۰ نفر
۷ اسفند ۱۳۹۱ - ۲۲:۵۷

به احترام دوست دانشمندم جناب آقای مهدوی راد، جشن نامه‌ای حاوی 25 مقاله پژوهشی به قلم نویسندگان و پژوهشگران معاصر فراهم آوردم. در مقدمه اشاره‌ای به سیر تحول در حوزه علمیه قم و معرفی فعالیت های علمی آقای مهدوی داشتم.

سنت تعلیم و تربیت در حوزه، پدیده‌ای است که نیاز به بحث و بررسی فراوان دارد. این که هر بخش آن از کجا و تحت تأثیر کدام یک از آموزه‌های رایج پدید آمده یا این که ریشه در کدامین سنت کهن‌تر دارد، موضوعی است که می‌تواند به شناخت بهتر این سنت و تاریخ آن به ما کمک کند. در این باره از تأثیرگذاری کهن‌ترین روش‌ها مانند روش‌های یونانیان در تعلیم و تربیت می‌توان یاد کرد، تا آنچه که بعدها در دوره اسلامی، و آن هم تحت تأثیر روش‌های قدیمی عربی یا ایرانی شکل گرفته و به تدریج استوار شده و امروز در اختیار ما قرار گرفته است. بنای مدرسه در دوره اسلامی، آموزش مواد درسی، اصول اخلاقی و تربیتی حاکم بر آن، بحث وقف و منابع مالی آن، نظام اداری مربوط به آموزش، و نیز مراتب روحانیت و همچنین جایگاه هر رشته تحصیلی مانند حدیث، فقه، تفسیر و فلسفه، و همین طور متون رایج در تدریس و جز اینها مسائلی است که در قالبی نظام‌وار، سنت تعلیم و تربیت را در دنیای اسلام شکل داده است. به طور کلی، دو رکن اصلی این نظام تحصیلی، یکی علم و دیگر اخلاق بوده و هست؛ دو امری که دغدغه تمامی کسانی است که روی نظام تعلیم و تربیت تمرکز دارند.
از سوی دیگر شکل‌گیری این نظام تحصیلی، متناسب با نیازهایی بوده که در سطح عموم برای تأمین آنها به پیدایی آمده است. در این نظام، روحانیت، پاسخگوی نیازهای علمی و اخلاقی جامعه‌ای است که هزینه این تحصیلات را داده و آن را به عنوان هادی خود پذیرفته‌اند.
در قرن اخیر، و همزمان با اوج گیری افکار اصلاحی، همواره تأکید شده است که این نظام باید تغییر کند. این تغییر با توجه به مسائل و پرسش‌هایی بوده که در همه سطوح آن، از ساختار اداری و سلسله مراتب، تا مواد علمی و درسی و از آنجا تا نیازهای جاری جامعه وجود داشته است. در این تغییر دو رویه در پیش گرفته شده است: نخست این که نظام موجود آموزشی، آن قدر صبر کند تا نیازها به اجبار آن را به تغییر وادار کند، و دیگر آن که به محض دیدن نشانه‌ها و نیازها، تغییرات را آغاز کرده و متناسب با تعریف جدیدی که از علم و دانش دینی و سطح و نوع نیازی که میان عامه وجود دارد، تغییرات و دگرگونی‌ها اعمال شود.
در آستانه تحولات تازه‌ای که در کشورهای اسلامی ـ مانند مصر و عراق ـ و از جمله ایران در نظام آموزشی رخ داد، نظام آموزشی حوزه شیعی همواره به عنوان یک نظام مستقل شناخته شده است. این نظام، با حفظ ساختارهای قدیمی خود و تأکید روی استدلال‌هایی که برای این امر داشت، تلاش کرد تا استقلال علمی و متدیک خود را حفظ کند. در عین حال، از برخی از تغییرات استقبال و تلاش کرد تا خلاءهای موجود و نیز نقاط ضعف خود را که همواره محل انتقاد نیروهای داخلی و بیرونی بوده، برطرف کند. این کار طی دو دهه پیش از انقلاب آغاز شد، اما اصل حاکم بر آن تدریج بود، به طوری که گاه تصور می‌شد طی سالیان، جز در برخی از جزئیات هیچ تغییری در این نظام داده نشده است!
