۰ نفر
۲۷ فروردین ۱۳۹۲ - ۰۹:۲۴

ناصر فیض در تهران امروز نوشت:

 

دریا طوفانى بشه غریبا آشنا مى شن!

تموم ناخداها یک شبه با خدا مى شن

چون صداشون نمى‌خوان به گوش مردم برسه

اینا با سکوتشون همیشه همصدا مى شن

 

دست به دست هم بدیم فتنه و شر به پا نشه

ما بشینیم سر جامون اونا از جا پا مى شن 

فتنه شاخ و دم نداره، یکى از نشونه هاش

اینه که؛ دشمنامون خیلى شبیه ما مى شن

گاهى صد تا خونه هم داشته باشن بازم کمه

گاهى صد تاشون رو موکت یه مترى جا مى شن

 

خیلى ها کاندیدا مى شن، کارشونم بلدن

اونا که کارى بلد نیستن آخه چرا مى شن!؟ 

دست کم وارد مجلس که مى شن این وکلا

گاهى رو صندلى شون یه خورده جا به جا مى شن

یه نفر تا وقتى که تنها باشه، یک نفره

اما وقتى یکى نزدیکش میشه دو تا مى شن

جالبه! تنها که هست خطا مطا، نمى شناسه

دو تا که مى شن، همه ش مرتکب خطا مى شن

 

رفیقاى نیمه راه، زیادى هارت و پورت دارن

چند قدم باهات میان بعدش ازت جدا مى شن 

اونایى که را به را...بهت محبت مى کنن

در حقیقت همه شون رفیق نیمه را مى شن

دنیاى سیاسته، آفتابى هم باشه هواش

دلایى که زیر آفتاب مى مونن سیا مى شن

نمى گم کثیفه دنیاش، که شما بگین چیه!؟

تا که توش پا مى ذارن، نرفته مبتلا مى شن

 

تو سیاست قاعده س،فقط فراموش نکنین

شما مثل شون نشین، حتماً اونا شما مى شن

جورابش یه جفت باشه آدم، خیالش راحته

بیشتر از یه جفت باشه همیشه تا به تا مى شن

بیت بالا که نبود تو شعر، خواستم ببینم؛

بیت بى معنى میشه بسازه آدم با «مى شن»

اما دیدم که نشد، دوباره بیت خوبى شد

اگه قصدم باشه که بگم، قصیده ها مى شن

 

6060

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 286980

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 1 =