البته این عده ،به ظاهر مخالف نگاه فیلمساز و تهیهکننده به موضوع فیلم هستند اما دوست میدارند آکادمی اسکار حسابی این فیلم را تحویل بگیرد تا به دیگران اثبات کنند که: دیدید ما گفتیم هالیوود هیچ کاری به هنر ندارد و صرفاً گز و معیارش برای ارزیابی فیلمها سیاست است و بس. تا اینجای ماجرا خیلی ایرادی ندارد. عملکرد آکادمی اسکار در سالهای اخیر نشان میدهد که دوستان خیلی هم بیربط نمیگویند اما نتیجهای که از این حرف ممکن است گرفته شود، تا حدودی نگرانکننده است. دوستان همین عملکرد اسکار را ممکن است بهانه قرار دهند و از فردا از هر فیلم سیاسی فاقد ارزش هنری دفاع کنند و در مقابل معترضان بگویند: مگر آمریکاییها از آرگو دفاع نکردند، پس چرا ما دفاع نکنیم؟ این استدلال چند مشکل دارد که این بنده کمترین سعی خواهم کرد به اختصار به آنها بپردازم. اول آن که مگر معیار، هالیوود است؟ چطور میتوان مدعی سینمایی معنوی و دینی شد و آنگاه در مقام قضاوت به آمریکاییها و هالیوودیها تأسی کرد؟ اگر جنس سینمای انقلاب اسلامی یکسره از لون دیگری است، چرا در نهایت باید هالیوودیها را سرمشق درستی یا نادرستی قرار دهیم؟ در اینکه سیاست دائرمدار شئون فردی و جمعی ماست، حرفی نیست اما این را هم نباید از خاطر برد که آرگو به هر حال فیلمی جذاب است و حداقلهای یک سینمای استاندارد و مخاطب محور را رعایت کرده است، اگر ما بتوانیم فردا روزی فیلمی در حد و حدود آرگو بسازیم و موضوع آن هم دفاع از ارزشهای انقلابی و اسلامیمان باشد، هیچ ایرادی ندارد اما اگر هر فیلم سیاسی را فقط به این دلیل که آمریکاییها به آرگو جایزه دادند، عَلَم کنیم، تکلیف سینما چه میشود؟ این روزها بسیاری از سینماگران حرفهای معتقدند اسکار سالهاست که اعتبار حرفهای خود را مخدوش کرده و اگر به آرگو جایزه بدهند، حیثیت اسکار به شدت در معرض خطر قرار خواهد گرفت. خب، مگر ما نمیگوییم آنها حیثیت خود را خرج سیاست کردند، آیا ما نیز باید چنین کنیم؟ فکر میکنم نگرانی من کاملاً روشن و آشکار است و نیازی به توضیح واضحات ندارد اما با این حال برای رفع هرگونه سوءتفاهم عرض میکنم: اول آن که ما باید معیارهای ملی و دینی خود را داشته باشیم و عدل و داد و انصاف را خرج حوادث زودگذر سیاسی نکنیم. دوم آن که اگرچه باید زیرک باشیم و تحرکات حریفان و رقیبان و مخالفان را به دقت زیر نظر داشته باشیم اما نصیحت نیچه بزرگ را از یاد نبریم که گفت وقتی با هیولاها مبارزه میکنی، مراقب باش خود به یکی از هیولاها بدل نشوی. سوم و مهمتر از همه اینکه حتی اگر آکادمی اسکار به یک فیلم غیرهنری جایزه داد، ما نباید این معیار را بهانهای قرار دهیم برای بیتوجهی به هنر. فردا هر مدعی بیهنری ممکن است فیلمی بسازد پر از شعار و تبلیغات و هیاهو و بعد هم اگر به او جایزه ندادند، داد و هوار راه بیندازد که آی! هنرنشناسان و بیتعهدها! از آکادمی اسکار یاد بگیرید که چگونه از ارزشهای آمریکایی دفاع میکند، آن وقت شما حاضر نیستید از یک فیلمساز متعهد و ارزشی دفاع کنید؟
خلاصه کلام اینکه: اسکار به آرگو تعلق بگیرد و یا نگیرد، ما باید هوشمندانه و هنرمندانه کار خودمان را بکنیم و بار خودمان را ببریم، بیهنری با هیچ توجیه و معیاری قابل قبول نیست حتی اگر هالیوودیها بر آن مهر تأیید زده باشند. فتأمل جداً.
«آرگو» اسکار میگیرد یا نمیگیرد، این موضوع در هفتههای اخیر به یکی از دغدغههای اهل فرهنگ تبدیل شده. گمان نمیکنم حتی در آمریکا موضوع اینقدر جدی پیگیری شود. چرا؟ اگر آمریکاییها به «آرگو» جایزه بدهند و یا آن را نادیده بگیرند، چه تأثیری در سرنوشت ما و نگاه ما به سینمای ایران دارد؟ عدهای از خدا میخواهند بیشترین جایزهها به آرگو تعلق بگیرد.
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 278756
نظر شما