بهناز شیربانی: برخی چهرهها بخش جدانشدنی خاطراتمان هستند و برای بچههای پس از انقلاب مرضیه برومند از آن چهرهها است.
با شنیدن نام این هنرمند به یاد آثار موفق ژانر کودک میافتیم که قطعا برومند از پایهگذاران آن در سینمای ایران است. در دهههای 1360 و 1370 فیلمهایی مانند «شهر موشها»، «الو الو من جوجوام» بسیاری از مردم را به سینماها کشاندند.
برومند با ساخت مجموعههای تلویزیونی چون «هتل»، «خودروی تهران 11» و «کتاب فروشی هدهد» نشان داد که با سلیقه و نگاه مخاطب بزرگسال نیز آشنا است و با ساخت سریال «آب پریا» که نوروز امسال پخش شد ثابت کرد که میتواند دغدغههایش را در قالب یک سریال برای هر دو طیف کودک و بزرگسال طوری به تصویر بکشد که حتی داستانی که با رویا و تخیل عجین شده، قابل درک و دوستداشتنی باشد.
برومند این روزها خودش را برای ساخت سری دوم فیلم «شهر موشها» آماده میکند، فیلمی که قطعا نوستالژی بسیاری از کودکان دیروز است، نکتهای که برومند هم متوجه حساسیت آن است و میخواهد با تمام وسواسها و ریزبینیهایش ساخت سری دوم آن را آغاز کند.
به بهانه پخش سریال «آب پریا» میزبان مرضیه برومند کارگردان این سریال، لیلی رشیدی، امیرحسین صدیق و بهناز جعفری بازیگران این سریال و خسرو نقیبی منتقد بودیم تا درباره چگونگی ساخت این سریال بیشتر بدانیم:
خانم برومند، شما سالها است که در تلویزیون فعالیت میکنید و این مدیوم را خوب میشناسید. با اینکه در چند سال اخیر درباره این موضوع زیاد صحبت میشود که مردم بیشتر به دیدن شبکههای ماهوارهای تمایل پیدا کردهاند، اما تجربه نشان داده اگر سریال خوبی در تلویزیون ساخته شود، مردم از آن استقبال میکنند. برای سریال «آب پریا» هم همین اتفاق افتاد و این سریال در ایام نوروز مخاطب خوبی داشت. نظر شما در مورد روندی که تلویزیون در سالهای اخیر طی کرده چیست؟
مرضیه برومند، کارگردان: من در تلویزیون سریال ساختم و دیده شده است. سریالهایی مثل «پایتخت» یا «کلاه قرمزی» هم در این رسانه ساخته شدند و مخاطبان خاص خودش را پیدا کردند. من در این سالها در تلویزیون سعی کردم حرفی را بزنم که در عین حال که ارزش گفتن دارد، گفتنش بسیار سخت است، بنابراین سرخورده نمیشوم، اگر در نظر سنجی سایتهای مختلف سریال «آب پریا» در رتبه اول قرار نمیگیرد. برای من اصلا اول یا دومی اهمیت ندارد.
من وارد حیطهای شدم که خودم میدانستم دشوار است و تلاش خودم را کردم و هر چه در بضاعتم بود برای ساخت آثارم گذاشتم. ما به عنوان کارگردان باید با خودمان فکر کنیم با چه نیتی وارد تلویزیون شدیم؟ آیا فقط خواستیم پول دربیاریم یا برای فرهنگ مردم و مملکت اهمیت قائل بودیم؟ این حرفهای من اینقدر شعاری است که گفتنش خسته کننده است. من تلویزیون و نگاه مدیران سازمان صداوسیما را خوب میشناسم و در طی این سالها ندیدیم کسی طرح خوبی برای ساخت در تلویزیون داشته باشد و ممانعتی برای ساختش در تلویزیون وجود داشته باشد.
