زهرا خدایی: پوتین از حملۀ نظامی منصرف شد. اما همچنان یانوکویچ را رئیس جمهور قانونی اوکراین می داند. کنفرانس خبری ولادیمیر پوتین عصر سه شنبه در حالی برگزار شد که جهان به تصمیمات کرملین و شخص پوتین چشم دوخته بود. رئیس جمهور به بلاتکلیفی و انتظارها پایان داد، اما بر کسی پوشیده نیست که این تازه آغاز رقابت پراصطکاکی است که میان غرب و روسیه آغاز شده است.
بهرام قاسمی، سفیر پیشین کشورمان در اسپانیا و ایتالیا و کارشناس مسائل اروپا در گفتگو با خبرگزاری خبرآنلاین در این باره می گوید: پوتین از گزینۀ نظامی چشم پوشی کرد اما نزاع در کریمه و همچنین رقابت های سخت میان طرفین ادامه خواهد داشت. مشروح گفتگو ما با بهرام قاسمی را در ادامه بخوانید:
چرا اوکراین تا این اندازه برای روسها مهم است؟
اوکراین کشوری است در شرق اروپا که از ویژگیهای بسیار خاصی برخوردار است. تاریخ متنوعی دارد. در طول تاریخ بین قدرتهای مختلف دست به دست شده است. به دلیل موقعیت جغرافیایی و متأثر از انقلاب 1917 یکی از جمهوری های اتحاد جماهیر شوروی شد.
اوکراین به دلیل قرابت هایی که میان مسکو و اوکراین وجود داشته، دومین جمهوری مهم بعد در اتحاد جماهیر شوروی بوده است. بسیاری از زیر ساخت های اساسی و استراتژیک اتحاد جماهیر شوروی سابق در اوکراین بنا شده بود؛ مانند صنایع هوا- فضا و به خصوص تسلیحات هسته ای و نیروگاههای اتمی شوروی در اوکراین (و بخش دیگری از آن در بلاروس و قراقستان) مستقر بود.
با فروپاشی شوروی در سال 1991 اوکراین به سومین قدرت تسلیحات اتمی جهان تبدیل می شود که مایۀ نگرانی بسیاری از جمله آمریکا و کشورهای غربی و حتی روسیه شد.
نهایتاً از 1992 مذاکراتی با اوکراین را آغاز نمودند تا بتوانند به نوعی این کشور را خلع سلاح کنند و این کشور را متقاعد نمایند که سلاح های اتمی اش را که از وسعت و گستردگی زیادی برخوردار بوده، به اتحاد جماهیر شوروی تحویل دهد. در همین راستا مذاکراتی میان چند قدرت مهم صورت گرفت. در این میان برخی از کشورها در نقش مشوق ظاهر شدند تا ضمانتهایی را به این کشور بدهند برای اینکه اوکراین این تسلیحات را تحویل دهد.
غرب و آمریکا ترجیح می دادند در میان جمهوری های باقیمانده از اتحاد شوروی دربارۀ تسلیحات اتمی تنها با یک قدرت مثل روسیه طرف بوده و نگران کشورهایی همچون بلاروس و اوکراین نباشند. لذا بعد از مذاکراتی که صورت می گیرد در 5 دسامبر 1994 در شهر بوداپست معاهده ای امضاء می شود که به همین نام شهرت می یابد و بندهای آن شامل تضمین های امنیتی به اوکراین است. این توافقنامه ای معاهده ای بین المللی است که توسط ایالات متحده آمریکا، روسیه و انگلستان و اوکراین امضاء می شود و چهارچوب روند خلع سلاح را مشخص می کند. طی این توافق نامه قرار بر این می شود که روسها و سایر کشورها در قبال خلع سلاح اتمی اوکراین اطمینان هایی را در مورد امنیت به این کشور بدهند. به موجب این معاهده، روسیه، آمریکا و بریتانیا و اوکراین به تفاهماتی می رسند. قرار بر این می شود که اوکراین ان پی تی را بپذیرد و تسلیحات و زرادخانه های خود را تحویل بدهد.
کمی دربارۀ معاهدۀ بوداپست توضیح دهید.
معاهده بوداپست چند بند دارد:
*استقلال و حاکمیت اوکراین: احترام به مرزهای اوکراین و اینکه همۀ کشورها به آن احترام بگذارند و تعدی به این مرزها صورت نگیرد. ضمانت کنندۀ این بند چند قدرت حاضر در معاهده بودند.
*هیچ کشوری نمی تواند با توسل به زور علیه اوکراین وارد عمل شود و کلآً اقدام به زور علیه اوکراین ممنوع است.
*استفاده از فشارهای اقتصادی و تهدیدات اقتصادی بر اوکراین برای تأثیرگذاری در سیاستهای خارجی و یا سیاستهای این کشور غیرمجاز تلقی می شود.
