امید کریمی: له شدن تابوی کنکور در نیمه دوم دهه 80، آنقدر به چشم نیامده است که دعوای حذف کنکور جنجال داشته.
در ابتدای دولت نهم و تا پایان آن، دولت در رقابت با دانشگاه آزاد، آنقدر ظرفیت دانشگاه پیام نور را بالا برد که ناگهان قبولی های کنکور سراسری، دو سه برابر شد. همزمان دانشگاه های مادر هم مجبور شدند چند درصدی افزایش ظرفیت داشته باشند، دانشگاه های غیر انتفاعی هم از دانشگاه آزاد و دانشگاه های دیگر عقب نماندند و خلاصه این رقابت به یک نتیجه رسید؛ هر سال 100 تا 150 هزار صندلی خالی در دوره های کاردانی و کارشناسی دانشگاه های ایران وجود دارد.
جالب اینکه حتی دانشگاه آزاد پس از اعلام نتایج به پذیرفته نشدگان مهلت انتخاب رشته دوباره هم می دهد (اینجــا و اینجــا) و البته وازرت علوم هم دو سه باری مهلت تکمیل ظرفیت می گذارد.
نکته اینجاست که چندسالی است مهم برای مردم، فقط قبول شدن فرزندانشان در دانشگاه ها نیست، مهم عدالت تحصیلی است، چیزی که در دخترانه - پسرانه شدن رشته ها نمود بسیاری پیدا کرد و وزارت علوم و سازمان سنجش را به واکنش واداشت. (اینجـــا ، اینجــــا، اینجــــا و اینجــــا)
درواقع آنها از حق برنامه ریزی و طرح ریزی خود چندباری گذشته اند. حقی که برای آنها وجود دارد تا با توجه به پیش بینی ها و شرایط حال و آینده جامعه، پذیرش دانشجو در هر رشته را به هر طریق مدیریت کنند، چه جنسیتی چه علمی و کمی و کیفی. اما به هر حال اکنون که نتایج نهایی کنکور 91 اعلام شده است، دختران چند دهم درصد بیش از شرکت کننده ها در دانشگاه ها پذیرفته شده اند (اینجــــا و اینجـــــا)
اما هر سال 600 هزار دانشجو در دانشگاه های تحت نظارت وزارت علوم و وزارت بهداشت جذب می شوند، حدود 400 هزار دانشجو هم دانشگاه آزادی می شوند. یعنی عملا برای همه یک میلیون جوانی که کنکور می دهند، ظرفیت وجود دارد. اما واقعا این افزایش ظرفیت، به درد می خورد؟
خبرآنلاین از کاربرانش در این باره نظرخواهی کرد و عمده آنها معتقد بودند افزایش ظرفیت دانشگاه ها وقتی بازار کاری وجود ندارد، چندان هم مناسب نیست. (اینجــا، اینجــا و اینجــا را بخوانید)
اما نکته اینجاست که افزایش ظرفیت دانشگاه ها، فقط در پدیرش دانشجو بوده است، عملا دانشگاه ها با کمبود هیات علمی روبرو هستند. به همین دلیل است که وزارت علوم بارها و بارها فراخوان جذب هیات علمی داده است و البته در موارد مختلفی هم آن را تمدید کرده است (اینجــا و اینجــا)
از سوی دیگر آنقدر دانشجو و دانشگاه زیاد شده است که روسای دانشگاه های غیر مادر هم دست به انتخاب دانشجو بزنند، همان کاری که سرپرست دانشگاه رامین اهواز هم کرد و البته اکنون جنجالی شده است. (اینجــــا)
درواقع اگر زمانی فقط دانشگاه های بزرگ می توانستند دانشجو با رتبه های دلخواهشان جذب کنند، اکنون روسای دانشگاه های کوچکتر نه تنها نگران خالی ماندن کلاس ها نیستند، بلکه ترجیح می دهند از سازمان سنجش بخواهند چه دانشجویی را برایشان پذیرش کند. هرچند این نوع درخواست، علمی هم نباشد.
همچنین دانشگاه های مختلف به سمت پذیرش دانشجوی خارجی هم رفته اند. امکانی که تا 5 سال پیش وجود نداشت (اینجا، اینجا، اینجا و اینجا) هرچند بسیاری از آنها دوره کارشناسی ارشد و دکتری دارند.
به هر حال بازی کنکور مدتهاست عوض شده و آن هول و ولع رفتن به دانشگاه، مقطعی بالاتر پیدا کرده است؛ کارشناسی ارشد و دکتری. تحصیلات تکمیلی که خیلی ها پیش بینی می کنند به سرنوشت دوره های کارشناسی بدل شود. البته وزارت علوم خودش چنین برنامه ای دارد؛ افزایش دوره های تحصیلات تکمیلی که وزیر علوم بارها علنا از روسای دانشگاه ها خواسته است، نشان می دهد نهاد اصلی آموزش عالی ایران، چندان بی میل نیست که بازی کنکور و حواشی اش ادامه داشته باشد. حتی طرح کاهش دوره لیسانس به سه سال را هم تصویب کرده است (اینجـا) طرحی که ظاهرا برای وارد شدن سریعتر جوانان به یازار کار است، اما عملا زمان رسیدن به دوره تحصیلات تکمیلی را کم می کند.
فقط کافی است نگاهی داشته باشید به حواشی آزمون کارشناسی ارشد و نیمه متمرکز دکتری. آزمون هایی که در دو سه سال گذشته بیش از کنکور سراسری حاشیه داشته اند. (اینجـا، اینجـا، اینجـا و اینجـا)
جالب اینکه پذیرش بدون کنکور به کارشناسی ارشد هم رسیده است (اینجـــــا)
به هر حال این روزها همه دنیال تحصیلات تکمیلی هستند، علاقمندی که شاید به آسیب های عجیب و غریبی ختم شود. (اینجــــا)
4747
نظر شما