۰ نفر
۱۰ دی ۱۳۹۱ - ۲۲:۱۹

روایتی در باره ظهور جریده به عنوان علائم ظهور نقل شده است که عالمی با شهرت طبرسی در مقابل آن می ایستد.


در این یادداشت یک بار دیگر، کتابی از مجموعه آثار چاپ شده در حوزه «علائم ظهور» را مرور می‌کنیم تا برخی از تطبیق‌هایی که صورت گرفته مورد توجه و نقد قرار گیرد.
روشن است که این بنده خدا، قصد نقد روایات و اخبار علائم ظهور را ندارد. این که کدامیک از روایات مزبور به لحاظ سند و متن درست است یا خیر در اینجا محل بحث نیست. آنچه مد نظر است، مسأله تطبیق‌هاست. طبعا به دوستانی که که ممکن است تصور کنند و یا تعمدا چنین وانمود می کنند که این سلسله نقدها مربوط به اصل بحث علائم ظهور است، عرض می کنم تصورشان خطاست. بحث بنده فقط مسأله «تطبیق» است و نقد این روایات مثل هر روایت دیگری باید در جای خود انجام شود. پس از آن است که درست و نادرست آن اخبار روشن خواهد شد.
اما آنچه در اینجا محل بحث در این یادداشت است، اثری است با عنوان «جراید سبعه» که به قول مؤلف آن از مستطرفات «مظهر الانوار» و به عنوان جلد چهارم «نور الانوار در علایم ظهور» است و توسط «الحاج الشیخ ابوالحسن النجفی المرندی» نوشته شده و بسال 1332 ق کتابت و منتشر شده است.
هفت فصل این کتاب که به عنوان جراید سبعه نامیده شده، جدای از بحث در باره «بیان توحید و معرفت امام»، «اخبار علایم ظهور» «بیان ممانعت امراء از حقوق فقرا»، «ثواب انتظار فرج»، «ذکر اخبار هتک حرم ملایک پاسبان ثامن الائمه» « بیان علایم ظهور حجت بالغه» هفتمین جریده آن «در بیان خاتمه و فتح بلاد آلمان به امر امام زمان»‌ است. (ص 3).
به رغم این تقسیم بندی، تقریبا تمامی کتاب بیان علائم ظهور است. روایات به عربی نقل، سپس به فارسی ترجمه شده و گاه توضیحی فارسی بر آن افزوده می‌شود. در مواردی هم در لابلای ترجمه، تطبیق‌ها و توضیحاتی است که اگر با دقت مرور شود می‌تواند هدف نویسنده را از نگارش این اثر نشان دهد.
وی در صدد بیان این نکته است که ظهور نزدیک است و این کار را با ترجمه این احادیث و همین اشارات و گاه به تصریح بیان کرده است.

مرندی در جایی ضمن اشاره به روایت کَذِب الوقّاتون، از علائم خاصه و عامه سخن می‌گوید. علائم خاصه مخصوص خود آن حضرت است، اما علائم عامه برای مردم است که وی فهرستی بلند از آنها را ارائه می‌دهد (ص 13 ـ 19).
... دوازدهم: غلبه کردن دیلمان است بر ری. چنان چه در مراصد الاطلاع وارد است که دیلمان جمع دیلم است. در لغت فرس قریة من قری الاصفهان ‌که طایفه بختیاری است». (ص 17)
جمله، می‌تواند اشاره به تسلط بختیاری ها بر تهران در ماجرای مشروطه به عنوان یکی از علائم ظهور از نظر این نویسنده باشد.
.... چهاردهم فتح هفت بلاد آلمان است به شمشیر امام علیه السلام چنانچه در اوایل کتاب از عقد الدرر شافعی از امیر المؤمنین (ع) نقل شده است.(ص 18)
در ضمن نویسنده که سخت مخالف با تحصیل در غرب است با اشاره به روایتی از امام صادق علیه السلام با این مضمون که پنج طایفه در آتش هستند، مصداق آن را چنین وصف می‌کند: «اشخاصی که احادیث و اخبار و علم و زبان طایفه یهود و نصارا که کتابشان به اجماع فریقین خاصه و عامه به حکم قرآن مجید منسوخ و محرف است تعلم کرده یاد می گیرند که عزیز و محترم شود علم ایشان و زیاد بشود حدیث و گفتارشان ... چنان چه طایفه ای از اهل این زمان به ابناء و معاصرین خود فخر و تفاخر می‌نمایند که در بلاد کفر علوم کفار را تحصیل می‌نمایند...» (31). و باز مظهر این تسلط را چنین شرح می دهد: «... به واسطة زیادی و کثرت و رغبت آنها بر علم و آیین فلسفه و تعلم علم جغرافی و قوانین مخترعه خارجه و مسلک بابیه ملحده و طبیعیه مطروده و معاندین قوانین ملت جعفری». (ص 38).
