علیرضا قزوه پس از انتشار سخنان اعضای هیات مدیره انجمن شاعران، مطلبی در وبلاگ خود نوشت و ضمن پافشاری بر مواضع‌اش اعلام کرد که برخی حرف‌ها از دهنش پریده است.

به گزارش خبرآنلاین، او که رئیس دفتر آفرینش‌های ادبی حوزه هنری است، در این یادداشت در خصوص صحبت های اخیرش در مراسم بزرگداشت عمران خلیلی که طی آن اعضای هیات مدیره خانه شاعران را متهم کرده بود با پول بیت المال خانه و زنشان را عوض کرده اند نوشته که آن حرف‌ها از دهنش پریده، اما همچنان بر گفته‌های پیشین خود در موارد دیگر پای فشرده و به گرفتن خانه شاعران از جمع هیات مدیره فعلی اصرار ورزیده است. مشروح یادداشت علیرضا قزوه بدین شرح است:

دوستان شاعر قدیمی من ساعد باقری و سهیل محمودی و افشین علاء!

نمی دانم یادتان هست یا نه که اساسنامه ی خانه ی شاعران را من و یک نفر دیگر نوشتیم در خانه ی مشفق کاشانی در حدود شاید پانزده بیست سال قبل. نیت مان نیت خیری بود که کاری کنیم برای شاعران انقلاب بخصوص آنان که مشکلات مالی دارند و نمی توانند کتابشان را حتی چاپ کنند. بسیاری شان سرپناهی ندارند و شغل و بیمه ای نیز هم. آن وعده ها تا هنوز جامه عمل نپوشیده و خانه ی شاعران ایران همان طور که خودتان و دیگران هم می دانید در اصل تعلق خاطری به مشکلات شاعران ندارد و در راستای برطرف کردن مشکلات صنفی شاعران گام برنمی دارد. در جریان انتخابات سال 88 هم عملا این خانه مشارکتی جدی در جریانات سیاسی روز داشت و عملا به دفاع و شعرگفتن برای جریان راه سبز  تبدیل شد در صورتی که این خانه آمده بود تا مشکلات معیشتی شاعران را حل کند. در همان سال هایی که بنده مسئولیت کانون های ادبی فرهنگسراهای تهران را در زمان تصدی جناب آقای زم برعهده داشتم چند بار شخص آقای زم به من گفت برو و این خانه را بگیر و با حضور دیگر شاعران اداره کن که من به خاطر حضور شخص قیصر و برخی از شما بزرگواران هرگز به این سخن ایشان جامه عمل نپوشاندم اما همان طور که می دانید با رفتن قیصر هیچ اتفاق تازه ای در انجمن نیفتاد. حتی جناب محمدرضا عبدالملکیان هم به دلیل بسته بودن دایره ی فعالیت تان و عدم انتخابات ازاد خود را ماه هاست که از شما کنار کشیده و دیگر به خانه شاعران نمی آید. افرادی را هم که شما مدنظر دارید به حلقه ی کوچک مدیریتی خود اضافه کنید اکثرشان افرادی پیر و بی تحرک و به دور از ماجرای مشکلات شاعران هستند و برخی شان کسانی هستند که بیش از دو دهه است که اصلا شعری نگفته اند و کتابی منتشر نکرده اند. به عنوان یک شاعری که در متن جامعه زندگی می کنم و با شاعران بسیاری ارتباط دارم هر روز بسیاری از شاعران جوان جویای کار و دارای مشکلات بسیار به سراغم می آیند و حواله کردن آنان به خانه شاعران و انجمن شاعران ایران هم صدالبته کار بیهوده ای ست زیرا که بارها آنها را به شمایان حواله داده ام و هرگز پاسخی و حتی همدلی یی نیز دریافت نکرده اند. کاش یک بار در همه ی این سالها تلفنی هم به من می زدید و دعوتی می کردید و می گفتید بیاییم ساعتی کنار هم بنشینیم و برای مشکلات بی اندازه ی این همه شاعر جوان و پیر و تهرانی و شهرستانی کاری کنیم. سراغ چاره ای باشیم. به تنهایی این همه سال بسیاری از مشکلات شاعران را با نامه نوشتن به این