت، معدن و تجارت و سرپرست امور بانوان این وزارتخانه هم است.

از اعتراض کارگران زن نیویورکی در هشتم مارس تا وضعیت فعلی زنان کارگر ، در کشورمان چه روندی برای این قشر طی شده است؟

متاسفانه به دلیل این که کار زنان در جامعه ما درست دیده نشده، هنوز اجماع کلی در سیاستگذاری‌ها برای وارد کردن زنان به عرصه اقتصادی به وجود نیامده و در سال‌های مختلف سیاست‌ها متفاوت بوده است. در سال‌های مختلف، با گرایش‌های خاصی که وجود داشته، حضور زنان در بازار کار از روی اضطرار یا تصمیم‌گیری‌های فردی بوده است. گاهی این سیاستگذاری‌ها جمعی بوده و در بعضی دولت‌ها به آن پرداخته شده مثلا در دوران سازندگی نگرش‌هایی به حضور زنان در بازار کار وجود داشت و جهش‌هایی را شاهد بودیم که هنوز آثاری از آن باقی است اما این حضور از نگرش‌های منفی بعد از آن بی‌تاثیر نبوده و تنها به صورت خودجوش است که افراد یا جمع‌هایی توانسته‌اند دوام بیاورند. درواقع باید گفت زنان کارگر در کشورمان هنوز مطالبات زیاد قانونی، فرهنگی و اجتماعی دارند که تامین نشده است. 

آماری از تعداد زنان کارگر در ایران وجود دارد؟

آمار دقیقی در دست نیست و این وظیفه مرکز آمار بوده که اطلاعات دقیق را به تفکیک منتشر کند اما چون کار زنان در آمارها حساب نشده نمی‌توان عدد دقیقی را اعلام کرد. جا دارد مرکز آمار اگر این آمار را دارد منتشر کند و اگر ندارد برای تعیین دقیق آن اقدام کند که در برنامه‌ریزی‌ها و سیاستگذاری‌ها بتوان از آن استفاده کرد. اگر بخواهیم عدد و رقم را حدس بزنیم می‌توان گفت حدود 17 تا 20 درصد زنان به صورت رسمی کار می‌کنند و مابقی در بخش‌های دیگر فعالند. تقریبا چیزی در حدود 17 درصد از زنان در بخش‌های صنعتی و کشاورزی کار می‌کنند و در بخش‌های اداری هم 16 تا 17 درصد زنان فعالند. البته از مشاغل خانگی هم اطلاعات دقیقی در دست نیست ضمن این که علاوه بر مشاغل خانگی و کارهای فصلی که زنان انجام می‌دهند، من هر زن خانه‌دار را هم شاغل حساب می‌کنم و معتقدم کار آنها هم شغل محسوب می‌شود.

شغل محسوب شدن کار خانگی مدتی است مورد بحث قرار گرفته است. از نظر شما دلایلی که کار زنان خانه‌دار باید شغل محسوب شود چیست؟

کاری که زنان در خانه انجام می‌دهند در پایین آوردن ضریب جینی موثر است ضمن این که در افزایش تولید ناخالص داخلی و کاهش فاصله طبقاتی تاثیر دارد. این تلاش‌ها در مقابل شوک‌های اقتصادی که وارد می‌شود شاید تاثیر ملموسی را نشان ندهد اما اگر جامعه ما با توجه به مشکلات اقتصادی که درگیر آن است سرپا مانده به دلیل تلاش‌های زنان خانه‌دار هم است. مخصوصا در سال‌های اخیر که مشکلات اقتصادی زیاد شده و توان مالی خانواده‌ها پایین آمده، زن‌ها مجبورند با امکانات کمتر و فعالیت بیشتر، کارهای خانه را سر و سامان بدهند و نقش بیشتری در مسائل اقتصادی خانواده ایفا می‌کنند. این در حالی است که کار آنها دیده نمی‌شود و اگر زمانی به مشکلی بربخورند نه بیمه‌ای دارند که بتوانند از آن استفاده کنند و نه دستمزد و پس‌اندازی.

