محمد علی آبادی رئیس کمیته ملی المپیک در گفت و گویی صریح با خبرآنلاین از 8 سال حضور در ورزش می گوید. از انتخابات المپیک ، از محمد دادکان ، از بحث ها با وزیر ورزش ، از داریوش مصطفوی و رسول خادم.

اسماعیل حیدرپور - فرهاد عشوندی: محمد علی آبادی اگرچه شروع روزهای حضورش در ورزش و 4 سالی که منتهی به المپیک پکن می شد پر بود از حاشیه های ریز و درشت و او که با پیشینه ورزشی کمرنگ به جای شهرداری مکلف به حضور در ورزش شده بود ، ناکامی مطلق را تجربه کرد اما به مرور و با حضور د کمیته المپیک توانست 4 سال بعدی حضورش ا با موفقیت در المپیک به پایان ببرد. حالا او در آستانه تغییر دولت باید مشکلی بزرگ را حل کند . خطر تعلیق رشته های المپیکی و برگزاری مجمع کمیته ملی المپیک. محمد علی آبادی در این گفت و گو از روزگار عبور از بحران می گوید.
* اختلاف نظرهایی که درباره اساسنامه، بود به كجا رسيد و ارزيابي شما در اين مدت چيست؟
با سوابقي كه من از كميته‌هاي ملي المپيك و جلسات آنها دارم بايد بگویم ؛ اين دوره كميته ملي المپيك به پايان راه خودش نزديك شده . بسيار خوشحال هستم كه در اين كميته تقريبا هيچ اختلافي بين اعضا و اعضای هيات اجرايي نبوده و همه مسائل را با بهترين شكل پيگيري كرده‌اند. تمامي جلسات هر هفته برگزار شد و حتي جلسات اضطراري هم در مواقعي كه لازم بود برگزار شد. ما در اين دوره بهترين منابع مالي را براي كميته‌ ملي المپيك گرفتیم ، منابع مالي فدراسيون‌ها را تامين كردیم و به همين ترتيب ارتباط ما با فدراسيون‌ها ارتباط محترمانه ، متقابل خوبي بود. اميدوارم تا آخرين روزي كه در كميته ملي المپيك هستيم همين روابط صميمانه ، دوستانه و كاري را در هيات‌ اجرايي كميته‌ ملي المپيك با فدراسيون‌ها ، مديران محترم فدراسيون‌ها و وزارت ورزش داشته باشيم كه قطعا چنين خواهد بود.
* تخمين زده‌ايد كه اين دوره كي به پايان مي‌رسد؟
مي‌دانيد كه رشته‌هاي المپيكی براساس اينكه در چه كشوري برگزار مي‌شود متغير است.معمولا دو تا سه رشته را كم و زياد مي كنند. رشته‌هاي المپيك زمستاني هم همينطور است . از بين هفت هشت رشته‌اي كه هست، چند رشته را برگزار مي‌كنند. بعضي از كشورها اين رشته‌ها را دارند و بعضي ها ندارند. iocچارچوبي را مقرر كرده كه اساسنامه بايد با ضوابط منشور المپيك و تغييرات المپيك دائما به‌ روز شود ، اين تغييرات در اساسنامه‌ها و دستورالعمل‌هاي كميته‌هاي ملي المپيك کشورهای جهان اعمال می شود. ما هم يكي از اين كميته‌ها هستيم که بايد تغییرات را اعمال كنيم. اين تغييرات تقريبا ازيك سال، يك سال و نيم گذشته یعنی نشست كپنهاگ شروع شد. نشست عمومي كميته‌هاي بين‌المللي المپيك با حضور همه اعضا برگزار شد. در آنجا تصميماتي گرفتند که با ابلاغ ان بايد کشورهای عضو انجام دهند. تقريبا از همان يك سال پيش ، گروهي در كميته ملي المپيك ساماندهي شد تا آخرين دستورالعمل‌هاي ioc و oca ، نشست‌هاي مجمع عمومي و تصميماتي كه مي‌گيرند را بررسي كنند و طبق آخرين مصوبات و نامه‌هايي كه براي ما ارسال كردند اساسنامه اصلاح شود . اين كار هم انجام شد و ما خوشبختانه امروز آخرين تغييرات نزديك به صددرصد را انجام دادیم هر زمانی که به نقطه تعامل میان خواسته های داخلی و بین المللی برسیم. این اساسنامه تائید می شود و ما می توانیم انتخابات را برگزار کنیم.
