۰ نفر
۵ فروردین ۱۳۹۲ - ۲۲:۱۵

دکتر سید حسین نصر در مصاحبه ای که اخیرا در یکی از مجلات منتشر شده، با لحن تحقیر آمیزی از جلال آل احمد و دکتر شریعتی و فردید یاد کرده است...

بعضی ها فکر می کنند چون خوبی هایی دارند، هرچه هر جا هست و  مهم شده  و نام و نشانی و شهرتی از آن برخاسته، یک جوری متعلق به آنهاست.
شاید این مسأله نوعی بیماری باشد که به خصوص برای برخی از پیران و کهنسالان پدید می آید. مرتب اظهار می کنند که فلان مطلب چون شبیه آن چیزی است که ما گفته ایم، یک جورایی متعلق به ماست. از این دست آدم ها در اطراف مان داشته ایم. مقصودم در کشور خودمان است. در غرب نمی دانم چه خبر است و آیا آنجا هم این منازعات وجود دارد یا نه.
حکایت آقای دکتر نصر به نظرم این طور شده است. طی ده سال گذشته مطالب زیادی در مصاحبه های خود که به صورت کتاب یا مقاله منتشر شده فرمودند و اغلب هم نقادی نشده است. خیلی ها به ایشان احترام گذاشتند و چیزی نگفتند. برخی هم شاید اعتباری برای این بخش از مطالب وی قائل نبودند. در سیاست هم که ایشان بنا را بر توجیه کارهایشان نه حتی یک عذر خواهی ساده گذاشتند و از کسی و جایی که اطلاعات درستی در این باره داشتند، صدایی در نیامد. گاهی در دفاعیه های خود برای رفتن در اندرونی دربار، حس طلبکاری هم داشته اند.... و بسا در برخی از امور حقوقی حق داشته باشند اما به لحاظ سیاسی صد البته در مقابل ملتی بودند که یک صدا، تمامی آن دستگاه عریض و طویلی را که ایشان در آن محبوبیت داشتند نفی کردند و از بن برانداختند... هرچند ایشان اعتباری برای این صدا قائل نیست و جایی هم کمترین نگاه مثبت به این خواست ملت ابراز نکرده است....
خوب ایرادی ندارد... ایشان متفکر است، فیلسوف است و ما نیازمند این قبیل آدمها هستیم. با هر علاقه‌ای و علقه ای. اساسا تفکر و متفکر ارزشمند است و ما این را قدر می نهیم و افتخار هم می کنیم.
... اما این که ایشان هرچه به این آخری ها نزدیک تر شده، ادعاهای شگفت تری دارند. برای مثال ارتباطش را با برخی از بزرگان مانند علامه طباطبایی و شهید مطهری چنان نزدیک نزدیک نشان می دهد که گویی صبح و شام با همدیگر بوده اند. ... ..
بعد هم در باره کسانی مانند شریعتی و جلال آل احمد و فردید و بسیاری دیگر چنان سخن می گوید که گویی این ها کودکانی بوده اند که یا اساسا فهمی از مسائل نداشته اند و کاملا منحرف بوده اند و یا آن که اگر هم چیزی در چنته داشته اند در مکتب ایشان تلمذ کرده اند.... بحث از مسائل شخصی اینها هم گاه به میان می آورند که دیگر از تدین که مدعی آن هستند بدور است....
آخرین نوع از این قبیل افاضات مطالبی است که در مصاحبه ای در اندیشه پویا (شماره 6 ص 198 ـ 199) در باره جلال گفته و غرب زدگی ایشان را محصول گفتگوی خود با وی طی چند روز یا یک ماهی دانسته که جلال در هاروارد بوده و جناب نصر به عنوان معین و دستیار جناب هنری کسینجر (و همزمان رئیس انجمن اسلامی دانشگاه هاروارد) مشغول کشاندن نویسندگان چپ و مخالف کشورهای جهان سومی در تابستانها در هاروارد برای تأثیر گذاری روی آنها بوده است.