در سال‌های اخیر و با توجه به افزایش سطح تحصیلات، با افزایش روند اشتغال زنان مواجه بوده‌ایم یا با سیر نزولی این روند؟

به این دلیل که به طور کلی در سال‌های اخیر، در اشتغال کارگری و دولتی شاهد کاهش نیروی کار بوده‌ایم، تعداد زنان شاغل در این عرصه‌ها هم کم شده است. در اشتغال کارگری و صنعت به دلیل شرایط اقتصادی در کارخانه‌ها و کارگاه‌ها تعدیل نیرو انجام گرفته و همانطور که می‌دانیم به دلیل نگاه‌هایی که وجود دارد، زنان در صف اول اخراج‌ها و تعدیل‌ نیرو هستند. در بخش دولتی هم به دلیل چابک‌سازی و کوچک‌سازی دولت شاهد این بوده‌ایم که نیروی شاغل کاهش پیدا کرده است و زنان هم به تبع این موضوع بیکار شده‌اند. اما حضور زن‌ها در بخش خدمات بیشتر شده و در مشاغلی از جمله کشاورزی،‌ خانه‌داری، خوداشتغالی یا دستفروشی و کارهایی از این قبیل فعالیت بیشتری داشته‌اند چون آنها از روی جبر یا اختیار مجبورند کار کنند و اینگونه کارها سرمایه کمی را لازم دارد و راحت‌‌تر می‌توانند به این فعالیت‌ها بپردازند. حتی دیده می‌شود کسانی که تحصیلکرده هستند به دلیل این که شغلی برایشان پیدا نمی‌شود از تحصیلاتشان استفاده نمی‌کنند و وارد کارهای خدماتی می‌شوند که باید برای هدر نرفتن این استعدادها کاری کرد و امیدواریم که در دولت فعلی برای بهبود وضعیت زنان کارگر گام‌هایی برداشته شود و کارهایی صورت بگیرد.

مثلا چه کارهایی؟

در کشور در حال توسعه‌ای مانند کشور ما، اولین اقدامی که باید انجام شود این است که بازارهای خاصی که امروز زنان توانایی بیشتری در انجام آن کارها دارند بازتر و تقویت شوند. اگر الان جمعیت بیشتری از زنان ما در بخشهای مختلف صنعتی و تولیدی یا خوداشتغالی در بخش پوشاک کار می‌کنند، باید برنامه‌ریزی شود که به عنوان مثال 20 درصد بازار داخلی برای آنها تضمین شود. اگر این بازار برای آنها فراهم و تضمین شود، آنها خودشان بقیه مشکلاتی را که وجود دارد برطرف می‌کنند مثلا تعاونی تشکیل می‌دهند و سرمایه‌هایشان را روی هم می‌گذارند یا فناوری و تکنولوژی جدید وارد می‌کنند و در یک پروسه رقابتی، سعی می‌کنند محصول بهتری عرضه کنند. درواقع باید بازار حساب شده و متناسبی که بتواند آنها را وارد فعالیت و رقابت کند ایجاد شود؛ اما وقتی مرزها باز باشد، بازار کار آنها هم آسیب می‌بیند و وقتی نتوانند روی خط آخر که فروش محصول است حساب کنند، از ابتدا اصلا انگیزه انجام کار را از دست می‌دهند. ضمن این که باید همانطور که برای اشتغال مردان تصمیم گرفته می‌شود، به فکر ایجاد فرصت‌های شغلی برای زنان هم باشند و در سیاستگذاری‌های مختلف، نگاه یکسانی به آنها داشته باشند. 