مرضیه برومند
خسرو نقیبی، منتقد: به نظر من اتفاق مهم درسریال «آب پریا» این است که بعد از مدتها دوباره تصویر رویا را در تلویزیون میبینیم. رویاسازی چیزی است که اصلش متعلق به ما است و شرقی است، اما در همه این سالها بخاطر اینکه در سینمای غرب امکانات فنی بیشتری وجود داشته است، امکان ساخت اینگونه آثار از ما گرفته شده است. شما همچنان از تنها کسانی هستید که به اصطلاح این پرچم را بالا نگه داشتهاید. از «شهر موشها» گرفته که با آن بزرگ شدیم و «قصههای زی زی گولو» تا «آب پریا» که من را در سی و چند سالگی پای تلویزیون مینشاند. این رویا ساختن برای شما چقدر اهمیت دارد؟ چقدر حاضرید پای آن هزینه بدهید؟
برومند: این را بارها تکرار کردهام که سریال «آب پریا» را فقط برای بچهها نساختم. من این سریال را برای خانوادهها ساختم و عجیب است که هر چقدر روی این موضوع تاکید میکنم، باز این سئوال تکرار میشود. در این سریال روی سخن من فقط با بچهها نبود. نمیدانم چرا در داخل ایران ما به دنبال خط کشی برخی موضوعات هستیم؟ برای من جالب است که چرا این سئوال از سازندگان «کلاه قرمزی» پرسیده نمیشود؟ «کلاه قرمزی» به نام بچهها ساخته شده و مخاطبش اکثرا بچههای دهه 60 هستند، چون کار من کار جدیدی است و تازه متولد شده همه به دنبال این هستند که مخاطب این سریال چه قشری از افراد جامعه هستند. من سعی کردم این سریال را طوری بسازم که برای همه قابل فهم باشد. نمیدانم تا چه حد موفق شدم.
نقیبی: شاید این خطکشیها به این دلیل است که عادت به فانتزی دیدن در مخاطب ایرانی وجود ندارد.
برومند: مخاطب ایرانی «هری پاتر» را در هر سنی نگاه میکند یا بسیاری از کارهای دیگر که درآن فانتزی وجود دارد. مگر «ئی تی» را فقط بچهها نگاه کردند؟ بچهها و بزرگترها هر دو از دیدن آن لذت بردند.
نقیبی: شاید هم به این دلیل است که سلیقه تربیتشدهای نداریم؟
برومند: نمیدانم. شاید همینطور است. مهران مدیری سریالهایش را برای همه سنین میسازد، اما به دلیل داشتن مضمون طنز، بیشتر بچهها مخاطبش هستند. گاهی از خودم تعجب میکنم که چقدر حوصله دارم که وارد حیطههایی میشوم که تا بحال کسی سمتش نرفته است. در قبال کارهایی که تا به حال انجام نشده، یک جور احساس مسئولیت میکنم. سالیان سال است که پیگیر این قضیه هستم که بتوانم . این تکنولوژی در کشور ما بیشتر در آثار تاریخی و جنگی دیده شده است. خوشبختانه در سریال «آب پریا» توانستیم این تکنولوژی را به خدمت بگیریم.
12 سال پیش برای پروژه دیگری به نام «تاکسی سرویس پریان» که من و خانم نغمه ثمینی با هم نوشتیم، قرار بود از تکنیک جلوههای ویژه استفاده کنیم که هرگز امکانات ساختش در تلویزیون فراهم نشد، چون بسیار پر خرج بود. من در سریال «آب پریا» به دنبال افرادی گشتم که بتوانند در پیاده کردن این تکنیک کمکم کنند. نیما بانکی کمک بزرگی به من کرد و امکانات دفترش را در اختیارمان گذاشت و تا پایان کار کنارمان بود. نتیجه این سریال به لحاظ تکنیکی میتوانست خیلی بهتر باشد، اما به نظر من مهمترین نکته این بود که اولین قدم در زمینه ساخت سریالی که در زمینه تخیل مخاطب است ساخته شود و خدا را شکر که این کار انجام شد و امیدوارم بعد از این هم ادامه پیدا کند. باید تشکر کنم از معاونت سیما که همکاری خوبی با ما برای ساخت این سریال داشت و از ما پشتیبانی کرد.
نقیبی: اهمیت این سریال هم این است که خوشبختانه خروجی کار قابل باور شده است. شاید در برخی از سکانسها ضعفهایی دیده شد، اما در کل به عنوان مخاطب قصه را باور میکنی. مثل پرواز پریها که خوب درآمده است.