بحث اصلاحات ساختاری در حوزه علمیه قم از پیش از انقلاب مطرح شد، و بعد از انقلاب ادامه یافت. ضرورت این مسأله بیش از هر چیز به خاطر نیازهایی بود که نظام جدید به حوزه علمیه و خروجی‌های فکری و روحانی و معنوی آن داشت. این تغییرات که در مرحله اول از سوی برخی از مؤسسات و مدارس خاص در قم آغاز شده بود، به تدریج به بدنه اصلی حوزه رسید و سبب تغییراتی شد که به تدریج ساختار گذشته را بر هم زد و بنای نوینی را گذاشت.
نتیجه این ثبات و تغییر آن شد که به رغم سالم ماندن درس‌های خارج فقه و اصول با همان نظام گذشته، بخش مهمی از بدنه حوزه با پرداختن به آموزش‌های دیگر و بر اساس نیازهای روز، تلاش کرد تا متدهای جدیدی را در تعلیم و تربیت بکار گرفته و سنت‌های تازه‌ای را استوار سازد. گو این که در این دو بخش همچنان نوعی تفاوت در مسیر وجود دارد، اما این تفاوت به اندازه‌ای نیست که شکاف عمیقی را نشان دهد.
بخشی از این تغییرات، مربوط به تخصصی شدن رشته‌های درسی بود. از سالها پیش این تخصصی شدن تا اندازه‌ای و البته بدون برنامه‌ریزی وجود داشت، اما در نظام جدید، شمار زیادی از طلاب با برنامه‌ای نسبتا منظم و نه کاملا دقیق، وارد رشته‌های تخصصی شدند.
اکنون که به گذشته و سالهای پیش از انقلاب می‌نگریم، در می‌یابیم که خروجی‌های تخصصی حوزه، منهای فقه، و در عرصه‌های دیگر، به طور کامل نامنظم و تعریف ناشده بوده است. در آن زمان این امکان وجود داشت که شخصی عاشقانه وارد عرصه‌ متفاوتی شده، بدون آموزش، مطالعات خویش را ادامه دهد، و به خاطر سماجت و اصراری که در فراگیری آن حوزه دارد، به تدریج به موقعیت علمی خاصی دست یابد و بتواند تأثیری در پیشرفت آن علم داشته باشد. چنین مسیری برای رشد علوم حوزوی منهای فقه، مسیری دشوار، غیر قابل پیش‌بینی و ناشناخته و گاه موجب سردرگمی و اتلاف وقت بود، هرچند به دلیل آن که علوم حوزوی مزبور در بیرون از حوزه هم زمینه رشدی نداشت، طبیعی بود که باز همان مقدار ورود در رشته‌ها و گرایش‌های خاص فضایی را برای آینده رقم می‌زد که امیدوارکننده بود.
به هر روی، و با توجه به انواع دشواری‌هایی که در این مسیر وجود داشت، و این که این قبیل افراد الزاما می‌بایست، همزمان با طی مسیر عادی آموزش‌های حوزوی، مسیر خاص خود را نیز طی کرده و با ایجاد تمرکز زمینه تسلط خود را در آن رشته علمی فراهم سازند، می‌توان دشواری کار آنها را دریافت. در این شرایط، رسیدن به این نقطه، از یک طرف نیازمند استعداد علمی فرد و از سوی دیگر محتاج ثبات قدم و نیز تلاش و کوشش خارج از حد معمول بود.
در این زمینه، و در حوزه علوم قرآنی، می‌توان اظهار کرد که به رغم اهمیت قرآن برای تفکر دینی، آن هم حوزه‌ای که می‌بایست بر اساس قرآن، آموزه‌های دینی خود را در سطح جهانی ارائه دهد، خروجی‌های حوزه بسیار اندک بود. علامه طباطبائی که در یک سنت فلسفی ـ تفسیری رشد کرده بود، جایگاه بلندی در تفسیر و علوم قرآنی داشت. بعدها در سطحی دیگر، تفسیر نمونه با یک برنامه ریزی مرتب و گروهی فراهم آمد. از تلاشهای علامه مرحوم آیت‌الله معرفت نیز باید یاد کرد که قدمی متخصصانه در علوم قرآنی برداشت، اما جز اینها، آنچه بود، کارهای پراکنده، هرچند محل اعتنا، در داخل حوزه و گهگاه خارج از حوزه بود.