اقدامات حمایتی مثل بیمه و تامین امنیت شغلی هنگام بارداری و زایمان چطور؟

اینها هم مسائل مهمی است که نباید از آنها غافل شد. وقتی در کشوری شغل وجود ندارد و سود برای تولید محاسبه شده نیست، اولین چیزی که به خطر می‌افتد، امنیت شغلی کارکنان است. باید در کنار این که امنیت شغلی کارگاه‌ها به طور کلی تضمین می‌شود، قوانین حمایتی متعادلی هم وجود داشته باشد که زنان در شرایط مختلف کارشان را از دست ندهند. دولت‌ها باید همانطور که برای امنیت شغلی مردان سرپرست خانوار اهمیت قائلند، برای زنان سرپرست خانوار هم همین ارزش و اهمیت را قائل باشند. وقتی زنی به دلیل زایمان قرار است کارش را از دست بدهد، مدام در ترس و نگرانی بسر می‌برد که چه روزی باید با کارش خداحافظی کند. تامین شرایط بهداشتی و ایمن برای همه کارگران و زنان کارگر هم نکته مهمی است. در حال حاضر می‌بینیم که زنان کارگر از تبعیض‌های آشکار و بعضا پنهان رنج می‌برند ولی به دلیل وجود نداشتن فرصت‌های شغلی دیگر مجبورند این تبعیض‌ها را تحمل کنند و با حقوق‌های پایین و دستمزدهای کم و حتی در شرایط ناایمن و غیربهداشتی کار کنند که تبعات خودش را هم دارد.

 مانند اتفاقی که در ماه‌های گذشته افتاد و در حادثه آتش‌سوزی یک کارگاه تولیدی، دو زن کارگر جانشان را از دست دادند.

مرگ تاسف‌بار آن دو زن، نمونه کوچکی بود از موارد مشابهی که در گوشه و کنار برای کارگران اتفاق می‌افتد. چند روز پیش دختری که لیسانس مهندسی داشت ولی به دلیل نداشتن فرصت شغلی، در یک ساختمان کار می‌کرد، می‌گفت در طول چند ماهی که در آنجا مشغول کار شده، چندین نفر از ساختمان به پایین پرتاب شده‌اند. اگر به بخش ایمنی و بهداشت کار وزارت کار بروید می‌بینید که چه اتفاقاتی از این دست در ماه‌های اخیر اتفاق افتاده است. حتی در بخش‌های سودآور هم می‌بینیم که بهداشت و ایمنی کارگران جدی گرفته نمی‌شود و آنها در معرض آسیب‌های مختلف و از دست دادن سلامتی‌شان هستند. اگر هر کس کار خودش را درست انجام دهد، از اینطور مرگ‌ومیرها کم می‌شود. اگر کارفرماها، واحدهای نظارتی، مسئولان شهری و خدمات عمومی هر کدام کارشان را درست انجام دهند و به جای درگیر شدن در بازی‌های سیاسی، به وظایفی که دارند رسیدگی کنند، شاهد اتفاق‌هایی مانند آنچه در چهارراه جمهوری رخ داد نخواهیم بود. حتی بعد از اینطور اتفاق‌ها هم، اگر برخورد کافی و درست و عادلانه اتفاق بیفتد، می‌تواند درس عبرتی برای دیگران باشد نه این که بخواهند به سادگی از کنار قضیه بگذرند. در مورد همین اتفاق خیابان جمهوری، باید گزارش جامع و درستی داده می‌شد و حتی باید دادستان وارد کار می‌شد. مرگ دو زن کارگر در وسط شهر اتفاق کمی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت و باید منشاء آن بررسی می‌شد.

 شما در اتحادیه زنان کارگر چه کارهایی توانسته‌اید برای حمایت از این قشر انجام بدهید؟

در خانه کارگر، در بخش اتحادیه زنان کارگر، متناسب با دارایی‌هایمان اقداماتی انجام می‌دهیم و تلاشمان این است که تبعیضی بین زنان و مردان وجود نداشته باشد و هر کدام به طور متناسب از امکانات آموزشی موجود استفاده کنند. ضمن این که سعی کردیم از همین قوانینی هم که فعلا موجود است حمایت کنیم و نگذاریم کاهش پیدا کند و در کنار آگاهی‌بخشی، آموزش و توانمند کردن زنان، به این فکر می‌کنیم که صدای این افراد باید شنیده شود و به گوش برسد تا حقوقی که دارند رفته‌رفته به رسمیت شناخته و مشکلاتشان برطرف شود. با این حال، بسیاری از کارها به تنهایی از ما ساخته نیست و به حمایت‌های دولت، بخش خصوصی و قانون‌گذاران هم نیاز دارد تا بتوانیم درمورد اشتغال زنان در بخش‌های گوناگون به نتایج بهتری برسیم.

