چهارشنبهای که گذشت، هفتمین جشن منتقدان سینمای ایران برگزار شد. این مناسبت، بهانهای است برای مرور چند نکته در ارتباط با بحث نقد در حوزه سینما که به رغم سابقهای دراز به قدمت پیدایش خود سینما، همچنان به نظر میرسد نزد بسیاری از افراد واجد ابهاماتی باشد.
واقعا منتقد فیلم کیست؟ موجود عبوسی که به دلیل ناکامی در ورود به عرصههای هنری، تیزی قلم خود را به سوی سینماگران نشانه میگیرد تا مرهمی بر عقدههای فروخورده خویش بگذارد؟ فرد بیهنری که مایل است در ازای تعریفهای چاپلوسانه و یا ایرادگیریهای اغراق آمیز، برای خود وجههای کسب کند و سری از میان سرها درآورد؟
واقعیت آن است که منتقد فی نفسه، وجههای مستقل از سایر تماشاگران سینما ندارد. قبل از هر چیز، منتقد یک تماشاگر است؛ با همه ویژگیهایی که میتوان برای یک مخاطب فیلم سینمایی متصور بود. یک منتقد به همان دلیل فیلم میبیند که هر کس دیگری. او کمدی میبیند تا بخندد، ژانر وحشت میترساندش، از تماشای ملودرام متأثر میشود و فیلم تریلر به هیجانش وا میدارد. منتقد را یک موجود عصاقورت داده کاغذ و قلم به دست تصور نکنید که به جای لذت بردن از تماشای فیلم، دائما در پی کشف کردن نکتهای است تا بعدا در نوشتهاش، مثبت یا منفی، به رخ بکشد. لذت بردن از دیدن یک فیلم، به مانند هر کس دیگری، اصلی ترین هدف منتقدان در رفتن به سینمااست. تنها تفاوتی که یک منتقد با تماشاگری معمولی دارد، در میزان جدی تلقی کردن عنصر سینما است. این جدی انگاری، باعث میشود منتقد در مقایسه با دیگران، مطالعات سینمایی بیش تری داشته باشد، فیلمهای بیش تری ببیند، نظراتش را درباره یک فیلم به شکل گسترش یافتهتر و مدونتر مطرح کند، و قاعدتا دقتش به فیلم بیشتر باشد. همین. اصولا منتقدی یک شغل به مفهوم متعارف نیست. یک جور علاقه است که اقتضایش همین نکتههایی است که مطرح شد. نه عقدهای در میان است و نه شهوت شهرتی.
برخلاف باورهای عوامانه، که منتقد را در مقابل سینماگر قرار میدهند، اتفاقا منتقدان اساسیترین عامل در راه ماندگاری سینما و فیلم هستند. هر سینماگری خواهان آن است که بازتاب فعالیت و خلاقیت خود را در آینه مخاطبان ببیند. ممکن است میزان استقبال از یک فیلم توسط توده مخاطبان، نوعی بازتاب باشد که هست، ولی بازتابی خاموش و غیرپویا است. منتقدان بخشی از تماشاگران هستند که این انعکاس را از خلأ سکوت به در میآورند و با ثبت نظرات خود در جراید و رسانهها، در واقع به ثبت آن اثر هنری در روند زمان میپردازند. اگر اکنون کسی بخواهد درباره فیلمی که ۶۰ سال قبل اکران شده است، ارزیابیای داشته باشد، استناد به کم و زیادی تماشاگران آن فیلم، تنها گوشهای خرد از واقعیت است و تکیه اصلی به متونی خواهد بود که منتقدان ثبتش کرده بودند.
نقد فیلم، برخلاف نگاههای عام، نه خرده گیری است و نه امتیازدهی. نقد فیلم، تحلیل فیلم است، یک جور بازخوانی است که حس ناشی از تماشای تصویر و درک ریتم و شنیدن صوت و کلام را در قالب نوشتار و منطق مکتوب ترجمان میکند و عرضه میدارد. هنر هنرمند، مکاشفهای است در زوایای مختلف هستی و کار منتقد، تفسیر و تأویل این مکاشفه است. ممکن است بخشها و انواعی از این تحلیل به مذاق خود هنرمند هم ننشیند، اما کمال گرایی منتقدان، افقی را مقصد قرار میدهد که نه خوش آمدی دیگران و نه ناراحتیشان، تأثیری در نیل بدان ندارد. برای همین هم هست که یک منتقد حتی الامکان بایسته و شایسته است است که از صمیمیتهای متعارف با هنرمندان پرهیز کند تا مبادا حب و بغض و رودربایستی و تعارف، در نگاهش به این افق خدشه وارد آورد. ممکن است تعدادی از منتقدان این رویهها رعایت نکنند؛ اما قاعده بازی با قاعده شکنی تعدادی از بازیکنان، اعتبارش را از دست نخواهد داد و خود آن بازکنان به تدریج از صفحه بازی کنار گذاشته خواهند شد.
تأمل در باب نقدنویسی، گسترهای بسیار فراخناک تر از محدوده تعیین شده برای این نوشتار دارد. نوبت آینده، ابعادی دیگر از این مهم مرور خواهند شد.
نکاتی درباره نقد فیلم
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 333101
نظر شما