در حالی که طی سه هزار سال گذشته، ایران تاریخ پرفراز و فرودی داشته، جنگهای طولانی و سهمگین و یورش گروهها و اقوام گوناگونی را تجربه کرده و سرزمینهای وسیعی را از دست داده، ولی زبان فارسی در میانه این تحولات و التهابات، پابرجا مانده است.
این زبان، مانند "سرو"ی سبز و تناور، در مقابل طوفانها خم شده ، ولی نشکسته و دوباره قامت کشیده است، اما خود را نیز به دیگران تحمیل نکرده است، بلکه همچون جویباری پرطراوت، راه خود را گشوده و نسیم معطری پراکنده، که همگان را مست و سرخوش نموده است.
به گفته مقام معظم رهبری:
هر کس به معارف بشرى علاقهمند است ، براى زبان فارسى ارج و مرتبهاى خاص قائل است، زیرا این زبان پرظرفیت، شیرین، رسا و زیبا توانسته است بخش عظیمى از مناطق جغرافیایى جهان را تحت تسلط و سیطره معنوى خود درآورد و با نفوذ معنوى، کارآیى، شیوایى و قدرت بلاغت خود ، در دل ملتها جا باز کند و براى آنان فرهنگ ، دین ، معرفت و تمدن به ارمغان آورد و بخش عظیم و غیرقابل اغماضى از مواریث کهن بشریت اعم از فلسفه، دین، علم ، اخلاق، عرفان و سیاست به وسیله زبان فارسى منتقل شده است.
زبان فارسی در برههای از زمان، زبان رسمی بخش وسیعی از جهان بوده و از چین تا روم و آسیاى صغیررا درنوردیده است. زبان رسمی مردم شبه قاره به مدت هفتصد سال فارسی بوده و امروز نیز سیصد میلیون نفر به این زبان تکلم می کنند.
هماکنون در موزه واتیکان نامهای وجود دارد که یکی از امپراطوران چین به زبان فارسی خطاب به واتیکان نگاشته و دوستداران آن در این منطقه در حدی بودهاند که اولین بار کتاب آموزش زبان فارسی در جهان، توسط چینیها تدوین شده است.
عثمانی ها نیز، این زبان را، زبان دیوانی خود قرار داده و شاهان عثمانی به این زبان شعر میسرودند و در بزمهای شبانه خود، اشعار فارسی را زمزمه میکردند. گفتهاند یکی از شاهان ایرانی، به زبان ترکی نامهای به دربار عثمانی نوشته، شاه عثمانی نامه را برگردانده و در کنار آن نوشته است : "در دربار ما، جز زبان فارسی نشاید!"
در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا نیز این زبان نفوذ داشته و تا چند سال قبل گلستان سعدی، کتاب درسی دبیرستانهای مصر بوده و جمال عبدالناصر با توجه به دیدگاه پان عربیسم خود، دستور جمعآوری آن را داده است.
از شگفتی های این زبان آنکه ، بسیاری از جوانان فارسی زبان در عصر حاضر، قادرند رموز و دقایق شاهنامه فردوسی را، که هزار سال پیش سروده شده ، بفهمند . در حالی که فی المثل امروزه، انگلیسی زبانان در خواندن آثار شکسپیر و جوانان یونانی در خواندن آثار هومر، با مشکل روبرو میشوند.
ادبیات ایران از دوران باستان تا اوایل قرن گذشته ، تاثیر قابل توجهی در ادبیات جهان داشته ، بهطوری که به اقرار منتقدین ادبی جهان ، بسیاری از نویسندگان روس، فرانسه ، آلمان و آمریکای لاتین با الهام از آثار کلاسیک ایران و فرهنگ گرانسنگی که دربرداشته، آثار ماندگاری خلق کردهاند.
میگویند همینگوی، رمان فاخر "مرد پیر و دریا" را با الهام از این شعر سعدی، نگاشته است:
شد غلامی که آب جوی آرد
آب جو آمد و غلام ببرد
دام هر بار ماهی آوردی
ماهی این بار رفت و دام ببرد
گوته، اندیشمند آلمانی ، در سن 50 سالگی تصمیم می گیرد برای فهم شعر حافظ، فارسی بیاموزد و تحت تاثیر دیوان حافظ ، دیوان "شرقی – غربی" را می سراید. از معاصرین نیز، پائیلوکوئیلو، کتاب "کیمیاگر" را با الهام از یکی از داستانهای مثنوی به رشته تحریر درآورده است.
جذبه زبان فارسی و فرهنگ فاخر ایرانی – اسلامی که در آن موج میزند، موجب گرایش گسترده فرهیختگان جهان به آثار ادب فارسی شده به گونه ای که دیوان حافظ به پنجاه زبان ترجمه شده و فقط بیست نوع ترجمه به زبان انگلیسی و فرانسه داشته است. مثنوی در سال 2004 پرفروشترین کتاب سال در آمریکا شده است و آثار فردوسی ، سعدی، عطار، نظامی، خیام و ... به همه زبانهای مهم جهان در حال ترجمه است. سال گذشته، ترجمه مثنوی به زبان روسی کتاب سال مسکو شد و سه سال قبل ترجمه آن به زبان یونانی برنده جایزه گردید. از این رو، یکی از اساتید زبان فارسی در آلمان می گوید: جهان محتاج است تا از فردوسی حماسه ، از نظامی راز و رمز زیستن عاشقانه ، از سنایی تعالی و معنویت ، از مولوی شور و شوق و عرفان ، از سعدی اخلاق و آداب زندگی ، از حافظ عشق و رندی و دردمندی و از صائب و بیدل تصویر گری ذهنی و خیال پردازی را فراگیرد. پس باید برای ترجمه این آثار کمر همت بندیم تا بهرهگیری از آن به گونهای فزاینده توسعه یابد.
به همین دلایل است که این ضربالمثل بوسنیائی در منطقه اروپای شرقی رواج پیدا کرده است: زبان اهل بهشت عربی است ولی برای راهیابی به بهشت ، باید زبان فارسی را آموخت.
نظر شما