* الان ارتباط كميته با وزارت ورزش چگونه است؟
ما همراهي كامل را با وزرات ورزش و وزير محترم ورزش داريم . به عنوان مسوول اصلي ورزش كشور با آنها همكاري مي‌كنيم و در همه جا از نظرهاي وزير محترم ورزش و بقیه همكاران در وزارت ورزش استفاده مي‌كنيم؛ اما در عين حال به عنوان يك نهاد مستقل ورزشي كه يك مسووليت‌هاي ويژه هم دارد، كارهايمان را هم مستقل انجام مي‌دهيم.
* از قبل نظرهايي به چشم مي‌خورد. آنها چقدر تاثيرگذار بود؟
اين اختلافات جدي و عميق نيست. بيشتر روي نحوه اداره ورزش كشور است. اينطور نيست كه آدم‌ها با هم اختلاف شخصي داشته باشند . معمولا با بحث ، صحبت و مذاكره حل مي‌شود.
* با تغييراتي كه در اساسنامه كميته ملي المپيك ايجاد شده، و با تاكيدي كه شما روي واژه استقلال داريد، الان نقش تيم ملي المپيك از حالت تدارك‌دهنده تيم‌هاي ورزشي به نقش متولي ورزش‌هاي المپيك تغيير كرده يا نه؟
هنوز نه. در اكثر كشورها براي ورزش قهرماني مسوول مستقيم كميته ملي المپيك است؛ اما در ايران بخشي از اختيارات كميته ملي المپيك گرفته شده و به وزارت ورزش داده شده است. آن هم نه به صورت قانوني بلكه به صورت عرف . به صورتي كه حتي تغيير يا جابجايي فدراسيون‌ها هم به آنجا رفته است. اين نه مورد تاييد كميته ملي المپيك است ، نه در چارچوب منشور المپيك است و نه مورد تاييد ioc. تا زماني كه اعتراضي نبود ما هم منافع ملي كشور را در نظر مي‌گيريم و نمي خواهيم بحثي براي ورزش كشور ايجاد شود ولي تغييراتي كه انجام شد باعث شد تغييرات بيشتري انجام دهند. در واقع من معتقدم بايد اتفاقي در ورزش كشور بيفتد كه هر كس راه خودش را برود. اگر اين اتفاق بيفتد که ما كاري به وزارت ورزش نداشته باشيم، وزارت ورزش هم كار ما را انجام ندهد و دخالتي در حيطه كاري يكديگر نداشته باشيم بهترين حالت ممكن است. اين به آن معنا نيست كه كميته ملي المپيك نبايد به وزير ورزش پاسخگو باشد، وزير ورزش نفر اول ورزش كشور است و همه ارگان‌هاي ورزشي كشور بايد با او هماهنگ باشند و تحت نظارت او. اما نبايد در كار هم دخالت کنند. وزارت ورزش وظایف مشخصي دارد. يكسري وظايف هم مثل؛ ساماندهي تيم‌هاي ملي، اعزام آنها و پاسخگويي و نظارت بر فدراسيون‌هاي ورزشي و تنظيم تيم‌هاي ملي برای کمیته ملی المپیک است . اين وظايف کمی با هم قاطي شده و فدراسيون‌ها نمي‌دانند به چه كسي بايد جوابگو باشند، به ما يا وزارت ورزش.
* يا اين كه خودش استقلال داشته باشد!
در جاي خودش بله بايد استقلال داشته باشد، كسي كه رييس فدراسيون مي‌شود بايد بتواند برای چهار سال برنامه‌ريزي كند و آن را انجام دهد.
* اين تغييرات چقدر شما را به استقلال نزديك كرده است؟
اين تغييرات مجموعه ای است كه اگر انجام شود هر كسي كار خودش را انجام مي‌دهد و خودش هم پاسخگو است. اساسنامه كميته ملي اصلاح شده ، چنانچه اساسنامه فدراسيون‌ها هم اصلاح شود مي‌توان گفت تا حدود زيادي مشكلات برطرف مي‌شود و كار به صورت درست انجام مي‌شود.