نکته دیگری که نباید فراموش کرد، این بود که در حوزه علوم قرآنی، منهای امر تولید اندیشه، ورود به عرصه تعلیم و تربیت کار مهمی است که از الزامات ناشی از شرایط جدید و تحول در حوزه و نیز دانشگاه‌هایی که به علوم قرآنی می‌پرداختند، به شمار می‌آید. این کاری است که پس از شروع اقدامات مربوط به تخصصی شدن علوم دینی در قم صورت گرفت.
از این زاویه است که می‌توانیم نگاهی به فعالیت‌های استاد مهدوی‌راد در زمینه کار تخصصی ایشان در حوزه علوم قرآنی داشته باشیم. این که در چنین شرایط سختی، کسی بدون آموزش، و صرفا با تکیه بر نبوغ، پشت کار و مطالعه فراوان، بتواند در حوزه فکری و پژوهشی، ورودی عمیق داشته باشد، و نه تنها آثاری را پدید آورد، که صدها دانشجو را آموزش داده و پایان‌نامه ارشد و دکتری آنان را در این سمت و سو هدایت کند، و تولید علم قابل توجه در این حوزه داشته باشد، کاری بس قابل تأمل و ستایش است.
این تنها یک بُعد از فعالیت‌های علمی آقای مهدوی در سمت و سوی نوآوری در حوزه قم است. فعالیت وی به همراه جمعی از طلاب مشهدی در مجله حوزه، در آن مرحله زمانی، قدم بلندی بود که برداشته شد. بعدها این نوآوری در حوزه نقد کتاب نیز که او یکی از معدود افرادی بود که می‌توانست پدید آورد، ادامه یافت و مجله آینه پژوهش متولد شد و اکنون بیش از 22 سال است که همچنان با مدیریت وی به فعالیت خود ادامه داده است.
آقای مهدوی را باید در این مقطع از تاریخ حوزه، بر اساس همان تحلیلی که گذشت، از افرادی دانست که حوزه را از یک دوره برزخی عبور داده و از دوره سنت گرایی وارد عرصه‌ای کردند که در عین وفاداری به بخش های مهمی از سنت، وارد عرصه نوگرایی شد. آقای مهدوی در بخش مهمی از این فعالیت‌ها متواضعانه نقش داشته و آنچه بنده در اینجا گفتم، یا آنچه خودشان در مصاحبه مفصلشان گفتند، تنها بخشی است از آنچه باید در یک پژوهش تک نگارانه در باره ایشان گفته آید. افزون بر آنچه گذشت یکی از مهم‌ترین زمینه‌های کاری وی، اهمیت دادن به مفهوم «کتاب» و «نقد کتاب» و «کتابخانه سازی» و گسترش مطالعه بود که روی شاگردان وی نیز تأثیری قابل ملاحظه داشت.
رفاقت طولانی بنده با ایشان در نزدیک به ربع قرن، نشست‌های فراوان علمی و دوستانه در هر کجا و هر زمان، مسافرت‌های متعدد به کشورهای مختلف، و شناختی که از جنابشان در عرصه پژوهش، تدریس، تألیف، تأسیس کتابخانه قرآن، و جز اینها داشتم، سبب شد تا به پاس قدردانی از زحماتشان، این تحفه ناچیز را ترتیب دهم. همراهی شماری از دوستان ایشان با بنده، به ویژه تلاش‌های دوست گرامی آقای علیرضا اباذری، کمک بزرگی در تدوین این مجموعه به بنده بود.
این مجموعه شامل 25 مقاله پژوهشی است که شماری از پژوهشگران آنها را به استاد مهدوی تقدیم کرده‌اند. افزون بر آن مصاحبه طولانی ایشان نیز در پی آمده که حکایتی است از دوران تحصیل، تحقیق و مدیریت فرهنگی ایشان.
گفتنی است که بسیاری از دوستان دیگر ایشان علاقه‌مند بودند تا نوشته‌ای داشته باشند، اما معطل کردن بیشتر این مجموعه، آفاتی داشت که ممکن بود کار نشر آن را به تأخیر اندازد. طبیعی است که فرصت‌های دیگری هم برای ارج‌گذاری به این فعالیت‌ها خواهد بود.