... بگذریم از این فضیلت معنادار و شگفت که ایشان با افتخار از آن یاد می کند و خوب، جای حرف و حدیث بسیار دارد... اما در آنجا ایشان جدای از نسبت هایی که به آقای مطهری و حسینیه ارشاد داده و فرزند شهید مطهری یعنی علی آقا و نیز ناصر میناچی و سارا شریعتی، در همان شماره مجله، جواب هایی به آن داده اند، چیزی از شریعتی و جلال باقی نگذاشته و همزمان، هم تحقیر می کند و هم آنچه را که جلال نوشته محصول دیدگاه های خودش می داند که به جلال منتقل کرده است..... مثلا در باره شریعتی «شریعتی، بله، بله، از وزیر علوم حقوق می گرفت»! یا للعجب! و در باره جلال و کتاب غربزدگی «تمام بر می گشت به آن بحث هایی که در آن تابستان با هم کردیم». بی چاره جلال که غربزدگی اش یا از فردید است یا از نصر، معلوم نیست خودش چکاره بوده است!
شاید از همه بدتر لحن تحقیر آمیز ایشان در باره این قبیل شخصیت های ملی است که البته نه تنها مانند آقای نصر نور چشمی اعلیحضرت و علیا حضرت نبودند، بلکه مدام تحت فشار حکومت در زندان و فشار بسر برده و هر دو نیز به طرز مشکوک از این دنیا رفتند.... حالا بعد از سالها جنابشان که آن روز در ایران پهلوی عزیز بودند و امروز در کشور شماره صفر + یک مشغول افاضات هستند، ... به نظر می رسد بهتر است لحن کلامشان را تغییر دهند و با ادب بیشتری نسبت به آنها سخن بگویند..... هر کسی حتی خود دکتر نصر، هر چه قدر هم قابل انتقاد باشند، آدمهایی متعلق به این ملت هستند و نباید با تحقیر از آنها یاد شود ... تحقیر آنها کسی را بزرگ نخواهد کرد.
ضمن آن که این قبیل شخصیت ها قابل انتقاد هستند، اما به هر حال باید توجه داشت که اینها داشت های ملی ما هستند و هر چند بدور از انگیزه‌های ویژه، انتقاد از آنان ایرادی ندارد، اما داشتن لحن تحقیر آمیز به آنان به خصوص از افراد مدعی دینداری و تفکر پسندیده نیست.
 

کد خبر 283872

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 5 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 34
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • الف IR ۲۲:۲۷ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۵
    70 1
    شاه جملات این نوشته: هر کسی حتی خود دکتر نصر، هر چه قدر هم قابل انتقاد باشند، آدمهایی متعلق به این ملت هستند و نباید با تحقیر از آنها یاد شود ... تحقیر آنها کسی را بزرگ نخواهد کرد. واقعا کسی با تحقیر کسی بزرگ نمیشود...
  • بدون نام IR ۲۳:۱۵ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۵
    8 40
    البته جلال هم کم فرصت طلب نبوده.اصل ماجرای مدیر مدرسه را جستجو کنید در میابید
    • رضا IR ۱۶:۱۰ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۰
      4 1
      خوشتیپ جان/ بالاخره این کتابه رو (غربزدگی و مدیر مدرسه و...) جلال نوشته . متن در دسترس برای ما مستند تر از حرف و حدیث بی شاهد و مدعاست جلال تونسته و نوشته اینا هم اگه اینکاره بودن می نوشتند
  • بدون نام IR ۲۳:۴۴ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۵
    32 1
    هر کس که ادعای زیادی بکند به پشیزی نمی ارزه حالا فرض کن علامه دهر باشه
  • آوین IR ۰۰:۰۰ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۶
    21 3
    زمانه فترت است و روزگار بلا؛ لامحاله چون حرص، مر سلطان را به جور افکند و طمع، مر عالم را به فسق و ریا، مر زاهد را به نفاق...! زمانه ای رسیده این امت را که زندگانی مؤمن اندر او خوش نباشد؛ مگر خویشتن اندر منافقی بسته باشد. جناب استاد جعفریان! هرگاه چنین بداخلاقی ها را در میان اهل علم دیدید، فقط از خدا بخواهید هدایت خود و دیگران را که مبادا گرفتار این عرصات شویم که از فردایمان هیچ گریزی نیست...!
  • بدون نام IR ۰۰:۲۸ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۶
    18 24
    واقعا اراجيف جالبه توجهي بود.... مرسي خبرآنلاين از انتشارش
  • u3f IR ۰۰:۵۵ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۶
    12 6
    akhey kash dr. nasr az huquqi ke az shahbanuye hunarparvar migereftan ham kami suhbat mikardand
  • شیوا IR ۰۳:۰۰ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۶
    9 3
    هر دم از این باغ بری میرسد.