* اين اساسنامه چند بند جنجالي داشت. يكي بند دبير كلي بود كه حواشي را به وجود آورده بود. مثل اين كه چيزي كه مد نظر بود، تغيير دبير كلي از حالت انتخابي بود. احساس شخصي من اين بود كه شما هم مثل آقاي كفاشيان كه در فدراسيون فوتبال بندي را گذاشت كه نواب رييس را اول خودش معرفي كند و بعد راي بگيرند به دنبال اين بوديد كه دبير كل را خودتان معرفي كنيد.
من شخصا چنين ديدگاهي نداشتم. روي اساسنامه يك گروه كارشناسي كار كرد، وضعيت كميته‌هاي ملي المپيك در دنيا را بررسي كرد، مسائل مختلف را مورد مطالعه قرار داد و به هيات اجرايي پيشنهاد داد. بنابراين ما اصلا هيچ نظري تا مرحله اول نداديم. اجازه داديم كميته كارشناسي كار خودش را انجام دهد. يك چيزهايي هست كه به آن عادت كرده‌ايم و عرف شده است. نحوه انتخاب دبير كل در كشورهاي دنيا متفاوت است، بعضي کشورها در مجمع انتخاب مي‌كنند. بعضي کشورها براي اين كه يك مديريت واحد در كميته‌هاي ملي المپيك وجود داشته باشد ، هيات اجرايي انتخاب ميكند و بعضي از بيرون هيات اجرايي كسي را مي آورند و فردي را استخدام ميكنند كه به عنوان دبير كل كارها را انجام دهد. چون در هر حال چه در اساسنامه قديم و چه در اين اساسنامه، دبير كل بايد مجري مصوبات هيات اجرايي باشد و خودش تصميم گير نيست. هيات اجرايي است كه مسائلي مانند نحوه پرداخت منابع مالي، نحوه حضور در مسابقات و اين كه در كدام مسابقه و در چه سطحي شركت كنيم را تصويب مي‌كند و نه دبير كل. دبير كل وظيفه مشخصي ندارد که در اساسنامه آمده باشد ، بلكه وظيفه اش اين است كه مصوبات هيات اجرايي را انجام دهد.
* اما نكته مهم اين است كه دبير كل در حالت عادي به تعداد رييس يا تك تك اعضاي هيات اجرايي راي مي گيرد. چيزي كه آقاي كفاشيان درباره مجمع فدراسيون فوتبال مي‌گفت هم همين بود كه كسي كه راي مجمع را مي‌گيرد خودش را رييس مي داند.
ما اين مشكل را نداشتيم. دوره قبل به اين شكل برگزار شد اما مشكلی پیش نیامد. چرا كه في نفسه قدرت در دست هيات اجرايي است نه دست دبير كل. يعني هيات اجرايي امروز مي‌تواند اين اختيارات را تفويض كند به دبير كل و فردا از او بگيرد، امروز مي‌تواند اين اختيارات را به يكي ديگر از اعضاي مجمع بدهد و فردا بگيرد. اصلا اينطور نيست كه فكر كنيد رييس كميته ملي المپيك چون رييس كميته ملي المپيك است ميتواند تصميم بگيرد بلكه در ساختار كميته ملي المپيك وظايف تقسيم شده است و همه در اختيار هيات اجرايي است، نه در اختيار دبير كل است و نه رييس كميته ملي المپيك. اين برداشت اشتباهي است كه از بيرون وجود دارد . تصور مي‌شود كه من چون رييس كميته ملي المپيك هستم همه اختيارات در دست من است، در حالي كه اصلا اينطور نيست. اگر اينطور بود چرا هفته‌اي يك بار جلسه هيات اجرايي مي‌گذاريم؟ اگر بنده هم تصميم بگيرم كه در فلان مسابقات شركت كنيم ولي هيات اجرايي تصويب نكند ما نمي‌توانيم شركت كنيم. حتي براي به كار گرفتن يك مربي، اگر هيات اجرايي مخالف باشد نمي‌توان اين كار را كرد. اينجا هر هفته هيات اجرايي جلسه تشكيل مي‌دهد براي اين كه تكليف كار دبير كل را مشخص كند كه اين كار را بكنيم يا نكنيم. حتي براي پول دادن به فدراسيون‌ها، دبير كل يا حتي رييس كميته ملي المپيك نمي‌تواند مستقيما بگويد اين پول را بدهيم به اين فدراسيون يا ندهيم، بايد ذيحساب و دست اندر كاران بودجه سالانه را بگيرند، سهم فدراسيون‌ها، سهم حقوق و ... را تقسيم بندي مي‌كنند بعد مي آيد به هيات اجرايي و بعد از تصويب، دبير كل آن را اجرا مي‌كند. دبير كل در فدراسيون يا رييس كميته ملي المپيك صاحب قدرت نيست كه با راي يا بي راي انتخاب شود بنابراين خيلي متفاوت نيست اما شكل‌هاي مختلفي دارد.