و آن و عجز و التماس از این مقام و آن مقام حل کردم در حالی که شما مشغول انتخابات جناح سیاسی این و آن بودید. در جریان فتنه ی سال 88 به تنهایی بیش از 5000 فحش و ناسزا از این و آن خوردم که هنوز همه ی آن یادداشت های پر از لطف و مهر را دارم و خوشوقتم که در میان آن ها فرزندان برخی از شما نیز مرا با الفاظ رکیک نواختند. ( اگر خواستید بفرمایید اصل فحش ها را خصوصی برایتان بفرستم). به هر حال در هفته های اخیر هم نوازش های چندی از سوی برخی از شما بزرگواران چه در اخبار خبرگزاری ها و چه در نشریه مهرنامه به بنده و حوزه هنری که من مسئول ادبی آن هستم نثار شد و من هم درست در روزی که سالگرد شاعری آزاده و معلمی دردکشیده از نسل بچه های مستضعف انقلاب بود بغضم ترکید و اشاره ای به کسانی کردم که در کمال آزادگی و سادگی اتهام شاعر دولتی بودن را نثارشان می کنند. در میان صحبت هایم البته اشارات تربیتی هم به دو یادگار سلمان - رسول و رابعه- داشتم  و سخنی گفتم که هر فرزندی باید پدرش را کوچک نکند بخصوص که ان پدر از سرمایه ها و از مفاخر شعر انقلاب باشد این را البته با کمال مهربانی و دلسوزی گفتم و یک بار هم نیم ساعتی تلفنی به رسول گفتم و بیشتر گلایه ام این بود که مهمانان خارجی مهمان تو و پدرت بودند تو اگر حتی به من فحاشی هم کنی ناراحت نمی شوم اما جلوی چهار تا مهمان خارجی که خیلی شان مسلمان هم نبودند کاش حرمت ایرانی بودن و مسلمان بودنمان را حفظ می کردیم. همین را گفتم و والسلام و این که اگر پدر شما احترامی دارد در میان ما به خاطر شاعر انقلاب بودنش است  چون 95 درصد شعرهای پدرت سلمان شعر انقلاب است. همین را شما - سهیل و ساعد بهانه کردید که وای و ای وای و صد وای که امنیت بچه های سلمان به خطر افتاد و الان اصحاب حزب الله می روند در خانه شان و فردا امنیت شغلی ندارند و هزارگونه حرف دیگر. اصلا هم چنین نیست فرزندان سلمان اگر عمویی به نام سهیل و ساعد داشته باشند مطمئن باشید عموی دیگری هم دارند که از دور مراقب شان است و دغدغه شان را دارد و برایش به اندازه فرزندان خودش عزیزند. گفتم که امنیت شغلی و جانی ان عزیزان با من. شما نگران این هستید که من یک نکته ی اخلاقیث و تربیتی را نگویم. البته من عین عبارت یکی از شاعران را در مورد شما از سر ناراحتی تکرار کردم و این هم در پاسخ مصاحبه ی برادرم افشین اعلا بود که نوشته بود: ما عوض نشدیم انان عوض شدند !! کاش تعبیر بهتری از این حرف می کردم و کاش می فهمیدم که این مسئول ادبی مجله تیتر مناقشه برانگیزی را انتخاب کرده که چندان هم مقصود جناب اعلا را نمی رسانده . به هر حال می شد تعبیر بهتری از این سخن داشت و بدا به من که همان سخن دوست شاعرمان را تکرار کردم و سخنی بود که از دهانم پرید و بحث عوض کردن  زنان و خانه هایشان را  ناخواسته و از سر ناراحتی بر زبان راندم. من این تکه از سخنم  را پس می گیرم. این حرف حرف من نبود سخنی بود ناسنجیده که برخی از سخنان برحق مرا نیز تحت شعاع قرار داد . شما چه بخواهید و چه نخواهید چه به خاطر شعرها و حرفهایی که در سایت ها و فیس بوک ها و اینجا و انجا بر ضد من بر زبان رانده اید معذرت بخواهید یا نخواهید من به خاطر این تکه از سخنم از شما سه بزرگوار عذر می خواهم.

