آیتالله ابوالقاسم خزعلی عضو مجلس خبرگان رهبری در برنامه شناسنامه این هفته در مورد شروع دوران مبارزاتی خود علیه رژیم شاه اظهار داشت: از زمانی که آقای بروجردی به قم آمدند، من با حضرت امام خمینی(ره) آشنا شدم و از درس ایشان استفاده زیادی کردم. من در جاهایی که منبر می رفتم، به خصوص خوزستان در مورد کارهای شاه صحبت میکردم. سینمایی برپا کرده بودند که واقعاً نکوهیده بود و افرادی موذی در آن فعالیت داشتند که من با آن مخالفت کردم و گفتم شما با اینگونه امور میخواهید اسلام را تضعیف کنید. این موضوعات باعث تبعید من به گناباد شد.
بخش هایی از سخنان آیت الله خزعلی:
-وقتی فرزندم شهید شد، گفتم بدانید که اگر پسرم را با لباس دامادی در مراسم ازدواجش میدیدم، آنقدری که الان آرام هستم، آرام نبودم. حسین از مشهد به قم آمد و مشغول خوردن ناهار بود که متوجه صدای اعتراض مردم در خیابان های شهر شد. او ناهارش را ناقص گذاشت و به خیابان رفت تا در کنار مردم حضور داشته باشد که در جریان همین تظاهرات به او شلیک شد و حسین را به شهادت رساندند.
- من خودم را نگه داشتم و خم به ابرو نیاوردم. به همسرم هم گفتم اگر میخواهی جسد پسرت را ببینی نباید گریه کنی، او هم قبول کرد. امام هم از نجف نامه ای پرحرارت نوشت که مضمونش این بود که تو پشت دشمن را شکستی.
-آقای شریعتمداری روحیه خوبی نداشت. در همان دیداری که با او داشتم خدمتشان گفتم که اگر شما در این کار شرکت نکنید، آینده خوبی در انتظارتان نخواهد بود. طلبههای متقی صحبت نمیکنند اما طلبه های کوچک شروع میکنند و در موردتان صحبت میکنند. از همان جا به بعد هم دیگر رابطه ما با آیتالله شریعتمداری قطع شد.
-در شورای تدوین قانون اساسی بحثی در مورد کاندیدا شدن بانوان برای ریاست جمهوری ایجاد شد که من برای مشورت با امام(ره) نزد ایشان رفتم. امام(ره) به من فرمودند مبادا زن رئیسجمهور شود، این خوب نیست، ایشان همچنین فرمودند اموال را بین مردم تقسیم نکنند. نباید به اموال کسی که مال خود را از راه شرعی به دست آورده، دست زد. مواظب باشید مبادا به بهانه کمک به فقرا به اموال افراد مسلمان و کسانی که ثروت خود را از راه درست به دست آوردهاند، دست درازی کنید.
-بازرگان هم آدم خوبی بود و هم نبود، او به آمریکا اعتماد داشت. یک روز که همراه با هم به طرف منزل امام(ره) میرفتم به من گفت مگر میشود با آمریکا مبارزه کرد؟ همانجا بود که با خودم گفتم بازرگان یک مقدار وضعیتش ناجور است. برخلاف شهید چمران که شخصیت بسیار زبدهای هم بود. من در اهواز بودم که او از مصر آمد و گفت میشود به من وقت ملاقات دهید؟ گفتم میتوانم یک ربع شما را ببینم. وقتی آمدند به جای یک ربع، سه ساعت و سه ربع با هم صحبت کردیم. من چمران را خیلی دوست داشتم و الان هم که عکسش را میبینم برای او طلب آمرزش و ترفیع درجه میکنم.
-من از آغاز تاسیس شورای نگهبان در این شورا حضور داشتم. دو- سه دوره در شورای نگهبان بودم. در همین دوره در منزلی زندگی می کردم که 6 طبقه بود که یکی از طبقات آن متعلق به من و باقی آن برای دیگران بود اما بعضیها فکر میکردند که هر 6 طبقه متعلق به من است و تصور میکردند خزعلی از ساده زیستی فاصله گرفته و حتی نیامدند سوال کنند، از این جهت بود که بنا شد من دیگر در شورای نگهبان نباشم.