*در صورت کاربرد سلاح های هسته ای علیه اوکراین، شورای امنیت باید بلافاصله تشکیل جلسه دهد و به کمک اوکراین بیاید و در این باره وارد عمل شود. احتمالاً منظور این بند اینست که قطعنامۀ شورای امنیت در این زمینه صادر شود و اقدامات مقتضی بین المللی در مورد پیشگیری، جلوگیری و یا توقف بحران صورت گیرد.
*اگر مشکل، ابهام و یا هر مسئلۀ دیگری در خصوص این تعهدات و بندها به وجود آید، این کشورها موظفند با یکدیگر در این خصوص به رایزنی بپردازند.
با این اوصاف، اقدام روسها نقض معاهدۀ بوداپست بوده است ؟
اینکه چگونه روسها وارد کریمه می شوند و اجازه پیدا می کنند نیروی نظامی وارد کنند، خود جای بحث است. در واقع به هر شکلی اقدام روسها مغایر با این معاهده است و به نظر می رسد آنها این معاهده را زیر پا گذاشته اند.
برای همین است که روسها تا یکی دو روز قبل خیلی با احتیاط در مورد اوکراین عمل می کردند. همانطور که دیدید در خبرها بود که نیروهایی که بدون یونیفورم بودند و هویت آنها مشخص نبود و ناشناس بودند، اقدام به پایین کشیدن پرچم اوکراین و برافراشتن پرچم روسیه کردند و جاهایی را تصرف و محاصره کردند.
در واقع روسها تلاش می کردند تا حد امکان براساس این معاهده خیلی بهانه ای دست دیگران ندهند. اما نهایتاً وضعیت به گونه ای پیش رفت که روسیه آشکارا نیروهای خود را وارد میدان کرد. اگر چه نیروهای روسیه عمدتاً در کریمه حضور داشتند.
در مورد بندر سواستوپول چطور؟
همانگونه که می دانید براساس قراردادی که در سال 2010 میان اوکراین و روسیه امضاء شد، بندر سواستوپول، برای مدت 30 سال به اجارۀ روسها درآمد که گفته می شود اجاره بهای آن پرداخت شده است و همچنین در این رابطه روسها در صادرات گاز خود به اوکراین 30% تخفیف قائل شدند تا بتوانند تا سال 2042 پایگاه نظامی خود در بندر سواستوپول را حفظ کنند.
بحثی که امروز در اتحادیه اروپا و کشورهای غربی مطرح است و بر روی آن پافشاری زیادی صورت می گیرد تا روسیه به معاهدات توجه کند، احتمالاً همین معاهدۀ بوداپست است که تصور می کنم که بحث مهمی است. در واقع روسیه امروز به رغم آنکه خود یکی از امضاء کنندگان معاهدۀ بوداپست بوده است، آن را به نوعی نقض کرده است.
چشم انداز آیندۀ بحران را چگونه پیش بینی می کنید؟
تا شنبۀ گذشته با تحولاتی که در کی یف رخ داد، اعم از سقوط رییس جمهور، تعیین نخست وزیر جدید و ... به نظر می رسید که مجموعۀ دولت جدید اوکراین و کشورهای غربی و اروپایی که از دولت جدید حمایت می کنند در واقع برندۀ داستان هستند. اما وقایع روزهای گذشته، اعم از ورود روسها به کریمه و تصرف آنجا و حضورشان و اعلام این مسئله که در 10 فروردین (30 مارس) رفراندومی را در کریمه برگزار می کنند، وضعیت تغییر کرد.
روسها از رفراندومی خبر داده اند که قرار است با برگزاری آن مردم کریمه خودشان دربارۀ آیندۀ خود تصمیم بگیرند. به نظر می رسد که روسها توانستند فعلاً جای پای خود را در کریمه محکم کنند و حالا پس از این به نظر می رسد روسها کم کم برای ورود به چانه زنی با دول غربی، سازمان ملل، ناتو، اتحادیه اروپا و سازمان همکاری و امنیت اروپا آماده می شوند.
تا کنون این نهادها با مقامات روسیه گفتگوهای مفصلی داشته اند و تصمیماتی را اتخاذ کرده اند و به نظر می رسد با توجه با تأثیراتی که این بحران در بازارهای سهام و شرکتهای روسی گذاشته است (از جمله کاهش ارزش روبل و تلاش دولت برای جلوگیری از کاهش آن) مقداری فشارهای غربی و اروپایی بر روی روسیه زیاد خواهد شد. ولی روسها نیز با توجه به اینکه اوکراین جایی نیست که بتوانند آنجا را فراموش کنند و از منافع خود در آنجا دست بکشند، احتمالاً بر مواضع خود ایستادگی خواهند کرد. همچنین کشورهای اروپایی و غرب نیز در مورد اوکراین با جدیت بیشتری پیش خواهند آمد.