دوستان حکایت می کنند که چند سال قبل در شورای موسیقی به گمانم رادیو کسی آمد در حضور اسماعیل امینی و سهیل محمودی و چند نفر دیگر شعری بر ضد من خواند. سهیل به او اعتراض کرد که زود از اینجا برو که نمی خواهم ببینمت. به این می گویند مردانگی و لوطی گری. دوست دیگری می گفت سهیل همین روزها در فیس بوکش شعری از شاعری جوان را بر علیه تو نشر کرده . شعر را به من نشان داد. تاسف خوردم. نه برای آن شاعر و نه برای لوطی سهیل بلکه به خاطر این که شعرش بسیار سست بود و ای کاش لااقل شعری محکم و قوی می سرود که تشویقش می کردم. در این روزهای اخیر قسمت من سه چهار شعر از نوع نوازش !!! بوده است و دردا و دریغا که همه شان به نوعی سست و شل و ول بودند. کاش لااقل زحمت سرودن یک شعر نوازشگرانه را یکی از بزرگان می کشید.

بگذریم. من در همان مجلس شما را به مناظره دعوت کردم. شما سه نفر یا  بیشتر  من تک و تنها. اگر هم پذیرفتید من باب تنها نبودن و توازن یکی از دوستان شاعرم - مثلا امیری اسفندقه هم با من باشد. بنشینیم و درد دل کنیم و به اندازه ی چندین و چند ساعت با حضور دیگر شاعران و خبرنگاران و یا در خلوت و تنهایی سخن بگوییم و بحث و مناظره کنیم . البته اخرش می ماند ماجرای اساسنامه خانه شاعران و مشکلات صنفی شعرا که من از این یکی کوتاه نمی آیم. اگر من و شما دغدغه ی بزرگی نداریم و این همه مشکلات را نمی بینیم بیایید محترمانه این خانه چندین و چند میلیاردی را با تمام بودجه هایش به کسانی که دغدغه های بزرگتری از من و شما دارند بسپاریم. به این می گویند عمل خداپسندانه.  می دانم که پشت گوش نمی اندازید.

5757

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 329434

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 5 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 66
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • پیمان A1 ۱۵:۵۵ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۵
    یادش به خیر زمانی که صفحه بشنو از نی آقای قزوه را در دوران نوجوانی می خواندم هیچوقت فکر نمی کردم روزی برسد که ایشان به شاعران واقعی انقلاب مثل آقایان باقری و محمودی و خانم راکعی این گنونه بی حرمتی کنند.
  • بی نام A1 ۱۵:۵۵ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۵
    شاید از آقای احمدی نژاد انتظار بگم بگم داشتیم ولی از کسانی که داعیه انقلاب و ارزش ها دارند انتظار نداریم راجع به زن و زندگی دیگران این حرف های وقیحانه را بزنند و بعد بگویند از دهنم پرید.
    • حقیقت گو IR ۰۸:۲۷ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۶
      51 9
      لااقل ایشان گفت از دهنم پرید و حرفش را پس گرفت. پس لطفا ایشان را با بعضی ها که هیچ گاه به اشتباهات خود اعتراف نکردند مقایسه نکنید و عذر او را بپذیرید وگرنه همین رفتار شما، افراد را در موضعی قرار می دهد که به جای تشویق شدن به اعتراف و اقرار به اشتباه و عذرخواهی کردن، بر اشتباهات خود اصرار بکنند!!! همان طور که مسئولین ما فرهنگ عذرخواهی ندارند، مردم ما هم نشان داده اند که به این راحتی ها پذیرای عذرخواهی ها نیستند و تازه بعد از عذرخواهی جری تر هم می شوند!!!!!!!!!!! البته در مواردی که ضرری زده شده باشد باید جبران شود اما این مورد که در حد یک حرف کلی بوده که متوجه شخص خاصی هم نبوده فکر نمی کنم پذیرفتن عذر اشتباه اینقدر دشوار باشد.
    • ناظر A1 ۰۹:۱۴ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۶
      31 95
      آقای بی نام عزیز حداقل اینشون انقدر مرد بود که اگر اشتباهی کرد معذرت بخواد. ولی برخی که کشور رو به در 88 ورطه نابودی کشوندند چه کردند؟؟؟؟؟؟ این ارزش و مرام صحیح ایشون رو نشون میده.