در ادامه با نقل روایتی که یکی از علائم ظهور را شبیه شدن مردان به زنان و زنان به مردان می‌داند، و فسادی که ناشی از آن است، تتمه روایت را نقل می کند که در این وقت زلزله ای در شرق و زلزله ای در غرب روی می دهد. سپس می نویسد: مؤلف گوید: مفاد ذیل خبر شریف اشاره به زلزله شهر قوچان از توابع خراسان است که سی سال قبل به مقام ظهور رسید که شاید به توهین حرم محترم ملائک خدم حضرت ثامن الائمه (ع) اشاره شده باشد. (ص 44 ـ 45).
وی تأکید خاصی روی حمله وحشیانه روسها به حرم حضرت رضا علیه السلام و آسیب زدن به گنبد آن حضرت دارد و چنین در ذهنش بوده است که بسیاری از این نقلها و روایات مربوط به علائم ظهور می‌تواند اشاره به آن ماجرا باشد. به همین دلیل در هر فرصتی از این حادثه یاد کرده است (ص 49 ـ 50). ماجرایی که دو سال پیش از نگارش این کتاب اتفاق افتاده و وی در این دو صفحه شرحی از آن به دست داده است. جریده پنجم این کتاب اختصاص به این رویداد دارد (ص 58 به بعد): هیچ واقعه و حادثه در زمین مشرق که غم انگیز و حزن آورنده و آرام برنده باشد مسلمین را علی الخصوص شیعیان ومحبین اهل بیت طاهرین حضرت سید المرسلین بالاتر از این قضیه هائله مشهد مقدس نشده و نخواهد بود که مسلمانان را چه اندازه محزون و شیعیان را به غربت آن امام مظلوم جگرها خونست و دیده ها جیحون (ص 59).
در اینجاست که نمونه‌ای از اخبار ملاحم و فتن را آورده و تطبیق براین رویداد کرده است. از آن جمله تعبیر «خسف»‌ در خراسان را که در عبارت «خسف و قذف بخراسان» اشاره به حمله روسها به حرم مطهر حضرت رضا علیه السلام دانسته است (ص 60).
نکته مهم دیگر برای وی رواج اخلاقیات جدید است که او را سخت نگران کرده و آن را مصداق روایات علائم ظهور می داند: «چنان که امروزه که مقارن تاریخ هزار و سیصد و سی و دو هجری می‌باشد... رجوع مرافعه‌جات و خصومات شرعیه بغیر اهل آن از کسانی که در ظاهر به لباس اهل علم و در باطن از حکام جورند و بردن اطفال به معلم خانه و رجوع امور مسلمین به کفار و مسلط شدن ایشان بر اهل ایمان و متابعت لشکر اسلام به فرنگیان و رواج سیرت و رفتار و شعار و لباس ایشان در میان مسلمانان و امثال اینها». (ص 94).
یکی از کسانی که تحت تأثیر این ابوالحسن مرندی بوده شیخ عباسعلی گورتانی است که یک بار دیگر در یکی از یادداشتها نظرات وی را در باره علائم ظهور آوردم. منبع من در آن یادداشت، متن بازنویسی شده کتاب او بود که به سال 78 چاپ شده است. اما اکنون که اصل آن کتاب را با نام «وقایع الظهور» (چاپ 1346 ق) به دست آوردم نکات تازه‌ای داشت که دریغم آمد نقل نکنم.
اولا اشاره به خسف خراسان دارد آن جا که می‌نویسد: بدان که از جمله علائمی که فاضل بروجردی در نور الانوار مرقوم فرموده و از حضرت صادق علیه السلام روایت نموده این است که چنان اختلافی در دین اسلام بهم رسد که کافر و مسلم مخلوط بهم شوند که تمیز بین آنها نتوان داد و عقاید اهل شرک درمیان مردم شایع شود و غالب آنها منکر احکام الهی باشند و مرقوم است که بعضی از بلاد و اطراف خراسان به زمین فرو می‌رود که غالبا دیده و شنیده شده که وقوع نمود. (وقایع الظهور، ص 160 ـ 161 حاشیه).