آیا این بحران در کوتاه مدت حل خواهد شد؟
این بحرانی نیست که در کوتاه مدت حل شود. به نظر می رسد بحران به درازا بکشد، امید می رود تنشها بالا نگیرد و مسائل بتواند در چهارچوب مسالمت آمیز و کاهش تنش ها به نفع مردم اوکراین حل و فصل شود.
علیرغم تنش و اوجگیری بحران بین آمریکا - اروپا و روسیه که طی دو هفته اخیر رفته رفته رو به تزاید و شدت نهاده است و در کنار همة تهدیدها و حرکتهای سیاسی تحریکآمیز و حتی اقدامات قهرآمیز در کریمه هنوز با توجه به درهم تنیدهگیهای بسیار اجتماعی - تاریخی و اقتصادی میان روسیه و اوکراین و از سوی دیگر پیوندها و وابستگیهای عمیق اقتصادی روسیه با غرب و اوکراین و همچنین وابستگیهای اروپا به اوکراین و روسیه در بحث انرژی و گاز و بسیاری پارامترهای دیگر نمیتوان احتمال جدی و بسیاری برای برخورد نظامی بین غرب و روسیه متصور بود.
اگر چه در بحبوحة بحران و آتش و خشم و حضور طرفهای متعددی که بسیارند و هر کدام به نوعی دارای منافعی هستند ناخواسته نیز میتواند جرقهای و به اشتباه تمامی محاسبات را تغییر و خشونت و نظامیگری را جایگزین اقدامات سیاسی و اقتصادی تلافیجویانه نماید. تاکنون و به درستی میتوان دریافت که تمامی طرفهای درگیر علیرغم تمامی تهدیدات و بیان مواضع سرسختانه به نوعی عدم خواست خود از جنگ و لشکرکشی را مطرح و یا با اقدامات سمبلیک دوری خود را از چنین نیاتی نشان دادهاند.
تکلیف کریمه چه می شود؟ نیروهای روسیه در آنجا می مانند؟
با اتفاقاتی که صورت گرفته و اهمیت استراتژیک اوکراین و کریمه برای هر دو سوی ماجرای اوکراین یا رسیدن به یک راهحل مرضیالطرفینی که یافتن و قبول آن از سوی تمامی طرفها بسی مشکل مینماید راه ناهموار و درازی در پیش است. خروج نیروهای روسی از کریمه و بازگشت آنها به ناوگانهای خود در سواستپول که در چهارچوب روابط اوکراین - روسیه پذیرفته شده بدون هیچ گونه اتفاقی در غرب و یا در کیف امری بعید به نظر میآید.
در صورتی که در 10 فروردین رفراندوم مصوب پارلمان جمهوری خودمختار کریمه نیز برگزار و رأی به استقلال کریمه بدهند نیز باز در صورت مسأله تغییر چندانی حاصل نخواهد شد مگر به زمان، در کلیت بازگشت روابط روسیه و غرب به سان گذشته سخت مینماید و از سوی دیگر سخن از آغاز جنگ سرد دیگری در جهان نیز دشوار مینماید چرا که نه فدراسیون روسیه، اتحاد شوروی سابق است و نه بخشی از کشورهای جهان به سان آن دوران متحدین مسکو در شرق اروپا یا در آمریکای لاتین یا به صورت احزاب کمونیست و اقلیتهای حزبی در بعضی جوامع. اقتصاد روسیه امروز بسیار با اقتصاد غرب در هم تنیدهگی دارد و هر گونه تحریم و انسداد داراییهای روسیه توسط آمریکا و اروپا نیز ضربهای سخت به پیگر اقتصاد روسیه است اگر چه در تحریم تنها یک طرف نیست که ضرر مینماید، هم تحریم کننده و هم تحریم شونده البته در سهمهای مختلفی میتوانند بازنده و متضرر این وضعیت باشند.
باز گرداندن نیروهای مانور دهندۀ نظامی روسیه از شرق آن کشور و مذاکرات آلمانها و روسیه و دیگر تماسهای دیپلماتیک که به شدت و در سطح گستردهای در اطراف موضوع در جریان است میتواند این امیدواری را ایجاد نماید که جهان را ترس از خطر یک برخورد نظامی دیگر که فاجعهآفرین خواهد بود برهاند اما نزاع و کشمکشها به خصوص در صورت وضع هر گونه تحریم و انسداد داراییهای روسیه و حضور نیروهای روسی در کریمه و یا استقلال این جمهوری خودمختار میتواند آغاز یک بحران عمیق در بخش عمدهای از جهان باشد. بیشک جهان باید بعد از آن همه تجارب و این همه ادعا در این برهه تاریخی و در این نقطه جغرافیایی بلوغ و تعهد خود به تمامی شعارهای صلحجویانه و انسانی و عدم مداخله در سرنوشت ملتها را به اثبات برساند. به هر حال ماجرای اوکراین به هر گونه پیش رود یک ماجرای بزرگ قرن و یک نقطه خاص یا عطف تاریخی خواهد شد.
5252
نظر شما