برومند: البته در برخی سکانسها در زمان تصویربرداری اشتباهاتی صورت گرفت که نباید انجام میشد. مثلا سکانسهایی داریم که روز است و ما برای شب گرفتیم. وقتی آمدیم آن سکانس را تبدیل به شب کنیم تصویر خیلی خوب نشد و کدر شد. شاید بهتر بود که آن سکانسها را در زمانی که نیمه روز بود نمیگرفتیم. همیشه وقتی میخواهم ساخت پروژهای را آغاز کنم، فکر میکنم نقطه صفر و شروع حرکت به سمت یک کوه بلند هستم و قرار است از کوه بالا بروم و همیشه وقتی به قله میرسم با خودم فکر میکنم چه ارادهای داشتم که این حرکت را شروع کردم.
نقیبی: ساخت سریال «آب پریا» خیلی بلندپروازانه نبود؟ وقتی متن نوشته میشد به این فکر نشد که با بودن جلوههای ویژه سکانسها چطور باید گرفته شود؟
برومند: مجبور شدیم خیلی چیزها را حذف کنیم. مثلا من دلم میخواست وقتی «برف پری» حرف میزند بخار از دهانش خارج شود و همه یخ بزنند. یعنی تا قسمت دوم و سوم این کار انجام میشد ولی نتوانستیم ادامه بدهیم، چون زمان تصویربرداری بیشتر میشد. در هر پلان یا هر سکانس که از جلوههای ویژه استفاده کنید به ناچار زمان تصویربرداری بیشتر میشود. یا «ابرک» را در بسیاری از سکانسها به همین دلیلی که گفتم در کیف «ابرپری» جاسازی میکردیم. البته بعد از فیلمبرداری فهمیدم میشد به راحتی در بسیاری از صحنهها از «ابرک» استفاده کرد. یک چیزهایی را من هم بلد نبودم و الان متوجه شدم خیلی از دوستانم مثل آقای جبلی همیشه میگوید، «مرضیه خانم، شما کار کن تا ما ببینیم تجربه تکنیکهای جدید چطور است تا ما هم ادامه بدهیم». شاید به این دلیل است که من حوصله بیشتری برای تجربه کردن دارم یا بیشتر در این زمینه احساس مسئولیت میکنم و در ساخت اینگونه آثار پیشقدم میشوم. فکر کنید من در سن 33 سالگی «شهر موشها» را ساختم و به هر حال تجربه بزرگی در آن سالها بود که خوشبختانه انجام شد.
جالب است خانم برومند شما خیلی راحت خودتان را نقد میکنید.
برومند: من آدم واقع بینی هستم. خودم میدانم کجا ضعف دارم. در سریال «آب پریا» سکانسی هست که بچهها باید روی سقف یک قلعه در یزد بازی میکردند که سقف در حال ریزش بود. من مدام دلواپس بودم که نکند سقف ریزش کند و خیلی سریع سکانس را تصویربرداری کردم. گاهی کارهای سهلنگارانه انجام میدهم که بعد پشیمان میشوم و بعد سر مونتاژ خودم را سرزنش میکنم. از نظر تکنیکی خیلی وضعم خوب نیست. البته اگر اراده کنم میتوانم کارهایی انجام بدهم. به لحاظ حسی توان بیشتری دارم.
نقیبی: چه شد که آقای امیرحسین صدیق را برای نقش استاد بهار انتخاب کردید؟
برومند: از ابتدا به اینکه امیرحسین در کار من حضور داشته باشد، تمایل داشتم، اما نه به این قیمت که کار خراب شود. ترجیح میدهم در کارهایم با آدمهایی کار کنم که با خصوصیات اخلاقیشان آشنایی دارم. خیلی تمایل به حضور آدمهای جدید ندارم. برای انتخاب بازیگر نقش استاد بهار از چند جهت تردید داشتم، اگر بازیگر پابهسنگذاشته انتخاب میکردم، ممکن بود سفرهای زیادی که ما داشتیم برایش خسته کننده باشد.
از طرفی میخواستم نقش استاد بهار همخوانی ظاهری هم با پریا داشته باشد و وجه فانتزی کار حفظ شود و غلوآمیز باشد. ابتدا میخواستم سعید پورصمیمی را برای این نقش انتخاب کنم. همیشه پرهیز دارم که طولانیمدت با سعید کار کنم، چون اخلاقمان خیلی با هم جور نیست. البته صحبتی با پورصمیمی داشتم و از او قول گرفته بودم که هنرپیشه سربهراهی شود که ناگهان به فیلم «یه حبه قند» دعوت شد و من به امیرحسین صدیق فکر کردم. امیرحسین هم خیلی از این پیشنهاد تعجب کرد، اما فکر کردم او گزینهای مناسب برای این نقش است. تمرین زیادی برای پیدا کردن نقش داشت. بخشی از شخصیت استاد بهار مثل حالت دستهایش مثل حرکات دست پدرم است یا بخشی از فرم حرف زدنش شبیه داود رشیدی است. در قسمتهای اول مثل همه بازیگران در نقشش جا نیفتاده بود، اما رفته رفته بهتر شد. به نظرم تصمیم خوبی بود که امیر حسین این نقش را بازی کرد حالا شما چه فکر میکنید؟
نقیبی: به نظرم من هم انتخاب خوبی بود.
