عرفان قانعی فرد*

روس ها در کردستان عراق می خواستند نظر روشنفکران کرد را به سوی حزب کمونیست جلب کنند و تا حدی هم کردها موفق بودند و فعالان فضای فرهنگی - سیاسی کردستان عراق را پس از جنگ جهانی دوم به سمت کمونیسم تشویق کردند. اما در سال 1324 در مهاباد، واقعه ای رخ داد که کردها ان را نقطه سیاست قرن 20 کردستان می نامند اما در واقع کاری عبث و رویایی شاعرانه بود. جمهوری 40 کیلومتری مهاباد تشکیل شد و پیشوا قاضی محمد ( امام جمعه شهر) سخنگوی حزب دمکرات کردستان که وعده شفاهی روس ها را باور کرده بود ، نصیحت خردمندانه والی کردستان آصف و نخست وزیر قوام السلطنه را نشنید و آنگونه شد که بنا به گفتار کنسول انگلیس -سرکلارمونت اسکرین- در سال 1324 که می گوید: «هنگامی که ارتش سرخ از ایران بیرون رفت، جمهوری خودمختار مهاباد، مانند گوسفندِ بدون شبان -بسان بنای مقوایی و پوشالی- درهم ریخت.»
گرچه میهمان ناخوانده جمهوری مهاباد، مصطفی بارزانی پس از پیشه وری به روسیه گریخت و بنا به روایات ثبت شده در رکن 2 ارتش ایران، بسیاری از افسران و سربازان ایرانی را هم در زد و خورد های بین راه کشتند و سخنان رزم آرا در مطبوعات ان ایام و نیز خاطرات زرار سلیمان بیک ( نبرد من با ابلیس) این موارد اشاره شده است که مصطفی بارزانی و گروه 500 نفره از کردهای مسلح به محض ورود در مرز باکو سلاح شان را زمین نهادند و هر کدام را از تاشکند تا مسکو به جائی فرستادند تا کارگری کنند و مصطفی بارزانی هم در یک قصابی مشغول به کار شد و مسئول بخش خاورمانه کا گ ب ، پریماکف هم در خاطرات و مصاحبه اش اعلام کرد که به کسی درجه نظامی ژنرالی داده نشده و این کردها ، صرفا در روسیه پناهنده بودند . شاید تنها شخص دیدار کننده با مصطفی بارزانی ، جلال طالبانی بود که به بهانه اردوی دانشجویی وی را در مسکو دید. بارزانی سال 1958 پس از موفقیت کودتای عبدالکریم قاسم به عراق بازگشت. و بنا به تبلیغات جلال طالبانی و ابراهیم احمد، وی بر کرسی حزب دمکرات کردستان عراق تکیه زد گرچه این حزب را به بهانه ربودن گوی رقابت از قاضی محمد، به دور از چشم او و بدون رضایت او، تنها با کمک روس ها در کردستان عراق در سال 1946 بنا نهاده بودند. و البته ابراهیم احمد مخالف امر بود.
بعدها جلال طالبانی در خاطراتش ( پس از شصت سال ) علنا می گوید که از ان تاریخ به بعد، که شادروان قاضی محمد از بین رفت و حزب دمکرات کردستان عراق فعال شد ، همواره هر کاری که می خواستیم انجام دهیم با اطلاع روس ها بود. حتی به دیدار با شیمون پرز اشاره دارد که سفارت روس به انها اطلاع دادند که از این دیدار عتاب کند و وی هم در فرانسه به این دیدار نرفت.
در سال 1961 که ساواک ایران، حرکت مسلحانه کردهای ایران را ساخته و پرداخته کرد باز هم مصطفی بارزانی رابطه با روس ها را ادامه داد. غیر از انکه همسری روسی داشت چند نفر مربوط و مرتبط با سفارت روس هم برایش پیام رسانی می کردند که عاقبت ساواک ایران کشف کرد اما همچنان قضیه ادامه داشت. حتی با وجود مخالفت ساواک و بعدها بنا به رابطه گرم میان بارزانی و حکومت مرکزی عراق، وی به روسیه آمد و شد داشت اما همواره نگاهش به اسرائیل و آمریکا بود و بر این اعتقاد بود که کردها با تکیه بر انگلستان و روسیه به جائی نخواهند رسید. البته گزارش اولیه ساواک هم بر این امر متکی بود که "علاوه بر دستار قرمز که نشانه وفاداری به کمونیست های روسیه است، بارزانی باوری به حزب ندارد اما اینکه حزب به سوی روسیه نگاه داشته باشد بنا به منافع مادی، برای وی مقبول تر است".
بعدها که حزب دمکرات کردستان عراق – پس از قرارداد الجزایر 1975 – فروپاشی کرد، و سال 1976 جلال طالبانی در سوریه حزب اتحادیه میهنی کردستان را بنا نهاد باز هم روس ها در جریان امر بودند و بنا به توصیه روس ها بود که ابراهیم احمد به بازی گرفته نشد و یا جناح چپ داخل حزب هم باقی ماند. و رابطه پریماکف و جلال طالبانی برقرار ماند و حتی رابطه حزب اتحادیه میهنی کردستان با سازمان یاسر عرفات هم نوعی نگاه مشترک بود.
بنابراین کردها گاهی در سیاست خود به روسیه دل بسته اند. حتی در سال 1358 هم که قاسملو با بعث رابطه اش صمیمی بود یکی از نمایندگان خود را به مرز شوروی فرستاد تا از انها کمک بگیرد اما روس ها گفته بودند که رابطه با حکومت مرکزی را بیشتر ترجیح می دهند.
پس از این پیشینه تاریخی و روابط پر نشیب و فراز روس ها و کردها، عاقبت اقلیم کردستان عراق با حمایت ایران و امریکا ، شکل گرفت و روس ها کمترین سودی برای سیاست کردها نداشتند. اما امروزه روز برای رئیس اقلیم کردستان عراق، تجارت و کار اقتصادی در اولویت امر قرار دارد. گرچه قبلا بارزانی راهی کشورهای عرب حوزه خلیج فارس – دبی و قطر – شد و به جای بحث سیاسی و دیپلماتیک، به فروش نفت و گاز و عقد قرارداد با کمپانی های آن 2 کشور پرداخت و طبعا سخنانش به زبان کردی مبنی بر جلب حمایت در جهت تشکیل دولت کردستان هم صرفا برای مصرف داخلی و تبلیغات در بین توده مردم بود.
بازگشائی کنسولگری روسیه در کردستان عراق، فعالیت - اسمی و ظاهرا - فرهنگی سفارت روسیه در کردستان عراق نشان از تمایل روس ها به داشتن پایگاه در کردستان عراق دارد اما طبعا این قراردادهای تجاری – بازرگانی غیر شفاف هم کمکی به توسعه و رشد اقتصادی در کردستان نخواهد کرد و علاوه بران نارضایتی حکومت مرکزی عراق را هم در بر دارد که منابع زمینی عراق بدون مجوز فروخته می شوند و عاقبت روزی حکومت مرکزی عراق، قوت و قدرت بگیرد، امکان غیرقانونی بودن و اضمحلال این نوع قراردادهای فاقد ارزش و رسمیت هم از بین خواهند رفت.اما آیا روزی حکومت مرکزی عراق به بررسی این امر خواهد پرداخت ؟
. هرچند همه سایت های خبری کردستان خبر داده اند که این سفر صرفا بازرگانی – تجاری است اما برخی از سیاسیون هم بر این اعتقادند که امکان دارد روسیه هم جداگانه بخواهد بارزانی را به عدم اقدام علیه سوریه تشویق کند. توصیه ای که مقامات ایران در یک سال و نیم قبل به وی و طالبانی کردند اما بارزانی بیشتر به سیاست ترکیه در این باره نزدیک شد و کارت بازی سیاست ترکیه شد
اما نکته ای را نباید فراموش کرد و ان اینکه ، بارزانی به شدت پس از 1992 و عمدتا پس از 2005 به دنبال نوعی ایجاد تقدس برای پیشینه خانوادگی خود است و البته ابزارهای حزب و رسانه ها هم در این راه به کمک وی می آیند. مثلا وی به کذا معتقد است که قاضی محمد پرچم مهاباد را در اختیار پدر وی گذاشته است در حالی که این پرچم در موزه مسکو است. یا نزد مقامات نظامی – امنیتی ایران اظهار می دارد که تنها یک تشکر به ایرانیان بدهکار است و ان هم اینکه صرفا سال 1357 جنازه پدرش را از امریکا به ایران منتقل کرده اند. امروزه هم در مسکو در برابر خانه ای قدیمی ا یستاده است و به خبرنگارانی اظهار می دارد که اینجا سنگ بنای تاریخ معاصر کردستان، پایه ریزی شد در حالی که واقعیت امر چنین نیست.
• پژوهشگر تاریخ معاصر
4949