 


ثانیا و مهم تر خبری از امام جواد (ع) نقل کرده است آن هم از کتاب «تحفة‌ التحف» از فاضل سلماسی «تا می‌رسد به سند معتبر از حضرت جواد، روایت می‌کند: کأنی بجرائد شتی بأسماء شتی لا أری لهم رشد و لا لدینهم صیانة کلما مالوا الی جانب انهدر منهم الاخر یعارضهم رجل طبرسی».
اما این جراید چیست؟ و این طبرسی که با اینها مقابله می کند کیست؟
نویسنده در ادامه می‌گوید: «خبر شریف حضرت جواد (ع) آن که فرمود: گویا می‌بینم جرائد عدیده مختلف العبایر که نامیده می شوند به اسامی مختلفه متشتته، و نمی‌بینم برای صاحبان آنها رشدی و تدین و نمی‌بینم برای دین آنها صیانت و ندارد برای آنها حافظه، به هر طرف که میل می‌نماید نابود و باطل می‌شود از آنها طرف دیگر. کنایه است از آن که مطلب اول که در ورق اول می‌نویسند در ورق دوم عکس او را رقم می‌زنند. در این هنگام معارضه می‌کند با آنها مردی طبرسی و تکذیب می‌نماید ایشان را. (وقایع الظهور، ص 141)
از این عبارت چه به دست می‌آید؟
اولا تکلیف حدیث باید روشن شود که از کجا نقل شده و آیا درست است یا خیر. به نظر می رسد کاملا جعلی است.
ثانیا این که جریده در اینجا به معنای مطبوعات گرفته شده است و ا ین نکته مهمی است.
ثالثا مقصود از این طبرسی که مقابله با این جراید می کند، کیست؟ به نظر می‌رسد مقصود نویسنده، کسی جز شیخ شهید فضل الله نوری نباشد.
به نظر شما این تطبیق‌ها شگفت نیست؟

  

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 267396

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 8 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 12
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • شاهد گمنام A1 ۰۴:۳۷ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۱
    12 4
    ای کاش استاد با وارد کردن هرمنوتیک و اسناد تاریخی (حداقل در مواردی که بسیار به ما نزدیکند) علاوه بر تحقیق در تطبیق علائم ظهور، به این مهم هم می پرداخت که چه تعداد از این راویان و مدعیان، با محصولاتشان در پی دِرَمی، محضری و ... بوده اند و کدام ها به جِدّ و بر نیتی معتقدانه (ولو غلط) به نشر و بازنشر این نِحله مدد رسانده اند. این امر، قطعا زوایای بسیار مهم تری را از تاریکی خارج می کند و بر خلاف محتوای نِحله (که ماهیتا جاده بی انتهایی را برای سفسطه، انکار و توجیه باز می گذارد) مدرکی غیر قابل انکار از خُلّص بودن یا نبودن مدعیان را ارائه داده و پرونده اکثرشان را الی الابد مختومه می سازد!
  • مهدی 110 IR ۰۹:۴۱ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۲
    5 5
    با سلام متاسفانه بنده بارها گفتم نقل کردن حوادث تاریخی بعد تفسیر به رای کردن برای اثبات اینکه تطبیق غلط است انحرافی است که از خود تطبیق خطرناک تر است ایشان خود می دانند بسیاری از مطالبی که می گویند اتفاقا می تواند درست باشد اما ممکن است این فرض که اینها منجر می شده به ظهور در ان زمان غلط است بلکه زمان ظهور رو نزدیکتر کرده نشانه های ظهور اعم از غیر حتمی و حتمی هزار اندی گفته شده که بسیاری اتفاق افتاده که بسیاری از اهل فهم در مسئله مهدویت معتقد به این هستند فقط علائم حتمی باقی مانده پس با این روش غلط که تخطئه دانشمندان دیگر به این عنوان که از نطر ایشان اشتباه بوده غلطه ثانیا ایشان در بحث صحت حدیث وارد نمی شوند وبرای خود احتمال جعل می دهند ان هم بدون دلیل روایی و این برای یک روحانی زشت است.