امیر حسین صدیق، بازیگر
آقای صدیق نظر شما نسبت به نقشی که بازی کردید چیست؟
امیرحسین صدیق، بازیگر: استاد بهار نقش سختی بود، با توجه به اینکه گریم خیلی سنگینی هم داشت. هر روز معمولا بین سه تا پنج ساعت گریم میشدم که گاهی خستهکننده میشد، اما برای خودم نقشی جذاب و متفاوت بود و دوستش داشتم.
نقیبی: فکر میکنم بعد از استاد بهار دومین نفری که خیلیها طول کشید تا در سریال او را بشناسند خانم رشیدی بود.
لیلی رشیدی، بازیگر: به نظرمن سیامک صفری گریم سنگین و متفاوتی داشت.
نقیبی: دلیل خاصی داشت که در دیالوگنویسی، پریا آهنگین حرف میزدند؟
برومند: نویسندهها تصمیم گرفتند که برای هر پری لحن متفاوتی بنویسند مثلا برف پری شبیه مادر بزرگها حرف میزند. ابر پری ادبی حرف میزند و سبز پری» روزمره صحبت میکند، اما هیچکدام از کلمات را اشتباه به کار نمیبرند.
نقیبی: راستی در تیتراژ آخر لو نمیدهید که رشک پری یک پری است و دیو نیست؟
برومند: رشک پری یعنی کسی که از زیبایی، پریها به او حسادت میکنند.
رشیدی: به نظر من منظور آقای نقیبی این است که از تیتراژ لو میرود که او یک پری است.
خانم رشیدی یکی از ویژگیهای این سریال حضور بازیگران در نقشهای خیالی بود برآیندی که برای رسیدن به این نقش طی کردید چطور اتفاق افتاد؟
رشیدی: در روند ساخت یک اثر برخی از فاکتورها برای بازی به کمکت میآید؛ وقتی لباسی که مخصوص نقش در نظر گرفته شده میپوشم، گریم میشوم و در محیط قرار میگیرم و دیالوگها گفته میشود. همه اینها فرآیندی است که برای رسیدن به نقش طی میشود و البته فرآیندی فشرده است که باید در مدت زمان کوتاهی اتفاق بیفتد. برای حضور در این نقش و این سریال هم همه این مراحل سپری شد و توانستم به خوبی با نقش ارتباط برقرار کنم.
نقیبی: تجربه کار با فرآیند جلوههای ویژه چطور بود؟
رشیدی: خیلی در این صحنهها حضور نداشتم. البته در صحنهای که سیامک صفری روی سقف راه میرفت و من از پایین نگاهش میکردم، این اتفاق افتاد. برای من جالب بود و خب تا پیش از این چنین چیزی را تجربه نکرده بودم.
برومند: خوشبختانه لیلی خیلی زود به نقش رسید. اول سکانس آخر را بازی کرد. زمانی که شروع به بازی کرد بازیگرهای دیگر تعجب کرده بودند که چقدر لیلی در ارائه نقشش توانمند است. خیلی روی بازی لیلی وقت نذاشتم، چرا که خودش خیلی زود به نقش رسید.
لیلی رشیدی بازیگر
یعنی برای بازیگران دیگر وقت بیشتری گذاشتید؟
برومند: نه، اما چون برخی از بازیگران تجربه کار با من را نداشتند و شناخت کمتری نسبت به من داشتند، نیاز بود که کمی بیشتر با هم صحبت کنیم، اما در مورد بازی بازیگران اذیت نشدم و همه به خوبی از عهده نقششان برآمدند.