  • شیما IR ۱۶:۰۹ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۵
    رو سینه را چون سینه‌ها هفت‌آب شو از کینه‌ها
  • مجتبی A1 ۱۶:۴۱ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۵
    191 7
    آقای قزوه، شعرا باید نسبت به حرفهاشان حساستر باشند، کما اینکه بار حقوقی هم دارد، مردم از شما انتظار دارند ادب و اخلاق را
  • امین A1 ۱۶:۵۷ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۵
    چه انتظاری دارید؟ بالاخره ادبیات رییس جمهور باید در طرفدارانش هم تاثیرگذار باشد دیگر. وقتی رییس جمهور می گوید لولو برده طرفدار سینه چاکش هم باید بگوید زنتان را عوض کردید
  • بی نام A1 ۱۶:۵۸ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۵
    متاسفانه بعضی از شاعران ایرانی مثل آقای سهیل محمودی اونور آبی شدند
    • بی نام IR ۱۸:۳۷ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۵
      52 6
      اگه اونور آبی بود غصه بی غذاای مردم فقیر رو نیمخورد.... اینور آبی ها چطور؟!....
    • بی نام IR ۱۹:۳۶ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۵
      46 6
      پس آقای قزوه که فحاشی می کنه اینور آبی است
  • شرلوک هلمز A1 ۱۷:۰۹ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۵
    البته گویا عده ای قزوه را انداخته اند جلو
  • بی نام A1 ۱۷:۱۷ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۵
    از دهنت پرید؟ به همین راحتی؟ به مردم تهمت دزدی و بی ناموسی می زنی بعد می گی از دهنم پرید؟ اون وقت تو شاعری؟ اون وقت خودتو مدافع خون شهدا هم می دونی؟
    • بی نام A1 ۱۸:۳۸ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۵
      66 90
      تو را به خدا تو حرف از خون شهدا نزن!اشتباه کرده و خودش هم قبول کرده و مردانگی به خرج داده و عذرخواهی کرده.مثل بعضی ها نبوده که....!!!بماند.
    • بی نام EU ۲۲:۱۲ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۵
      43 72
      انقدر مرد بوده که اظهار کند بیایید ماهم انسان باشیم و اعتراف به اشتباهاتمان کرده و درپی جبران باشیم
    • بی نام A1 ۱۶:۲۰ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۶
      8 8
      چون باهاش برخورد شده به ندامت گویی افتاده والا اگه مثل دوست برکنارشده ش حمایت هم می شد خدا می دونه چی از توی حرفاش در میومد.
    • محمود IR ۰۹:۴۶ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۷
      8 2
      مردونگی اینه که حرف مفت و بی جا نزنی، اگه نمیدونی چی از دهنت بیرون میاد و قراره با اسم و ابروی آدمها بازی کنی بهتره دهنت رو ببندی و حرف نزنی... قزوه خیال کرده کی هست؟
  • بی نام IR ۱۷:۲۹ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۵
    70 3
    به نظر من در عوالم شاعري هم بايد الگو داشته باشيم بهترين الگوي شاعران سعدي و حافظ اند نوع سخن را ببينيد هزار نكته باريك تر ز مو در كلام اين بزرگان هست اما جنجال هم بپا نمي كنند درس آنها به شاعران اين بود كه به گونه اي سخن بگوييد كه ديگران از جمله سياستمداران سخن شما را وام بگيرند نه شما حرف هاي سياستمداران را تكرار كنيد
  • بیکار US ۱۷:۳۵ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۵
    43 16
    ترا به جان هرکسی که دوستش داری کوتاه نیا. مردیم از بس از شماها شعر شنیدیم. قزوه جان، کوتاه بیایی واقعا دلخور میشم.
  • فرید IR ۱۸:۰۶ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۵
    از کوزه همان تراود که در اوست
  • به تو چه IR ۱۸:۰۸ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۵
    103 3
    خدا نبخشه کسایی رو که از دین اون چیزایی رو جار میزنند که به نفعشونه و کور و کر میشن وقتی مبانی دین با منافعشون در تضاده!
  • خوشنام IR ۱۸:۲۱ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۵
    93 7
    با امیری اسفندقه هم یه زمانی دعوا داشتی آخه ... یادته یا ماجراشو بگم به رسانه ها ا؟!
  • رضائی A1 ۱۸:۲۸ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۵
    59 5
    اقای قزوه شما به عنوان یک فرد ادبی چطور حرفی رانسنجیده میزنی بعد میگوئی از دهنم پرید.شما انطور که خودت میگوئی ظاهرا اختیار زبانتان را ندارید.پس لطفا خاموش.زیرا شماصلاحیت استفاده از تریبون را نداری.باعرض معذرت.