 

نقد محتوایی احادیث در حدیث‌پژوهی اهل‌سنت / سیدعلی آقایی
مکاتباتی از خوزستان در پایان عهد صفوی / علیرضا اباذری
حرفه نقادی / دکتر سید حسن اسلامی
مفهوم خطبه در فرهنگ اسلامی / پرویز سپیتمان (اذکائی)
عدد آی القرآن / محمد برکت
ابوسعد خرگوشی و کتاب اللوامعِ او، دستنامه‌ای صوفیانه برای وعظ از نیشاپورِ سده چهارم/ ترجمه: جواد بشری
یکصد و پنجاه و شش کلمه در الفاظ کفر / نوشته علمای بلخ / رسول جعفریان
الإمام السجّاد ـ علیه السلام‏ ـ رائد الفقه الإسلامی‏ على‏ مذهب أهل البیت ـ علیهم السلام‏ ـ/ بقلم: السیّد محمّد رضا الحسینی الجلالی
ریشه‎جوئی و پیشینه کاوی حکایتی از بوستانِ سعدی/ جویا جهانبخش
سیر روحی پیغمبران در قرآن/ علیرضا ذکاوتی
نگاهی به یکی از اسناد به جا مانده از فتح مکه توسط وهابیان/ محمدحسین رفیعی
عالمان امامی و میراث واقفه/ محمد کاظم رحمتی
پیشگویی‌های عهدینی نبوت پیامبر در میان زیدیان ایران/  ترجمه: محمد کاظم رحمتی
حکومات امیر المؤمنین امام علی (ع) / مرضیه راغبیان
مؤلف تفسیر منسوب به علی بن ابراهیم قمی/ مژگان سرشار
صدرالاسلام محمد امین خویی و پژوهشهای قرآنی / علی صدرایی خویی
درنگى در نسبت سیادت میرزا محمّد اخبارى‏/ على فاضلى
نامه‌های خرم‌آباد گزیدة مکاتبه‌های مراجع و دیگران با آیت‌الله کمالوند/ سیدفرید قاسمی
چهار پارادایم تفسیری شیعه: مقدمه‌ای در تاریخ تفسیر شیعی بر قرآن کریم/ مرتضی کریمی‌نیا
المصابیح فی تفسیر القرآن: گنجی کهن در تاریخ تفسیر شیعه/ مرتضی کریمی‌نیا
چند یادداشت‌ پراکنده پشت نسخه‌ای/ حسین متّـقی
پاسداشت حرمتِ انسان در عرفان با نگاهی به برخی تفاسیر عرفانی/ دکتر محمد رضا موحّدی
معنا شناسی «ربّ» در نظام تعالیم وحی / فتح‌الله نجارزادگان
حبیب‍ة الأحباب فی الضروری من الآداب از: مهذب‌الدین بصری (ق 11 هـ)/ محمود نظری
نقدی بر انتساب تصوف به فیض کاشانی/ دکتر سید ابوالقاسم نقیبی، سعید طاوسی مسرور
گفتگو با استاد محمدعلی مهدوی‌راد

 

دوستداران تهیه این کتاب در تهران می‌توانند به انتشارات توس (انقلاب، نبش خیابان دانشگاه) مراجعه نمایند.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 279182

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 11 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 5
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۲۳:۵۲ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۷
    8 6
    مثل یادداشت های قبلی استاد جعفریان خیلی جالب نبود ولی دکتر رسول خیلی ارادت داریم
  • بدون نام US ۱۶:۱۱ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۸
    2 6
    آقای جعفریان. آیت الله جوادی آملی در زنده کردن قرآن در حوزه ها نقش نداشتند؟! چه کسی تفسیر قرآن را در حوزه جا انداخت؟
    • بدون نام IR ۲۳:۳۴ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۹
      4 0
      دوست عزیز سلام دقت فرمایید که منظور آقای جعفریان مباحث علوم قرآنی است نه بحث تفسیر، پس این سخن و ایراد شما صحیح نیست با ارادت
  • محمد حسن رضوي IR ۰۰:۳۶ - ۱۳۹۱/۱۲/۱۰
    3 0
    جناب جعفريان بزرگواري فرموده من را راهنمائي نمائيد كتاب جشن نامه وشمع جمع را در مشهد هستم چگونه تهيه كنم .از لطف شما سپاسگزارم .
  • معصومی IR ۱۴:۲۱ - ۱۳۹۱/۱۲/۱۲
    0 0
    جناب جعفریان، اگر رساله های فارغ التحصیلان حوزه به موضوعات تخصصی می پرداختند مثلا در مورد اخلاق و دین در زمینه طب (پیوند اعضا ، اهدا جنین...) ، تجارت و دیگر مقولات علمی میتوانند چتر اخلاقی در علم و تکنولوژی را فراهم نمایند.