ظاهرا خالق شخصیت رشک پری، خانم گیتی مرتضوی (نویسنده) بودند همینطور است؟
برومند: بله از ابتدا خانم مرتضوی و خواهرم به من اعلام کردند که میخواهند یک پرسوناژ به بخش آپوش اضافه کنندو یک دختر بود به نام «رشک پری» که نیمه پری بود و من از این پیشنهاد استقبال کردم. البته داشتن دو پرسوناژ در یک فضا خیلی سخت بود، اما در نهایت پیشنهاد فوق العادهای بود.
دلیل اینکه بازیگران متعددی را برای قسمتهای مختلف سریال انتخاب کردید، چه بود؟
برومند: من معمولا در سریالهای اپیزودیک مثل سریال «هتل» چند پرسوناژ ثابت در نظر میگیرم و از بازیگران دیگر بنا به فضای قصه در سریال استفاده میکنم.
خانم جعفری این نحستین تجربه شما در کنار خانم برومند بود، بازی در این سریال چطور بود؟
بهناز جعفری، بازیگر: خوشحالم که فرصتی پیش آمد تا در خدمت خانم برومند باشم. به نظر من خانم برومند از جمله کارگردانهایی است که انضباط کاری فوقالعادهای دارد و کار کردن برای من کنار خانم برومند دلپذیر بود. بعد از سالها کار کردن در سینما و تلویزیون دلم برای کار کردن با یک کارگردان منضبط لک زده بود. تمرینهای قبل از فیلمبرداری برای بسیاری از کارگردانها مفهومی ندارد، اما این تمرینها برای خانم برومند ضروری بود. این سریال اتفاق بسیار خوبی برای من بود.
بازی در نقشی که ما به ازای بیرونی نداشت برای شما سخت نبود؟
جعفری: هیچ ذهنیتی از بازی در این نقش نداشتم و از جایی به بعد خودم را دست خانم برومند سپردم. میدانستم که با چه وسواسی نقشها نوشته شده و سعی کردم مطابق خواسته کارگردان بازی کنم. شب اولی که سریال پخش شد نظرات مثبتی از دوستان و اطرافیانم دیدیم و خدا را شکر که مردم هم دوستش داشتند. بسیاری از دوستانم به من میگفتند که چرا هیچوقت کار طنز بازی نکردهای؟ احساس میکنم که حداقل در جامعه ما به مقوله طنز خوب پرداخته نشده است. بعد از اینکه با خانم برومند کار کردم فهمیدم طنز درست هم وجود دارد. خانم برومند معمولا با تلفیق ایدههای جدید و دغدغههایی که دارند اثر ویژهای خلق میکنند.
بهناز جعفری، بازیگر
نقیبی: خانم برومند درباره خطرات استفاده از سی جی آی هم صحبت میکنید. مثلا بلند کردن بازیگران و پرواز آنها با امکاناتی که در اختیار داشتید سخت نبود؟
برومند: بچههای گروه 13 فوقالعادهاند و کمک زیادی به من کردند. من سر صحنه مواظب بچهها بودم و هر چه نیاز بود را در اختیار گروه گذاشتم. سعی میکردیم. پلانهای سخت را بدلکاران بازی کنند. سر صحنه آمبولانس آماده بود و همه چیز طیق برنامه ریزی پیش میرفت.
صدیق: خیلی شبیه خارجیها رفتار کردیم. همه چیز حرفهای بود.
در مورد حضور خانم هنگامه مفید مقابل دوربین هم بگویید، چون در طی این سالها بیشتر صدا پیشگی کردهاند.
برومند: به نظرهنگامه مفید خیلی دیر مقابل دوربین آمد. خانم مفید در کل دو بار مقابل دوربین حاضر شده است. یک بار در فیلم «پناهنده» زندهیاد ملاقلیپور و یک بار دیگر در «خودروی تهران 11» بازی کرده است. مفید کارگردان عروسکی فوقالعادهای است، دست به قلم است و صداپیشگی میکند، صدای مادربزرگه مجموعه «خونه مادربزرگه» صدای او است. سواد ادبیات خوبی دارد، درک خوبی از نمایش دارد، کلامش خوب منعقد میشود. همه شما با کاست «هنگامه یاشار» بزرگ شدید که آن را هنگامه مفید خوانده، همیشه دوست دارم که کنارم باشد و مناسبتر از هنگامه کسی را برای نقش برف پری سراغ نداشتم.