  • بی نام IR ۱۸:۳۰ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۵
    37 3
    یکی باید پیدا شود و تکلیف این ادبیات چاله میدانی را روشن کند همه گیر هم شده اینطور نمی شود ادامه داد هرکس دلش خواست نعره میزند بزرگان تنشان نمی لرزد آسیا به نوبت است ها
  • بی نام EU ۱۸:۴۰ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۵
    17 3
    اون آيه شايد براي اينجاست كه الشعرا يتبعهم الغاوون
  • بی نام A1 ۱۸:۴۳ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۵
    70 12
    دهانی که نمیتوانی کنترل اش کنی را، باید ببندی!!! پس، ببنــــــــــــــــــــــــــــــــــــد!!!
  • خانم IR ۱۸:۴۵ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۵
    8 46
    کاش و ایکاش این حرفها رو یکی غیر از قزوه می گفت، چون قزوه چهره مقبولی نداره. مگرنه انجمن شاعرانی های الان که جریانشون اظهرومن الشمسه...و بعد از فوت قیصر، کاملا به گند کشیده شد. البته افشین اعلا، یه مقدار تفاوت داره با بقیه، که کارای اونم دیگه زیر سوال رفته.
    • احمد حاجتي A1 ۰۸:۴۳ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۶
      5 14
      به نظر من كسايي كه دارند راي مي‌دهند، خيلي اهل انصاف نيستند. اگر نه، بله قزوه اين سال‌ها ديگه شورش را درآورده با فتنه فتنه و داره نانش را هم مي‌خوره؛‌ اما ساعد و سهيل هم همچين آش دهن‌سوزي نيستند. باور نمي‌كنيد، برويد ببينيد چه خبر است خانه‌ي شاعران! البته با نظري كه افشين علاء را استثنا كرد، موافقم. او آدم اهل انصاف و اعتدال است.
  • بی نام IR ۱۸:۵۵ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۵
    33 4
    آقای قزوه این توجیه عذر بدتر از گناه نیست؟
  • اجمد IR ۱۹:۱۶ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۵
    73 5
    میشه از جناب اقای قزوه خواهش کنیم زیاد صحبت نکنند
  • یوسف A1 ۱۹:۳۷ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۵
    23 1
    در انتخابات شرکت کردن و رای دادن مگه جرمه
  • زهرا A1 ۱۹:۵۷ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۵
    13 81
    خوشم مياد خبرآنلاين ( حامي جريان آزاد اطلاعات!!) اصولا فقط نظراتي كه مورد نظر خودش هست رو تأييد ميكنه ! عيب نداره، فقط همين كه خود تون بدونيد براي من كافيه! من از طرف داران آقاي قزوه هستم ، و ايشان را از عمار هاي اين انقلاب ميدونم . حالا ميخواد خوشتون بياد ميخواد بدتون بياد
    • پارسا الیمی A1 ۰۵:۰۹ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۶
      24 5
      من هم از طرفداران حق هستم . میخواید خوشتون بیاد می خواد بدتون بیاد .... خواهر بزرگوار ::: حق را بشناس تا اهل حق را بشناسی ::::::::: ادبیات انسان حق گو این گونه نیست که آقای قزوه صحبت کردند :::: الیمی..
    • بی نام IR ۰۸:۳۷ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۶
      22 3
      زهرا خانم شما را به خدا خودتان را بدهکار حضرت عمار نکنید.چه شباهتی بین آقای قزوه و حضرت عمار است که از نام مقدس حضرت عمار برای آقای قزوه استفاده می کنید؟
  • حسن IR ۱۹:۵۹ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۵
    50 5
    مگر حرفهای دیگران از کجایشان می پرد؟
    • بی نام EU ۱۹:۱۳ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۶
      2 0
      iiههههههه جالب بود
  • شاعر مهجور IR ۲۰:۰۲ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۵
    24 5
    به نظر من شعر، شاعری و داوری شعر باید مستقل باشد . متاسفانه سال های زیادی است که دولتیان یکه تاز این عرصه بوده اند و این آسیب بزرگی به ادبیات ما زده است. داوری را آزاد و به گروه های مستقل و متفاوت بسپارید و جنگ قدرت بر سر خانه شاعران را وانهید. بگذارید شاعران و شعر دوستان رای دهند و آن وقت می بینید که بسیاری از این افراد در چشم شاعران فقط کارمندان سرای شعر معاصرند و حقوق می گیرند و صندلی دارند و متولیان واقعی شعر و شاعری کشور نیستند.