  • بدون نام US ۰۴:۰۹ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۶
    32 3
    چقدر این جمله نویسنده "ایشان متفکر است، فیلسوف است و ما نیازمند این قبیل آدمها هستیم. با هر علاقه‌ای و علقه ای. اساسا تفکر و متفکر ارزشمند است و ما این را قدر می نهیم و افتخار هم می کنیم" ارزشمند است. کاش همه در کشور ما و به همه اندیشمندان اینگونه نگاه می کردند.
  • ذره بین IR ۰۷:۲۸ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۶
    24 4
    آقا ایشان راست می گویند هملت و اتلو هم کاره منه نظریه بیگ بنگ هم خودم به هاوکینگ یاد دادم حالا که بیشتر فکر میکنم یادم می یاد شاهنامه رو هم خودم نوشتم
    • بدون نام AU ۰۸:۰۸ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۶
      15 9
      برادرم کتاب غرب زدگی جلال آل قلم به سبب شهرت و تاثیرگزاری عمومی بسیار مورد توجه و قابل احترام است ولی آیا می توان جلال و شریعتی گرامی را ناقدان تئوریک مدرنیته دانست؟
  • مخلوق فانی IR ۰۷:۳۸ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۶
    18 13
    جناب جعفریان با سلام. با نوشتن این یادداشت به نطر من شما هم مثل ایشان رفتار کرده اید و با وجود توضیح چندباره تان که با ایشان احترام می گدارید ایشان را تحقیر کرده اید. مردم تا این حد هشیار هستند که بدانند شریغتی یا جلال چه شخصیت هایی بوده اند و یا آن چه که در باب پیری نگاشته اید را می دانند.به نطر من مقوله نقد تیغی دو لبه و نیازمند دقت بیشتری است.
  • بدون نام AU ۰۷:۵۰ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۶
    9 3
    برادرم برای آن که به دام عصبیت نیفتید بهتر است این مصاحبه ایشان را مرور بفرمایید که راجع به دکتر شریعتی ابراز میدارد . http://www.youtube.com/watch?v=gNAk_UZtZ6I ضمن این که شما علاقمند به این عزیزان هستید و این بسیار قابل ستایش است ولی برای بررسی همترازی این عزیزان در فلسفه دینی کافی است به کتب آنها رجوع بفرمایید
  • بدون نام AU ۰۸:۱۲ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۶
    14 5
    جناب جعفریان موضوع بسیار ساده است کافی است به روند احیا سنت گرایی توجه فرمایید. فکر نمیکنم تکبر چنان تعبیر مومنانه ای باشد. تعابیر ایشان راجع به علامه طلاطبایی یا علامه قزوینی یا کاظم عصار بنگرید سپس از تکبر سخن برانید ضمن این که ایشان در همان زمان مسئولیت واجد خدمات بسیاری گشت کاش بر سیاق انصاف ذکر می نمودید
  • بدون نام AU ۰۸:۱۵ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۶
    16 0
    "شریعتی، بله، بله، از وزیر علوم حقوق می گرفت" برمیگردد به هم زمانی ممنوع التدریسی ایشان و مشاور وزیر بودن تناقض اینجاست البته این به هیچ عنوان نافی شخصیت دکتر شریعتی نیست بلکه سیاست امنیتی رژیم سابق در آن برهه در برابر کمونیسم است
  • جودت السحار US ۲۰:۰۰ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۶
    20 9
    حالا غربزدگی همچین نظریه مشعشعی نیست اتفاقا یکی از ضعیف ترین آثار جلال غربزدگی است جلال چیزی از غرب نمی دانست فلسفه که نخونده بود و زبان درست و حسابی هم بلد نبود فقط خوب فحش می داد
  • بدون نام US ۰۰:۵۸ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۷
    10 3
    مدتی‌ است نوشته‌های نویسنده را مطالعه می‌‌کنم و تند شدن لحن را در آن می‌‌بینم. با اینکه منشأ این تندی را مسائل تلخ کشورمان می‌‌دانم که موجب آزار شخص نویسنده و بسیاری دیگر از هموطنان شده است ولی‌ آرزو می‌کنم‌ ای کاش این روند خاتمه یابد و آزاد اندیشان سرزمین من این گونه سخن نرانند و قلم‌ها هیچ وقت به حبّ و بغض آلوده نشوند.