* ولي در نهايت شما به آن سنت راي داديد.
ما بررسي كرديم. اگر به اين نتيجه مي‌رسيديم كه آن روش بهتر است به آن روش راي مي‌داديم و كاري به سنت نداشتيم. ما مي‌خواستيم بهترين حالت را براي كميته ملي المپيك انتخاب كنيم. ديديم به شكل قبلي كه باشد اتفاقي نمي‌افتد و قدرت دبير كل كم يا زياد نمي‌شود.
* يك بند جنجالي ديگر، حضور پررنگ تر المپيك در مجامع فدراسيون‌هاي قهرماني بود. براي اين قضيه چه اتفاقي افتاد؟ حتي يك بحثي بود كه مي‌گفتند بر اساس منشور المپيك يا بايد رياست مجامع به كميته ملي المپيك تفويض شود يا يك پستي در اين حد.
در اساسنامه ها رييس مجمع را معمولا به دو نحو انتخاب مي‌كنند ؛ يا مي‌گذارند در مجمع و انتخابي است كه همان روز مجمع انتخاب مي‌كنند يا اين كه در اساسنامه پيش‌بيني مي‌شود كه چه كسي باشد. در اساسنامه قبلي وزير ورزش را انتخاب كردند. قطعا در اساسنامه‌هاي جديدي كه پيش‌بيني مي‌شود نمي‌تواند به اينصورت باشد كه وزير ورزش رييس مجمع باشد چون با اصول منشور المپيك مخالف است و درواقع شائبه دخالت دولت را زياد مي‌كند. در حالي كه همه ما مي‌دانيم كه در كشور ما هميشه دولت از حاميان اصلي ورزش بوده و حمايت مي‌كرده است اما احتمالا در اساسنامه بعدي اين اتفاق نمي‌تواند بيفتد. حالا اين كه چه كسي باشد بايد مراجعه كنيم به منشور المپيك و ببينم آن چه مي‌گويد. يا دست را باز گذاشته و گفته هر تصميم خودتان گرفتيد كه احتمالا مي‌شود انتخاب در روز مجمع، يا معتقدند بايد يك نفر از كميته ملي المپيك رييس مجمع باشد كه آنوقت طور ديگري مي‌شود.
* رييس كميته ملي المپيك در مجمع حق راي دارد؟
هر كسي كه عضو مجمع باشد حق راي دارد. الان هم نماينده کمیته در مجامع حق راي دارد.
* منظور من در مجامع فدراسيون‌هاي المپيكي هم هست.
بله.
* در همه آنها تعداد آرايتان يك راي است؟
بله.
* اين مساله در اختيارات شما مشکل ساز نمی شود؟ مثلا اين كه وزارت ورزش هفت، هشت راي دارد.
آنها بايد اصلاح شود. بايد ورود آراي بيروني كه اثرگذار هستند و نقشي در فدراسيون نداشتند را كم كنيم. بايد بگوييم چه كساني در فدراسيون اثرگذار هستند آنها بايد حق راي داشته باشند نه اين كه در روز راي چند نفر را سوار ماشين كنيم و بگوييم شما راي بدهيد.
*اگر اساسنامه تصویب شود، در خوشبينانه‌ترين حالت اواخر اردیبهشت مي‌توانيم مجمع را برگزار كنيم. به نظر مي‌رسد كه خود شما به عنوان متولي كميته ملي المپيك برای انتخابات مجمع سالم ترديد داريد. از اين ترديد برايمان بيشتر بگوييد.
وقتي قدرت مهارنشده در هر كاري دخالت كند از اصل و اصالت خودش خارج مي‌شود. تمام سعي ما اين است كه فدراسيون‌ها و كميته‌هاي ملي المپيك بتوانند بدون هيچ دخالت بيروني از مجموعه‌شان ،كارشان را انجام دهند و اگر اين اتفاق بيفتد موضوع خود به خود حل ميشود.