 تاکنون فعالیت نمایندگان مجلس چقدر در راستای حمایت از اشتغال زنان بوده است؟

توقعی که می‌رود بیشتر از نمایندگان زن مجلس است، آنها با این که تعدادشان کم است اما می‌توانند موثرتر از اینها ظاهر شوند.  درباره مسائلی مانند بیمه زنان خانه‌دار یا افزایش مرخصی زنان و ضمانت‌اجراهایی که باید برای آن در نظر گرفته شود، نمایندگان زن می‌توانستند با سایر نمایندگان،‌ با دولت یا با شورای نگهبان مذاکراتی داشته باشند و راهکارهایی پیدا کنند که این موارد تصویب و زودتر اجرایی شود اما می‌بینیم که نه تنها این کارها انجام نشد بلکه مواردی مطرح شد مانند طرح جامع جمعیت و تعالی خانواده که حقوقی را از زنان و افراد مجرد می‌گرفت. این درست است که جمعیت رو به پیری می‌رود و باید برای افزایش جمعیت کاری کرد و تصمیماتی گرفت اما نباید حقی از کسی ضایع شود. مسئولیتی که در قبال افزایش جمعیت داریم نباید به این منجر شود که به عده کمی از افراد حق اشتغال داده شود. از طرفی امتیازاتی را که دین به زنان داده از آنها می‌گیرند مثلا درباره حق اشتغال زنان یا این که می‌گویند مهریه باید سقف معینی داشته باشد و از طرف دیگر هم او را با چنین طرح‌هایی از امکانات سرزمینی‌اش محدود می‌کنند. باید بین نمایندگان زن و فعالان صنفی زنان تعاملاتی برقرار باشد و آنها در مجلس از حقوق این قشر دفاع کنند، اتفاقی که تا الان خیلی نیفتاده و جایش در تصمیم‌گیری‌ها خالی است.


46234

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 342905

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 3 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 3
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • یه نفر A1 ۱۳:۰۷ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۷
    22 23
    اوضاع خانم ها ی کارگر بخش خصوصی بسیار اسفبار است . اول از همه اینکه ساعت کاری مشخصی در این شرکتها وجود ندارد . دولت حتی نتوانسته به کارفرماها تفهیم کند که کارگران برده نیستند که تا زمانی که شما نیاز دارید مجبور به کار باشند . . بعضی از کارفرما ها 50 تا55 ساعت کار را در هفته اجبار می کنند و می گویند 44 ساعت مصوب اداره کار برای شرکتهای دولتی است ! از مرخص زایمان هم نگو و نپرس . به محض اینکه بفهمند خانمی باردار است سریعا اخراجش می کنند . با این اوضاع گرانی و تورم توقع دارند خانم ها 4تا5بچه بیاورند و به جمعیت برده های بی کس و کار اضافه کنند . از حقوق دستمزد و مزایای دیگر هم نگویم بهتر است . حق اولاد هم به خانم های کار گر نمی دهند .مگر خانم ها بیمه پرداخت نمی کنند ؟ تبعیض برای چیست ؟
  • بی نام A1 ۱۴:۰۹ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۷
    17 2
    به وضعيت كارگاها برسين، اوضاعشون خرابه
  • عباس علی اکبری A1 ۱۸:۰۴ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۷
    17 1
    اینها فقط خودشون رو نماینده کارگر میدونن میشه بگن تا حالا برای کارگر چیکار کردن به اسم نمایند خانه کارگر وارد مجلس و دیگر ارگانهای سیاسی میشوند اون موقع یادشون میره که از حقوق کارگر دفاع کنند تا حالا نشده این نمایندها طرحی را ارائه بدن که وقتی کالای در داخل امکان تولید دارد وارد کردن ان از خارج ممنوع بشود یا حداقل دسمتزد براساس نرخ تورم باشد نه با توافق نماینده کارگر و کارفرما یا خدمات درمانی و بیمه کارگران به طور کامل اجرا شود مثل کارگران ساختمانی که همیشه دچار مشکل هستن تبعیض همیشه وجود داره حرف زدن از اون هم اسونه ولی کسی پیدا نمیشه که با ان مقابله کنه