فرشاد مومنی

اقتصادی که در دوره زمانی طولانی دچار ضعف در عملکرد است دیگر نمی‌توان مشکل آن را از طریق دستکاری صرف متغیرهای اقتصادی حل کرد. باید مشکل را در جایی پیگیری کنیم که قاعده‌های بازی اقتصادی در آنجا شکل می‌گیرد.

مساله اقتصاد ایران نیز این است که در اقتصاد رانتی عموما کسانی نماینده دارند و صدایشان شنیده می‌شود که در کانون توزیع رانت قرار دارند. جدی‌گرفتن ملاحظات توسعه اجتماعی و قایل‌شدن نوعی سیاست اجتماعی با چالش‌های جدی اقتصاد سیاسی و مقاومت‌های شدید علیه آن مواجه است. تجربه تعدیل ساختاری در 25سال گذشته و به‌خصوص در هشت‌سال گذشته مشکلات زیادی را برجای گذاشته. در این دوره که دور باطل رکود تورمی در جریان بود، صدای دو گروه شنیده نشد: یکی طبقات فرودست و عامه مردم و گروه دیگر تولیدکنندگان. اما در مقابل صدای غیرمولدها زیاد به گوش می‌رسید. در دوره‌های رکود تورمی، بی‌سابقه‌ترین تعرض به حقوق انسانی اتفاق افتاده است. نظام اقتصادی در این دوره‌ها فقط مصالح غیرمولدها را در نظر می‌گیرد. وضعیت بدتر نیز در این میان همان بود که در هشت‌سال گذشته بین غیرمولدها و دلال‌ها به آنهایی بیشتر بها داده شد که به تجارت پول مشغول بودند.

چون خارج‌شدن از این دور رکود تورمی مستلزم برخورد با منافع غیرمولدهاست که به یک فهم و اراده اجتماعی نیاز دارد. در دولت اخیر هم گرچه رییس بانک مرکزی در اولین مصاحبه خود گفت که به تعیین دستوری نرخ بهره آلرژی دارد؛ ترجمه این حرف در اقتصاد این است که نرخ بهره هر چقدر بالاتر رود از نظر ایشان اشکالی ندارد و نباید دستور به توقف آن داد. همین آقا وقتی نرخ ارز به‌صورت کاملا غیردستوری روند نزولی پیدا می‌کند اعصاب خود را از دست می‌دهد که اگر از این پایین‌تر بیاید تحمل نخواهیم کرد. خوب است بدانیم که بالارفتن نرخ بهره به چه کسی سود می‌رساند و به چه کسی ضرر؟ تاجرانی که به تجارت پول مشغولند در این شرایط سود می‌برند. اما اگر نرخ بهره پایین بیاید سطح تولید تولیدکنندگانی بالا می‌رود که بحران نقدینگی دارند؛ عرضه کل افزایش پیدا می‌کند، تورم پایین می‌آید، بیکاری کاهش می‌یابد. پس با نرخ پایین بهره، عامه مردم و تولید‌کننده‌ها سود می‌برند و آنها ضرر می‌کنند. درمورد نرخ ارز هم همین‌طور. رییس کل محترم می‌داند که اگر بخواهد از منافع مردم و تولیدکننده‌ها دفاع کند در مقابل تاجران پول نمی‌تواند مقاومت کند. اما اگر از منافع آنها دفاع کند چون مردم سازماندهی و صدای جدی در مراکز تصمیم‌گیری ندارند، مشکلی پیش نمی‌آید.

نئوکلاسیک‌های وطنی تا زمانی که ماجرای شوک‌درمانی حامل‌های انرژی اتفاق نیفتاده بود، مدام مصاحبه می‌کردند که شوک‌درمانی باید اجرا شود و حتی برخی از آنها شوک مزبور را کافی ندانسته فرمان شوک هم‌زمان به نرخ ارز را هم صادر کردند. وقتی تاثیر آن دیده شد گفتند اجرای آن اشکال داشته است نه خود طرح. این یک فرمول است که توسط کارشناسان بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول ابداع شده است. اینکه وقتی نتیجه سیاست‌های تعدیل مشخص شد، همه‌چیز را متوجه اجرای بد آن کنند.