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 278322

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 6 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 3
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • رضا US ۱۳:۴۸ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۳
    26 15
    آقای قانعی واقعا که با این سخنان کلا خودتون رو زیر سوال بردین.اصلا هم مشخص نیست که غرض ورزی میکنین.کشور ایران چهارتا مثل شما داشته باشه دیگه دشمن نمیخواد با این طرز مقاله نویسی تون
  • بدون نام GB ۲۳:۱۳ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۴
    11 33
    آقای قانعی فرد واقعا که با این سخنان در این مطلب کلا خانواده و قبیله بارزانی رو زیر سوال بردین.اصلا هم مشخص است که برای روشنگری نسل جوان روشنگری می کنین.کشور ایران به وجود امثال شما دشمنان تجزیه طلب های فرصت طلی نیاز دارد . تا به این قشر بفهماند که نمی شود نوکر اسرائیل و ترکیه بود و بعدش با ایران سلام و علیک داشت. زنده باشی
  • بی نام IR ۲۳:۲۳ - ۱۳۹۲/۰۵/۲۷
    3 0
    با تمام اين همه اسمان و ريسمانها منطقه اقليم امنترين مكان در خاورميانه و رهبرانشان صاحب وجهه بين همسايگانشان هستند از جمله كشور خودمان ايران ودوستي نزديك با سياستمردانمان دارند اين بلوغ فكري را تحسين مي كنيم و اميدواريم دوستيشان مستدام تر باد چون به نفع صلح و آرامي منطقه خواهد بود هر كسي غير از اين فكر كند برود به گذشته أش بينديشد