* درست است مي گويند انتخابات كميته ملي المپيك به خاطر تقارن زماني با انتخابات کمی سياسي شده است ؟
ممكن است كساني اينگونه رفتار كنند اما ما سياسي به آن نگاه نمي‌كنيم. ما بر اساس وظايفي كه داريم عمل مي‌كنيم. ما يك نهاد بين‌المللي هستيم و با وزارت ورزش تفاوت داريم. وزارت ورزش فقط به داخل پاسخگو است و به خارج پاسخگو نيست. وزارت ورزش كارهاي عادي خودش را كه انجام مي دهد نه تعليق دارد نه بركناري دارد و ... اما کمی بی دقتی دركميته ملي المپيك و فدراسيون‌ها موضوع تعليق مطرح مي‌شود ، بايد چهارچوب ها را رعایت كنند. انقدر كه ما مكلفيم و موظفيم و بايد چهارچوب‌هاي بين المللي را رعايت كنيم به هيچ وجه وزارت ورزش چنين قيدهايي را ندارد چرا كه يك ركن داخلي كشور است و پاسخگويي آن به مجلس و دولت است. كميته ملي المپيك بايد به خيلي جاها پاسخگو باشد بنابراين ضريب دقت را بالا مي‌بريم كه كشور در ورزش به چالش کشیده نشود.
* اگر ioc به اين نتيجه نرسد كه ما به سمت اصلاح اساسنامه گام برمی داریم، خطر چقدر جدي است؟
ما اين اساسنامه را كه تهيه كرديم، رفتيم بر اساس نامه‌هاي مكتوبي كه ioc براي ما فرستاده، گفته اين فدراسيونها مي توانند باشند يا نباشند و ... ما در اين چهارچوب ها رفتار كرديم و بعيد مي دانم با آنها به مشكل بخوريم.
* به هر حال اگر الان وزارت ورزش زير بار اين تغييرات نرود و يا مصوبه مجلس را نتوانيد بگيريد ...
اگر وزارت ورزش زير بار نرفت، ما توضيحات مان را مي‌نويسيم و وزارت ورزش هم مي‌نويسد و اينجا بر اساس اساسنامه منشور المپيك است كه حكم مي‌كند. هر چه با آن مغايرت داشته باشد حذف مي‌شود. ioc وسط مي آيد و مي گويد من اين اصلاحات را ميكنم و اين را من قبول دارم.
* درواقع ioc نقش تعيين كننده دارد.
بله. مانند جامعه سازمان ملل كه ما عضو آن شديم.
* اگر هفت سال نيم قبل كه شما وارد ورزش شديد اساسنامه را به اين شكل به شما مي‌دادند، شما به جاي آقاي عباسي، اگر قرار بود اينقدر اختيارات شما كم شود مي‌پذيرفتيد؟
قدرت شيرين است و همه مي‌خواهند آن را داشته باشند. شايد اگر من هم در آن دوره بودم مقاومت مي‌كردم، نمي‌دانم. پاسخگويي به اين سوال سخت است. اما به هر حال يكجا بايد عاقلانه فكر كنيم نه اين كه برويم تحت فشار قرار بگيريم و بعد مجبور شويم عمل كنيم. حداقل به چيزهايي كه قانون خودمان نوشته عمل كنيم. اساسنامه ما را مجلس تصويب كرده ، مجلس شوراي اسلامي تصويب كرده كه فدراسيون‌ها، ورزش‌هاي قهرماني، ورزش ملي با كميته ملي المپيك است. خب بگذاريم كميته ملي المپيك كارش را انجام دهد. ما كه خارج از اين حرفي نمي‌زنيم. اصلا در دنيا به عنوان ورزش ما را مي‌شناسند، ما يعني كميته ملي المپيك، چه من باشم و چه يكي ديگر باشد. يعني اگر وزارت ورزش مكاتبه كند شايد پاسخ هم ندهند، اين رعايت اصول و مقررات است. همین حالا هم اگر وزارتخانه مسئولیت همه عواقبی را بر عهده بگیرد ما حاضریم طبق خواست آنها عمل کنیم.