-زمانی که ما در شورای نگهبان بودیم هم گاهی تخریبهایی صورت می گرفت. در هر صورت شورای نگهبان یکی از ارکان مهم است و منافقین و دشمنان باید آن را تخریب کنند. اما ما به این تخریبها توجهی نداشتیم و کار خودمان را میکردیم. الان هم شورای نگهبان به خوبی در حال فعالیت است و آقای جنتی محکم ایستادهاند.
-زمانی که ایشان (مقام معظم رهبری) به کره رفته بود، امام(ره) به تلویزیون نگاه کرده بودند و گفته بودند ایشان (آقای خامنهای) لیاقت رهبری دارد. جالب اینجاست که در جلسه خبرگان رهبر معظم انقلاب به خودشان رای ندادند اما همه ما به ایشان رای دادیم و از این رای هم خوشحالیم. ایشان الان خیلی خوب کار می کنند و امیدوارم همیشه موفق و موید باشند.
-امام(ره) به آیتالله منتظری فرمود قعر جهنم را برای خود مهیا نکن، اگر ما بودیم میگفتیم امام(ره) این را گفته پس ولش کن، اما زمانی که ایشان (آیت الله منتظری) فوت کرد، رهبری فرمودند ایشان را در حرم دفن کنید که این تدبیر بسیار خوبی بود. چون اگر در حرم دفن نمیشد، در منزلش دفن می شد و گنبد و گلدسته و ... برایش می آوردند.
-در جلسه انتخاب رهبری بعد از رحلت امام(ره) بعضیها زود گول خوردند و گزینههایی را مطرح کردند اما اکثریت مجلس به آقای خامنهای رای دادند که خوشبختانه رای خوبی بود. ما هم خدا را شکر میکنیم که نظرمان سمت ایشان رفت و الان هم بهتر از سابق در مورد ایشان نظر داریم. وقتی من در تبعید بودم آیتالله خامنهای به دیدار من آمد. ایشان در دیداری که با هم داشتیم گفتند پدرم نابینا شده و من درس ِ قم را برای پذیرایی از پدرم ترک کردم چون هرچه دارم از پدر دارم.
-سال 88 عکس امام(ره) را پاره کردند و به امام حسین (ع) توهین کردند. این کارها را میرحسین و کروبی انجام دادند و الان هم دل ما از دست اینها داغدار است.
-آقازادگی برای عدهای خاص است که در انقلاب بد رفتار کردند. در این بین افرادی هم بودند که از رفتار فرزندان خود تبری جستند اما عدهای هم با فرزندان خود خوب رفتار می کردند و توجهی به کارهای آنها نداشتند.
-مهدی (خزعلی) میگفت من میخواهم با مخالفین اسلام مبارزه کنم، من هم می گفتم یکی از مخالفین اسلام همان کسی است که از شما پشتیبانی میکند، چرا او را مذمت نمیکنید؟ در نهایت هم از او خواستم به منزل من نیاید. من حاضرم بدنم را قطعه قطعه کنند اما دین از دست نرود به همین دلیل هم به مهدی گفتم راهی به منزل ما ندارد البته هنوز هم او را دعا می کنم و از خدا می خواهم پسر گمراه من را به سمت هدایت ترغیب نماید. حیفم می آید او به جهنم برود. علیرضا را خیلی دوست دارم و برایش دعا می کنم.
- آمریکا موجود خطرناکی است که دائماً در پی ضربه زدن به اسلام است. اسرائیل هم به همین شکل عمل می کند و مردم باید در مورد این دو موجود خطرناک خیلی هوشیار باشند. اسرائیل باید از بین برود و از بین هم خواهد رفت.
45231
نظر شما