حسین واله، معاون سیاسی دفتر سیدمحمد خاتمی رئیس جمهور اسبق کشورمان و عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در کافه خبر دربارۀ حملۀ احتمالی غرب به سوریه گفت: آمریکاییها هنوز به درستی نمیدانند که میخواهند در سوریه چه کنند؟ از سویی در اروپا و آمریکا پیرامون این مسئله اتفاق نظر وجود ندارد. دلایل زیادی هم وجود دارد که یکی از آنها پیچیدگی اوضاع است و از سویی شرایط آمریکا نیز استثنایی است. من بر این اعتقادم که هنوز دربارۀ این مسئله تصمیم گیری نهایی نشده است.
این کارشناس مسائل سیاسی بیان داشت: یک جریان در آمریکا بسیار تمایل دارد که یک برخورد نظامی در منطقه صورت گیرد و ناتو وارد درگیری سوریه بشود؛ اسراییل و لابی این رژیم در آمریکا نیز از این قضیه بسیار استقبال میکنند چون تصور میکنند که از این قضیه سود میبرند. در مقابل نگاههایی در آمریکا هست که از این مسئله خیلی خوشحال نمیشوند.
واله در ادامه افزود: اوباما با سیاست تغییر روی کار آمد؛ یکی از وجوه سیاست تغییر، بازنگری در مشی و رویۀ بوش پسر بود. بوش، یکجانبه گرایی و اتکاء به توان نظامی بر حل و فصل مسائل دنیا و پیشبرد مسائل آمریکا را در دستور کار داشت. اوباما با نفی این مسئله رأی آورد؛ دمکراتها میگویند که این سیاست نه فقط امنیت را افزایش نداده است بلکه هزینههای سنگینی را نیز بر آمریکا تحمیل کرده است. در مقابل شعارهای اوباما عبارت بودند از: چندجانبه گرایی، گسترش مشارکت دیگران و حرکت دیپلماتیک در حل مشکلات دنیا؛ طبیعتاً این سیاست و رویه تمایلی ندارد که به خصوص در دورۀ دوم اوباما به مسیری کشیده شود که ثابت شود مشی بوش درست بوده است. لذا مقاومتهایی نیز در برابر ورود به درگیری خاورمیانه در آمریکا وجود دارد.
واله گفت: این مسئله را در نظر بگیرید که در شورای امنیت نیز پیرامون این مسئله اختلاف نظر است؛ البته این مسئله چندان برای آمریکا مانع نبوده ولی باز هم اگر دولت آمریکا بدون اجازۀ سازمان ملل اقدام نظامی کند به معنای بازگشت به سیاست بوش تلقی خواهد شد. لذا من تصور می کنم که آمریکایی ها بر سر دو راهی قرار گرفته اند و هنوز تصمیم نگرفتهاند؛ در واقع آمریکاییها با یک دست پیش میکشند و با پا پس میزنند.
دکتر واله پیرامون تقویت احتمال حملۀ نظامی به سوریه گفت: در صورتی که لابی ها موفق شوند خط خود را تحمیل کنند، این اتفاق رخ میدهد.
سفیر پیشین کشورمان در الجزایر در پاسخ به این سوال که اسراییل چه نفعی از حمله به سوریه میبرد، گفت: اسراییل در جنگی که بتواند در آن اعمال قدرت دیگری صورت دهد، برایش حیاتی است. اگر به صحنه خاورمیانه بنگرید اسراییل در دهۀ گذشته مرتب شکست خورده است؛ شکستهای اسراییل صرفاً نظامی نیست؛ وضعیت اسراییل در مقایسه با سایر کشورها فرق دارد؛ موجودیت اسراییل بر دو پایه است؛ اعمال زور در خاورمیانه و ترساندن کشورهای دیگر در منطقه و مظلوم نمایی در غرب. در طول یک دهه زمانی که همۀ این تلاشها با شکست مواجه میشود، اسطورۀ اسراییلِ شکست ناپذیر در اذهان آرام آرام فرو می ریزد و موجودیت اسراییل به خطر میافتد. لذا آنها استقبال میکنند از اینکه اتفاقی رخ دهد که بتوانند انتقام 10 سال پَسرفت خود از جبهۀ مقاومت را بگیرند. واله افزود: در صورتی که اسراییل بتواند پای آمریکا به جنگ سوریه بکشاند از موضعی که منجر به سقوط دولت بشار اسد شود، آنوقت برندۀ شمارۀ 1 خواهند بود. البته باید به این مسئله توجه داشت که برای اسراییل تنها نیروی بالفعل موجود در منطقه که در مقابل سیاستها و مطامع اسراییل ایستاده است، باید از صحنه حذف شود.
