شیرزاد عبداللهی

"مواظب باشید پایتان لیز نخورد یا دچار سرماخوردگی نشوید، چرا که اینجا هر اتفاقی که برای شما بیافتد، یقه ما را می‌گیرند." این جمله کنایه آمیز را وزیر آموزش و پرورش خطاب به دانش آموزانی که در هوای سرد حیاط مدرسه برای شرکت در مراسم هوای پاک ایستاده بودند، بیان کرد. باقی سخنان وزیر، تحت الشعاع این جمله قرار گرفت.

این اولین بار نیست که وزیر آموزش و پرورش در سخنرانی های خود یا در پاسخ خبرنگاران مطلبی سبک و یا غیر منطقی بیان می کند. متاسفانه در موارد زیادی آقای حاجی بابایی، شان بزرگترین وزارتخانه فرهنگی کشور را رعایت نکرده است. در آغاز دوره وزارت، آقای حاجی بابایی در جمع معلمان کرج گفت که برای قبول وزارت دو شرط تعیین کرده بود. اولی مشورت با پدر و دومی تفال به دیوان حافظ . آنگاه به جای غزل، یک رباعی خواند! داستان گفتگوی خصوصی حاجی بابایی با پدر، تحت عنوان "پدر دکمه ات را ببند" که تیتر روی جلد یکی از مجلات آموزش و پرورش به نام پیوند با تیراژ 360 هزار شد، این بحث را پیش آورد که گفتگوی خصوصی حاجی بابایی با پدر، چگونه در نماز جمعه، توسط خبرنگار مجله پیوند ضبط و ثبت شده و اصولا این مطلب واجد چه اهمیتی بوده که تیتر روی جلد نشریه ای دولتی شود.

ادبیات عوامانه وزیر در شان یک معلم نیست. به دو دلیل: اول معلمان معمولا با ادبیات پاکیزه و غیرعوامانه سخن می گویندو حتی یکی از ایرادهایی که به معلمان می گیرند این است که بیش از اندازه لفظ قلم حرف می زنند. دوم از یک فرد تحصیلکرده در حد دکتری که 13 سال در مجلس حضور داشته بعید است که با چنین ادبیاتی سخن بگوید. باز هم به سوابق مراجعه می کنیم . وزیر در جای دیگری گفت: "دانش‌آموزی که نخبه است و معدل 20 دارد به کلاس‌های بیشتر احتیاج ندارد بلکه چنین دانش‌آموزی به کارهای جانبی مثل مشاوره و پرورشی احتیاج دارد که تا سیم‌هایش عایق‌کاری شده و اتصال نکند! ".... و باز هم: "برای انتقال دانش‌آموزان از نوبت عصر به نوبت صبح کمبود ساختمان نداریم اما گویا تاکنون وقت و حال نداشته‌ایم که وضعیت فضاهای آموزشی را بررسی کنیم". استخدام اصطلاحات عوامانه مانند حال نداشتن و اتصال سیم و عایق کاری در مقوله های آموزش و پرورشی از سوی یک مقام وزارت آموزش و پرورش کم سابقه است.

اوایل سال 89 حاجی بابایی در جمع کارکنان آموزش و پرورش در مشهد گفت: "خبرنگاران هر گاه بیکار می شوند یاد موضوع استخدام و حق و حقوق معلمان می افتند... به کسی ربطی ندارد که معلمان چقدر حقوق می گیرند و چرا کم می گیرند." وزیر خطاب به خبرنگاران گفت: مگر ما از شما سؤال می کنیم که شما چقدر حقوق می‌گیرید؟ مجادله با خبرنگاران، جواب سوال را با سوال دادن و تندگویی، زیبنده یک مسئول فرهنگی و آموزشی در سطح رییس منطقه هم نیست تا چه رسد به وزیر آموزش و پرورش. ممکن است این ادبیات بین سیاستمداران عوامگرا رایج باشد، اما برای وزیر آموزش و پرورش عیب بزرگی محسوب می‌شود. روی این صندلی که امروز حاجی بابایی نشسته، در گذشته بزرگان شعر و ادب نظیر ملک الشعرای بهار نشسته بودند.

در اسفند 89 دکتر غلامعلی افروز رئیس سازمان نظام مشاوره و روانشناسی نتیجه یک تحقیق در مورد میزان بزهکاری در میان کودکان بازمانده از تحصیل را اعلام کرد. وزیر آموزش و پرورش با ادبیاتی تحقیر کننده گفت: «چندی پیش فردی در یکی از سایت های اینترنتی گفته بود بزهکاری در آموزش و پرورش افزایش یافته است که به شدت متعجب شدم و گفتم تماس بگیرند و از او بپرسند آمار و اسامی بزهکاران را ارائه کند و بگوید براساس کدام شاخص‌ها این آمار را ارائه کرده است»! بعد هم اضافه می‌کند: "کسی تا معلم نبوده باشد و در کلاس درس گچ به دست نگرفته باشد اگر 500 کتاب تربیتی هم نوشته باشد معلم نمی‌شود". این در حالی است که دکتر افروز استاد دانشگاه تهران است. مدتی بعد با همین شیوه با دکتر گلزاری برخورد کرد.

واکنش وزیر به سوانح آموزش و پرورش تا قبل از آتش سوزی شین آباد الگوی معینی داشته است: آمیزه ای از انکار و پرخاش. در جریان آتش سوزی خوابگاه دبیرستانی در چاه بهار وزیر آموزش و پرورش با این مقدمه: "شما می‌توانید بگویید که هیچ هواپیمایی سقوط نکند؟" افزود: "همه توانمان را در خصوص پیشگیری به کار می گیریم، حالا ممکن است در خوابگاهی چند سیم روی هم قرار بگیرند و جرقه خورده باشد...". در جریان سقوط اتوبوس حامل دانش آموزان و مرگ 26 دختر دانش آموز گفت: "بروید از مسئولش بپرسید". در حادثه آتش سوزی مدرسه شین آباد در واکنش به سوال خبرنگار مهر در خصوص درخواست استعفایش توسط برخی نمایندگان مجلس با خنده گفت: «خبرنگاران چی؟ خبرنگاران را برکنار کنیم یا نه؟ اگر به موقع خبر می دادید مواظب مدرسه شین آباد پیرانشهر باشید این اتفاق روی نمی داد».

نحوه عذرخواهی وزیر در مجلس هم خبر ساز شد. وی گفت: «این که اگر واقعا وزیر آموزش و پرورش باید بیاد بگه من عذرخـواهی مـی‌کنم. من الان تا قیامت عذرخواهی می‌کنم هر اتفاقی بیفتد توی آموزش و پرورش». این سخنان علاوه بر ایرادات نگارشی و ادبی در حد دبیرستان، شباهتی به عذرخواهی یک مقام رسمی ندارد. گاهی روابط عمومی اطلاعیه می دهد که منظور وزیر این بود و آن نبود، گاهی هم وزیر حرفهای خود را بعدا اصلاح می‌کند. این اصلاحیه ها کسر شان آدمی در موقعیت وزیر است. نکته شگفت انگیز این است که وزیر آموزش و پرورش با این ادبیات ویژه علاقه زیادی به سخنرانی در جمع فرهنگیان و حضور در تلویزیون دارد. در بسیاری از این سخنرانی ها خبرنگاران حضور ندارند تا شوخی ها، سخنان آمیخته به انکار و پرخاش و برخی حرف های غلو آمیز وزیر در باره خودش، معلمان و کارهای انجام شده را ثبت کنند و به اطلاع افکار عمومی برسانند.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 270704

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 6 =