* در مجمع انتخاباتی کمیته ملی المپیک طبق تاکید ioc، روساي فدراسیونهایی كه بركنار شده‌اند ، بايد برگردند ؟ آنها حق راي دارند يا روساي جديد؟
آن چيزي را كه به ما در جلسه‌اي كه با آقاي عباسي برگزار كرديم گفتند. خواسته ـنها اين بود كه روسای برکنار شده باید برگردند ،يعني آنها بايد در مجمع باشند. اگر در اين مورد اختلاف نظري باشد، با iocمكاتبه مي كنيم و نظر آنها را مي‌خواهيم.
* علیرضا دبير در كافه خبر از شما و آقاي وزير خواسته بود ریاست کنیته ملی المپیک،که جایگاه كاملا ورزشي است را به ورزشی ها بسپارید.
پس جايگاه شوراي شهر چيست؟ آنجا هم جایگاه ورزشی است که دوستان در آن حضور دارند؟
* راستی شما در روز آخر بازی های کشتی المپیم با رسول خادم بحثی داشتید؟ تماس تلفني بين شما و آقاي خادم وجود داشته است؟
بله.
* بعد که گوشي قطع شده ، شكسته و اين مسائل؟
من چيزي متوجه نشدم. مسابقه تمام شده بود كه من به رسول خادم زنگ زدم و گفتم خسته نباشيد، يك مدال نقره و يك برنز هم در المپيك براي كشتي آزاد ما كم نيست و ناراحت نباشيد. او گفت خيلي كم است و اصلا خوب كار نكرديم. گفتم اصلا اينطور نيست. به هر حال شايد او از اين كه بچه‌ها نتيجه نگرفتند ناراحت بود و از حرفي كه من زدم برعكس نتيجه گرفت.
* بعد از آن قصه سياسي شد و خيلي‌ها آن را به انتخابات شهرداري تهران ربط دادند. شما هم که از انتخابات شهرداري سال 84 دلخوري نداريد؟
نه اصلا به او ربط نداشت.
* چرا ديگر به او ربط داشت كه راي داشت .
نه اصلا اين بحث‌ها نيست. من به خادم علاقه دارم .به اين دليل كه اولا فرد بااخلاقي است ثانيا تحصيلكرده است و قهرمان ملي. من با خودم عهد كرده‌ام از كسي چيزي به دل نگيرم. حرفي هم كه به او زدم همين بود . مطمئنم اگر او بيايد همين حرف را تاييد مي‌كند. تازه آن روز کس دیگری رایش عوض شد نه رسول خادم
* او گفته بود اصلا چرا بايد رييس كميته ملي المپيك با سرمربي تماس بگيرد؟
چه كسي مي‌تواند بگويد رييس كميته ملي المپيك زنگ نزند به سرمربي؟ يك موقع اصلا رييس كميته ملي المپيك زنگ مي زند و مي‌گويد چرا گفتي بازيكنانت اين كار را بكنند؟
* با بقيه سرمربي‌ها هم تماس گرفته بوديد؟
ما با همه تماس داشتيم ، حتي با بعضي‌ها دو سه بار. گاهي رو در رو مي‌رفتيم با آنها حرف مي‌زديم.
* شما گفتید هر كسي ممكن است در جايگاهش بيشتر از اختياراتش استفاده كند. زماني كه فوتبال به جام جهاني آلمان رفت ،شما برای عزل دادكان از آن اختيارات زيادي استفاده کردید؟ چون او می گفت در آلمان بركنار شد.
اين بركناري را لطف كنند با نامه‌اي ،مدرکی نشان دهند. وقتی كسي را بركنار مي‌كنند يك نفر را به جاي او معرفي مي‌كنند ديگر. من هيچوقت او را بركنار نكردم.
* پس چرا او رفت ؟
خودشان بايد پاسخ دهند كه چرا رفتند. اما من يك نامه دو خطي هم براي بركناري او ننوشتم. ظاهرا وقتي ما نبوديم شوراي معاونين سازمان تربيت بدني جلسه‌اي تشكيل مي‌دهد و با نتايج بدي كه تیم گرفت به من پيشنهاد دادند كه بركنارش كنم. او از همين موضوع دلخور شد ، رفت و نيامد. ما بارها مستقيم و غيرمستقيم توسط افراد زيادي به او گفتيم بياید كارش را ادامه دهد، اما نيامد.