    • بدون نام IR ۱۳:۲۰ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۲
      7 5
      در روزگار قدیم وقتی عروس ها رو می بردند خانه داماد یکی از آن کنیزهای غیرزیبا را در کنارش قرار می دادند تا زیبایی عروس بیشتر جلوه کند. حالا کامنت های این آقا مهدی 110خودمون هم بر زیبایی مقالات استاد می افزاید. عزیزم پدیده روزنامه نه علامت ظهور است و نه ظهور را می کشد جلو. اینترنت هم با آن جلال و شکوهی که در قیاس با روزنامه های کذایی دوره قاجار دارد چنین نیست. قضیه از این قرار است که یک آقای کم سواد و غیر معروف اما دلسوخته حدیث جرائد و شیخ طبرسی را که در هیچ منبعی مانند بحار و عوالم ووو نیامده جعل کرده است. شما در کامنت خود می خواهید حضرت استاد صحت این حدیث بی سند را بررسی کند. چرا خودتان این کار محال را انجام نمی دهید؟
  • مهدی 110 IR ۱۴:۰۷ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۲
    5 3
    با سلام اتفاقا نظر من این است این اقا باید اول حدیث رو ان اقا را نقل کرده بیاورد از نظر سند زیر سئوال ببرد بعد می تواند بر تطبیق ایشان ان قلت بیاره خودش می گه من نمی خواهم در اسناد احادیث وارد شوم می دونید چرا چون وقتی وارد بشه بعد ثابت بشه اصل حدیث صحیحه بعد احتمال تطبیق صحیح اون هم مشهود می شه بعد هم ایشان بفرمایند یک حدیث صحیح السند که در ان از تطبیق احتمالی نهی شده باشیم ارائه کنند تا ما هم فیض ببریم اگر ایشان پیدا کرد جایزه دارد چرا چیزی که حلال است و حتی بسیاری از روایات تاکید بر دقت بر علائم ظهور برای امادگی و حتی عمل کردن به موقع را داده منکر می شود و انحراف جدیدی رو که همون کر کور کر کردن بچه شیعه ها و متاسفانه فضا رو برای سوء استفاده دشمنان اماده می کنه را دارند ایجاد می کنند
  • مهدی 110 IR ۱۴:۱۰ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۲
    5 3
    با سلام ایا می دانید چرا محمد باب ها و بهاییت به وجود امد زیرا اتفاقا شیعیان از علم علامات ظهور تهی و بی سواد بودند اگر علامات ظهور را می دانستند خود می فهمیدند که انها شارلاتانهایی بیش نیستند اگاهی های امروز و گفتن علامات ظهور خود جلوگیری کننده انحرافات حقیقی است اما متاسفانه نادانی همین اقایان باز می خواهد عقل دیگران را تعطیل و مباحثه و تحلیل را از مردم بگیرند
  • مهدی 110 IR ۱۵:۰۳ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۲
    4 3
    با سلام نظر حضرات به این نقل در کتاب مهدی منتظر مرحوم ایت الله خراسانی چیست اختلاف دو صنف از عجم در کلمه عدل «الزم الناصب» از عبد الله بن بشار رضيع حسين عليه السلام که فرمود: «و اختلاف دو صنف از عجم در لفظ کلمه‌ی عدل هزارها کشته خواهند شد، و شيخ طبرسي به دار آويخته خواهد شد». [1] . (اشاره به مشروطه و دار زدن شيخ اجل، شيخ فضل الله نوري است.) [1] الزام الناصب: 161:2 -67:1، بشارة الاسلام: ص 99 ب 4. ایا این تطبیق غلطه این حدیث جز علامات ظهوره که اتفاق افتاده یک مقدار برید در مورد بحث مهدویت تفکر کنید بعد هی در مزمت تطبیق اعلام نظر کنید بدانید هیچ کدام از علمای بزرگ قدیم منع در نطبیق نمی کردند بلکه جزء اعمال درست می دانستند و هیج کدام اینها باعث انحراف نشده خود اقا فرمودند تطبیق عالمانه اشک
  • azh110 IR ۰۱:۳۱ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۳
    1 0
    خوب ایشون که مرحوم شیخ ابوالحسن مرندی ره رو برای تطبیق مذمت کردن اگر انصاف داشتن این خبر رو هم که ایشون بمثابه یک بشارت،نزدیک هفتاد سال زودتر با مطالعه روایات دادن رو هم نقل می‌کردن، تازه مرحوم شیخ مرندی به نقل از کتابی که در قرن ششم نوشته شده این روایت رو آوردن، یعنی اون دانشمند نویسنده کتاب در قرن ششم نهصد سال قبل از وقوع این حادثه از اون خبر داده با کمکی که از روایات اهل بیت گرفتن اما این پیش بینی: فاما الایران فیدوم اختلالها بسنتین و ساقطها یعود و لا یستریح بالقعود تتحد ارکانها و یکون مستقلا ان شاءالله ـ الا ان قال ـ قم یاسین و اخطب یا لام و احکم یا میم و اجمع المسلمین قد مضت الملوک الجبابرة جاء الحق و زهق الباطل ... و اما ایران اوضاعش مختل می‌شود و این وضع تا دوسال ادامه میابد،