  • حمید IR ۰۱:۳۷ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۷
    6 7
    با مقاله آقای دکتر جعفریان صد در صد موافقم
    • ایکس IR ۱۱:۴۰ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۹
      5 1
      مطمئنی که مقاله رو خوندی؟
  • بدون نام IR ۱۰:۲۸ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۷
    9 1
    تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد.در باره اقای دکتر نصر بسیار شنیده بودم واینکه ایشان بعنوان یک مسلمان سنتی چه مقام شامخی در فلسفه دارد وچه خدماتی به استلام و شناخت فلسفه و عرفان اسلامی نموده است.اینکه ایشان رییس دفتر چه کسی بوده بهیچوجه از شان واعتبار او نمیکاهد.اما مطالبی که بدون احساس مسیولیت اخلاقی وحقوقی راجع به اشخاص گفتندو بعضی راحتی مفسد فی الارض خواندند در باره ایشان دچار تردید شده ام امیدوارم ایشان بتواند در خصوص انچه گفته توضیح قانع کننده بدهد
    • بی نام IR ۱۱:۳۸ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۹
      1 4
      واقعا همین طوره اصلا این آقا صلاحیت حرف زدن توی این حوزه رو نداره
  • حسن IR ۱۰:۲۸ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۷
    8 4
    نوشته به جا و خوبی است.از آقای جعفریان تشکر می کنم.
  • بدون نام IR ۱۰:۳۲ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۷
    6 0
    تازه یک نظریه هم اینه که غربزدگی مال فخرالدین شادمانه..... الحق که توی نسبت دادن ها خیلی سهل گیر هستیم
  • جمشید US ۱۲:۴۶ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۷
    5 6
    اگر چه که انتقادات زیادی به شریعتی و جلال برای ساده گیری مسائل وجود دارد ولی صحبتهای آقای جعفریان بسیار درست است اما در این زمینه کمی زودتر از اینها باید دست به قلم میشد,حسین نصر بسیا متکبر و مغرور و بیخبر از اوضاع فرهنگی در ایران پس از انقلاب در زمینه نظریه پردازی است,کارهایش در زمینه فرهنگی در حد صفر و با بزرگانی چون دکتر حسن لطفی,عزت الله فولادوند,دکتر زریاب خوئی,دکتر زرینکوب,دکتر شفیعی کدکنی و بسیاری دیگر قابل مقایسه نیست,جناب جعفریان باید در این زمینه بیشتر بنویسد.
    • بدون نام AU ۱۴:۴۰ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۷
      7 3
      شما همه کتابهای ایشان را خوانده اید؟یا به جوان مسلمان اکتفا نموده اید؟دکتر زرین کوب و استاد کدکنی در رشته ای کاملا متفاوت با ایشان فعالیت میکنند چگونه قیاس فرمودید؟
  • گل سرسبد IR ۰۱:۲۸ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۸
    5 4
    جناب جعفریان!همین چند روز پیش مطلبی- یعنی پیاده شده سخنرانی ای- را از شما خواندم که در آن کل تاریخ علمی مسلمانان را تحقیر کرده و مخصوصاً صدر المتآلّهین شیرازی را به تازیانه زبان نواخته بودید.فرموده بودید که فلاسفه مسلمان بی شعوری بیش نبوده اند !!!! !!!!! ضمنا وقتی جلال آل قلم یکی را احسان "بار قاطر" می خواند و نامه تبریک آن یکی- جمالزاده- را آنطور جواب می دهد، چند دهه بعد رندی مثل نصر پیدا می شود که همین رویکرد را نسبت به او در پیش بگیرد!!...
    • گل سرسبد EU ۱۲:۵۷ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۹
      3 0
      با سلام به جناب "بدون نام"!در پاسخ به درخواست جنابعالی برای لینک سخنان مشعشع جناب جعفریان درباره بی شعور بودن دانشمندان مسلمان -علی الخصوص ملّاصدرا- لینک زیر را از همین خبر آنلاین می آورم: http://khabaronline.ir/detail/273660/ لطفاً عینک آفتابی بزنید و جملات زیر را از استاد جعفریان تحقیرناپذیر بخوانید: " بسیاری از کتاب های علمی ما چرندیات هستند.".... "ابن خلدون که به یک جریان تبدیل شد حتی یک وارث به درد بخور هم ندارد."..."مجموعه علم نجوم در تمدن اسلامی، در حد تاثیرگذاری اختراع تلسکوپ نیست".."...."..."متون قدیمی مزخرف را در دوره های طولانی تدریس کردیم"... ای کاش جناب جعفریان کتاب "برای عشق به فیزیک" پروفسور والتر لوین را و "داستان فلسفه" برایان مگی را خوانده بودند....
