تنوع درک مسلمانان از مفهوم علم در تمدن اسلامی

ما چاره ای جز این نداریم که ذهن امت اسلامی را در آنچه از آن با عنوان تمدن اسلامی یاد می کنیم بشناسیم. هرچه هست همانجاست. اگر خوب است یا بد، اگر باید اصلاح بشود یا نشود... همانجا را باید درست دریافت و فهمید که چه چیزی در درون آن وجود دارد و این که ما چگونه ذهنی داشته ایم چگونه جهان را در می یافته ایم...

اصلاح عالم ذهن مقدم بر عالم عین است، حتی اگر فکر کنیم که ذهن انعکاس عین است. وقتی انبانی از مفاهیم یا به قول قدما تصورات و تصدیقات در ذهن فردی و جمعی ما آمد، اینها هادی ما خواهند بود. اول باید بفهمیم دنیای اینها چگونه است و خروجی آنها با چه ترکیبی است و چگونه ما را راه می برد.
دو سه دهه قبل که اندکی فلسفه می خواندم، گهگاه گفته می شد که غربی ها فلسفه ندارند، مشتی مباحث معرفت شناسی دارند. یعنی وقتی به تاریخ فلسفه از دکارت و کانت تا همین دوره های اخیر می رسیم، همه بحث ها از ذهن است، این که چگونه عالم خارج را می شناسد و راه درست شناختن چیست.
آن زمان احساس می کردم بحث معرفت شناسی به همان سادگی است که اصل وجود را به ذهنی و خارجی تقسیم کنیم اما توجه نداشتم که این بحث هستی شناسی از ماهیت وجودی ذهن، ربطی به بحث بسیار مهم در باره چگونگی دریافت عین توسط ذهن  نداشته و ندارد.
در سازوکار مورد بحث در متون ما، همان بحث تصور و تصدیق قدیمی با کلیاتی بود که تقریبا از قرن چهارم به این طرف دست نخورده باقی مانده بود. این که قاضی عبدالجبار یک جلد المغنی را به بحث معرفت اختصاص می دهد، یا باقلانی در تمهید یا دیگران بحث معرفت شناسی را جدی می گیرند، بعدها همه به سو نهاده شد.
برای فلاسفه متصوف، عرفان شهودی جای همه بحث های معرفت شناسی را گرفت و برای متدینان اخباری هم آنچه در اخبار و احادیث در باره جهان وما فیها آمده بود، مسلم دانسته شد. فلسفه میانی هم در چارچوب همان اصطلاحات خود از طبیعیات تا الهیات، به تکرار عمرش را سپری کرد.
این اواخر اندکی روی مفهوم علم در تمدن اسلامی تامل کردم. می دانم که هنوز یک درصد از آنچه را گفته شده ندانسته و کمتر از این را درک کرده ام، اما دریافته ام که این مسأله نهایت اهمیت را دارد. این اهمیت چنان است که حتی وقتی عوامانه بخواهیم حرف بزنیم، باید بگوییم اول باید مخ را اصلاح کرد، چه مخ فردی افراد را چه مخ جمعی را که خود یک فکر جمعی و مسلط و سفت و سخت است که دیر به دیر از جایش تکان می خورد. هر بار هم بخورد، دوباره به جای خودش بر می گردد.
این بود تا از کتاب فرانتس روزنتال با خبر شدم. پیش از این با کتاب علم التاریخ عند المسلمین او آشنا بودم که قبل از دو دهه در مشهد ترجمه و چاپ شد. آن هم نگاه معرفتی داشت اما بیشتر در قالب یک علم. کتاب متون کلاسیک او هم جالب بود، اقتباسی از بهترین آثار که بخشی از آنها هم معرفتی بود. اما حالا کتاب

Knowledge Triumphant: The Concept of Knowledge in Medieval of Islam

ایشان را که به فارسی درآمده دیدم. علم پیروزمند که شاید بهتر بود علم مسلط و غالب ترجمه می شد. مترجم علیرضا پلاسید، خیلی زحمت کشیده، اما چون تخصصی ندارم نمی توانم در باره آن اظهار نظر کنم. کتاب در سال جاری (92) توسط نشر گستره چاپ شده است.
این اثر از دهه شصت قرن گذشته است، اما برای ما فارسی زبانان که این که پنجاه سال از یک کاری عقب باشیم به یک عادت تبدیل شده است. کتاب مروری بر تاریخ مفهوم علم در قرون وسطای اسلامی دارد، مفهومی که برخی آن را تحقیر می دانند و به هر حال نوعی تطبیق است. مقصودم قرون وسطای است. مترجم هیچ مقدمه ای ندارد که شاید لازم ندیده اند. اما روزنتال یک مقدمه کوتاه دارد که تاریخچه کتاب است و یک مقدمه هم در باره توجیه فکری نگارش این اثر. نخستین عبارت آن: تمدن ها به گرد مفهوم های معناداری با ماهیت انتزاعی می گردند که بیش از هر چیز دیگری، بدیشان ویژگی جداگانه ای می بخشد. چنین مفهوم هایی را می توان در آغاز ظهور هر تمدنی یافت. ...

روزنتال از اهمیت مفهوم علم در ابتدای اسلام یاد می کند که به گفته وی «بر اسلام چیرگی داشت و به تمدن اسلامی شکلی جداگانه و پیچیدگی ویژه خودش را بخشید....»

اما فصل های کتاب:

فصل اول دانش پیش از دانش

فصل دوم: ظهور دانش

فصل سوم صورت جمع دانش

فصل چهارم: تعریف های دانش

فصل پنجم: دانش همان اسلام (کلام و دانش های دینی).

فصل ششم: دانش همان نور (تصوف)

فصل هفتم: دانش همان اندیشه (فلسفه)

فصل هشتم: دانش همان جامعه (آموزش).

ص 363 نمایه های کتاب شروع می شود.

 رسول جعفریان

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 341249

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 1 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 3
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۰۹:۱۲ - ۱۳۹۲/۱۲/۰۹
    2 1
    امروز علم يعني فيلتر شكن وساخت موشك...
  • منصور IR ۱۴:۲۴ - ۱۳۹۲/۱۲/۰۹
    2 0
    مرحوم فرانتس روزنتال خاور شناس آمریکایی آلمانی الاصل زاده 1914 و درگذشته ی هشتم آوریل 2003 با کتاب تاریخ تاریخ نگاری دراسلام (ترجمه ی دکتر اسدالله آزاد در دوجلد تیر ماه 1365 و 1368 انتشارات آستان قدس رضوی) سهم مسلمانان را در تاریخ نگاری به خوبی نشان داده است.با ترجمه مقدمه ابن خلدون به انگلیسی در سه جلد همراه با توضیحات لازم شاهکاری دیگر را به دنیای اسلام شناسی معرفی کرد . در ایران مرحوم محمد پروین گنابادی پیش از انقلاب آنرا ترجمه کرد . (چاپ اول 1336 بنگاه ترجمه و نشر کتاب). با تشکر از استاد برای معرفی ترجمه ی کتاب حاضر.
  • سعید A1 ۱۳:۰۴ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۳
    0 0
    چند زمانی است به این باور رسیده ام که بهترین جای وب فارسی همین بخش وبلاگ خبرآنلاین است. جایی بدور از عوام بازی و عوام نویسی. امید که نیرومندتر گردد