۰ نفر
۲ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۵:۵۵
ظرافت‌های سفر آقای وزیر

سفر محمدجواد ظریف به روسیه تنها چند روز مانده به برگزاری کنفرانس ژنو2 حاوی ناگفته‌های در خور تأملی بود.

محمد جوادظریف وزیر امورخارجه دولت اعتدالگرای تدبیر و امید روز چهارشنبه 25 دیماه دست همتای سوری خود را گرفت و برای سفری 24 ساعته راهی مسکو شد. از اینکه در جریان این سفر دیدارهای دوجانبه و سه جانبه با همتای روسی و سوری برگزارشد و به آخرین تحولات کشور جنگ زده سوریه در آستانه برگزاری کنفرانس ژنو 2 که چشم انداز آنچنان مثبتی هم ندارد پرداخته شد. همچنین پیرامون روابط چندجانبه و دوجانبه تهران-مسکو در زمینه های مبارزه با تروریسم، مسایل امنیتی، تحولات خاورمیانه، عراق و افغانستان، همکاریهای تجاری، انرژی هسته ای، برگزاری نشست آتی کمیسیون مشترک دو کشور در مسکو، روند اجرای برنامه اقدام مشترک ژنو در زمینه برنامه هسته ای ایران و آهنگ لغو تحریمها نیز با سرگئی لاوروف و ولادیمیر پوتین مذاکراتی بعمل آمد. به دلیل انتشار اخبار مربوط به این موضوعات عبور می کنم و درحد بضاعت با توجه به آشنایی مختصری که به کم و کیف مناسبات ایران و روسیه در بیش از سه دهه اخیر دارم سعی میکنم از میان نوشته ها و گفته های مربوط به این سفر، نانوشته ها و ناگفته های آن را استخراج و دراین مقال و با استفاده از این مجال به آنها بپردازم.