  • بهروز US ۲۰:۱۱ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۵
    17 48
    سهیل وساعد هم به نظر من شاعران مستقلی نیستند.
  • بی نام IR ۲۰:۱۶ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۵
    16 9
    متاسفانه همه منتظرن ببينن كي سبز كي زرد كي ...بابا اخه نظرتون و از سياست ميتونين تميز بدين؟بخدا من الان بي طرف خوندم،ولي راي ها جناحيه،والا دل ادم لك مي زنه واسه يه نظر منصفانه،
  • حسین IR ۲۰:۲۲ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۵
    9 5
    رفیقان، رسم هم‌دردی کجا رفت؟ جوان‌مردان، جوان‌مردی کجا رفت؟ مرا این پشت، مگذارید بی پاک گناه‌م چیست، پای‌م بود در خاک
  • محسن A1 ۲۰:۳۰ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۵
    35 4
    آدم باید حواسش باشه که هر حرفی از دهنش نپره بیرون اونم یک شاعر
  • بی نام IR ۲۰:۳۶ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۵
    53 3
    همین جوری آدم تحریک می شود فتنه گر شود
  • علی DE ۲۰:۵۶ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۵
    59 5
    بهتر است آقای قزوه هم ریاست مرکز آفرینش ادبی حوزه هنری رو به کسانی که واقعا دغدغه هنر وهنرمندان رودارن بسپارن....واقعا افسوس میخورم که انقلاب شاعرانش از سیدحسن حسینی وقیصرامین پور به کسانی مثل آقای قزوه رسیده...انقلاب ما چه شد؟اگرامروز امثال قیصروشریعتی وآوینی وهمت وطالقانی وامام موسی صدر بودن جاشون کجا بود؟
  • حسین A1 ۲۱:۳۲ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۵
    60 8
    سهیل و ساعد در روزهای سخت با مردم ماندند و حالا باید تهمت بشنوند
  • بی نام A1 ۲۱:۳۳ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۵
    52 4
    ایشان اولین بارشان نیست.به خاطر دارم که یک بار دیگر هم در یک بحث اینترنتی به یکی از شاعران همزبان افغان چنان بی حرمتی کردند که چهار ستون بدنم لرزید
  • nas IR ۲۱:۵۰ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۵
    45 4
    چه خوب گفته آقای ساعد باقری که سیم تریبون 2 نفر را باید قطع کرد چون حرف دهنشان را نمی فهمند . البته جناب آقای قزوه خود اعتراف کردند که پشت تریبون کنترل دهنشان را ندارند .
  • محمد IR ۲۱:۵۷ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۵
    16 2
    ببخشید من تازه رسیدم ...........................................داستان ، داستان گندیدن نمک نیست؟
  • غلامرضا A1 ۲۲:۰۳ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۵
    31 3
    ایشان هم دشت به دعوتشان برای ناظره خوب است یاد رئیس جمهور سابق افتادم که علاقه زیادی به مناظره داشت. «من در همان مجلس شما را به مناظره دعوت کردم. شما سه نفر یا بیشتر من تک و تنها. اگر هم پذیرفتید من باب تنها نبودن و توازن یکی از دوستان شاعرم - مثلا امیری اسفندقه هم با من باشد. بنشینیم و درد دل کنیم و به اندازه ی چندین و چند ساعت با حضور دیگر شاعران و خبرنگاران و یا در خلوت و تنهایی سخن بگوییم و بحث و مناظره کنیم . »
  • فریدون IR ۲۲:۵۷ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۵
    31 2
    در میخانه ببستند خدایا مپسند که در خانه تزویر و ریا بگشایند. به امید دور شدن جامعه از ریاکاری
  • sajjad A1 ۲۲:۵۷ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۵
    10 61
    این یه مشکل درون خانوادگیه ای کاش در خلوت خودشون مشکل رو حل میکردن. از اتفاقات فهمیدم اولین بار اساتید سهیل و محمود رسانه ای کردن بعد استاد علیرضا جواب داد که ایکاش نمیداد.از یه حرکت استاد علیرضا خوشم امد که به اشتباهش خودش پی برده. اساتید فتنه بعد چهار سال که بزرگترین تهمت رو به نظام زدن حاظر نیستن یه عذر خواهی خشک و خالی کنن. من در حدی نیستم که بگم کی راست میگه کی دروغ چون همه بچه های انقلابن همه شون راست میگن یه سوتفاهمه با گفت وگو حل میشه!همیشه در خانواده اختلاف هست! مترسانیدمان از مرگ ما پیغمبر مرگیم#خدا با ما که دلتنگیم سر سنگین نخواهد داشت#
    • بی نام A1 ۲۳:۴۴ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۵
      14 1
      شما بیغمبر مرگید / راست می گی والله !