  • azh19 IR ۰۱:۴۳ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۳
    1 0
    ... و اما ایران اوضاعش مختل می‌شود و این وضع تا دوسال ادامه میابد و ساقط کننده رژیم ـ از تبعید ـ برمی‌گردد و آرام نمی‌نشیند، پایه های حکومت ایران محکم و استوار میگردد و ایران به خواست خدا کشور مستقلی خواهد بود، تا اینکه می‌گوید ای سین (سفیانی) بپاخیز و ای لام (جبرئیل) منادی آسمان بانگی برآور و ای میم (مهدی) زمام حکومت را بدست گیر، و مسلمانان جهان را گردآوری نما که پادشاهان ستمگر از میان رفتند، حق آمد و باطل از میان رفت. و ادامه توضیحات مرحوم مرندی که بسیار دقیق بشارت نابودی پادشاهی ایران را می‌دهد، شیعه به امید ظهور است که تا الان باقی مانده و شیعیان با دیدن شواهدی از ظهور امیدشان دوچندان می‌شود و در یاس فرو نمی‌روند یکی از فواید روایات ظهور و تطبیقهای عالمانه و مستند همین است
  • azh19 IR ۰۲:۱۳ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۳
    1 0
    چقدر از رزمندگان ما بودند که به امید ظهور امام زمان علیه السلام به جنگ رفتند، اگر روح انتظار را از شیعه بگیریم چیزی از آن باقی نمی‌ماند، شیعیان عراق با امید ظهور و علائمی که می‌دیدند در برابر صدام مقاومت کردند و حتی انتفاضه1981 را علیه صدام انجام دادند که به نتیجه فوری نرسید. در روایات ظهور به صراحت منقرض شدن حکومت عباسیان بدست هلاکوخان اشاره شده آنهم نه در یک روایت البته اسم هلاکوخان بنده ندیدم اما گفته شده مردمانی که گویا صورتشان چکش خوده و از طرف شرق می‌آیند، حتی گفته شده اسم پادشاه اول و آخر عباسی ها با عین شروع میشه، عبدالله سفاح و عبدالله مستعصم، بصراحت به انقراض پادشاهی ایران و عراق اشاره شده و حتی به برقراری جمهوری در عراق که در دهه پنجاه میلادی در عراق رخ داد ، و حکومت حزب بعث و...
  • بدون نام IR ۰۲:۱۹ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۳
    1 0
    شما می‌توانید دیوان شاه نعمت الله ولی ره را که با کمال صراحت اسم ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه و بعد با یک فاصله احمد شاه و انقراض قاجار و آمدن دو شاه پهلوی و در ادامه قیام یک سید را که با مطالعه روایات اهل بیت پیش بینی کرده را ببینید آنهم حدود ششصد سال زودتر این بشارت را داده، این روایات برای امید دادن به شیعه و راهنمایی اوست و باید بخوانیم و بدانیم و الا چرا این روایات را گفته اند. بنده خودم از دانشگاه تهران انصراف دادم و تا حد خودکشی به دلایلی فلسفی و عقلی و اجتماعی رفتم اما با مطالعه کتابهای علائم ظهور روح امید دوباره در من دمیده شد و الان به یک مخترع و محقق تبدیل شده ام که تازه اول راه هستم، اگر امید ظهور نبود شاید الان من هم نبودم. انسان عادی معصوم نیست و از جمله مرحوم مرندی
  • azh19 IR ۰۲:۳۹ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۳
    1 0
    بنده شما را به خواندن کتاب: زمینه سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی دعوت می‌کنم، بسیار عالی بحث شده.
  • مهلا IR ۱۹:۱۰ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۴
    2 1
    بسم رب متعال ابتدا سلام در ثانی شما اومدین نقد وبررسی کنید یا به هم تیکه بندازید خواهش میکنم هدف دشمن ایجاد تفرقه است از نیزه ی پنهانی دشمن که اسمش با پنبه سر بریدنه غافل نشید باهم متحد باشید اگه درست میگید که خوب اگه نمیدونید ودارید نظر میدید گناه کبیره میکنید چون خیلی ها مثل م نوجون دارن میان اینجا و میخونن و روشون تاثیر میذاره اگه دارید غیر منصفانه نظر میدید که خدا به راه راست هدایتتون کنه با تشکر درضمن نظر من به عنوان یه منتظر واقعی اینه که هرچیزی رو باور نکنید تا سر حد جون تحقیق کنید این جوریه که میتونید تو اون دنیا حداقل سرتونو بلند کنید بگید به عشق آقام تحقیق کردم جونمو حتی فدا کردم همه حقیقت دین میدونید چیه عمل عمل عمل اما خوب فقط خود خدا میدونه که کی زمان ظهوره