در دولت آقای خاتمی هم عده‌ای از این دوستان جلسه‌ای برای بررسی آثار پیاده‌سازی سیاست‌های تعدیل برگزار کردند. حرف‌شان این بود که اصل ماجرای تعدیل درست است و مشکل فقط در اجراست. بنده گفتم اولا اجرای این برنامه در ایران از بالاترین سطح حمایت سیاسی برخوردار بود. از بالاترین سطح منابع ارزی و ریالی هم برخوردار بودیم. تیمی هم که این سیاست‌ها را جلو می‌برد، بی‌سابقه‌ترین سطح انسجام فکری را با هم داشتند. اگر برنامه‌ای در این شرایط بد اجرا شود کی قرار است خوب اجرا شود؟! دوباره در این دولت هم زمزمه‌هایی به گوش می‌رسد که این کار اجتناب‌ناپذیر است. در دوره احمدی‌نژاد هم گفتند فقط حامل انرژی مهم نیست و باید نرخ ارز هم دستکاری شود. این توصیه‌ها را می‌توان در مقالات روزنامه‌های اخیر هم خطاب به دولت جدید دید. مسوولان جدید هم مصاحبه کردند که ما به مردم محترم قول می‌دهیم که تا پایان سال هیچ شوک جدیدی به قیمت‌های کلیدی وارد نمی‌شود. این یعنی در سال جدید شوک وارد خواهد شد. اگر این کار خوب است پس چرا زودتر انجام نمی‌دهید؟ قانون بودجه هم الان این اجازه را به شما می‌دهد. اما اگر برای گرفتن رای به مردم گفتید این کار غلط است با چه منطقی در سال 92 غلط است و در سال 93 صحیح؟

وزیر بهداشت در مصاحبه‌ای گفته اند که هفت‌درصد مردم به خاطر هزینه‌های کمرشکن درمانی به زیر خط فقر رفته‌اند. این عدد در سال 89 یک‌درصد بود و با رشد 700درصدی مواجه شده است. حدود پنج‌میلیون ایرانی فقط و فقط از ناحیه هزینه‌های کمرشکن درمانی زیر خط فقر رفته‌اند. در بخش تعلیم و تربیت هم 30درصد از والدین توانایی ثبت‌نام فرزندان خود را نداشته یا در مدت کوتاهی این مساله کودکان را از ادامه تحصیل باز داشته است. قبل از انتخابات 85درصد مردم بین «دریافت یارانه نقدی» و «کنترل تورمی» دومی را انتخاب کردند. فهم عمومی معنی این مساله و آسیب‌های اجتماعی را که این وضعیت به وجود می‌آید خوب متوجه می‌شود اما چون سازماندهی و نماینده‌ای در مراکز تصمیم‌گیری ندارد صدایش به جایی نمی‌رسد. امروز برای عوض‌کردن این شرایط به نهادی همچون دانشگاه‌های مسوولیت‌شناس و صاحب تخصص بسیار نیازمندیم. در شکلی کلی‌تر به تلاشی برای آگاهی‌دهی عمومی درمورد این شرایط نیاز داریم. باشد که اهمیت سیاست‌های اجتماعی و خسارت‌های شوک‌درمانی بهتر درک شود.

*سخنرانی استادیار اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی در نشست «سیاست اجتماعی، ضرورتی کارکردی در ایران»