    • علی کوچولو IR ۱۵:۱۸ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۰
      2 1
      سلام کجای متن بیشعور گفته بودند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ و کجا ملاصدرا را با تازیانه زبان نواختند؟؟؟؟؟؟؟؟؟ من موافق محتوای متن ایشون نیستم، و بنظرم ایشون صلاحیت اظهار نظر در مورد تاریخ علم را ندارند و کار ایشون نیست!!!! اما حرف شما هم دروغ و بی انصافی نسبت به ایشون هست که با این هم موافق نیستم
    • گل سرسبد (مقیم ایران با آواتار اروپا)!!! IR ۱۸:۱۳ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۰
      2 0
      سلام علی بزرگولو!(من چون نخواستم مثل استادان آل احمذ، یار شاطر،جعفریان ،جمالزاده و نصر مخاطب مخالف خود را تحقیر کنم شما را بزرگولو می خوانم....)!!...امّا براد،ربه من حق بدهید که وقتی از نظر استاد جعفریان " بسیاری از کتاب های علمی ما چرندیات هستند."،خوب من و اجدادم که تا یک هفته پیش از فیلسوفان مثلاً عالم این دیار بودیم،از زمان نشر مقاله ایشان بیشعوری بیش نباشیم(مخصوصاً سلف طالح استادان بیشعور من، بیشعور چرند نویس ملّاصدرا، که وجود ذهنی را در مقابل وجود عینی و لفظی و کتابی و امثال آن قرار داده و مشکل باشعور تمام قرون "برکلی" و استادان شاغل در دانشگاهش را فهم نکرده!!!!!که اگر فهم کرده بود مثل جان اِکلِسِ دوآلیست جایزه نوبل را برده بود و باعث نمی شد من بین اروپا و ایران طی الأرض کنم !!
  • خضر IR ۰۸:۳۸ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۸
    6 4
    به نظرمیرسد افرادی که احیانا اینجا نظرگذاشته اند و از دکتر نصر دفاع کرده اند متن مصاحبه مورد نقد آقای جعفریان را نخوانده‌اند. حرفهایی که ایشان در آن مصاحبه گفته‌اند قابل تحمل نیست؛ فقط کم مانده که بگوید ولایت فقیه را هم من یاد امام خمینی (ره) دادم!
    • بدون نام AU ۱۲:۴۵ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۸
      2 3
      جناب خضر من حتی آدرس فیلم ابراز نظر ایشان راجع به دکتر شریعتی را هم در نظرات جای دادم که شائبه ای پیش نیاید.http://www.youtube.com/watch?v=gNAk_UZtZ6I و اما آیا کتاب غرب زدگی را میتوان در زمره کتاب های فلسفی ناقد مدرنیته جای داد؟مسلما خیر! دید حاکم بر کتاب چنین دیدی نیست که بتوان اصالت و سبقه تئوریک برای نویسنده قائل شد.با این حال خدا داند.در ضمن ولایت فقیه نظری فقاهتی است نه بر پایه فلسفه اسلامی که یک فیلسوف بخواهد با ابزار فلسفه پیرامون آن سخن بگوید.
  • رضا قهوه چی IR ۱۰:۵۹ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۸
    9 5
    دکتر نراقی نیز چندان نظر مساعدی به دکتر نصر نداشتند و علی رغم اعتراف به معلومات ایشان، دکتر نصر را در عین باسوادی، بسیار جاه‌طلب و حقه‌باز دانسته ؛ که حرفش با عملش فرسنگ‌ها فاصله داشت.
  • علیرضا IR ۲۳:۴۹ - ۱۳۹۲/۰۱/۰۹
    0 1
    "یک جورایی" تعبیر درستیه به لحاظ ادبی؟1 ناسلامتی اقای جعفریان مورخ و اهل علم اند. نباید بدیهیات در نوشته ایشون مراعات نشه.
  • بدون نام IR ۱۵:۰۱ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۰
    1 0
    چیزی که نه جلال گفت نه فردید نه دکتر نصر............. یعنی همین دعواها که هنوز بعد از صد و ده بیست سال گریبان مارا رها نکرده است. غربزدگی یعنی توسعه یافتگی وارونه و بی مبنا.این نوع توسعه ی کاذب به تحقیق و نقد که می رسد هنری جز دوری از انصاف و خراشیدن چهره ی دوستان ندارد