ولی جمله پایانی "و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون"، جلسات درس تفسیر علامه مرحوم سید مرتضی شبستری (رضوان الله علیه) به همه دانشجویان مبارزی که پای درسش می نشستند روحیه مبارزاتی و ایمانی مضاعف می بخشید. وی که عا لمی سلیم النفس، مخلص، بی ریا و صادق با رشادت کافی سیاسی و یکی از بهترین مفسرین صاحب سبک قرآن در تهران بود دارای علم تفسیر و دانش سیاسی و مذهبی و از مبارزین و نماینده دوره هفدهم مجلس شورای ملی از تبریز بود. اگر چه از نظر سنی پیر بود ولی دلش جوان بود و نگاهش نافذ و لهجه ترکی بسیار زیبایی داشت و با طمئنینه خاصی حرف می زد. با جوانها خوب کنار می آمد و همواره پیرامونش تعدادی از جوانانی حضور داشتند که عاشق معارف قرانی بودند.
وی فردی آشنا به مسائل سیاسی ایران و جهان و مفسر بزرگ قرآن که قبل از سال ۱۳۵۰ معلم تفسیر قرآن بسیاری از مبارزین مسلمان و از همکاران نزدیک مرحوم دکتر شریعتی در حسینیه ارشاد بود. با رفتن آقای مطهری در پایان سال ۱۳۴۹، حسینیه در اختیار دکتر شریعتی و همراهان او قرار گرفت و سایر روشنفکران و اساتید مذهبی همچون آقایان مرحوم صدر بلاغی، محمدتقی شریعتی و مرتضی شبستری نیز جلسه های بسیاری داشتند. با فشارها و جو سازیهائی که علیه حسینیه ارشاد و شخص مرحوم شریعتی در سطح جامعه بوجود آمده بود در ۲۳ آذر سال ۱۳۵۰، وی همراه مرحوم سید مرتضی شبستری، دکتر کاظم سامی و محمد تقی شریعتی، در تالار حسینیه ارشاد به اعتراض‌ها پاسخ دادند .
ایشان در سالهای ۱۳۵۲-۱۳۵۳ دارای حلقه درسی بسیار ابتکاری و با سبک جدیدی در زمینه علم تفسیر قرآن در قم بود که تا آن زمان دیده نشده بود. در این جلسات که با عنوان علم تفسیر قرآن در حوزه به طلاب درس می داد هدفش تبیین فنون و علوم مترتب به تفسیر قرآن بود. وی کاملا با استفاده از علوم ادبی و منطق و بیان و نیز مقد مات تاریخی دیگری به غیر از وحی ثابت می کرد این کتاب به خودی خود معجزه است و همه این ها مدیون گستره وسیع و احاطه علمی اش به علم تفسیر و تاریخ اسلام و سایر زمینهای مرتبت به این علم بود.
بینش قرآنی و آگاهیهای وسیع تفسیری ایشان ، زبانزد عام و خاص بود و شاگردان روحانی و غیر معمم فراوانی در قم و تهران داشت. دکتر سید محمد رادمنش از اساتید دانشکده ادبیات دانشگاه تهران که دانشجویان مسلمان از آثارش در زمینه صرف و نحو عربی استفاده فراوانی کرده اند یکی از علاقمندان جلسات تفسیری آن مرحوم بود و جلسات تفسیر سوره حجرات و حمد ایشان را با توضیح و ترکیب نحوی، تنظیم و چاپ نمود که نشاندهنده روش تفسیری ایشان می باشد. وجود وی در تهران و برگزاری جلسات تفسیر قرآن در آن زمان و نیز فعالیتهایش در حسینیه ارشاد او را به یکی از اقطاب مورد رجوع دانشجویان که تشنه معارف اسلامی و مخصوصا" علوم قرآنی بودند تبدیل کرده بود.
روش تفسیری وی ونیز اعتقادش به مبارزه با رژیم شاه علاوه بر احاطه و علمش به علوم قرآنی بعد از تعطیلی حسینیه ارشاد و نبود محلی برای رجوع دانشجویان در سالهای بعد از ۱۳۵۱ و برگزاری کلاس توسط ایشان در مساجد مختلف تهران از جمله ارک و محمدیه میدان خراسان، باعث شده بود که مورد توجه خاص دانشجویان مبارز و مسلمان باشد. وی همیشه بعد از اتمام جلسه درس گوشه مسجد نزدیک درب ورودی مینشست و سیگاری روشن میکرد و بعضی وقتها نیز عمامه اش را بر میداشت و روی زانویش میگذاشت و شرکت کنندگان که عموما" دانشجو بودند سئوالات خود را میپرسیدند و او با کمال آرامش و دقت جواب میداد. ایشان را بعد از دستگیری سوم در سال ۱۳۵۵ دیگر ندیدم. خدا وی را با اولیاء الله محشور گردانده و زحماتش را در پرورش نیروهای مسلمان و مبارز به عنوان باقیات صالحات وی قرار دهد و به ما توفیق شناخت این اسطوره های واقعی انقلاب اسلامی و بازگشت به قرآن را عطا فرماید تا بتوانیم آنرا سر مشق زندگی سیاسی اجتماعی خود قرار دهیم. ، انشاالله.
نظر شما