نقیبی: درباره ساخت سری دوم «شهر موشها» هم توضیح میدهید؟ ویژگی سری دوم این مجموعه چیست؟
برومند: «شهر موشها» کار کودک است و فقط برای بچهها ساخته میشود، بزرگترها هم میتوانند آن را ببینند. مثل سری نخست «شهر موشها» که من آن را برای بچهها ساختم، اما بزرگترها هم از آن استقبال کردند. از همه عناصری که برای بچهها جذاب است برای ساخت این فیلم استفاده میکنم و به هیچ وجه قصد مطرح کردن مفاهیم بزرگ و پیچیده را ندارم.
نقیبی: شاید تفاوتش با «کلاه قرمزی» این است که فیلمنامه «کلاه قرمزی» قابلیت ساخت فیلم سینمایی را نداشت و سری اول آن موفقتر بود چون قصه تعریف میکرد. در «شهر موشها» هم قرار است مثل نسخه نخستش ساخته شود و قصه تعریف کند؟
برومند: این فیلم یک فرآیند تولید عظیم و سخت دارد. وقتی در سال 63 در 33 سالگی «شهر موشها» را ساختم که بعد از گذشت این سالها خودم هم از چگونگی ساختش تعجب میکنم، الان خیلی نادرست است که به نوستالژی بچههای دیروز خیانت کنم. گرایشی به ساخت سری دوم این مجموعه نداشتم. در طی این سالها پیشنهادهای بسیار زیادی از جانب ارگانهای دولتی و غیر دولتی برای ساخت «شهر موشها» داشتم، اما مدام مقاومت کردم درباره هر آنچه که خدای ناکرده در ذهن و ضمیر خودم به شک بیفتم که کاسبکارانه رفتار میکنم یا انگیزهای غیرفرهنگی دارم.
همیشه با خودم در جنگ بودم، اما آقای سرتیپی و خانم حکمت در مقام تهیهکننده دل من را به دست آوردند و با شرایط من کنار آمدند و متوجه شدند چنانچه بخواهم این کار را انجام بدهم، آنطور که خودم صلاح میدانم باید آن را به سرانجام برسانم. انگیزه من از ساخت این فیلم به هیچ وجه کسب درآمد بیشتر نیست. پرونده کاری من در طی این سالها نشان میدهد که انگیزه من از کار کردن این نبوده است. اگر میخواستم به دنبال پول باشم خیلی راحت میتوانستم این کار را انجا بدهم. مثلا هیچوقت سریالی مثل «آب پریا» را نمیساختم که برای ساختش چهار سال از عمرم را صرف کنم. من دیگر نمادی هستم از یادهای مردم. من از خودم فراتر رفتم. شاید واقعیت وجودم نتواند پابه پای تصورمردم حرکت کند، اما تمام تلاشم را میکنم. در زمینه ساخت آثار کودک سالها است کاری انجام ندادیم و فقط ساخت «کلاه قرمزی» کافی نیست.
خسرو نقیبی، منتقد
خانم برومند فکر میکنید «آب پریا» توانسته در زمینه حفظ محیط زیست روی مخاطب تاثیرگذار باشد؟
برومند: تاثیر این سریال را باید در نسل بعد جستوجو کرد. زمانی که «خونه مادربزرگه» را ساختم نمیدانستم چنین تاثیری روی بچهها خواهد گذاشت. الان میفهمم که چه مسئولیت خطیری داشتم. وقتی که استقبال جوانها از آثاری که سالها پیش برای آنها ساختم میبینم خوشحال میشوم. بنابراین الان با احساس مسئولیت بیشتری باید کار کنم. متاسفانه مدتها است در تلویزیون پرسوناژ آدم حسابی نداریم و آدم بافرهنگ به مردم نشان نمیدهیم. کسی که درست زندگی میکند و حرف میزند. منظورم از آدم حسابی فقط آدم پولدار و متمول نیست. قصد من از نشان دادن استاد دانشگاه در سریال «همه بچههای من» این بود که یک آدم با شخصیت را به مردم نشان بدهم. در طی این سالها در تلویزیون پرسوناژهایمان تبدیل شدهاند به یک عده آدم لمپن که این اصلا خوب نیست.
خانم برومند ظاهرا برای ساخت سریال دیگر که محصول سیما فیلم است آماده میشوید.
برومند: بله ژانر این سریال کودک است و در حال مذاکره برای ساخت آن هستم.
58247
نظر شما