    • بهروز پیر پکاجکی US ۰۴:۳۲ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۶
      12 30
      آخه این بنده خدا چی گفته که همه بهش منفی دادید. اون خواسته یک آشتی برقرار کنه بین دوستای قدیمی. شما ها دیگه کی هستید که یک ذره معرفت و انصاف رو از بزرگتون که آقای خاتمی است به ارث نبردید؟
  • بی نام A1 ۲۳:۱۰ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۵
    111 3
    من طلبه ی حوزه علمیه قم هستم و و از قضا علاقه مند به شعر. چرا عنوان کردم طلبه ام؛ چون متأسفانه بسیاری از دوستانمان در دانشگاهها گمان می کنند حوزویان بیشترشان احمدی نژادی اند. ما که نبوده و نیستیم و خیلیهای دیگر هم که میشناسمشان مثل ما فکر می کنند. البته فریاد احمدی نژادیها خیلی بلند است؛ آنقدر که حتی صدای خودشان را هم نمی شنوند. خواستم به علیرضا قزوه ی عزیز بگویم: آن مرد که برای اثبات خود شرف و ناموس و آبروی دیگران را در مشهد میلیونها بیننده به تاراج می گذاشت رفت. امیدوارم که دیگر بر نگردد. امیدوارم که یادمان نرود در 8 سال گذشته چه بر سر اخلاق و ادب و فرهنگ و دین و اقتصاد و معیشت این مردم رفت. مدتی است حرفهای نامربوط کم می شنویم. ما را دوباره به گذشته بر نگردانید.
    • علی IR ۰۴:۲۲ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۶
      42 3
      خوب گفتی ولی یه تک پا زحمت بکش این حرف های خوب را همانجا که هستی به مشتی مصباحی مقدم هم بگو ظاهرا خیالاتی شده
  • آشنای دلسوخته IR ۰۰:۰۳ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۶
    14 2
    استاد بزرگ و معظم و برجسته شعر انقلاب، حاج دکتر علیرضا قزوه کاش این قدر در همه جا و همه وقت سخن نمی راندی تا آخر مجبور به پشیمانی نشوی یکی از شاگردان کوچک شما
  • بنده خدا A1 ۰۶:۱۰ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۶
    17 1
    مشکل اینجاست که شعر هایش نیز از دهنش میپرد؟
  • بی نام A1 ۰۹:۲۹ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۶
    15 2
    تو شاعري ؟؟؟
  • بی نام IR ۱۰:۵۰ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۶
    19 3
    چقدر این متن شبیه به گفتمان احمدی نژاد است...
  • بی نام A1 ۱۲:۱۲ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۶
    12 2
    آقای قزوه فتنه همان خودی است که در بین دو پهلوی توست . و 88 و 92 اینها هم ندارد.
  • بی نام A1 ۱۲:۱۷ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۶
    16 2
    اگر ایشان رئیس دفتر آفرینش‌های ادبی حوزه هنری است، پیس رئیس دفتر آفرینش‌های بی ادبی حوزه بی هنری کیست؟
  • بی نام IR ۱۲:۳۶ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۶
    3 4
    مادرگیرودارنبردمن وماییم ای برادرها شیطان از در وارد نمیشود از سوراخ سنبه ها میآید تا زمانی که شما درگیر جنگ ریاست هستید پشت بام خانه های اسیر من وتو فارسی وان و بی بی سی خواهد بود و فرهنگ و ادب .................... بای بای غرور محبوب ترین گناه شیطان است.