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 316963

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 10
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • امیر علی A1 ۲۰:۱۳ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۸
    48 9
    کاملا درست است.دوروبر دولت رو تجار گرفتن .اونا نمی خوان ارز بیاد پایین.و تورم کنترل بشه همه تیم اقتصادی هم از بخش خصوصی اومدن .و بالطبع افکارشون رو اقتصاد تاثیر میذاره .باید یه تعداد کار بلد از مجلس یا جاهایی دیگه دخالت کنن . ما نتیجه خود سری رو در دولت قبل دیدیم و این عمل نباید تکرار بشه.
  • بی نام A1 ۲۰:۱۹ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۸
    27 2
    یکی از دلایل قاچاق سوخت و در مواردی فروش گندم و بعضی محصولات به کشورای همسایه (بخاطر قیمت پایین آن در داخل) و ازونطرف هم قاچاق برخی محصولات به داخل کشور، پایین بودن ارزش ریاله نه اینکه مثلن سوخت در ایران نسبت به جاهای دیگه ارزونتره!!! در امارات بنزین 47 سنته یعنی 1400 تومن و اگه دلار 1000 تومن باشه معادل تقریبیه 400 تومن داخل ایرانه!! یا از طرفی چرا برای مردم ما هزینه های بیمارستانی کمر شکنه ولی من خودم شاهد بودم از کشورای همسایه بخاطر هم ارزونتر بودن(بخاطر همون برابری ارز) و هم البته بهتر بودن متخصصان ایرانی برای نمونه عمل قلب به ایران مراجعه میکنن ... مثال زیاده
  • شهرام A1 ۲۰:۴۸ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۸
    7 1
    مشکل اقتصاد ایران پیچیده تر از اون شده که بشه برای اون نسخه واحد پیچید،هر عمل هدفداری در اون تاثیر بگذاره بخشی از دیگه ای از اقتصاد رو متضرر میکنه،مثل بیماری که چند بیماری همزمان داره و مصرف هر دارویی یک بیماریشو بهتر ودر عوض روی بیماریه دیگس اثر سو داره،مطمین هستم نه تنها یک ساله این مشکلات ریشه ای دامن زده شده. در 8 سال پیش حل نمیشه بلکه برای برگشت به انچه 8 سال قبل بودیم که البته بی نقص نبود اما قابل حل بود باید حداقل یک دهه صبر کنیم،متاسفانه یک امید واهی ایجادشده که با رفع تحریمها و امدن ژنرالها!!قراه مشکلات سریع حتی یکساله؟!حل شه،این امید واهی به نظر من که حامی این دولت هستم بدترین ضربه و بهترین بهانه برای حمله به دولت خواهد بود.
  • مسعود A1 ۰۸:۲۸ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۹
    13 1
    سلام استاد من سال ٧٧ دانشجوي شما بودم يادمه هر چي به شما ميگفتيم كه مشكل در سلامت نيروي انساني و رانت خواري عده اي از مسئولان است شما تاگيد داشتيد كه به سلامت مسئولان ايمان داريد و اشكال در نحوه اجراست حالا بعد از از دست دادن ١٥ سال ناقابل وكلي منابع مالي كه فقط خدا ميداند چقدر بوده و نه بنده هاي خدا چرا كه در اين ساختار حتي به امار هم نميتوان اعتماد كرد خود نيز به جمع ما پيوستيد ولي ديگر دير است
  • محسن A1 ۰۹:۰۹ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۹
    5 1
    سوال من اینست که با پایین آمدن نرخ بهره در زمان دولت نهم و دهم و هنگامی که تورم بالا بود، رانت خواران و مردم عادی به بانک ها هجوم بردند و در قالب وام زود بازده و غیره بانک ها را تهی کردند که بسیاری از این وام ها به بانک ها باز پرداخته نشد. نرخ ارز هم که پایین باشد به نفع وارد کننده است تا تولید کننده چون با ارزانی ارز واردات از چین می صرفد. من فکر میکنم اقتصاد را به همین صورت نگاه دارند و یارانه ها را کم کم از حالت پرداخت نقدی به قالب سرمایه گذاری در تولید سوق دهند. بدین صورت مردم در تولید سهیم میشوند و داشتن سهم در تولید را احساس خواهند کرد. آقای دکتر مومنی با این نرخ تورم بالا چگونه میشود نرخ بهره را پایین آورد؟ شوک درمانی اقتصاد مثل قرو کردن متناو ب مریض تب دار در آب یخ و آب جوش است.
  • کارگر بیکار IR ۰۹:۲۸ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۹
    7 0
    مسیولین چاره کنید به اندازه نرخ تورم نرخ فقرا نیز زیادشده چرا مسیولین نمی خوان بفهمند با رای همین فقرا مدیر میشن ولی اگر ادامه پیدا کنه همین آمار درآینده از رای دادن منصرف خواهند شد
  • بی نام TR ۰۹:۳۰ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۹
    8 1
    درود به دکتر فرشاد شرف بچه های علامه...
  • هادی IR ۰۹:۵۲ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۹
    0 7
    بهتره بجای متهم کردن همدیگر و صرف انرژی برای چیزهای پوچ ، دست به دست هم بدیم و میهن خویش را آباد کنیم. اما چه کنیم که نمی تونیم بعضی خصلت هامونو ترک کنیم!!!
  • بی نام IR ۱۲:۱۱ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۰
    11 0
    استاد عزیز بنده سال 73 شاگرد شما بودم در درس اقتصاد ایران دانشگاه علامه کاملا" خاطرم هست که حضرتعالی تمام قد از مجریان دفاع میکردید.حالا چه اتفاقی افتاده است. ضمنا" این فرمایش حضرتعالی صحیح است اقتصاد ایران متاسفانه در دولت اقای روحانی در محاصره رانت خواران اتاق بازرگانی و بچه بازاریهایی که با پول بادآورده پدران تاجرشان اقتصاد خوانده و حالا مدافع ثروت پدری خود میباشند افتاده است.(آدم یاد فیلم پدرخوانده می افته که میگفت نسل اول هفت تیر کش ها و خلافکارا تو نسل دوم احتیاج به این دارند که بچه هاشون درس بخونن و وزیر و وکیل بشوند تا با قانون ادامه همون کارها راحت تر بشه ) حالا هم ما مردم بیچاره باید بشینیم نگاه کنیم که آقایان فقط در جهت منافع ابر تاجرهای اتاق ایران و چین و... حرکت کنند.
  • بی نام IR ۰۶:۰۸ - ۱۳۹۲/۰۸/۱۰
    1 0
    کلا حکومت رو تعطیل کنیم بهتره ، پول تحصیل بچه هامون رو که خودمون میدیم ، پول درمان هم ، پول ازدواج هم ، پول اشتغال هم و پول ... کلا در کشور ما دولت نقش هویج یا شلغم داره و ما در هر انتخابات باید هورا بکشیم ، همین الان هم هر خانواده یک دولت شده منتها بعضی دولت قوی و بعضی ضعیف . پس بهتره دولت بسته بشه تا هزینه سربار نداشته باشه