واله در پاسخ به این سوال که:" این مسئله این فرضیه را تقویت نمی کند که اسراییل به دنبال حذف همۀ ارتشهای عربی منطقه است؟" گفت:
اسراییل هنوز به دنبال نیل تا فرات است. اسراییل هنوز واقعاً خواهان صلح با اعراب نیست و هنوز حاضر نیست همانند و معادل بقیۀ کشورها، عضوی از گروه آسیایی باشد. اسراییل در این مسیر تبلیغات میکند اما هنوز مطامع توسعه طلبانه در این رژیم وجود دارد. البته باید به این مسئله توجه داشت که اسراییل یکدست نیست و گرایشهای گوناگونی در آن وجود دارد. اما دولت نتانیاهو و لیکود علاقمند نیستند که به شرایط طبیعی و همزیستی با سایر کشورهای منطقه برسند؛ در ظاهر ژست صلح طلبی میگیرند اما در عمل کاری میکنند که هر مذاکره ای به شکست بینجامد.
واله پیرامون استفاده از سلاح های شیمیایی در سوریه افزود: برای تغییر معادلۀ فعلی در سوریه به یک بهانه نیاز بود؛ از آنجایی که آمریکا استفاده از سلاح شیمیایی را بهانه اعلام کرده بود و از قضا این مسئله میتواند افکار عمومی جهان را بسیج کند، هیچ بعید نیست که در این شرایط این تکنیک استفاده شود.
واله در پاسخ به این سوال که در صورت حمله آمریکا، موضع روسیه چه خواهد بود؟ گفت:" احتمال ورود آمریکا به جنگ ضعیف است. مسئلۀ عراق با بحران های امروز خاورمیانه تفاوت دارد. توجه داشته باشید که بحرانهای امروز خاورمیانه متفاوت است. لیبی در حوزۀ اقمار شوروی سابق بود اما نقش ژئوپولیتیک در خاورمیانه نداشت، سوریه هم از اقمار اتحاد جماهیر شوروی است، اما نقش ژئوپولیتیک دارد، از این رو در مورد سوریه هر اتفاقی که بیفتد به دامنۀ نفوذ روسیه از یک طرف و جهان غیرناتویی به معنی عام مربوط میشود. لذا بحران سوریه همانند لیبی نیست. شاید یکی از دلایلی که آمریکاییها هنوز در مورد سوریه تصمیم نگرفتهاند، همین باشد. سوریه آخرین محل ارتباط و اتصال جغرافیایی روسهاست. اگر آنجا سقوط کند، ناتو تقریبا تا اتاق خواب کرملین آمده است.
این کارشناس مسائل سیاسی در پاسخ به این پرسش که:" با این احتساب واکنش روسها جدی است؟" گفت:
به نظر من وضعیت بسیار خطرناک خواهد شد، مگر اینکه کاری نمادین کنند، بدین معنا که غرب به طور سمبلیک بر ایستادن بر مواضع خود تأکید کند و به ارسال چند موشک بسنده کند ولی اگر واقعاً بخواهند وارد میدان شوند، همانند لیبی به اعتقاد من نه فقط شرایط به دوران جنگ سرد باز می گردد بلکه جهان در یک ناامنی بسیار عمیقی فرو خواهد رفت. از سویی ترسی که اروپاییها از تروریسم دارند، هر چند هم اکنون واهی است اما در آن زمان غیرواقعی خواهد شد.
این کارشناس مسائل سیاسی در پاسخ به این سوال که:" آیا این تحرکات و تهدیدات نمایشی است و آمریکا تحت فشار حامیان مخالفان مسلح ناچار به ورود میشود" افزود: آمریکا زمانی که می خواهد دست به اقدامی بزند که به امنیت ملی این کشور مربوط میشود، در دو تا شاخص نمود پیدا میکند: یکی بازتاب آن در افکار عمومی آمریکاست؛ اگر اقدام مذکور مخالف افکار عمومی باشد، آمریکا دست به این کار نمی زند. دوم اینکه آمریکا وارد ماجرای نظامی نمی شود که از پیش نتیجۀ آن معلوم نباشد. در وضعیت فعلی سوریه این دو پارامتر را مشاهده نمی کنم و فضایی که در مورد عراق تا پیش از جنگ ساخته شده بود، در مورد سوریه نیست.
مشروح کافه خبر حسین واله را به زودی در سرویس بین الملل خبرآنلاین میخوانید
4952
نظر شما