  • یه دهن دوخته IR ۱۴:۲۲ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۶
    0 2
    عجب از سخنان شیخ ما شیره را خورد وگفت شیرین است
  • بی نام A1 ۱۹:۱۵ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۶
    1 1
    اختلاف میان شعرا، اطباء، روحانیان، سیاستمداران، ورزشکاران و . . . همه کسانی که نان اشتهار می خورند و به لطف احسنت و همپیمانی مریدان متنعم و سرخوشند، یا با پرهیز و زهد ریایی می خواهند اشتهار به فقر را به لذت شهرت در دانش و مهارت حرفه ای ضمیمه نمایند، امری طبیعی و ظاهرا" ازلی و ابدی است! مشکل وقتی مضاعف می شود که اختلافات را به میان مردم برده یا مردم را در میانه دعواهای حرفه ای کشیده و رهایشان سازند. میدان منازعه را به حاشیه کشانده به اهل و عیال و اولادشان نیز، نیزه زبان پرتاب کنند. دوای این درد مزمن مشرقی(بیشتر مبتلابه نخبگان جوامع شرقی) دو چیز است و بس: بزرگان جامعه «تهذیب نف»را جدی بگیرند و مردمان دعواهای بزرگان را جدی نگیرند!!!!
  • اسنودن A1 ۲۰:۵۲ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۶
    7 4
    یکی به من بگه این علیرضا قزوه کیه و اصولا چیکاره حسنه؟ من تا حال اسمش نشنیده بودم برعکس افرادی مثل ساعد باقری و سهیل محمودی
  • بی نام IR ۲۲:۰۷ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۶
    6 2
    «به تنهایی این همه سال بسیاری از مشکلات شاعران را با نامه نوشتن به این و آن و عجز و التماس از این مقام و آن مقام حل کردم در حالی که شما مشغول انتخابات جناح سیاسی این و آن بودید. » جدا از گزاف به نظر رسیدن این ادعا، به نظر می آید التماس و سرودن ... راه حل جناب استاد برای حل مشکلات شاعران است.
  • سید علیرضا A1 ۱۰:۱۰ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۷
    1 7
    با سلام خدمت دوستان در اینکه جناب قزوه و طرف دیگر دعوا اقایان محمودی و باقری هر دو طرف نظرات تند و بیش از حد واقع دادند شکی نیست اما ما نباید عقلانیت را در پای احساسات فدا کنیم و باید به دور از هیاهوی تندروی ها و خلط حق و باطل و به دور از اینکه چه کسی چه چیزی گفته و اینکه حقیقت دارد یا نه باید اصل موضوع را با دقت و تفکر مورد برسی و توجه قرار بدیم به عقیده من اصل بحث اقای قزوه صحیح است شیسه به انجمن شاعران درباره خانه سینما هم صحیح بود اما نوع گفتن وعمل کردن است که ناصحیح است جاییی که انطور که باید سودمند نیست باید از ان استفاده بهتری کرد بعد از قیصر افراد با تقوا ومعتدل به معنای واقعی مثل قیصر پیدا نشد که این چشمه را در مسیر درستی هدایت کند بنابراین باید درباره ان فکر بهتری شود...وسلام
  • سید علیرضا A1 ۱۰:۴۹ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۷
    0 15
    درباره اون طلبه که گفته بود ماطلبها هم روشنفکریم و به راحتی کسی رازیر سوال میبریم و توهین میکنیم باید بگم من طلبه نیستیم ودانشجوام اما مثل شما را اخیرا زیاد دیدم که باگفتن برخی الفاظ و برخی رفتارها ویادگرفتن زبان انگلیسی برای کلاس گذاشتن وکیف سامسونت دست گرفتن و به خارج از کشور رفتن برا خودتون ارزش قایل میشید و فکر یکنید میتونید با این کاراتون تو دل مردم جا باز کنید البته هیچکدوم از این کارها از راه خودش و با هدف درست و تواضع اشتباه نیست بلکه به روز بودن بودن یک روحانی درحال حاضر نیازه اما نه مثه امثال شما اگه شما میتونید مثه رهبری یا علامه شعرانی وحسن زاده شید که 8 تا زبون را بلدن سواد ریاضی و طب و نجوم کلی درسای غیر حوزوی را هم دارن ولی باتقوا عارف ومتواضعند اینجوری اخرش میشید تقی زاده.