آنگونه که هویداست در این سفر به موضوع سرنوشت سیستم دفاع موشکی اس-300 پرداخته نشد یا اینکه کماکان بی نتیجه ماند و اصرار روسها مبنی بر ندادن این سیستم به ایران بقوت خود باقی ماند و سیستم دیگری را که مسکو بعنوان جایگزین آن مطرح می کند همچنان مورد پذیرش تهران نیست. همچنین در مورد بارتر نفت- کالا که اخیرا رسانه ای شده بود، مذاکره ای صورت نگرفت.
چند روزی بود که صحبت از صدور 500 هزار بشکه نفت از سوی ایران به روسیه و دریافت کالاهای مورد نیاز از روسیه درقبال ارزش نفت صادر شده دررسانه ها مطالبی درج میشد. هرچند که با توجه به پیشینه همکاریهای نفتی ایران و روسیه بعید است وزارت نفت ایران و به ویژه وزیر نفت تمایل چندانی به این همکاریها با مسکو داشته باشد.
ظریف در شرایطی به مسکو رفت که در پرتو انتخابات 24 خرداد سال جاری و اعمال استراتژی نرمش قدرتمندانه در دولت تدبیر و امید تماسهای مستقیم تهران -واشنگتن دیگر ممنوع نبود و روسای جمهور امریکا و ایران درمهر ماه سال جاری در مسیر هتل به فرودگاه درنیویورک مکالمه تلفنی انجام داده بودند و وزرای خارجه و معاونین وزرای خارجه دوکشور هم در چند نوبت در نیویورک و ژنو با یکدیگر گفتگو کرده بودند و مذاکرات هسته ای ایران با 5+1با همه نقاط قوت و ضعفش به نتیجه رسیده بود و گفتگوهای طرفها برای اجرای توافقات همچنان در جریان است.
چنین شرایطی سبب شد تا پس از 8 سال که وزرای خارجه وقت ایران در دولتهای مهرورزی ازسوی روسای جمهور وقت روسیه در جریان دیدار رسمی از مسکو به حضور پذیرفته نشده بودند، این بار از سوی پوتین به حضور پذیرفته شود.
این واکنش مسکو حکایت از آن داشت که اگر در سیاست خارجی تخم مرغهای خود را حتی اگر دو زرده هم باشد، در یک سبد بگذاریم، نمی توانیم منافع ملی کشورمان را تأمین کنیم و با تبدیل شدن به کارت بازی صاحب سبد، وزیر خارجه مان موفق به دیدار با رییس دولت آن کشور نمی شود تا صاحب سبد به منظور اخذ امتیاز از رقبای خود این رفتار خود را به رخ آنها بکشد و به اصطلاح با کارت ایران بازی کند.
مزید بر رفتار مذکور در سالهای گذشته ازسوی مسکو شاهد بوده ایم که رییس جمهور وقت روسیه از ابتدای تأسیس جمهوری اسلامی ایران تاکنون دیداری دوجانبه از ایران بعمل نیاورده است. این درحالیست که سیدمحمد خاتمی با اجابت از دعوت پوتین در اسفندماه 1379 دیداری رسمی از روسیه (مسکو، سن پترزبورگ و تاتارستان) داشت و متعاقبا از همتای روسی خود برای سفر به ایران دعوت بعمل آورد که تاکنون مورد اجابت طرف روسی واقع نشده است؛ هرچند که پوتین در سال 1385 برای شرکت در دومین نشست سران کشورهای ساحلی دریای خزر به تهران آمد و تلاش کرد آنرا به حساب سفر دوجانبه ای منظورکند!
از نتایج استراتژی نرمش قدرتمندانه ایران در سیاست خارجی علاوه بر فراهم شدن زمینه دیدار وزیر خارجه ایران با رییس جمهور روسیه در سفر چند روز گذشته وی به مسکو، اعلام پذیرش دعوت حسن روحانی از ولادیمیر پوتین توسط طرف روسی برای دیدار از ایران بود که با توجه به اضلاع مثلت عزت، حکمت و مصلحت باید سفر آتی رییس جمهور ایران به روسیه یکسال پس از سفر پوتین به تهران صورت پذیرد. ناگفته نماند که احمدی نژاد هم در طول دوره ریاست خود احتمالا دوبار از روسیه دیدن کرده است که برای شرکت در نشستهای منطقه ای از قبیل سازمان همکاریهای شانگهای بوده نه سفر دوجانبه!
روسها برای راضی نگه داشتن رقبای غربی خود تاکنون با تبدیل عضویت ناظر ایران به عضویت دایمی این سازمان موافقت نکرده اند، البته ناگفته نماند که اگر مسیر سیاست خارجی ایران معتدلانه و واقع بینانه و نه ماجراجویانه باشد، از این پس شاید نیازی هم به عضویت دایم ایران در شانگهای نباشد!
آنچه روشن است شروع قهوه خوری مقامات ایرانی با خارجیها بویژه با امریکاییها دارای جنبه های مثبتی بوده است، البته رعایت احتیاط و دقت در مذاکرات و بده بستانها در این راستا واجب عینی است.
یک نکته ظریف دیگر که در جریان سفر ظریف به مسکو شاهد آن بودیم این بود که سفیر جدید ایران در روسیه در شرایطی وزیر خارجه کشورمان را در دیدارهای رسمی با مقامات روسی همراهی میکرد که هنوز پس از قریب دوماه که عازم محل مأموریت شده بود، استوارنامه خود را به رییس جمهور روسیه تقدیم نکرده بود؛ چرا که پس از پایان سفر ظریف به مسکو در اخبار روز پنجشنبه 26 دیماه خبر تسلیم استوارنامه وی به پوتین در رسانه ها منتشر شد.
از آنجا که این خبر موخر بر خبر دیدار ظریف با پوتین بود و خبر ملاقات ظریف با پوتین مقدم بر خبر تسلیم استوارنامه بود، اینگونه به نظر میرسد که شاید هم این دو دیدار همزمان و به فاصله اندکی صورت گرفته است! به هرحال طرف روسی باید حداقل چند روز قبل از دیدار وزیرخارجه ایران از مسکو نسبت به دریافت استوارنامه سفیر جدید ایران اقدام می نمود نه در جریان سفر وزیرخارجه یا قبل و بعد از دیدار وزیرخارجه ایران با رییس جمهور روسیه!
ازآنجا که کرملین نشینان همواره در پی سیاست چرخش منفعت طلبانه در سیاست خارجی هستند و پیشینه مناسبات تهران- مسکو بیانگر خلف وعده های مقامات روسی درقبال تعهدات خود دربرابر تهران بوده و همینطور موارد متعددی از بازی آنها را در رابطه با مسایل دوجانبه، منطقه ای و بین المللی در موضوعات هسته ای، نظامی، قفقاز، دریای خزر و سازمان ملل متحد با ایران شاهد بوده ایم بر تنظیم کنندگان و مجریان سیاست خارجی در رابطه با روسیه فرض است که با توجه عمیق به سابقه روابط فیمابین، احتیاط، جدیت و شفافیت لازم در مناسبات با این کشور را همواره مدنظر داشته باشند.

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 333971

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 0 =