داعش به سود چه کسی می جنگد؟ این سوالی است که در سایه پیشروی های جنگجویان "دولت اسلامی در عراق و شام" در جبهه های سوریه و عراق و همچنین آن طور که یکی از سایت های اینترنتی اعلام کرده که این جریان عامل انفجارهای اخیر در ضاحیه جنوبی در بیروت بوده است، مطرح می شود.
هدف از طرح این سوال، جستجوی عواملی است که از تحرکات و کشتار وحشیانه این جریان استفاده می برند. بی شک نبرد این جریان در جبهه هایی که جنگ را موجب می شود، اهداف طایفه ای دارد، شکی نیست که جنایت هایی که جنگجویان این جریان برخوردار از برچسب تکفیری انجام می دهند باعث می شود تا فرش از زیر پای نیروهای معتدل سنی در هر جایی کشیده شود، و برگه برنده طلایی در اختیار جریان هایی قرار می دهد که با این نیروها می جنگند، اکنون جریان سنی بیش از هر زمانی در مظان اتهام تغذیه فکری این جریان قرار دارد.
این مساله را در جاهای مختلف شاهدیم، از عراق و لبنان گرفته تا سوریه: فعالیت های داعش در سایه حمایت نیروهای معروفی که به حمایت از افراط گرایی مذهبی مشهورند، همچنین بهره برداری از این کار برای توجیه اتهام به جریان اسلام سنی با این تفکر که مسئول حمایت از اندیشه های تکفیری است، باعث می شود قبل از همه این جریان قربانی شود.
در عراق، نیروهای نوری مالکی، نخست وزیر عراق به مواجهه با این جریان در مناطق اکثرا سنی در استان الانبار برخواسته است. این مناطق در گذشته به جنگ با اشغالگری امریکا در عراق مشهور شده بود، هنگامی که بساط اشغال در عراق برچیده شد، کشور به نیروهایی که اکنون بر عراق حکومت می کنند، تسلیم شد. این مناطق مدتی است که به شیوه حکومت داری مالکی اعتراض دارند و می گویند که دولت او آنها را از حقوق سیاسی و مشارکت در امور مختلف دولت محروم کرده است. هنگامی که اهالی این منطقه دست به تظاهرات زدند و در اعتراض به رفتاری که با آنها می شود به خیابان ها آمدند، به نیروهای مسلح دستور داده شد که با استفاده از زور به اعتراض های آنها پایان داده شود. در سایه فشاری که به این شیوه از مواجهه به دولت وارد آمد، ارتش ناگهان اقدام به تخلیه میدان های محل تجمع معترضین کرد و به دنبال آنها مراکز پلیس نیز از میدان های اعتراض خارج شدند، در این میان جنگجویان داعش از وضعیت بهره برداری کرده و اقدام به اشغال شهرهای اصلی الانبار کردند، بر فلوجه مستولی شدند و ایجاد "ولایت اسلامی" را در آن اعلام کردند، همچنین تلاش هایی را برای تسلط بر شهر رمادی نیز آغاز کردند. پس از آن مالکی فرصت را غنیمت شمرد تا عیله جریان هایی که آنها را "جریان های تروریستی" نامید اعلام جنگ کند، به این ترتیب راه را بر پیگیری مطالبات سیاسی اهالی الانبار نیز بست.
اما در سوریه، سه سال پس از آن که حکومت در مبارزه با نیروهای مشابه داعش مثل "ارتش آزاد سوریه" و جریان های مخالف دیگر ناکام ماند، داعش اکنون می رود تا بخش مهمی از این مسئولیت را خود بر عهده بگیرد، بعد از آن که برخی از اعضای جدا شده حکومت سوریه و افسران سابق ارتش این کشور در کنار این جریان ایستادند، اکنون داعش عملیات خود را به رویارویی با ارتش آزاد محدود کرده است. اکنون این جریان در صدد مجازات همه نیروهایی که برای تغییر دموکراتیک و ایجاد کشور مدنی در کشور قیام می کنند، بر آمده است. اکنون بیانیه های داعش بر تکفیر رهبران ارتش آزاد و رهبران ائتلاف و شورای ملی مخالفان سوریه متمرکز شده که باعث شده است رعب و وحشتی در دل اقلیت ها مثل مسیحیان و علوی ها و کردها و غیره نیز بیفتد. با ادامه این وضعیت در سوریه ورق به سود حکومت بشار اسد که می خواهد به هر قیمتی شده با تروریسم و تندروی برخورد کند، بر می گردد. در این میان بسیاری از مسائل نیز نادیده گرفته می شوند.
در لبنان، چند روز بعد از ترور محمد شطح، وزیر سابق لبنانی، عملیات انتحاری ای در قلب ضاحیه جنوبی در بیروت رخ داد، هدف از این حادثه آن طور که از بیرون برداشت می شود، ایجاد توازن در فعالیت های تروریستی ای است که پایتخت لبنان و مناطق دیگر را هدف قرار داده تا به این ترتیب اتهامی به جریانی علیه جریان دیگر بر سر مسئولیت ترورها رخ ندهد. رهبران حزب الله بدون درنگ تکفیری ها را مسئول انفجارهای تروریستی در ضاحیه جنوبی دانستند، اتهامی که مخالفان آنها از جریان 14 مارس و نیروهای تندروی دیگری که در عرصه سیاسی لبنان ایفای نقش می کنند نیز تکرار کردند.
در رویارویی با داعش فعالان انقلابی جدیدی متشکل از جنگجویان مخالف در سوریه و عشایر سازمان یافته ای در استان الانبار عراق و نیروهای معتدل در لبنان شکل گرفته اند که پیش بینی می شود نخستین قربانیان در رویارویی با این جریان تروریستی باشند. بنابراین این انقلابیون تنها با داعش نمی جنگد بلکه با نیروها و سازمان هایی که به داعش فرصت ایفای نقش دادند و به حمایت از آن برخواستند نیز می جنگند.
منبع: الحیات/ترجمه: سید علی موسوی خلخالی
52262
نظر شما