*آقاي مصطفوي چطور؟ او 20 دقيقه با شما حرف زد و گفت به اندازه 50 سال از شما مديريت ياد گرفته است، بعد در مصاحبه‌اي جدید گفته آقاي علي‌آبادي فوتبال و ورزش ما را نابود كرد.
حتما آن مقداري كه ياد گرفته را فراموش كرده است. بهتر است از خودش بپرسيد. همين كه مي گويم ملاك و معيار نيست اين است . به راحتي مي شود گفت اين شخص يا آن شخص ورزش را نابود كرد يا نكرد.
 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 284676

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 1 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 13
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام NL ۱۴:۱۴ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۳
    90 7
    شما و مهرعلیزاده فوتبال حرفه ای و کمی خصوصی شده باشگاهی ما را نابود کردید ، شما خودخواسته ، کفاشیان را وارد فوتبال ملی ما نمودید و ضربات جبران ناپذیری را بر پیکره فوتبال در حال رشد ما وارد کردید ، در یک کلام : خدا از سر تقصیرات شما نگذرد که فوتبال پویا و شاداب ما را به این روز انداختید .
  • امیر IR ۱۴:۳۲ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۳
    70 4
    ورزش از سیاست جداست وگرنه همان میشود که امروز شاهدیم!! امیدواریم در دولت جدید دست سیاسیون شهرت طلب از ورزش کوتاه شود!!!
  • بدون نام IR ۱۵:۰۱ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۳
    63 4
    الکی میگه...
  • بدون نام IR ۱۵:۱۹ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۳
    84 5
    جالت هم خوب چیزیه.دادکان بد نتیجه گرفته بود؟؟!!! پس الان چی که نمی تونیم قطر و لبنان و کویت و... ایت تیم های درجه 3 رو ببریم.اون وقت انتظار داشتی پرتغال و مکزیک رو ببریم؟؟
  • بدون نام SE ۱۶:۲۶ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۳
    89 6
    من متوجه نمیشم دلیل مصاحبه شما با کسی که فوتبال ایرانو نابود کرد چیه؟
  • مسعود دابویه IR ۱۹:۱۸ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۳
    37 7
    فقط دکتر دادکان
  • ممد رضا IR ۱۹:۱۹ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۳
    41 5
    در حدی نیست درباره دادکان نظر بده
  • بدون نام IR ۲۲:۲۷ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۳
    43 2
    تا وقتی امثال علی آبادی توی ورزش این مملکت پست و منصب دارند هیچ امیدی نمی توان به پیشرفت داشت.
  • mohammad US ۲۲:۳۰ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۳
    37 2
    به هر حال باید فردا در محضر خداوند جوابگو باشد که چه بر سر فوتبال این مملکت اورد خدا ازت نگذره...
  • ب.م US ۲۳:۵۷ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۳
    33 2
    ایشان در هیچ زمینه مدیریتی موفق نبوده
  • بدون نام IR ۰۰:۴۶ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۴
    45 2
    آخه چجوری میشه یک آدمی مدیرعامل گروه مپنا با اون عظمت و حجم کاری باشه تا عضو هیات مدیره چندین شرکت گروه هم باشه ،بالاترین سمت رو تو کمیته المپیک داشته باشه به همه کارها هم برسه و همه چی رو نظارت کنه . بابا مگه مملکت قحط الرجاله خدای نکرده . ببینید چه دارید بر سره این مردم میاریدو بابا اسم این کارا رانت خواری و ته همش حرام خواری .کسی که شغلی رو اشغال میکنه و نمیتونه براش وقت بذاره میشه همون حرام خواری دیگه. خدا این سوپر من ها رو ازما نگیره . منم که میدونم چاپ نمیشه
  • حمید IR ۱۰:۰۰ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۴
    14 0
    حالا که گند زده به ورزش و فوتبالمون رو به فنا داده، حکایت "کی بود کی بود من نبودم" سر داده!!
  • ناشناس IR ۱۱:۴۰ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۵
    9 1
    آقای علی آبادی شما کجا و آقای دادکان کجا؟ همه باید در پیشگاه خدا پاسخگوی اعمالمان باشیم . دعواهای شما با آقای دادکان هیچ وقت از ذهن مردم ایران پاک نخواهد شد . نه مردم و نه نمایندگان آنها شما را برای هیچ پستی نمی خواهند.